خاطره رضا اکرمی از اولین دیدار روحانی با رهبر معظم انقلاب
در ادامه بخشهایی از گفتوگوی اکرمی با «مشرقنیوز» را میخوانید:
* سال ۱۳۴۷ بود که به همراه عدهای از دوستان، از جمله آقای روحانی، آقای اختری و برخی دیگر از دوستان که فوت کردهاند به مشهد مشرف شدیم و آنجا فرصتی پیش آمد که ما در منزل مقام معظم رهبری با ایشان دیدار داشته باشیم. در آنجا راجع به مسائل تاریخی صحبت شد و مباحثی را ایشان مطرح کردند و آشنایی ما با مقام معظم رهبری از آن سال کلید خورد و به حمدالله تاکنون هم ادامه پیدا کرده است. نکته دوم اینکه در ایامی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد در منزل آقای روحانی جلسهای بود که بنده، آقای رستگاری، آقای روحانی و برخی از عزیزان دیگر حاضر بودیم و در آن جلسه صحبت عضویت در شاخه وعاظ حزب جمهوری اسلامی مطرح بود که در آنجا هم با ایشان دیدار و گفتوگویی داشتیم. بعد از انقلاب نیز بنده در دور اول مجلس شورای اسلامی نماینده نبودم و به عقیدتی سیاسی نیروی هوایی ارتش رفتم و از دوره بعدی که از سمنان برای نمایندگی مجلس انتخاب شدم و ایشان هم رئیسجمهور بودند، ارتباط ما بیشتر شد، مخصوصا اینکه در مجالسی که در ریاستجمهوری برگزار میشد یکی از سخنرانهای آن مراسمها من بودم و توفیق سخنرانی در نهاد ریاست جمهوری داشتم.
* شاید سال ۴۷ و اینها بوده که مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی سفری به مشهد رفتند و دیداری با آیتالله خامنهای داشتند و از ایشان سئوال میکنند که شما الان چه کتابی تدریس میکنید؟ ایشان آن زمان فرمودند که من دارم مکاسب تدریس میکنم؛ کسی که در سال ۴۷، یعنی حدود چهل شش سال پیش تاکنون با درس و بحث مشغول بوده است، حتما در بحث علمی، دارای سطح بالایی است و به نظرم میآید نشانگر این است که برخی خیلی سطحی و بدون اطلاع حرف میزنند.
بعد که انقلاب پیروز شد و ایشان وارد صحنه ریاست جمهوری شدند، ما از گوشه و کنار میدیدیم که ارتباط ایشان با امام، تنها ارتباط رهبر و رئیسجمهوری نبود، بلکه حالت استاد شاگردی و همراهی داشت و همه ما این خاطره را میدانیم که آقای خامنهای سفری به کره شمالی رفته بودند. مرحوم حاج احمد آقا(ره) به امام میگوید خیلی آقای خامنهای نسبت به ریاست جمهوری وقار و صلابت دارند، همانجا امام میفرماید نه تنها ریاست جمهوری، بلکه ایشان برای رهبری صالح است. امام اهل مبالغه و گزافه نبود، امام بسیار متعهد بود، فردی بسیار وارسته و آراسته بود و میدانست کسی که میخواهد رهبر شود، حداقل شرطش اجتهاد است، مدیر و مدبر بودن و آگاه به زمان بودن است؛ این موضوع در زمان حیات امام مطرح بود. بعد از ارتحال امام ما انتخاب ایشان را توسط مجلس خبرگان شاهد هستیم و خبرگانی که در حدود هفتاد نفری بودند و بسیاری از آنها مجتهد جامعالشرایط بودند که یکی از آنها مرحوم آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، یکی دیگر مرحوم آیتالله مشکینی است، دیگری آیتالله جوادی آملی است. خبرگان دوره اول را نگاه کنید بسیاری از آنها واقعا مجتهد جامعالشرایط بودهاند و آنها آقا را انتخاب کردند. به نظر بنده، ما درباره انتخاب مرجع تقلید هم این چنین خبرگانی را نداریم که درباره انتخاب رهبر داریم.
نکته دیگر اینکه مقام معظم رهبری یک بحث شورای فقاهت به وجود آوردند؛ شخصیتهایی مثل آیتالله مهدوی کنی، آیتالله مؤمن و آیتالله کریمی، آیت الله شاهرودی و آیتالله یزدی و بسیاری از بزرگان در این شورا شرکت میکردند و همۀ این بزرگان اعتراف کردند که مقام معظم رهبری بر مسائل علمی احاطه دارند. زمانی نیز که ایشان درس را شروع کردند و در این سالیان طولانی و متمادی که ما شرکت کردیم، من انصافا تفاوتی بین درس و بحث ایشان با مراجع دیگری که بنده در درسشان بودهام، ندیدم. ایشان کاملا به بحثهای علمی مسلط هستند و از هر فرصتی برای اینکه درس را بارور کنند، استفاده میکنند. خوشبختانه همه این درسها هم به صورت جزوه و کتاب درآمده و چاپ شده و در دسترس اهل علم و اطلاع است. خب، اگر کسی حرف و حدیثی دارد، بردارد و بخواند و نقد کند. به نظر من، از نظر اجتهاد و احاطه به مباحث مختلفی که در اجتهاد لازم است، ایشان احاطه کامل دارند.
* خاطرهای درباره انتخاب آقا به رهبری در سال ۶۸ بگویم. هنگامی که امام(ره) در سیزدهم خرداد از دنیا رفتند، بنده جماران بودم، بعد آمدیم خانه و روز چهاردهم خرداد به مجلس رفتم؛ عجب روز تلخی بود، ما رفتیم آنجا و کمکم خبرگان از سراسر کشور آمدند و در مجلس قدیم نشسته بودیم که آیتالله هاشمی وارد مجلس شد و تا وارد شد و نمایندگان را دید، یک مرتبه نمایندگان ابراز احساسات کردند نسبت به امام و من دیدم که آیتالله هاشمی صورتش را به سمت دیوار کرد و گریه کرد. وقتی تقریبا جلسه یک حالت رسمی پیدا کرد، از من خواستند که روضهای بخوانم؛ من آن روز روضه وداع امام حسین(ع) را خواندم و خیلی برای مجلس مفید بود. بعد از مجلس بیرون آمدیم و جلسه مختص به خبرگان شد، ولی بیرون دل تو دل ما نبود که امام از دنیا رفت و حالا چه میشود؟ بعد نماز ظهر خوانده شد و مطلع نشدیم تا نزدیکیهای مغرب بود که یک مرتبه به ما خبر دادند که آیتالله خامنهای برای رهبری انتخاب شدند؛ با اینکه نسبت به رحلت امام بسیار داغدار و ناراحت بودیم، خدا را شکر و سپاس گفتیم که الحمدلله ۲۴ ساعت از وفات امام نگذشته، انقلاب اسلامی دارای رهبر شد و به دلیل اینکه نسبت به رهبری بیش از بیست سال شناخت داشتیم، با اطمینان این انتخاب را پذیرفتیم و خدا را شکر کردیم و الان هم ۲۵ سال از ارتحال امام میگذرد، انصافا ما دیدیم که انقلاب، خط امام را دنبال میکند و انقلاب سال به سال مستحکمتر شده و انقلابیونی که انقلاب را پذیرفتهاند، همچنان به آن وفادار و مؤمن هستند. با اینکه همه ما میدانیم توطئههای بعد از امام به مراتب پیچیدهتر و گستردهتر از دوران امام بوده است.
نظر شما :