منتظری: میخواهند انقلاب فرزندانش را بخورد
تاریخ ایرانی: برگرفته از روزنامه «بامداد» - ۳۱ تیر ۱۳۵۸
حجتالاسلام منتظری گفت: در یک شرایط انقلابی، بینش انقلابی لازم است، زیرا در چنین محیطی عامل صهیونیسم مستقیما جلو نمیآید و نمیگوید من عامل صهیونیسم هستم بلکه ناخودآگاه دیگران را تحت تاثیر قرار میدهد. البته ابزار کار هم معلوم است، از طریق محاصره فکری، ارائه گزارشات نادرست از طریق، نامه، رادیو، تلویزیون و غیر و… به عنوان مثال یک نمونه میآورم. روز ششم فروردین، همزمان با انعقاد قرارداد خائنانه صلح مصر و اسرائیل، از طریق دکتر یزدی، به برادر حلیم معاون برادر هانی الحسن تلفن میزند که دفتر سفارت فلسطین در اهواز را تعطیل کنید. سفارت فلسطین در اهواز به چه کسی لطمه میزند، جز به صهیونیسم. مسلما صهیونیسم میآید و از طریق دکتر یزدی مانع ادامه کار سفارت مذکور میشود. آیا یزدی صهیونیست است؟ حقوقبگیر آمریکاست؟ نه، خیر اینطور نیست بلکه این امیرانتظام است که به یزدی میگوید این کار را بکن. نتیجه چه میشود، سفارت فلسطین بسته میشود و مبارزی چون دکتر یزدی باز هم از صهیونیست چوب میخورد. با این همه بار دیگر هانی الحسن رسما به نخستوزیری میرود، باز همان پاسخ را میشنود از بازرگان، آیا این بازرگان بوده است که چنین پاسخی داده، خیر او انسان متقی، پاک و خوبی است، مبارزی است که بهترین روزهای عمرش را در زندان گذرانده است که ۲ سال هم با من بوده است. توجه داشته باشید این صهیونیست توانست با ماجرای ساختگی واترگیت، دمار از روزگار نیکسون در آورد، منتهی به وسیله مشاور ارجمندش! آقای کیسینجر یعنی عامل صهیونیست در غرب، نیکسون کنار گذاشته میشود، کارتر روی کار میآید، این بار، برژینسکی لهستانی را بعد از جنگ جهانی دوم به آمریکا میبرند، میسازند و به عنوان یک عامل صهیونیسم مشاور امنیتی کارتر میکنند.
منتظری سپس گفت: من قبلا در پیامی برای ملت آمریکا به ایشان گفتم شما مستضعف هستید، ما هم مستضعف هستیم، شکل استضعاف ما فرق میکند ولی در نهایت فرق چندانی نداریم. آیا در آمریکا آدم نیست که هر رئیسجمهوری که سر کار میآید، یک صهیونیست در کنارش قرار میگیرد!
محمد منتظری سپس درباره سیاست خارجی ایران گفت: ملاحظه کنید در حالی که ما با برخی از کشورهایی که در تاریخشان هیچ نام نیکی ندارند، رابطه داریم، اما مانع برقراری روابط با لیبی میشوند. چرا! جرم لیبی چیست؟ از سوی دیگر، قراردادهایی بسته میشود که به خیال خودشان فانتوم و زیردریایی را بفروشند. با هیچ کس هم مشورت نمیشود. آیا واقعا نمیدانید این تصمیم به نفع کیست؟ آیا جز این است که صهیونیسم بینالمللی، میخواهد سلاحهای استراتژیک را از ارتش ایران بگیرد. آیا جز این است که ارتش ایران به عنوان یک ارتش نمونه در خاورمیانه با ایدئولوژی اسلامی برای صهیونیسم خطر است و آیا با گرفتن این سلاحها، خطر برای صهیونیسم کم نمیشود. این ارتش، یک ارتش اسلامی است، با ایدئولوژی اسلامی، مسلما مرز نمیشناسد. کمااینکه اسلام مرز ندارد. ارتش اسلام، ارتش رهاییبخش مستضعفین جهان است. فلسطین، آفریقا، آمریکای لاتین، افغانستان، اما نتیجه چیست «قرنی» که میآید و این تز را طرح میکند، برکنارش میکنند، ترور میشود، عامل ترور کیست؟ آمریکا؟ اسرائیل؟ یا فرقان، که همه به فرقان حمله میکنند. جای او را چه کسی میگیرد، کسی که دوست فردوست معلومالحال بوده و هست. طبیعی است که در چنین ماجرایی، مدنی هم به عنوان استاندار به خوزستان تبعید میشود. و این قصه همچنان ادامه دارد تا نوبت به سرتیپ امیر رحیمی هم میرسد به جرم بهترین دفاع از مهندس بازرگان. به جرم اینکه زمانی اعلامیه به زیان رژیم میداد که کمتر کسی جرات خواندن آن را داشت.
