آیتالله مصطفوی: طلاهای کاخ نیاوران را به بانک مرکزی تحویل دادم
وقتی کاخ نیاوران تصرف شد، از طرف امام مسئولیت کاخ را به من دادند و ۶ سال مدیریت آن بر عهده من بود. از زمان بازرگان مدیریت کاخ دست من بود. یادم میآید آقای مطهری خیلی به من عنایت داشتند، به ایشان گفتم که بازرگان گاهی اوقات چیزهایی مثل ماشین و... از امکانات کاخ میخواهد و به ما میگوید که باید اینها را در اختیار ما بگذاری. ایشان گفت هیچ چیز به او نده. گفتم برای اینکه چیزی ندهم باید مبنایی داشته باشم، گفت من میگویم بنیاد مستضعفان برای شما حکمی بزند و هر وقت بازرگان چیزی خواست بگو که من نماینده بنیاد هم هستم، همین کار را هم کردیم. به طرفدارهای بازرگان میگفتم درست است که از طرف شما اینجا هستم، ولی بنده نماینده بنیاد هم هستم و باید آنها را هم راضی کنم، بنیادیها هم که میخواستند ببرند میگفتم نمیشود، چون بازرگانیها هستند. خلاصه اموال کاخ را تا جایی که میشد حفظ کردیم.
ثروتهای زیادی در آنجا بود که همگی آنها را حفظ کردیم و به بانک مرکزی تحویل دادیم. بهطور نمونه، ۳ خروار طلای خالص تحویل بانک مرکزی دادیم. آثار هنری زیادی هم آنجا بود که همه را تحویل دادیم، مثلاً کشتی طلایی در دفتر شاه بود که حدود سه کیلو وزن و قدمتی ۶۰۰ ساله داشت و از لحاظ هنری قیمت بسیار بالایی داشت یا تابلویی برای یهودیها بود که به شاه داده بودند که عکس فرح و حضرت موسی در آن بود که خطوط آن تماماً با برلیان نوشته شده بود و اثر بسیار گرانقیمتی بود.
آن زمان آقای نوبری مسئول [بانک مرکزی] بود. این وسایل را که بردم، گفتم من اعتماد ندارم، باید خودم هم وارد بانک شوم. با آقای نوبری وارد زیرزمین آن شدیم، دیدم آنجا پر بود از وسایل گرانقیمت؛ وسایلی مثل قلیانهای مرصعکاری شده، تاج ناصرالدین شاه، تاج آغامحمدخان قاجار، تاج نادرشاه، الماس کوه نور، تاج فرح، شمشیرهای مرصعکاری شده، لباسهای بسیار قیمتی و... آنجا پر از شمشهای طلا بود که روی هم چیده شده بودند. وقتی اینها را دیدم خوشحال شدم که پهلویها نتوانسته بودند اینها را ببرند. بعد این اموال را تحویل دادیم و رسید گرفتیم.
ما در اطراف کاخ محدودهای تعیین کردیم و با آیتالله مهدوی کنی هماهنگ کردیم که هیچ کمیتهای نتواند به آنجا وارد شود. اول کامرانیه اول مرز ما بود که ماشینها را نگه میداشتند، اسلحه را میگرفتند و راهیشان میکردند و از آن طرف هم کاشانک آخر محدوده ما بود و سربازانی که داشتیم همه مسلح بودند و از نخستوزیری جواز اسلحه داشتیم. کاخ اسلحه زیادی داشت که هیچ کمیتهای نداشت، حتی جلیقههای ضدگلوله و سلاحهای پیشرفته هم داشت که همه اینها را ما حفظ کردیم.
نظر شما :