داستان دو زن که سفیر شدند

روزگار مهرانگیز دولتشاهی و مرضیه افخم
۱۱ آبان ۱۳۹۴ | ۱۸:۰۴ کد : ۵۲۲۸ وقایع اتفاقیه
روزگار مهرانگیز دولتشاهی و مرضیه افخم
داستان دو زن که سفیر شدند

سرگه بارسقیان

 

تاریخ ایرانی: ۴۰ سال پس از تعیین اولین سفیر زن تاریخ ایران، اولین سفیر زن تاریخ جمهوری اسلامی انتخاب شد. سال ۱۳۵۴ مهرانگیز دولتشاهی راهی دانمارک در شمال اروپا شد و سال ۱۳۹۴ مرضیه افخم عازم مالزی در جنوب آسیا می‌شود. دولتشاهی پس از کسب عنوان اولین نماینده زن مجلس تاریخ ایران، اولین دیگری را به نام خود کرد؛ همانند افخم که پس از آنکه اولین سخنگوی زن وزارت خارجه شد، بر جایگاه اولین سفیر زن پس از انقلاب نشست.

سال ۱۳۵۴ که مهرانگیز دولتشاهی نماینده کرمانشاه در سه دوره مجلس شورای ملی، سفیر شد، سال مهمی برای زنان ایران بود. اردیبهشت آن سال ۹ زن لباس رسمی وکالت پوشیدند و سوگندنامه خواندند و تعداد وکلای زن دادگستری به ۳۹ نفر رسید، در میان ۱۲۰۰ وکیل مرد. این تعداد در تاریخ مراسم تحلیف بی‌سابقه بود و حتی امیدوار بودند روزی یک زن رئیس کانون وکلا شود چون به گفته یکی از وکلای باسابقه به زنان «هر قدر مسئولیت‌های اجتماعی شما بیشتر باشد لااقل شوهرانتان در خانه آسوده‌ترند!»

آبان سال ۱۳۵۴ سه زن معاون وزارت آموزش و پرورش شدند که وزیرش تا سال قبل از آن فرخ‌رو پارسا بود. باهره فرهنگ معاون امور اجتماعی و رفاهی شد، فخرالسادات امین معاون امور آموزشی و ملکه طالقانی معاون پارلمانی و امور شوراهای مناطق.

در آبان آن سال هم دو زن عضو دفتر سیاسی حزب رستاخیز ملت ایران شدند. دفتری که ۳۰ عضو داشت: نخست‌وزیر و دبیرکل، قائم مقام دبیرکل، رئیس هیات اجرایی، دو رابط پارلمانی از سوی نمایندگان مجالس سنا و شورای ملی، ده وزیر کابینه به انتخاب نخست‌وزیر و ۱۵ نفر از میان ۵۵ عضو هیات اجرایی. مهناز افخمی دبیرکل سازمان زنان ایران و لیلی امیرارجمند مدیرعامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم عضو این دفتر ۳۰ نفره شدند. دی ماه سال ۵۴ مهناز افخمی وزیر مشاور در امور زنان شد و دومین زنی بود که پس از فرخ‌رو پارسا عضو کابینه امیرعباس هویدا می‌شد.

