سرلشکر زاهدی: میهن را از سقوط نجات دادم
اعتراف عامل کودتای ۲۸ مرداد به همکاری عدهای برای سرنگونی دولت مصدق
ساعت نه و نیم صبح روز دوشنبه بود که من با دو تن از ایرانیان مقیم سوئیس بر روی صندلیهای راحتی کنار دریاچه (ژنو) لمیده و امواج نیلگون دریاچه را با قایقهای زیبایی که در روی آن شناور بود تماشا میکردم.
در این موقع ناگهان یکی از رفقای من با اتومبیل دودی رنگی که در همان لحظه کنار دریاچه ایستاده بود، اشاره کرد و گفت: کادیلاک سپهبد زاهدی است. آنجا را نگاه کن. خود او پشت رل نشسته است.
در این موقع زاهدی نیز متوجه ما شد و چون مرا شناخت با اشاره سر اظهار آشنایی کرد. همان دم از جای خود برخاسته به اتومبیل زاهدی نزدیک شدم. با صمیمیت دست مرا فشرد و به سلامم پاسخ گفت و روی یکدیگر را بوسیدیم. آنگاه پرسید از تهران میآیی؟... گفتم بله چند روزی است که از تهران آمدهام و خیال دارم پس از اقامت کوتاهی در لندن و پاریس مجددا به تهران بازگردم.
در این موقع به اشاره زاهدی سوار اتومبیل او شده و کنار وی نشستم، همان دم اتومبیل او به طرف هتل «ریشموند» به راه افتاد. در بین راه سپهبد از اوضاع ایران و از حال دوستان خود سوالاتی کرد و هنگامی که به همه سوالات او جواب داده شد، اتومبیل به هتل رسید.
به اتفاق زاهدی به سالن مجلل پذیرایی او داخل شدیم، پس از آنکه دستور قهوه برای ما داد و صحبتهای خصوصی نیز پایان یافت از او خواهش کردم موافقت کند که مصاحبهای با وی به عمل آورم.
نخستوزیر سابق ایران در حالی که لبخندی بر لب داشت گفت شما بهتر میدانید که من در تمام مدت زمامداری خود، هیچگونه مطلب محرمانهای نداشتم که کسی از آن باخبر نشده باشد همه اقدامات من مرتبا به اطلاع ملت میرسید، بنابراین من مطلب ناگفتهای ندارم که احتیاج به مصاحبه داشته باشد، سپس با مهربانی خاصی که مخصوص اوست اشاره به فنجان قهوه کرد و گفت بسیار خب، پس اول قهوهتان را بخورید تا من هم خود را برای پاسخ سوالات شما آماده کنم. لحظهای بعد سوالات من از سپهبد زاهدی شروع شد:
قبل از هر چیز از نخستوزیر سابق ایران سوال کردم که حال مزاجی شما چطور است و آیا کسالتی که مدتی در ایران دچار آن بودید، رفع شده است؟
کسالت من به مقدار زیادی رفع شده است. تغییر آب و هوا و استراحت از کار زیاد و ممتد موجب گردیده که دیگر تب نکنم، به علاوه پادردی که مبتلا به آن بودم چون فصل بارندگی پایان یافته، دیگر آزارم نمیرساند.
آیا از اوضاع ایران مرتبا اطلاع دارید و خبرهای ایران مرتبا به شما میرسد.
بله، کموبیش از اوضاع وطن عزیز مطلع هستم، با قرائت روزنامه و همچنین خلاصه خبرهایی که مرتبا برای من میفرستند در جریان اوضاع هستم و بعضی اوقات که هوا مساعد باشد به وسیله رادیو، قسمتهایی از خبرهای مربوط به ایران را گوش میدهم.
راجع به استعفای ناگهانی شما از نخستوزیری، در محافل داخلی و خارجی و مطبوعات ایران مطالب گوناگون و حتی بعضی اوقات متضاد منتشر شده و هنوز کسی از علت اصلی آن آگاه نیست و به همین جهت شایعات گوناگونی در این باره انتشار یافته. آیا ممکن است در این باب که مورد علاقه عموم است اطلاعاتی بدهید؟
شما و همه هموطنان عزیز میدانید که من در تاریکترین ادوار تاریخ ایران که وطن ما در سراشیب سقوط افتاده بود، به فرمان شاهنشاه و با کمک ملت زمام امور را به دست گرفتم و همانگونه که سی سال پیش قسمتهای متعددی از خاک وطن را از چنگ دشمنان ایران نجات دادم، این بار سراسر میهن عزیز را که آخرین لحظات حیات و استقلال و آزادی خود را میپیمود از چنگ بیگانهپرستان و عناصر یاغی و طاغی و گمراه نجات دادم؛ پس از آن برای تامین امنیت عمومی و حل مسئله نفت و تجدید روابط سیاسی با انگلستان و استقرار مناسبات دوستی با سایر کشورها کلیه مساعی خود را به کار بردم و همه بناهایی را که دیگران ویران کرده بودند برپا ساختم و در خلال این احوال بر اثر کار شبانهروزی و خستگی مداوم اعصابم به کلی فرسوده گردید و بیمار شدم.
