مردم جشن‌های ۲۵۰۰ ساله را فرمایشی می‌دانستند

گفت‌وگو با شجاع‌الدین شفا، مبتکر برگزاری جشن‌های شاهنشاهی
۱۱ آبان ۱۳۹۵ | ۱۷:۱۶ کد : ۵۶۳۱ وقایع اتفاقیه
گفت‌وگو با شجاع‌الدین شفا، مبتکر برگزاری جشن‌های شاهنشاهی
مردم جشن‌های ۲۵۰۰ ساله را فرمایشی می‌دانستند
مرجان میرغفاری

 

تاریخ ایرانی: در سال ۱۳۳۷ شجاع‌الدین شفا، مشاور فرهنگی دربار طرح جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را پیشنهاد داد که تا ۱۲ سال بعد که درباره گفت‌وگو با ایران‌شناسان بزرگ گزارش داد، پرونده آن در حد یک ایده و فرمان همایونی و برآورد تقریبی هزینه باقی ماند. در سال ۱۳۴۹ بار دیگر پرونده‌ جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی به جریان افتاد و شورایی برای برگزاری آن تشکیل شد که اعضایش اسدالله علم وزیر دربار، مهرداد پهلبد وزیر فرهنگ، هرمز قریب رئیس تشریفات دربار، شجاع‌الدین شفا معاون فرهنگی وزیر دربار، امیر متقی معاون اداری وزیر دربار، رضا قطبی مدیرعامل سازمان رادیو و تلویزیون ملی ایران، تیمسار نصیری رئیس کل ساواک، مهدی بوشهری و عبدالرضا انصاری بودند.

 

«تاریخ ایرانی» در چهل‌وپنجمین سالگرد برگزاری این جشن‌ها، متن گفت‌وگو با شجاع‌الدین شفا را به نقل از آرشیو تاریخ شفاهی سازمان اسناد و کتابخانه ملی انتخاب کرده است:

 

***

 

قربان در ارتباط با جشن‌های ۲۵۰۰ ساله فرمودید که ایده‌اش را حضرتعالی مطرح کردید، ممکن است بفرمایید به چه ترتیبی بود؟

 

بله یک موقعی یادم است نماینده یهودی‌ها البته غیررسمی برای اینکه رسمی نماینده نداشتند به دربار آمد که مرا بینند به خاطر همین کارهای فرهنگی راجع به تاریخ یهود که من کار می‌کردم و گفت که ما امسال می‌خواهیم سال کوروش حساب کنیم. گفتم چرا؟ گفت برای اینکه در آن سال کوروش بابل را گرفت و یهودی‌ها را آزاد کرد که برگردند به مملکتشان و به اسارت بابلی ما خاتمه داد به همین دلیل اسمش در تورات به عنوان مسیح خداوند آمده. این تنها باری است که یک نفر غیریهود آمده مسیح خداوند اسم گرفته در تورات. من تا آن موقع این موضوع را در تورات نمی‌دانستم. ولی من حس می‌کردم که منظور از این‌ها این است که بگویند خدای ما (یهوه) این را فرستاد و به این فرستاده ماموریت داده که برود و این کار را بکند و هر کاری هم کرده به حساب یهوه بگذارند که یهوه به عهده‌اش گذاشته‌اند و این در شان ما نیست، برای اینکه کوروش که این کار را برای آن‌ها نکرد، خودش یکی از کارهایی بود که کرد. کوروش همه را آزاد می‌کرد، هر کسی در دین خودش آزاد باشد، هر کسی در پندار خویش، در زندگی آزاد باشد و این به ذهن من آمد که ما این کار را چرا در همین تاریخ خودمان نکنیم. منتهی به آن صورتی باشد که ما می‌خواهیم، یعنی ما مطرح کنیم که اعلامیه کوروش که اعلامیه حقوق بشر بود بگوییم اولین اعلامیه حقوق بشر ده هزار ساله شد. و ما در واقع صدور اعلامیه جهانی حقوق بشر را جشن بگیریم، بزرگداشت بگیریم.