محمد منتظری سپس گفت: در قرآن آمده است «مستضعفین جهان باید حکومت کنند» آن وقت در اینجا، ۴۰ میلیون جمعیت تحت رهبری امام خمینی زن و مرد و کوچک و بزرگ اعم از مسلمان و مسیحی مبارزه کردند به گونهای که مفهومی الهی برای انقلاب ایران به دست آمد. مستضعف، مستضعف است. ایرانی و فرنگی ندارد، کمااینکه طاغوت هم، طاغوت است. لذا نمیتوانیم بگوییم که انقلاب ایران، باید گفت: انقلاب اسلامی در ایران. ابزار انقلاب چیست؟ تجربیاتی که از دیگر حرکتهای سیاسی نظامی خلق مستضعف در جهان به دست آمده که اکنون ما باید در اختیار دیگران قرار بدهیم. اما در همین حال بگوییم، فانتوم را بدهید، زیردریایی را بدهید، یکی بگوید احتیاج نداریم، آن کس که تاکنون ارتش را حفظ کرده، پدر کسی را که یک فانتوم از ایران خارج کند در میآورد.
منتظری افزود: ما در قبال حرکتهای انسانی از سوی مستضعفین مسئول هستیم و باید آن را آزاد کنیم. حالا صهیونیسم بینالمللی به سازی که میخواهد برقصد نمیتوانیم به این ارزانی آبروی انقلاب ایران را بفروشیم. در همین حال که ما به عنوان یکی از همین حرکتها اقدام میکنیم، سادهترین راه و توقع که جزو حقوق ساده انسانی است را هم مانع میشوند، متین دفتری پسر متین دفتری و نوه مصدق، یک اتوبوس سند از سلطنتآباد خارج میکند، کسی حرفی نمیزند. از کشور خارج میشود کسی مدعی نیست ولی خروج ما را به آن شکل جلوه میدهند.
حجتالاسلام منتظری سپس درباره خروج خود از کشور و حوادث فرودگاه گفت: ما وقتی خواستیم از ایران خارج شویم مثل همه بلیط گرفتیم، شرکت هواپیمایی پاکستانی بود اما در فرودگاه همان عوامل، سر ما را شیره مالیدند تا هواپیما حرکت کرد. بدون ما ولی با اثاث ما. من بیآنکه به این عمل اعتراض کنم خیلی منطقی خواستم که اثاث را به ما تحویل دهند. گفتند نمیشود اثاث به لندن میرود و باز میگردد. و بعد هم مقررات بینالمللی را به رخ ما کشیدند. شما چه فکر میکنید، در چمدانهای ما جز یک سری اسناد انقلابی چه میتوانست باشد. حالا خیلی ساده اجازه بدهیم اسناد به انگلیس رود، در مرکز جاسوسی و بعد ما ساکت بنشینیم. ما از پرواز هواپیما با منطق جلوگیری کردیم نه با اسلحه اما باز هم به خاطر استفاده از منطق برای جلوگیری از پرواز دلیل داشتیم، توده با ما بود. این خواست توده بود. اثاثها را پس گرفتیم، هواپیما را هم فرستادیم رفت. چرا امیرانتظام باید به مرکز صهیونیستها، سوئد برود، متین دفتری برود اما برای خروج ما مانع هست. اگر این هست، اسلامی نیست.
