ماهواره را باید ممنوع می‌کردیم

گفت‌وگو با علینقی خاموشی، نماینده مجلس چهارم
۰۸ مهر ۱۳۹۴ | ۱۷:۲۱ کد : ۵۱۸۸ وقایع اتفاقیه
گفت‌وگو با علینقی خاموشی، نماینده مجلس چهارم
ماهواره را باید ممنوع می‌کردیم

فاطمه استیری

تاریخ ایرانی
: از او به عنوان محرم اسرار اقتصاد ایران، یکی از پایه‌گذاران پارلمان بخش خصوصی، پدرخوانده اتاق بازرگانی و... یاد می‌کنند؛ مردی با وجهه‌ای کاملاً اقتصادی. محور گفت‌وگوی «تاریخ ایرانی» با او اما نه اقتصاد که فرهنگ بود و نه از جایگاه یک فعال اقتصادی که از جایگاه نماینده مجلس چهارم. علینقی خاموشی پیرمرد نام‌آشنای اقتصاد ایران این بار در اتاق کار معروفش در خیابان ولیعصر به سؤالاتی درباره دردسرهای دیش‌های ماهواره در دهه ۷۰ پاسخ داد. او که خود تحصیلکرده غرب است به شدت از تصمیم مجلس چهارم در ۲۹ شهریور ۱۳۷۳ در ممنوعیت استفاده از دیش‌های ماهواره‌ای دفاع می‌کند و می‌گوید باید ممنوع می‌کردیم اما...
 

او معتقد است مجلس چهارم تصمیم درستی گرفت ولی باید در کنار آن راه‌های جایگزین هم در نظر گرفته شود. از همین رو معتقد است طرح صیانت از عفاف و حجاب که در مجلس نهم مطرح است و در آن باز هم مجازات‌هایی برای استفاده از ماهواره لحاظ شده به تنهایی مؤثر نخواهد بود. خاموشی معتقد است که گروه‌های فشار آن دهه و نطق خطیبان جمعه در ورود مجلس به موضوع مبارزه با ماهواره تاثیرگذار بوده است.
 

***


آقای خاموشی! بر خلاف صبغه شما که اقتصادی است می‌خواهیم گریزی به حضورتان در مجلس چهارم بزنیم و گپ‌وگفتی فرهنگی با شما داشته باشیم. دهه ۶۰ و سال‌های اول بعد از انقلاب و دوران دفاع مقدس، فضای فرهنگی کشور هنوز در حال و هوای انقلابی بود. دهه ۷۰ و بعد از جنگ که کشور وارد دوره سازندگی شد، تقریباً سمت‌وسوهای جدیدی در فضای فرهنگی ایجاد شد. ابتدا تحلیلی از آن فضا از نگاه نماینده مجلس چهارم برای ما داشته باشید.


مجلس چهارم وقتی تشکیل شد که ۱۵ سال از انقلاب گذشته بود اما تغییر روحیات فرهنگی جامعه نیازمند زمان است و یک‌شبه تغییر نمی‌کند. فضای فرهنگی کشور بعد از انقلاب با شوک‌های انقلابی روبرو شد، یعنی شعارهای انقلابی و رویکرد سیاسی نظام این بود که جو اجتماعی - فرهنگی جامعه به سمت اسلامی شدن حرکت کند لذا با آثار فرهنگ غربی در تضاد بود. از جمله آثار فرهنگ غربی در دهه ۷۰ همان دیش‌های ماهواره و ویدئو و... بود که جو هدایت‌کننده اجتماع مخالف این‌ها بود. وقتی اعلام شد استفاده از دیش‌های ماهواره‌ای ممنوع است عده‌ای از مردم به سمت مخفی‌کاری سوق پیدا کردند. آن سال‌ها هنوز آن روحیه اسلامی بر کشور مسلط نشده بود، البته معتقدم الان هم این روحیه بر کشور حکمفرما نشده و باز هم نیازمند گذر زمان هستیم.
 


