روز اعدام صدام؛ دیکتاتوری که از کشتن لذت می‌برد

با گفتاری از هاشم صباغیان، مرتضی طلایی، جعفر شجونی، عبدالجبار کاکایی و سعید ابوطالب
۰۹ دی ۱۳۹۴ | ۱۷:۳۹ کد : ۵۲۹۷ وقایع اتفاقیه
با گفتاری از هاشم صباغیان، مرتضی طلایی، جعفر شجونی، عبدالجبار کاکایی و سعید ابوطالب
 فهیمه نظری

 

تاریخ ایرانی: بین ساعات ۵:۳۰ تا ۶:۳۰ سحرگاه ۹ دی‌ ۱۳۸۵ اتفاقی در حال رخ دادن بود که ساعتی بعد خبر آن مثل بمب در جهان منفجر شد. خبر این بود: «اعدام صدام اجرا شد. صدام در پای چوبه دار از گذاشتن سرپوش خودداری کرد و فریاد زد «الله اکبر» و این پایانی بر زندگی رهبر ۶۹ سالهٔ پیشین عراق بود. اما او دیکتاتوری بود که دنیا و دست‌کم خاورمیانه هرگز جنایاتش را فراموش نمی‌کند، از سیاست اصلاح نژادی‌اش علیه کردها گرفته تا جنگ‌های منطقه‌ای و بمباران شیمیایی شهرهای کردنشین عراق و ایران. جنایاتی که هنوز تبعات آن دامنگیر بسیاری از خانواده‌هاست، هنوز مادرانی چشم‌به‌راه فرزندانشان دوخته‌اند و هنوز جانبازان شیمیایی حملات سردشت از بستر بیماری رها نشده‌اند. به راستی چنین حکمی برای این حجم از جنایت برای دیکتاتوری که از اعدام مخالفانش لذت می‌برد، کافی بود؟ به‌هرروی محاکمه صدام اگرچه بسیار زودهنگام و قبل از رسیدگی به همه اتهاماتش انجام شد اما چون آب سردی بر آتش درون بسیاری از قربانیانش بود. در پی این اعدام اتحادیه اروپا در عین جنایتکار خواندن صدام چنین مجازاتی را خلاف قوانین حقوق بشر دانست و برخی کشورها از جمله آلمان و هلند، گفتند که «حمایت مردم عراق از اعدام صدام را درک می‌کنند اما با اصل مجازات اعدام مخالف‌اند.» بسیاری از مردم عراق و ایران که در پی جنایات او خانواده‌هایشان را از دست داده و یا آواره شده بودند این‌گونه فکر نمی‌کردند. آن‌ها از شنیدن خبر اعدام صدام خوشحال بودند. «تاریخ ایرانی» در سالگرد اعدام صدام با برخی از چهره‌های سیاسی و فرهنگی که به نحوی درگیر جنگ ایران و عراق بودند، گفت‌وگو کرده و از حس آنان هنگام مواجهه با این خبر، شکل محاکمه صدام و نیز وضعیت امنیت منطقه و جهان بعد از او پرسیده است.

 

***

 

 حیف از لغت انسان
هاشم صباغیان، وزیر کشور دولت موقت و عضو شورای مرکزی نهضت آزادی


صدام کسی بود که به ملتش ظلم کرد. او مردم عراق و هر کسی را که مخالفش بود از بین می‌برد. برای همین حیف است لغت انسان را درباره چنین فردی به کار ببریم. انسان دارای صفات رحمانی است؛ اما صدام بیشتر صفات خشن و دور از انسانیت داشت. در هر صورت من به سهم خودم از شنیدن خبر اعدام او خوشحال شدم. البته بهتر این بود که اجازه می‌دادند به صورت علنی محاکمه می‌شد و افراد مختلفی که از او رنج‌دیده بودند در آن دادگاه رنج‌هایشان را می‌گفتند و جنایاتی را که در حق ملت عراق کرده بود بازگو می‌شد، تا با این بازگویی ابعاد جنایات او برای مردم عراق و دنیا مشخص‌تر شود. ملت ما باید از او بیش از این‌ها انتقام می‌گرفت، به خاطر جنگی که بر ما تحمیل کرد و جنایاتی که در آن جنگ مرتکب شد. بااین‌حال من فکر می‌کنم وضعیت امنیت منطقه بعد از او به طور نسبی بهتر شده است. 

 

 

 از شنیدن خبر اعدام صدام خدا را شکر کردم
سردار مرتضی طلایی، نائب رئیس شورای شهر تهران


زمانی که من خبر اعدام صدام را شنیدم خدا را شکر کردم به خاطر اینکه بالاخره یک ظالم در دنیا تقاص جنایاتش را پس داد و آرزو کردم درس عبرتی باشد برای سایر جنایتکارانی که مرتکب چنین جنایاتی می‌شوند. این انتظاری بود که عموم جامعه و به‌ ویژه بچه‌های جبهه و جنگ داشتند و این انتظار هم به تأسی از پیش‌بینی حضرت امام(ره) بود که در آغاز جنگ نسبت به سرنوشت صدام فرموده بودند. آنچه رخ داد سرنوشتی بود که شبیه آن جز برای صدام، قذافی و امثالهم وجود ندارد. این‌ها نهایتاً به دست عدالت خواهند افتاد و تقاص جنایاتشان را پس می‌دهند. جنایاتی که این مرد ملعون به عنوان فرمانده نیروهای مسلح عراق در حق مردم و رزمندگان ما مرتکب شد فراتر از یک جنگ بود. صدام به لحاظ جنایاتی که در حملات شیمیایی به حلبچه و...کرد می‌تواند یکی از قسی‌القلب‌ترین افراد تاریخ لقب بگیرد.