 

این را همان موقع رفتم و پیشنهاد کردم و چون هنوز اول کار من بود، پیشنهاد توسط علاء به حضرت شاه رسید که گفت این را اعلیحضرت خیلی توجه کردند و گفتند پیشنهاد جالبی است ولی الان باید مطرح نکنیم، برای اینکه شرایط را فراهم کنیم، حس کردم منظورش این بوده که خوب به کارها مسلط شود، اقتصاد مملکت روبه‌راه شود و تاج‌گذاری کند. گفتم خیلی خب ولی از همان موقع در جریان بودم که امور را انجام دهم و برنامه‌یزی کنم و آماده کنم تا موقعش انجام بگیرد. به هر حال ما این مقدماتش را فراهم کردیم تا زمانی که موقع جشن‌ها شد.

 

موقع جشن‌ها یک اشکال کاری پیش آمد و گفتند که مردم هم بیایند و خب دلخور بودند که چرا نمی‌آیند، ولی واقعش این بود که همان موقع یک دستگاه‌های تروریستی عجیب و غریب به نام مجاهدین خلق مشغول کار شده بودند و هدفشان این بود که جریان را فلج کنند، و نقشه‌شان هم این بود که برق را خاموش کنند یعنی کاری کنند دکل‌های فشار برق قطع شود و آن وقت بدنامی‌اش تمام دنیا را بگیرد که این مملکتی که نمی‌تواند برق خودش را اداره کند، می‌خواهد جشن ۲۵۰۰ ساله بگیرد.

 

 

می‌دانید که چه مبلغی صرف این جشن شد؟

 

والله علم یک مبلغ دیگری معین کرد که یادم نیست چند میلیون دلار و خیلی کمتر از آن بود که گفته بود.

 

 

تقریباً چقدر شده بود؟

 

علم می‌گفت ۴۰۰ میلیون دلار، یک همچین چیزی.

 

 

برای چند روز؟

 

برای همه مدت جشن‌ یعنی تقریباً یک هفته طول کشید.

 

 

برای یک چنین جشنی ۴۰۰ میلیون دلار برای یک هفته زیاد نیست؟

 

نه زیاد نیست، آن هم با این تشکیلات.

 

 

چون تقریباً ۲ میلیارد الان می‌شود؟

 

خرج بالا بود، مراسمی که تمام دوره‌های تاریخ ایران را یکی یکی با همان کلاه‌ها، لباس‌ها، موزیک، تخت‌جمشید، مهمانداری، خرج خیمه، چادرها، غذاها و ...

 

 

چرا چادر ساخته شد و هتل ساخته نشد؟

 

بی‌خود بی‌خود، اصلاً می‌گفتند که هتل آماده هم بوده ولی فقط چادر درست کردند که آقای متقی بتواند پول بگیرد. فقط برای همین. یعنی اصلا پیشنهاد همه‌ چیز برای این بود و همه هم این را فهمیدند، یعنی دستگاه فهمید.

 

 

مردم چه واکنشی به این موضوع داشتند؟

 

در داخل ایران واکنش مردم خوب نبود ولی دیگر نمی‌دانستند که موضوع چی چی است، یعنی توقع داشتند که این‌ جشن مال آن‌هاست و باید شرکت کنند، چرا خارجی‌ها می‌آیند، آن‌ها هم بیایند، منتهی نمی‌شد بهشان گفت که جریان چه بود. در عین حال این اشکال هم بود، اگر آن‌ها می‌آمدند دیگر کنترل نمی‌شد کرد.

 

 

چرا نمی‌شد بهشان گفت؟ چرا دستگاه تبلیغاتی برای مردم توضیح نداد؟

 

نمی‌دانم توضیح دادند یا ندادند، نخواسته بودند حالا شاید هم اشتباه می‌کردند. می‌توانستند بگویند که جریان چه بود.

 

 

اما می‌شد برای مردم توضیح داد، چون آن موقع احساس می‌شد که این جشن برای تیم پادشاهی است و مخاطبانش هم خارجی‌ها هستند.

 

بله متاسفانه این مساله پیش آمد. آن موقع یکی از اشتباهات سازمان امنیت بود که خیلی چیزها را نمی‌خواست بگوید، اشتباه هم کردند، برای اینکه مردم ناراضی شدند و این را جشن فرمایشی حساب کردند که مال خود دستگاه بود و مال دولت بود و مال خارجی نه برای مردم.
 

کلید واژه ها: جشن های 2500 ساله شاهنشاهی شجاع‌ الدین شفا


نظر شما :