آنچه سیا درباره مائو به کندی و جانسون گفت
افشای گزارشهای محرمانه سیا به روسایجمهور آمریکا
تاریخ ایرانی: پرزیدنت لیندون جانسون سوار بر هواپیمای یکم نیروی هوایی به سمت سانفرانسیسکو در حرکت بود و کوکاکولای رژیمیاش را مینوشید که منشیاش مری فِمر متوجه شد او بیقرار و سردرگم است. مری فمر به او پیشنهاد کرد که گزارش روزانهٔ رئیسجمهور (PDB) - پروندهٔ محرمانهای که توسط سیا آماده میشد - را در دست بگیرد و مطالعه کند. او معمولاً این پرونده را در تختخواب و پیژامه بر تن مطالعه میکرد؛ اما این بار ترجیح داد که این پرونده را در دست بگیرد تا اینکه با دیپلماتهای آمریکای لاتین حاضر در هواپیما معاشرت کند.
۳۱ مارس سال ۱۹۶۷ بود و جانسون از اینکه اولین بخش گزارش به ویتنام مربوط میشد تعجب نکرد. سیا گزارش داده بود که رئیسجمهور نگوین وان تیو قصد دارد «طرح آشتی ملی» اعلام کند. سیا گزارش کرده بود که این طرح «به دشمن اجازهٔ ائتلاف سیاسی و اقتصادی میدهد اما آن سود و منفعتی که ویتکنگها انتظار دارند را در اختیارشان نمیگذارد.» جانسون روش دیگری برای توصیف شرایط به کار برد: «این سگ نمیتواند شکاری به دست بیاورد.»
بخش دوم گزارش با جملهای تمام میشد که میتوانست امروز هم مصداق داشته باشد: «یونان به سمت یک بحران اساسی پیش میرود ولی هنوز میتوان آن را پنهان کرد.» بخش آخر گزارش میباید لبخند را به چهرهٔ رئیسجمهور نشانده باشد: «مردم چین احساس نزدیکی بیشتری به مائو میکنند: در آخرین هفتهٔ مُد پکن سخنان رهبر بزرگ چین بر لباسهای زیر نقش بسته بود.»
اگرچه برخی از گزارشها حاوی نکات طنزآمیز بود ولی گزارش روزانهٔ رئیسجمهور همچنان یکی از اسناد طبقهبندیشده و محرمانهٔ سازمان اطلاعاتی آمریکا باقی مانده است. این گزارش در ابتدا «لیست اطلاعاتی رئیسجمهور» (PICL) نام داشت و کندی برای مقابله با سیل اطلاعات و گزارشهایی که از سیا دریافت میکرد این سیستم را بنا نهاد. این لیست به نوعی طراحی شده بود که تمام اطلاعاتی که سیا قصد داشت در اختیار رئیسجمهور قرار دهد را به شکل خلاصه و مرتب جمعآوری کند و چنان مختصر باشد تا بتوان آن را تا کرده و در جیب گذاشت. معمولاً چندین گزارش دیگر نیز به این اوراق ضمیمه میشد ولی خود گزارش مستقل بود.
کندی اولین گزارش را در ژوئن ۱۹۶۱ مطالعه کرد در حالی که بر روی تخته شیرجه کنار استخر خانهاش در ویرجینا نشسته و پاهایش را آویزان کرده بود. او از سیا برای این گزارش تقدیر کرد و این نحوه ارائهٔ گزارشها از خطرات احتمالی و بهروزرسانی بحرانهای جهانی، به زودی به جزئی از کار روزانهٔ رئیسجمهور بدل شد. دسترسی به این گزارشها بسیار محتاطانه و حتی با حسادت همراه بود. کندی به طور مشخص به اعضای شورای امنیت ملی دستور داد تا لیندون جانسون در لیست توزیع این گزارش قرار نگیرد.
پس از ترور کندی این اسناد مورد بازنگری قرار گرفتند تا با عادات روزانهٔ جانسون تطبیق داده شوند. تولید این پرونده از صبح زود به بعدازظهر تغییر یافت زیرا جانسون به مطالعه پیش از خواب علاقه داشت. تغییرات دیگری نیز حاصل شد زیرا جانسون علیرغم رئیسجمهور پیشین اطلاع چندانی از سیاست خارجی و تاریخ نداشت. او که از تصمیم کندی برای عدم دسترسی جانسون به گزارش روزانه دلآزرده بود دستور داد تا نام «لیست اطلاعاتی رئیسجمهور» (PICL) به «گزارش روزانهٔ رئیسجمهور» (PDB) تغییر یابد.