سال ۱۳۵۴ پری اباصلتی سردبیر «اطلاعات بانوان» نماینده مجلس بیست و چهارم شورای ملی شد که شعار می‌داد «زنان خانه‌دار باید بیمه شوند و نابرابری‌ها به کلی از بین برود…اگرچه از نظر قانون، زن و مرد از مزیت‌های استخدامی مشابه سود می‌برند، اما در عرف و عمل تبعیض‌ها و تفاوت‌هایی در این زمینه وجود دارد که دگرگون کردن آن ضرورت دارد…لازم است در کار بهره‌وری از نیرو و مهارت‌های زنان، اصل «مزد مساوی در برابر کار مساوی» در همه شئون تحقق یابد.» همان سال مهرانگیز حجازی معاون وزیر کار و امور اجتماعی پیشنهاد داد زنان کارگر برای گرفتن حقوق مساوی در برابر کار مساوی هرچه بیشتر در سندیکاهای کارگری عضو شوند و حتی در نظر داشت برای بهبود وضع مادران و کودکان در تمام کارگاه‌هایی که تعداد زنان کارگر زن زیاد است مهد کودک دایر شود. در ۱۷ دی همین سال «اطلاعات بانوان» نظر زنان را درباره موقعیتشان پرسید که در آن‌ها کارمند بازنشسته‌ای گفت: ‌«آزادی ظاهری را خانم‌ها به حد افراط دارند ولی آزادی فکری ندارند.» زنی خانه‌دار هم بر این نظر بود که «درست است که بسیاری از زنان وزیر و وکیل و مدیرکل شده‌اند اما در مورد خانه‌دارها آزادی هنوز کامل نشده است. من بعد از ۳۰ سال زندگی هنوز معنی آزادی را در خانه نمی‌دانم.» زن خانه‌دار دیگری گفته بود که «ما به آزادی کامل رسیده‌ایم ولی هنوز در مورد طلاق زن ایرانی ناکام است. زنی که جوانی خود را در خانه شوهر تمام کرده روزی که خانه را ترک می‌کند با دست خالی به سوی سرنوشت نامعلوم می‌رود.»

در همین سال ۱۳۵۴ بود که مهرانگیز دولتشاهی ۵۸ ساله سفیر ایران در دانمارک شد؛ از خانواده سرشناس قاجار و دختر محمدعلی میرزا شکوه الدوله، وزیر پست و تلگراف و تلفن دوره پهلوی، خواهر مهین دولتشاهی همسر مظفر فیروز وزیر کار در کابینه احمد قوام و خواهرزاده صادق هدایت. در آلمان درس خواند و با دکترای علوم اجتماعی برگشت و در سال ۱۳۲۵ در سازمان خدمات اجتماعی و انجمن حمایت از زندانیان مشغول به کار شد. «جمعیت راه نو» را بنا گذاشت که بعدها به عضویت «اتحادیه بین‌المللی زنان» در آمد. همین انجمن بود که اولین نمایشگاه بین‌المللی «فعالیت زن» را با شرکت ۳۰ کشور آسیایی و اروپایی در ایران برگزار کرد.

پای او حتی به حوزه‌های علمیه و دفتر مراجع بزرگی چون آیت‌الله‌العظمی بروجردی هم باز شد تا بگوید «ما با خیلی از بی‌بندوباری‌ها موافق نیستیم، حتی با آن جور چیزها که به ضرر زن تمام می‌شود مخالفیم. فرض کن آن چیزهایی که خیلی‌ها خیال می‌کنند شب‌زنده‌داری و نمی‌دانم آن جور مجالس و خیلی بی‌بندوباری‌ها به نظر ما این‌ها به ضرر زن است. ما خودمان هم با خیلی از بی‌رویه‌گی‌ها مبارزه می‌کنیم، با مطبوعاتی که این قدر زن را کوچک می‌کنند و با اعلام‌های زشت و زننده در واقع به زن‌ها توهین می‌کنند ما مخالف هستیم.» یک روحانی برجسته دفتر آیت‌الله‌العظمی بروجردی هم در جواب دولتشاهی گفت: «این نتیجه محدودیت‌های قدیم است که به زن‌ها دادند که حالا که آزادی پیدا کرده‌اند یک عده‌ای هم پیدا می‌شوند که زیاده‌روی می‌کنند.» حتی تا مدت‌ها امام موسی صدر مجله «مکتب اسلام» که خودش اداره می‌کرد را برای دولتشاهی می‌فرستاد.

دولتشاهی از دوره ۲۱ که برای اولین بار زنان نماینده پارلمان شدند تا دوره ۲۳ نماینده کرمانشاه بود. آن دوره ۶ نماینده زن راهی مجلس شدند، پنج تای دیگرشان فرخ‌رو پارسا، هاجر تربیت، شوکت ملک جهانبانی، نیره ابتهاج سمیعی و نزهت نفیسی. در سنا نیز دو زن عضویت داشتند: شمس‌الملوک مصاحب و مهرانگیز منوچهریان. در دوره بعدی ۷ نماینده زن روی کرسی‌های مجلس نشستند و دوره بیست و سوم ۱۸ نماینده و دوره ۲۴ (آخرین دوره مجلس شورای ملی) ۲۰ نماینده زن.