به این جهت طی چند باری که به حضور ملوکانه شرفیاب گردیدم، از پیشگاه شاهانه تقاضا کردم، اکنون که اوضاع مملکت به سامان رسیده و امنیت و آرامش در سراسر کشور برقرار شده و مسئله نفت و تجدید رابطه با انگلستان انجام یافته، چون بر اثر کار مداوم خسته شدهام از ادامه کار معاف فرمایند؛ ولی شاهنشاه با محبت و حسننیت خاصی مرا به ادامه کار تشویق فرمودند، منتها توصیه نمودند که کمتر کار کنم و بیشتر استراحت نمایم. با وجود این چون کسالت من ادامه یافت چند بار دیگر از نزدیکان اعلیحضرت خواهش کردم تقاضای مرا نزد شاهنشاه تجدید کنند و خود اینجانب نیز در ایام نوروز که به حضور شاهنشاه شرفیاب شدم مجددا موضوع معافیت خود را از کار عنوان نمودم ولی باز هم اعلیحضرت موافقت نفرمودند و اظهار داشتند حالا صبر کنید تا ایام نوروز بگذرد تا بعد.
این موضوع همچنان ادامه یافت تا اینکه کسالت من شدت یافت و وضع به صورتی درآمد که پزشکان استراحت و معالجه مرا امری لازم و ضروری دانستند. این بود که طی نامهای از اعلیحضرت همایونی تقاضا کردم که با مرخصی و معافیت اینجانب برای معالجه موافقت فرمایند و متن این هر دو نامه در جراید منتشر شده است؛ بنابراین انتشارات دروغ و اراجیف و شایعات خالی از حقیقتی که بعضی اشخاص روی اغراض خاصی منتشر میسازند به هیچ وجه با حقیقت وفق نمیدهد و کذب محض است و شاهنشاه نهایت مرحمت را نسبت به این سرباز خدمتگزار دارند. چنانچه دولت جدید هم که بر سر کار آمد، هنگام اعلام برنامه خود، شخص رئیس دولت و وزیر دارایی کابینه برنامه کار خود را ادامه برنامه دولت اینجانب اعلام نمودند.
اکنون که سلامت خود را باز یافته و وضع مزاجیتان مساعد شده است آیا در صورتی که مجددا دعوت به کار شوید، برای خدمت حاضر خواهید بود؟
به طوری که میدانید من از آغاز زندگی تاکنون، همه حیات و آسایش خود را وقف خدمت به وطن کردهام و سربازی هستم که در موقع خطر چه در دوران زمامداری اعلیحضرت فقید و چه در زمان سلطنت شاهنشاه، همیشه برای فداکاری و جانبازی آماده بودهام، اکنون نیز در صورتی که مصالح ایجاب کند و شاهنشاه مرا مامور خدمت فرمایند، سربازی هستم که برای هر کار و هرگونه فداکاری آمادهام و از هیچ مانع و رادعی هر قدر هم که سخت و دشوار باشد، بیم و هراسی ندارم.
موضوع سوءقصد و اهانتی که در برخی از جراید تهران انتشار یافت ممکن است بفرمایید چگونه بوده است؟
سپهبد زاهدی در حالی که لبخند معنیداری بر لب داشت گفت: برای من مایه تعجب است چرا کسانی که در صف مخالفین سیاسی من قرار دارند و میخواهند با من مبارزه کنند، از شیوه جوانمردی خارج میشوند و به نشر اکاذیب و مطالب سراپا دروغ مبادرت میورزند. من از روزی که برای معالجه به اروپا آمدهام هنوز به آلمان نرفتهام که کسی در این کشور علیه جان من سوءقصد کند و همچنین در سوئیس هم که شایع نمودهاند دانشجویی به اینجانب اهانت کرده چنین چیزی صحت ندارد. به علاوه افسران و سربازانی که طی چهل سال اخیر زیر فرمان من بوده و با من کار کردهاند به خوبی میدانند که من از کسانی نیستم که کسی قدرت اهانت به من داشته باشد و اگر خیال توهین داشته باشد من اهانت او را بلاجواب گذارده باشم.