یک صفحه از پرونده جنایات صدام را در محاکمه‌اش مرور کردند و بر اساس آن برایش حکم صادر کردند. اگر پرونده جنایات صدام را از زمانی که در عراق به قدرت رسید و جنایاتی که در حق شیعیان، مراجع و علما و مردم این کشور مرتکب شد تا زمانی که علیه کشور ما آتش جنگ را برافروخت مورد بررسی قرار می‌دادند، محاکمه‌اش یک‌ دهه طول می‌کشید. من معتقدم برای ثبت این جنایات در تاریخ این اتفاق باید می‌افتاد. نباید جنایتکاری با این حجم از جنایت تنها با بخشی بسیار کوتاه از جنایاتش محکوم شود، ضمن اینکه باید در نظر داشت که شاید آن کسانی که ناچار بودند سریع‌تر حکم اعدام این جنایتکار را بدهند هم ملاحظاتی داشتند که در جای خود باید به آن‌ها توجه شود و جنایات صدام در تاریخ ثبت و ضبط هست.


بخشی از دلایل ناامنی منطقه در درون خودش رقم می‌خورد و بخشی را هم دشمنان از بیرون رقم می‌زنند. اگر ما امنیت را از منظر استقرار حکومت‌های مردمی ببینیم خب این اتفاق در عراق رخ داده است؛ اما ناامنی‌هایی که اکنون وجود دارد، ناامنی‌هایی است که دشمن با شیوه‌های دیگر به وجود آورده است. اگر دشمنان می‌گذاشتند که حکومت‌های منطقه در تعامل با یکدیگر برای منطقه برنامه‌ریزی امنیتی کنند این مشکلات وجود نداشت.

 

 

 امام فرمودند: «صدام رفتنی است»
حجت‌الاسلام جعفر شجونی، عضو جامعه روحانیت مبارز تهران


صدام حسین چندین پرونده جنایی داشت هرچند که اعدامش فقط به خاطر یکی از آن‌ها یعنی قتل‌عام روستای دجیل بود. صدام اهالی روستای دجیل را قتل‌عام کرد فقط به خاطر اینکه یک نفر به سمت ماشینش سنگ پرتاب کرده بود. یک نفر سنگ پرت کرد و او تمام مردم روستا را قتل‌عام کرد؛ چه جنایتی از این بدتر. امام فرمودند: «صدام رفتنی است» خوب صدام هم رفت. او همه کشورهای اسلامی را ترساند. از قدیم می‌گفت کویت یکی از استان‌های عراق است، به آرزویش هم رسید اما با آن چه کرد؟ تمام چاه‌ها را آتش زد، مردم را اذیت کرد و از مردم باج گرفت. آمریکا صدام را پرورش داده بود، بعد برای نجات کویت به جنگ صدام رفت. وگرنه صدام قربه‌الاالله نیامد. نمی‌توانم بگویم صدام ذاتاً بد بود ولی خیلی بد کرد. ایران با او کاری نداشت، اما او جنگ را به ما تحمیل کرد و این همه ظلم در حق ملت کرد. من از اعدام او خوشحال شدم، قاضی آن‌گونه رأی داد و باید پذیرفت؛ چون به هرحال رأی قاضی است و دست ما نیست. آن قاضی بسیار خوب و محترم را هم البته داعشی‌ها کشتند.


آمریکا ۱۱ سپتامبر را درست کرد که خاورمیانه را آمریکایی کند، آن را ناامن کند و عراق را چند قطعه کند ولی شکست خورد و حالا می‌بینید عراق، سوریه، کردستان و لبنان همه طرفدار ایران شده‌اند و افغانستان هم علاقه‌مند به ایران است، چون با جنایت و خیانت کسی محبوب نمی‌شود. ناامنی و داعش را آمریکا آورد، این روش جدیدشان است، یک‌ بار خودشان آمدند، بعد داعش را آوردند، حالا هم از عربستان و قطر پول می‌گیرند.