او در سال ۱۳۶۳ به شیرین سمیعی در برنامه تاریخ شفاهی گفت: «دورهٔ اول خیلی خوب بود، می‌دانید چرا؟ اولاً بیشتر مردها مثل ما بودند، آن‌ها هم تازه آمده بودند. آن‌ها هم یک کسانی بودند تقریباً که باورشان نمی‌شد که یک روزی بیایند مجلس. مثلاً می‌خواهم بگویم که سال اول یک محیط خیلی خوبی بود، همه با هم صمیمی بودند. بعد یواش یواش فرق کرد. مخصوصاً مردها به خیالشان بود که این ملک بابایی‌شان است. ارث بابایی‌شان است و زن‌ها زیادی‌اند…من این حرف را یکی دو بار گفته‌ام: گفتم که من در عمرم عبارت خاله زنکی خیلی شنیده بودم ولی خانه زنک ندیده بودم. من خاله زنک را به تمام معنی بعدها در محیط مجلس دیدم و اما نه بین زن‌ها بلکه بین مردها. با تمام صفاتی که راجع به خاله زنک می‌گویند تفتین، بدگویی، تقلب، پشت سر هم بدگویی و از این جور چیزها.»

دولتشاهی بعد از یکسال حضور در مجلس در نطقی در سوم آبان ۱۳۴۳ از شاه برای اعلام تساوی حقوق زنان در کنفرانس اقتصادی در ۸ اسفند ۱۳۴۱ تشکر کرد «چون قبل از آن ما را حتی به راهروهای مجالس مقننه راه نمی‌دادند تا ما خواسته‌های زنان ایران را به گوش برادران خودمان برسانیم.»

او از مبتکران قانون «حمایت خانواده» بود که حق طلاق را برای زنان به رسمیت شناخت و اختیار همسر دوم را توسط مرد منوط به اجازهٔ همسر اول کرد؛ دولتشاهی خوشحال بود که «تعدد زوجات محدود می‌شود به دو تا و بیشتر نه، آن هم تحت شرایط خاصی، اگر زن اولی مریض باشد یا نازا باشد و امثال این‌ها، اما شرط عمده رضایت زن اول بود.»

سال ۱۳۴۷ که فرخ‌رو پارسا وزیر آموزش و پرورش شد، هویدا در یک ضیافت ناهار با نماینده‌های مجلس به زنان پارلمان گفت «من تا نخست‌وزیرم باید یک سفیر زن هم بفرستیم.» هاجر تربیت هم اشاره کرد به دولتشاهی و گفت: «بفرمایید اینجاست، روبرویتان نشسته.» جهانگیر آموزگار هم برای دولتشاهی نقل کرد که شاه خیلی از او تعریف می‌کند. این شد که بالاخره قرعه فال اولین سفیر زن افتاد به نام دولتشاهی: «خیلی‌ها وقتی که صحبت سفارت می‌شد حالا به هر دلیلی بود فکر می‌کردند که این کار برای من خوب است. توی جمعیت‌های زن‌ها هم وقتی صحبت می‌شد همه می‌گفتند که خب اگر قرار باشد یک نفر را سفیر بکنند لابد فلان کس می‌شود. یکی به دلیل اینکه من یک مقدار زیادی در کارهای بین‌المللی بودم و سال‌ها اروپا بودم و یک تحصیلاتی داشتم که می‌خورد به این کار و دو سه زبان بلد بودم.»

وقتی دولتشاهی سفیر شد، سفرای زن در دنیا کم نبودند؛ مارسل کامپانا سفیر فرانسه در پاناما بود، شرلی تمپل و کلارا بوتلوس سفرای آمریکا و ماری مادلن دنیش سفیر فرانسه در لوکزامبورگ. دنیش از شخصیت‌های معتبر دیپلماتیک فرانسه بود و تمپل ستاره سابق سینما. در شوروی هم از سال‌ها قبل شغل سفارت به زنان رسیده بود.