در دولت سازندگی واژگانی مثل اشرافی‌گری، تجمل‌گرایی، کالای لوکس و... وارد ادبیات کشور شد. شاید بتوان گفت برخی ابزارهای رسانه‌ای مثل ماهواره هم جز همان کالاهای لوکس و مخصوص قشر مرفه کشور بود. فرهنگ کشور چقدر تحت تأثیر این فضا قرار گرفته بود؟


یکی از چیزهایی که در آن سال‌ها با آن مبارزه می‌شد برخورد با زندگی تجملی و اشرافی بود و تلاش می‌شد مردم را از این سبک زندگی دور کنند و به ساده‌زیستی عادت دهند. لذا با آثار تجمل برخوردهای بعضاً شدید می‌شد. مثلاً ماشین‌ها و وسایل زندگی لوکس با زندگی ساده در تضاد بود و تلاش می‌شد با ممنوع کردن یا کاهش واردات با آن مقابله شود. اما از آنجایی که فرهنگ هنوز غنی نشده بود این محدودیت‌ها آنطور که باید و شاید کارساز نبود. الان بیشتر کارساز است چون زمان گذشته اما هنوز هم طبقاتی از اجتماع هستند که رویه‌ای اشرافی دارند.

 


موضع مجلس چهارم نسبت به سیاست‌های فرهنگی دولت سازندگی چگونه بود؟ چه نمره‌ای به رویکرد فرهنگی دولت آقای هاشمی می‌دادید و چقدر آن را قبول داشتید؟


در دوران سازندگی تنش‌ها و عکس‌العمل‌های اجتماعی مبتنی بر واقعیت‌ها نبود، روی حدسیات و شعارها می‌گشت. برای مثال حساسیت زیادی روی خانواده‌های مسئولین بود، اگر احیاناً شکل و شمایلی از فرهنگ غربی در زندگی آن‌ها می‌دیدند سریعاً عکس‌العمل نشان می‌دادند.
 


یعنی مردم رویکرد تند و منفی به مسئولین داشتند؟


گروهی از مردم اینگونه بودند، آن‌هایی که تخصصشان در ساختن هیجان و هجمه بود. برای مثال دوچرخه‌سواری دختران در ملأعام مخالف زیادی داشت، اما در بین مسئولین برخی بودند که دخترهایشان این کار را می‌کردند. دعوا سر این قسم مسائل بود در حالیکه چه اشکالی دارد اگر دخترها دوچرخه‌سواری کنند؟ این بحث و تنش‌ها نشان می‌داد که تغییر فرهنگ تدریجی است و زمان می‌برد. بخشی از جامعه آن روزها نمی‌پذیرفت دختر دوچرخه‌سواری کند با اینکه چهره بد و زشتی از این رفتار وجود نداشت. الان هم گاها این رفتارها را می‌بینیم ولی فضا نسبت به آن سال‌ها راحت‌تر شده است. این نشان می‌دهد که تغییر فرهنگ زمان می‌برد، هم خراب کردنش زمان می‌برد هم اصلاح کردنش. خراب کردنش چون با نفس انسان رابطه مستقیم دارد خیلی آسان است ولی اصلاحش سخت است.



بحث دیش‌های ماهواره‌ای را مطرح کردید، مشخصاً در این باره مجلس چهارم در ۲۹ شهریور ۱۳۷۳ طرح ممنوعیت استفاده از ماهواره را تصویب و برای آن جریمه و مجازات زندان را تعیین کرد. چرا مجلس وارد چنین مقوله‌ای شد؟


متاسفانه باید گفت فرهنگ غربی برای نفوذ در فرهنگ اسلامی از برخی ابزارهای تیز استفاده می‌کند، یکی از این ابزارهای تیز فحشا است که اخلاق اجتماعی را برهم می‌زند. یکی از راه‌های برهم زدن اخلاق جامعه هم بهره‌گیری از وسایل ارتباط جمعی است. تلویزیون که تحت کنترل نظام است و اجازه پخش هر نوع برنامه‌ای را ندارد. مرحله بعدی فیلم‌های ویدئویی بود که مخفیانه ردوبدل می‌شد. مهم‌تر از این دو ماهواره بود که چیزهایی را وارد حریم خانه‌ها کرد که نباید می‌شد. الان هم همین وضعیت جاری است.



شما آن زمان جز موافقان مبارزه با ماهواره بودید؟

بله من هم آن زمان هم الان جز کسانی هستم که می‌گویم باید با ماهواره مبارزه کرد. اینکه می‌گفتند استفاده از ماهواره برای شنیدن اخبار است یک بهانه بود. یادم هست که رادیو صبح جمعه ساعت ۷ برنامه‌ای داشت که در آن تمام اخبار سیاسی رسانه‌های خارجی را می‌گفت، اینکه بی‌بی‌سی چی گفته و... بنابراین من صبر می‌کردم روز جمعه همه اخبار را می‌شنیدم. حتی عین لغات و کلماتی که بکار می‌بردند را بازگو می‌کرد، مثلا توهین‌هایی که کرده بودند را عیناً می‌گفتند. بنابراین احتیاج خبری به ماهواره نبود. کسانی که دنبال ماهواره می‌رفتند می‌خواستند به آن غذای مضر دیدنی و بصری برسند. یعنی فاحشه‌خانه‌ها به خانه‌های مردم راه یافته بود، این واقعیت بود و هست و تعارفی هم نداریم. خود من خارج از ایران زندگی کردم و می‌دانم که ماهواره بزرگترین ابزار برای برهم زدن شالوده خانواده است.