 


 دنیای بدون صدام جای بهتری است

عبدالجبار کاکایی، شاعر


من بالطبع از شنیدن خبر اعدام صدام خوشحال شدم مخصوصاً اینکه ما اهل منطقه جنگ‌زده هم هستیم. می‌توان گفت حمله عراق به ایران و جنگی که او علیه ایران آغاز کرد یکی از کثیف‌ترین جنگ‌های کلاسیک خاورمیانه است؛ هرچند که اکنون خاورمیانه به سمتی می‌رود که جنگ‌ها از استاندارد خارج و هر روز بی‌قاعده‌تر می‌شوند. من تقریباً همه جلسات دادگاه صدام را که به طور علنی هم برگزار می‌شد از تلویزیون دنبال می‌کردم و چون کمی هم زبان عربی می‌دانم تا حدی می‌توانستم متوجه شوم که در این دادگاه چه می‌گذرد. در این دادگاه حدود ۳۷ اتهام به صدام وارد کرده بودند که بعد از مطرح شدن دومین اتهام او را اعدام کردند یعنی آن‌قدر این اتهامات آشکار بود که به مطرح شدن سومی نرسید. اما شاید اگر به آن سرعت او را اعدام نمی‌کردند و اجازه می‌دادند به جرم‌های دیگر او مثل آواره کردن کردها، ظلم‌هایی که در حق آن‌ها کرد و همچنین جنایاتی که در جنگ علیه ایران انجام داد مثل بمباران‌های شیمیایی و... رسیدگی می‌شد، وضعیت کردها کمی روشن‌تر می‌شد و به برخی حقوق خود می‌رسیدند. در جریان حملات شیمیایی نیز شاید ایران می‌توانست تا حدی به حقوق خود برسد. ولی در کل محاکمه صدام بسیار بهتر از قذافی بود که بدون هیچ دادگاهی اعدام شد.


پس از حذف صدام، مشکل در عدم توافق قدرت‌های منطقه با یکدیگر بود، چون عراق مثل ایران یک ملت نیست و مردم در آن از سه گروه کردها، شیعیان و سنی‌ها تشکیل شده‌اند که دائماً با هم در تعارض‌اند. از طرف دیگر در منطقه شاهد ائتلاف سوریه با روسیه و ایران علیه داعش هستیم و از سوی دیگر ائتلاف عربستان و آمریکا؛ بنابراین تا یک توافق اصولی در کل منطقه صورت نگیرد پرچم داعش در عراق بالا می‌ماند. اما قطعاً جهان و خاورمیانه بدون صدام جای بهتری است. 

 


 اعدام صدام نمایشی بود
سعید ابوطالب، مستندساز و نماینده مجلس هفتم


به قدرت رسیدن صدام حسین به واسطه کودتا در عراق نقشه ابرقدرت‌ها بود. شعارهای او چه در دفاع از ناسیونالیسم عربی و چه بعد از آن در دفاع از اسلام هیچ‌ کدام واقعی نبود. در واقع صدام تا زمان به قدرت رسیدن مهره‌ای در دست آمریکا و انگلیس بود؛ مهره‌ای برای توازن قوا در منطقه. او هرگز عامل ثبات در منطقه نبود. حذف او هم در ادامه همان سریال بود. چنانکه می‌دانیم در سال ۱۹۹۱ میلادی در انتفاضه مردم عراق، صدام تا آستانه سرنگونی پیش رفت و وقتی شیعیان قدرت گرفتند، آمریکایی‌ها انقلابی‌ها را بمباران کردند و دوباره قدرت را به صدام بازگرداندند. بنابراین به قدرت رساندن صدام و بعد جلوگیری از سرنگونی او در سال ۱۹۹۱ و سپس حمایت از او در حمله به ایران و بعداً حذف او، همه سناریوی کشورهای غربی بود. بنابراین من فکر نمی‌کنم که بودن یا نبودن صدام به آرمش منطقه، آزادی‌خواهی و یا استقلال عراق کمک کند.

هیچ دیکتاتوری را با این حجم از جرایم به این سرعت اعدام نمی‌کنند. صدام در حدود ۴۰-۳۰ عنوان اتهام داشت اما با اثبات یکی دو تا از آن‌ها حکم اعدامش صادر و اجرا شد؛ درحالی‌که او باید برای اتهامات گسترده‌ترش پاسخگو می‌بود. اگر به جرایمی چون بمباران حلبچه، بمباران سردشت، استفاده از سلاح‌های شیمیایی علیه ایران در عملیات‌های والفجر، بیت‌المقدس ۲ و کربلای ۵ و.. رسیدگی می‌شد، طبیعتاً مشخص می‌شد که او این بمب‌ها را از کدام کشورها گرفته بود. اگر به جنایت صدام علیه کردها، ترکمن‌ها و جنایتش در حمله به ایران در اوایل جنگ و ده‌ها اتهام دیگر او رسیدگی می‌شد بسیاری از اسناد تاریخی کمک کشورهای غربی به او فاش می‌شد. اما او به‌ سرعت اعدام شد دقیقا همان اتفاقی که برای قذافی هم افتاد؛ چراکه قذافی هم جعبه سیاهی بود از اطلاعات و اسناد جنایاتی که با کمک فرانسه، ایتالیا، انگلیس، آلمان و آمریکا در منطقه انجام داده بود. بنابراین من معتقدم اعدام صدام بیشتر نمایشی بود تا یک محاکمه واقعی. او را خیلی زود کشتند تا بسیاری از اسناد رو نشود. 

کلید واژه ها: صدام صباغیان مرتضی طلایی شجونی عبدالجبار کاکایی سعید ابوطالب


نظر شما :