دولتشاهی در دانمارک ماند تا انقلاب ۵۷؛ سفیری که عکس امام خمینی در دفترش نصب شده بود که تصویرش همان روزها منتشر شد. داستان این عکس را برای شاهرخ مسکوب از برنامه تاریخ شفاهی هاروارد اینطور شرح داد که «چند هفته قبل وزارت خارجه به ما دستور داده بود که عکس‌ها را جمع کنید و یک جای امنی بگذارید، چون این‌ها هر جا ریختند اول کاری که می‌کردند عکس‌ها را خرد می‌کردند و از بین می‌بردند. دفعه اول هم که آمده بودند همین کار را کردند. ما هم این‌ها را جمع کرده بودیم. این‌ها آمدند، همچنین تعجب می‌کردند می‌دیدند نیست. بعد گفتند شما عکس خمینی را ندارید، عکس آیت‌الله را ندارید؟ گفتم: «نه ندارم. می‌خواستید برایمان بیاورید.» گفتند برایتان می‌آوریم. فرداش پس فرداش آمدند، یا فرداش یک دانه عکس خمینی را آوردند خودشان به دیوار پونز زدند. من هیچ نگفتم، که قاب بیاورند و فلان و این‌ها. بالایش انگلیسی چاپ شده بود و زیرش هم عربی. گفتم این چه عکسی است، چرا فارسی ندارد؟ چرا انگلیسی و عربی است؟ گفتند فارسی‌اش را هم می‌آوریم. ولی نیاوردند مثل اینکه نداشتند. همه‌اش را این جوری درست کرده بودند. به هر حال این هم مال عکس آیت‌الله خمینی که آوردند دادند. این روزنامه‌نگاران هم هی می‌آمدند عکس من را با او با هم می‌انداختند که عکس آیت‌الله خمینی توی دفتر سفارت ایران.»

روزی که سفارت ایران در کپنهاگ را ترک می‌کرد، به دیدار ملکه دانمارک و همسرش رفت و نشان ممتاز سفرا را از او گرفت. سه سال قبلش سفیر انگلیس که سابقه هفت سال مأموریت در دانمارک داشت این هدیه را گرفته بود. دولتشاهی بعد از انقلاب برای همیشه به فرانسه رفت؛ در سال ۱۳۸۱ کتاب «جامعه، دولت و جنبش زنان ایران» را نوشت که یکی از اسناد مهم تاریخ فعالیت زنان ایران است و سرانجام در ۲۹ مهر ۱۳۸۷ در پاریس درگذشت.

برخلاف دولتشاهی که از کادر وزارت خارجه نبود و سفیر شد، مرضیه افخم سابقه ۳۰ سال حضور در دستگاه سیاست خارجی را دارد. در دوران علی‌اکبر ولایتی معاون اداره اطلاعات و انتشارات شد و در دوران سید کمال خرازی مدیرکل اطلاعات و مطبوعات و در دوره علی‌اکبر صالحی مدیرکل دیپلماسی عمومی وزارت امور خارجه. در دوره محمدجواد ظریف سخنگوی وزارت خارجه شد که آن را به «شنا کردن در یک دریای پرتلاطم» تعبیر کرده است.

افخم هم مانند دولتشاهی در سال مهمی برای زنان سفیر شده است. آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در آستانه انتخابات مجلس شورای اسلامی از زنانی که قابلیت، توانایی و ظرفیت انجام وظایف انتخابی و انتصابی را دارند، خواسته «از اعلام آمادگی و نامزدی نترسند و وارد میدان عرضه اندیشه‌های خویش برای انتخاب مردم شوند.» فعالان زن کمپین «تغییر چهره مردانه مجلس» راه انداخته‌اند. در ینگه دنیا زنی برای ریاست جمهوری آمریکا می‌جنگد و زنانی دیگر جوایز نوبل را یک به یک درو می‌کنند. راهی که سیدمحمد خاتمی با ورود زنان به کابینه باز کرد و معاون رئیس‌جمهور زن انتخاب شد، محمود احمدی‌نژاد با یک وزیر زن پی گرفت و حسن روحانی به تعیین سفیر زن رساند.

کلید واژه ها: مهرانگیز دولتشاهی مرضیه افخم زنان


نظر شما :