سازمان اطلاعاتی آمریکا برای چندین دههٔ متوالی سرسختانه مقاومت کرد تا «لیست اطلاعاتی رئیسجمهور» (PICL) و «گزارش روزانهٔ رئیسجمهور» (PDB) از ردهبندی محرمانه خارج نشود. این سازمان در سال ۲۰۰۵ موفق شد تا با قانون آزادی اطلاعات مخالفت کند و در دادگاه فدرال اعلام کرد: «گزارش روزانهٔ رئیسجمهور خلاصه و برگزیدهٔ مهمترین اطلاعات این سازمان است. به این دلیل بسیار حساس است و خطر افشای منابع و شیوهها و همچنین روششناسی تحلیلی را دارد. افشای اطلاعات هر کدام از نسخههای گزارش روزانهٔ رئیسجمهور میتواند آسیب فراوانی به امنیت ملی برساند.»
علیرغم تلاشهای سیا، دولت اوباما به تازگی نزدیک به ۲۵۰۰ «لیست اطلاعاتی رئیسجمهور» و «گزارش روزانهٔ رئیسجمهور» از زمان جانسون و کندی را منتشر کرده و تنها کمتر از ۲۰ درصد اطلاعات حذف شدهاند. این اسناد یک موقعیت فوقالعاده را در اختیارمان قرار میدهند تا خود را به جای رئیسجمهور بگذاریم در حالیکه مهمترین اخبار اطلاعاتی روز را مطالعه میکرد؛ اطلاعاتی که به قیمت گزافی تهیه و توسط خبرهترین افراد ایالات متحده تحلیل شدهاند.
در دوران ریاست جمهوری کندی و جانسون، مائوتسه تونگ رهبری پرجمعیتترین کشور جهان را بر عهده داشت؛ کشوری که به تازگی به یک قدرت هستهای بدل شده و با ایالات متحده در کره جنگیده بود و از مبارزهٔ ویتنام شمالی در مقابل آمریکا و فرانسه حمایت میکرد. به دلیل اهمیت چین و کمبود اطلاعات عمومی دربارهٔ رهبر این کشور، گزارشهای سیا دربارهٔ مائو میتواند نمایانگر کیفیت اطلاعات فراهم شده در گزارشهای روزانه برای رئیسجمهور باشد، همچنین نشانگر دلایل مقاومت سیا برای جلوگیری از انتشار این اسناد.
در ۶۰ مورد ذکر شده در «لیست اطلاعاتی رئیسجمهور» و «گزارش روزانهٔ رئیسجمهور» دوران کندی و جانسون، سیا گزارش میدهد که «در ژوئن ۱۹۶۲ نشانههایی از نزول تواناییها و انرژی مائو به چشم میخورد». سازمان نتیجه گرفته است: «به دلایل اجرایی رهبر ۶۸ ساله از صحنه خارج شده است.» این تنها باری نیست که سیا اطلاعات نادرست راجع به کنارهگیری مائو از قدرت را در اختیار رئیسجمهور قرار داده است. پیشبینی مرگ قریبالوقوع مائو و یا از دست دادن قدرتش، موضوع دائمی گزارشهای روزانهٔ سیا به کندی و جانسون بود.
یک گزارش از ماه دسامبر ۱۹۶۳ مائو را «سالخورده» توصیف میکند، در آگوست سال ۱۹۶۴ گزارشی آمده که او از بیماری قلبی رنج میبرد، و در ماه می ۱۹۶۵ نوشته شده که بررسیهای دقیق نشان میدهند که عدم حضور او در چندین مراسم عمومی بیانگر آن است که «گمانهزنیها دربارهٔ سلامت جسمی او صحت دارد.» سیا به همین روش ادامه داد و در ۱۴ مارس ۱۹۶۶ گزارش داد: «مائوتسه تونگ که اکنون ۷۲ سال دارد، به احتمال زیاد به پایان خط رسیده است.» مبنای این پیشبینیها گزارشهای پنج ماههٔ اخیر رسانههای چینی بود.
دو هفته بعد در گزارشهای روزانه مطرح شد: «پکن قصد دارد تا به شایعات مربوط به عدم حضور مائو در مجامع عمومی خاتمه دهد. هفتهٔ گذشته خبر بیماری او را نزد خبرنگاران خارجی به شدت تکذیب کردند. دیروز هم یک روزنامهٔ کمونیستی چاپ هنگکنگ در صفحهٔ نخست خود تصویر محوی از مائو، چو انلای و یک دختر نظامی را در یکی از میادین شهر منتشر کرد. این رفتار در تضاد با نحوه برخورد در مقابل این شایعات در گذشته است - ایجاد یک تصویر از مائوی سالم که در انظار عمومی مشغول فعالیت است - و همین موضوع نشان میدهد که حال پیرمرد خوش نیست.»