این راهکار «ممنوعیت کامل» را یکبار نظام در قصه ویدئو امتحان کرده بود ولی در نهایت به رفع ممنوعیت رسید. چرا دوباره همان راهکار را در قصه ماهواره‌ها تکرار کردید؟ آن روش که چندان موفق نبود.


من به ممنوعیت در کنار باز کردن راه‌های جایگزین معتقدم. ما در ارائه راه‌های جایگزین کند پیش می‌رویم یعنی هنوز بلد نیستیم. البته این را هم باید در نظر گرفت که هر چیزی جایگزین ندارد. نمی‌شود گفت مشروب‌فروشی‌ها نباید بسته شود. قماربازی حرام است پس کاباره‌ها باید بسته شوند، ولی به جای این‌ها مگر می‌شود جایگزینی آورد. به جای مشروب‌فروشی نمی‌شود دوغ‌فروشی زد. این‌ها آلات فحشا هستند که اخلاق اجتماع را دگرگون می‌کنند، اساس کاربرد این ابزار و آلات این است که جوانان ما را مشغول و درگیر خود کنند تا به سیاست کاری نداشته باشند. والسلام.


یکی از راه‌های جایگزین ماهواره این نبود که مثلاً مجلس به صداوسیما فشار بیاورد که متنوع‌تر و بهتر برنامه‌سازی کند؟


ببینید آن زمان صداوسیما هنوز مهارت برنامه‌سازی را نداشت، افراد فیلمساز را به اندازه کافی نداشتیم. الان به نسبت آن زمان شرایط خیلی متفاوت شده، برنامه‌ها متفاوت شده، انیمیشن‌ها را داریم و... قبلاً خبری از این چیزها نبود. این مسائل تدریج‌الوصول است و باید فرصت بدهیم که زمان بگذرد. اینکه الان بنشینیم بگوییم چرا اول انقلاب آنقدر فشار می‌آوردیم حرف راحتی است اما اگر فشار نمی‌آوردیم چه کار دیگری می‌شد کرد؟ مثلاً نظام باید جنگ را ادامه می‌کرد، چه کسانی باید در جبهه‌ها می‌جنگیدند؟ من پیرمرد؟ کاری از من برنمی‌آمد، باید بچه‌های ما می‌رفتند، فکر این بچه‌ها باید درست هدایت می‌شد، با فحشا و این ابزارآلات که فکر جوان ما به سیاست سوق پیدا نمی‌کرد، لذا باید از آن جدا می‌شد که فکر انسانی و سیاسی پیدا می‌کرد. لذا من معتقدم کاملاً آن روش درست بوده است. امام ارزش شهادت را مطرح کردند. این باعث شد که خانواده‌ها و جوانان به سوی ارزشی جدید سوق پیدا کنند. اگر این راهکار امام نبود چطور جبهه‌ها پر از جوانان می‌شد؟ اگر این کار را نمی‌کردند نصف مملکت رفته بود.



مرکز پژوهش‌های مجلس سال گذشته گزارشی منتشر کرد که در آن تاکید شده بود مبارزه ۲۰ ساله با ماهواره شکست‌ خورده است. این گزارش را چطور ارزیابی می‌کنید؟


من اشاره کردم که ممنوعیت یک طرف، موفقیت ممنوعیت طرف دیگر. ممنوعیت یک امر بایدی بود. باید آن زمان ماهواره را ممنوع می‌کردند. ماهواره یک مرکز فحشای بصری بود و باید ممنوع می‌شد. اما طبع بشر همیشه به آن راه می‌رود لذا باید راهی جایگزین در نظر گرفته شود. ما در جایگزین کردن‌ها موفق نبودیم. مثلاً ما باید ۱۶ ساعت وقت روزانه جوان‌ها را پر می‌کردیم، با چه باید پر می‌شد؟ مثلاً یکی از آن‌ها وسعت دادن به ورزش‌های میدانی و جمعی بود ولی آن زمان امکانات زیرساختی و ابزار آن را نداشتیم. باید مراکز کار و فنی حرفه‌ای‌ها را گسترش می‌دادیم، تفریحگاه‌های سالم را رونق می‌دادیم، ازدواج را تسهیل می‌کردیم و... این‌ها از جمله این راهکارها بود که برای برخی از آن‌ها اقدام کردیم ولی اینکه کافی بوده یا نبوده جای بررسی دارد. بنابراین ما نمی‌توانیم بگوییم چرا ممنوع کردند، باید ممنوع می‌کردند. قبل از انقلاب هر کسی می‌خواست کاباره یا سینما تاسیس کند دولت ۸۰ تا ۹۰ درصد بودجه‌اش را به او می‌داد اما اگر کسی می‌خواست مدرسه یا مرکز فرهنگی درست کند حتی در گرفتن مجوز هم دچار مشکل می‌شد. چرا؟ چون حکومت قصد ترویج فحشا و آن فرهنگ غربی را داشت. بنابراین ما باید در حکومت اسلامی برعکس کار کنیم. ممکن است این کارها کافی بوده باشد یا نه.