وی در مورد نتایج سفرش گفت: اول رفتیم سوریه، در سوریه خواستیم به رهبران سوریه تماس بگیریم. برخی از آنها نبودند مثل حافظ اسد در الجزایر بود، به لیبی رفتیم، با رهبران لیبی تماس گرفتیم و در یک سری کنگرههای خلقی شرکت کردیم. ولی اینها مهم نیست، به عنوان یک ایرانی متعهد متاسفم که بگویم، در جریان حرکتهایی که در سفارتخانههای ما شاهد بودیم، خط صهیونیسم و امپریالیسم را دیدیم. آنها گویی که مانع اصلاح سفارتخانهها بودند، سران جنبشهای آزادیبخش را دیدیم آنها هم ناراحت بودند.
برادران فلسطینی ناراحت هستند، برادرهای سوری ناراحت هستند، هر کس را دیدیم از سفارتخانههای ما ناراحت بود. آنها میگفتند ویزا به ما نمیدهند. چرا، شما ملاحظه کنید تحقق آمال تمام جنبشهای آزادیبخش در دنیای اسلامی و ملی و فلسطینی و آفریقایی، آمریکای لاتین و خاورمیانهای و هندی و همه آنها این است که انقلاب ایران پیروز شود. و البته نمیتوان فکر کمک آنها هم نبود. با اعتراضها، تظاهرات که وجدان ملل را بیدار کردند.
حالا میخواهند پیش ما بیایند، به ایشان ویزا نمیدهند، چرا؟ فلسطینیها میروند سفارتخانههای ما تا ویزا بگیرند. مسئولان میگویند، اسمهای خود را بدهید تا بفرستیم، تهران ۵ روز بعد با تلکس جواب میدهند و در این میان چون کلیه خطوط کنترل میشود اسمها میرود اسرائیل و بعد از ۵ روز میگویند، فعلا صبر کنید. آیا این خدمت به انقلاب است؟ این آبروریزی است. خلاصه در ایران مثل اینکه وضع فرق نکرده است.
محمد منتظری سپس گفت: اما در این رهگذر باید به این نکته هم اشاره کنم که دولت موقت ما، آمریکا و نقش امپریالیزم آمریکا را فراموش کرده است. آیا جز این است که آمریکا تا آخرین لحظه حامی شاه بود. حالا که شاه رفته پس آمریکا توبه کرده؟ این چه وضعی است.
منتظری سپس گفت: اما در چند روزی که در ایران نبودم چند نفر به جرم فساد جنسی اعدام شدهاند، سؤال من این است. آنها که عوامل پیدایی این فحشاء شدند باید آزادانه بگردند و ما اینها را به اعدام محکوم کنیم. این ننگ است، افکار بینالمللی را خراب میکند که بگویند اسلام هم نشد، تا بگویند اسلام یکسری مشکلات ایجاد کرد تا بازاری، ارتش، کارگر، دهقان ناراحت شوند، اقتصاد از بین برود و…
آیتالله مطهری را که شهید کردند، سپهبد قرنی را هم که شهید کردند، رفسنجانی را هم میخواستند شهید کنند نشد. آیتالله طالقانی را هم که میخواستند شهید کنند نشد، آیتالله منتظری را هم که میخواستند بکشند نشد.
آقای علامه مفتیزاده را برایش مشکلات درست میکنند، آیتالله خاقانی را هم طوری میکنند که از آنجا بیرون کنند، مشکلات برای سرلشکر مدنی هم درست میکنند، آیتالله ربانی شیرازی را هم در آنجا میخواهند بکشند و… که انقلاب فرزندان خودش را بخورد اما این را اطمینان داشته باشند که صهیونیستها و امپریالیسمها را انقلابیون خواهند خورد.
نظر شما :