در آگوست سال ۱۹۶۷ سیا بار دیگر نابودی سیاسی مائو را پیشبینی کرد. سازمان سیا به جانسون گفت: «مائو با انجام انقلاب فرهنگی دست به خطر بزرگی زد ولی حاضر نیست از این عمل کوتاه بیاید زیرا وجههٔ خود و قدرت سیاسیاش را از دست خواهد داد و انقلاب نیز به پایان میرسد. با در نظر گرفتن این شرایط، مشکلات بیشتری را در پیش رو میبینیم که شاید به یک آنارشی مطلق ختم شود.» پیشبینی شد که «پیش از آشوب نهایی» یکی از دو سناریوی زیر اتفاق بیفتد: «چین به نوعی فرمانداری استانی که در دههٔ ۱۹۲۰ حاکم بود باز خواهد گشت، یا ائتلافی میان نظامیان معتدل و رهبران حزب کمونیست صورت میگیرد و مائو کنار گذاشته میشود. از او به عنوان یک نماد استفاده میکنند ولی دستی در ماجرا نخواهد داشت.» سازمان اینگونه نتیجه گرفت: «سناریوی دوم محتملتر است و شاید در عرض یکسال آینده اتفاق بیفتد.»
بیشتر اطلاعاتی که سازمان در اختیار کندی و جانسون قرار میداد از داستانهای منتشر شده در روزنامههای دولتی چین به دست میآمدند، یا از رادیوی دولتی چین و روزنامهنگاران خارجی که به شدت تحت کنترل دولت چین قرار داشتند. تمامی گزارشهای روزانهٔ سیا به وضوح نشان میدهد که این سازمان برای جمعآوری اطلاعات از ماموران شخصی که به اطلاعات دست اول در مورد رهبر چین دسترسی داشته باشند بهره نبرده است.
این گزارشهای روزانه از زبان پر رنگ و لعابی بهره میبرند؛ در یکی از گزارشها به همسر مائو، جیانگ کینگ اشاره شده و او را «عجوزهٔ جاودانی انقلاب فرهنگی» نامیدهاند. اما بهتر بود که جانسون و کندی برای دستیابی به اخبار و تحلیلها روزنامهٔ نیویورکتایمز را مطالعه میکردند تا گزارشهای سازمان اطلاعاتی.
در ۱۴ سپتامبر ۱۹۶۶، گزارش روزانهٔ رئیسجمهور با عنوان «پکن: مشقت دیپلماتیک» نمایانگر کمبود اطلاعات درست و صحیح مربوط به مائو است. سازمان به جانسون اینگونه گزارش داد: «یک رشته از انزوا، آزاد و اذیت و نظارت بر گروه دیپلماسی خارجی پکن تنیده شده و این گروه را در عمل نابینا کرده است. تمامی کشورهای کمونیستی ماموریتهای خارجیشان را محدود میکنند ولی هیچ کدام به شدت چین این کار را انجام نمیدهند و به این ترتیب همهٔ مشاهدات از چین به نظرات سطحی و ظاهری تقلیل یافته است.» همچنین اضافه شده که تمامی سفارتها «در یک محلهٔ سیاسی محدود ماندهاند تا به راحتی تحت نظر دولت باشند و دیپلماتها از مردم عادی جدا بمانند.» در فوریهٔ سال ۱۹۶۷ گزارش روزانه به تظاهرات ضد شوروی در پکن پرداخت و بار دیگر به زمینه مشقت سیاسی بازگشت. «تظاهرکنندگان سفیر لهستان را به مدت ۱۰ ساعت در خودرو حبس کردند و او لباس خود و صندلی ماشین را خراب کرد.»
ایالات متحده در آن زمان دیپلماتی در چین نداشت ولی مشقتی که در یادداشتها به آن پرداخته میشد باعث شد سیا نتواند منابع و مامورانی را در آنجا به خدمت بگیرد تا اطلاعات را از چین گردآوری کند. مائو تا سپتامبر ۱۹۷۶ زنده ماند.
باید تا سال بعد منتظر بمانیم تا سیا طبق وعدهاش بخش دیگری از این گزارشهای روزانهٔ رئیسجمهور را منتشر کند و متوجه شویم آیا این سازمان پیشبینیهای مشابهی را در دولت نیکسون و فورد نیز ادامه داده است؟ به هر صورت گزارشهای روزانهٔ رئیسجمهور که تاکنون در اختیارمان قرار گرفتهاند نشان میدهند که سیا - دستکم در مورد چین و مائو - این اسناد را به دلیل حفاظت از منابع و روشهایش محرمانه نگه نداشته بلکه میخواهد عدم تواناییاش در دستیابی به منابع و شکست در تحلیل مسائل روز را پنهان کند.
* نویسندهٔ کتاب «مهندسی کمونیسم: چگونه دو آمریکایی برای استالین جاسوسی کردند و درهٔ سیلیکون شوروی را بنا نهادند» (یِیل، ۲۰۰۵)
منبع: تایم
نظر شما :