در کشورهای اروپا نیز، اگر چنین حادثهای برای من روی میداد ممکن نبود که من عکسالعملی در برابر چنین رفتاری نشان ندهم و طبق قوانین و مقررات مخصوص به آن کشور خاطی را به مجازات نرسانم. این ترهات و مهملات نیز به وسیله مخالفان سیاسی من انتشار یافته و اینکه گفته شده من غالبا شبها و با اسکورت از اقامتگاه خود خارج میشوم به هیچ وجه صحیح نیست. من برای حفظ سلامت و آسایش خویش شبها غالبا زود استراحت میکنم و روزها پیادهروی میکنم. در اینجا نه اسکورتی با من حرکت مینماید و نه من با اینگونه تشریفات مایلم که حرکت نمایم.
نظر شما راجع به کسانی که در دوره زمامداریتان در راس کار بوده و بعد سوءاستفادههایی کردهاند چیست؟
در روزهایی که اداره امور مملکت به عهده اینجانب بود عدهای از افراد برای واژگون کردن حکومت سابق با من همکاری کردند و هر یک به سهم خود در این راه پرمخاطره قدمهایی برداشتند، من هم به نسبت لیاقت و کفایت هر یک آنها را مامور کاری ساختم، ولی در این اثنا اگر برخی از افراد از وظیفه خود عدول و پا را از جاده راستی و درستی فراتر نهادند طبعا مسئولیت خطاکاریهایشان به عهده خودشان است و این موضوعی نیست که ارتباطی با اینجانب داشته باشد.
در هیچ یک از دولتهای سابق، دیده نشده که اشخاص بدکار و منحرفی دست به عملیات خلاف نزده باشند؛ ولی به هر حال هیچ وقت رئیس دولتها مسئول اعمال متصدیان و امور کسانی که هر یک در حوزه ماموریت خود مسئولیتهایی داشتهاند نبودهاند؛ زیرا از اینگونه اشخاص منحرف، در هر کشور هر اجتماع و هر دولتی دیده میشوند و مسئولیت اعمال خلاف آنها نیز با خودشان است.
آیا میل دارید به ایران مراجعت کنید و در صورتی که مایل هستید چه موقع قصد عزیمت دارید؟
کسانی که دور از وطن و دور از خانه و زندگی و ماوا و مسکن خود هستند، خوب میدانند که درد غربت و دوری از وطن چه درد ناراحتکنندهای است و چگونه انسان را آزار میدهد. من از سالها پیش از روزی که در یکی از جنگها مورد اصابت گلوله قرار گرفتم تاکنون همواره در محل اصابت گلوله احساس درد و ناراحتی میکنم و طی مسافرتهایی که در گذشته به اروپا کردهام چند بار درصدد برآمدم که با عمل جراحی گلوله مزبور را بیرون آورم، ولی چون پزشکان موافقت نمیکردند این موضوع انجام نمییافت. از این رو اکنون چون فراغتی دست داده و کار چندانی ندارم و از طرف دیگر ناراحتیهایی در محل اصابت گلوله احساس میکنم در نظر دارم برای عمل جراحی به آلمان مسافرت کنم و پس از بهبود با اجازه اعلیحضرت همایونی به وطن عزیز مراجعت خواهم کرد و برای بازگشت به ایران بر خلاف کلیه شایعات منتشره هیچگونه مانع و اشکالی در بین نیست.
آیا شما پیامی برای هموطنان خود دارید؟
من پیام فوقالعادهای ندارم جز اینکه از این راه دور به هممیهنان عزیز و آن افراد شجاع و وطنپرستی که با شهامت و ازجانگذشتگی خود به من مجال آن را دادند که میهن عزیز را از خطر اضمحلال و سقوط حتمی نجات دهم درود میفرستم، همچنین به عموم هموطنان عزیز و گرامی خود توصیه میکنم که برای اجرای منویات و نقشههای اصلاحی شاهانه، از صمیم قلب شاهنشاه را یاری کنند و از تشتت و نفاق و دودستگی و اغراض خصوصی بپرهیزند و تمام نیروی خود را در راه تجدید عظمت و سربلندی ایران به کار برند.
نظر شما :