طرحی در مجلس در جریان است تحت عنوان صیانت از عفاف و حجاب که بندی از آن درباره ماهواره است و مجازات زندان و ۸ میلیون جریمه را برای آن تعیین کرده است. فکر می‌کنید الان که بیش از ۲۰ سال از تصویب طرح مبارزه با ماهواره گذشته راهکار جایگزینی وجود ندارد که به این قسم مجازات‌ها متوسل نشوند؟


من موفقیتی در این طرح نمی‌بینیم چون دیش ماهواره امروز آنقدر کوچک شده که در پنجره خانه‌ها نصب می‌شود و مخفی کردن آن بسیار راحت شده است. آن زمان به‌هرحال همه پول خرید ماهواره را نداشتند. دستگاه‌ها بزرگ بود و قابل شناسایی و محدودیت تا حدی جواب می‌داد اما الان بحث جداست.


چقدر آن فضای فکری که برخاسته از زندگی شما در غرب بود بر این تفکراتتان تأثیر داشت. شاید برخی بگویند اتفاقاً شما که تحصیلکرده خارج هستید نباید اینگونه موضعی درباره ماهواره داشته باشید؟


اتفاقاً زندگی من در خارج بر این تفکرم تأثیر زیادی داشت. فضای فرهنگ غرب خیلی کثیف است. ما گرچه ناهنجاری‌های اجتماعی داریم ولی قابل مقایسه با آن‌ها نیستیم. آن‌ها خیلی مسائل را بد نمی‌دانند ولی برای ما تماس دختر و پسر در خیابان بد است. احساس نگرانی من نسبت به این موضوعات زیاد بود. در فرهنگ غرب گاها رفتارهای حیوانی را می‌بینیم. روابط مردها با هم آزاد است. من جز کسانی هستم که معتقدم دولت تا جایی که می‌تواند وظیفه دارد جلوی وسایل فساد و فسق و فجور را بگیرد. دولت باید برنامه‌ریزی جدی داشته باشد. نمی‌شود گفت چون گسترش رسانه‌ها سریع و وسیع است نمی‌شود جلوگیری کرد. باید آنقدر برنامه‌های شاد و در چارچوب موازین درست کنیم که جایگزین این رسانه‌ها شوند. این‌ها همان مبارزه است.



خاطرتان هست که در زمان بحث درباره ممنوعیت ماهواره در مجلس چهارم تقسیم‌بندی سیاسی چگونه بود؟

آن زمان اکثریت موافق ممنوعیت بودند، تاکید هم داشتیم رأی بالایی داشته باشد که تاثیرگذاری‌اش در اجتماع بیشتر شود.



مخالفان این طرح بیشتر تعلق به کدام طیف سیاسی داشتند؟


غرب‌زده‌ها بودند.



اسم می‌برید؟


نه. همین‌قدر بگویم که نماینده‌هایی بودند که یا غرب‌زده بودند یا اخلاقاً معیوب بودند.



در دهه ۶۰ و ۷۰ گروه فشار و نیروهای حزب‌اللهی حضور پررنگی در فضای فرهنگی و بعضاً تصمیمات سیاسی داشتند. فشارهای این گروه بر تصمیمات مجلس درباره ماهواره تأثیر داشت؟


بله بعضاً تأثیر داشت. به‌هرحال آن هم یک نوع فشار اجتماعی بود. در بحث ماهواره هم کم و بیش این فشارها بود. به جز این گروه، نطق‌های ائمه جمعه و برخی تحریکات مردمی هم تاثیرگذار بودند. به عقیده من هم درست بود.

کلید واژه ها: علینقی خاموشی مجلس چهارم ماهواره


نظر شما :