ناگفتههایی به بهانه سالگرد تاسیس رادیو بیبیسی فارسی
مسوولان بیبیسی فارسی از همان آغاز بهخوبی میدانستند که برای پیشبرد اهداف سیاسی خود در ایران، بهتر است از جهتگیری مستقیم اجتناب کنند و به قول معروف، یکی به نعل بزنند و یکی به میخ تا بتوانند کار خود را پیش ببرند. این رادیو به همین دلیل توانست بخشی از آتش نفرت مردم ایران از دولت استعمارگر انگلیس را خاموش کند. بیبیسی فارسی از همان آغاز هماهنگی بسیار نزدیکی با دستگاه امور خارجه انگلیس داشت. وابستگی این بنگاه سخنپراکنی به وزارت خارجه بریتانیا به جنبه سازمانی و تامین بودجه محدود نمیشود و بیبیسی فارسی همواره به سرعت خود را با انتظارات مقامات امور خارجه انگلیس هماهنگ میکرد و در این مسیر، حتی نگران تغییر موضع آشکار خود نیز نبود.
بیبیسی فارسی در دو ماه نخست کار خود یعنی زمستان 1319 گزارشهای بسیار مثبت و جانبدارانهای را به نفع رضاشاه مخابره میکرد. کارکنان سرویس جاسوسی خارجی MI6 مستقر در شرکت نفت ایران و انگلیس در نامههایی محرمانه به لندن، این نوع موضعگیری جانبدارانه بیبیسی فارسی را نکوهش کردند. دیدگاه آنها این بود که رضاشاه محبوبیت چندانی در ایران ندارد و حمایت بیبیسی فارسی از وی، برای دولت انگلستان مطلوب نیست. این نامهها لحن اخبار رادیو را کمی تغییر داد ولی تغییر اصلی چند ماه پس از آن رخ داد. نزدیک شدن رضاشاه به دولت هیتلر و حمله نازیها به اتحاد شوروی در اوایل سال 1320 ورق را به شدت برگرداند. مجتبی مینوی که بعدها ادیبی سرشناس شد، اختیار بیشتری پیدا کرد. او که از ترس پیگرد رژیم رضاشاه در انگلستان ماندگار شده بود، در شهریور 1320 گوینده خبرهایی شد که میگویند رضاشاه را از تخت سرنگون کرد.
نفت خام ایران هم در حرکت ناوجنگی انگلستان و هم در جایگزینی زغالسنگ در کارخانههای این کشور نقش موثری داشت. به همین دلیل بیبیسی فارسی نیز در لفافه از منافع نفتی این کشور حمایت میکرد. حفاظت از این منافع اقتضا میکرد بهرغم اخبار تند و تیز علیه رضاشاه، سلطنت پسر وی تضمین شود و این کار ممکن نبود جز با منزوی کردن جریانهای انقلابی. بدین ترتیب در 25 شهریور 1320 که با برکناری رضاخان میرپنج، افکار ایرانیان علیه خاندان نوظهور پهلوی به غلیان درآمده بود، بیبیسی فارسی از راهحلهای محافظهکارانه صحبت میکرد: «گذار از استبداد به دولتی واقعا مبتنی بر قانون اساسی باید تدریجی باشد و به شکیبایی فراوان نیاز دارد.» در ادامه گزارش تفسیری بیبیسی فارسی در آن روز پرهیجان گفته شد:«اعاده حکومت قانون باید مبتنی بر همکاری، انتقاد سازنده و نه مخرب و از همه مهمتر، عاری از منفعتطلبی باشد وگرنه استبدادی که چنین دشوار از میان برداشته شده است به آسانی و در شکلی تازه باز میگردد، بدین ترتیب بیبیسی فارسی که سالهاست در جهت منافع دولت استعمارگر انگلستان گام برمیدارد به سیاستمداران و مردم ایران توصیه کرد انتقادهای خود را از نهضتطلبی پاک کنند. با این حال روابط پنهانی محمدعلی فروغی نخستوزیر مقتدر دربار پهلوی با رادیو لندن نشان میداد که تفسیرهای سیاسی این رادیو، انگیزههایی فراتر از ترویج اعتدال سیاسی در ایران دارد.
بیبیسی فارسی نه تنها سیاستهای خود را با وزارت خارجه انگلستان هماهنگ میکرد بلکه روابط نزدیکی هم با وزارت جنگ این کشور داشت. بهعنوان نمونه میتوان به موضعگیری این رادیو در جریان اعتصاب کارکنان ایرانی شرکت نفت در سال 1325 اشاره کرد. در تیرماه 1325 کشتیهای جنگی انگلستان در آبهای عراق لنگر انداختند تا بتوانند نیروهای نظامی را برای سرکوب اعتصاب، از آنجا روانه آبادان کنند. مقامات نیروی دریایی انگلستان به بیبیسی اطلاع دادند که «بار دیگر» لازم است بیبیسی فارسی بهطور مستقیم به فعالیت در این بخش بپردازد. اطلاعات محرمانهای که وزارت خارجه انگلستان در سالهای اخیر منتشر کرده، کاملا روشن میکند که بیبیسی در خصوص اعتصاب آبادان، به همراه ناوهای جنگی از یک مرکز فرماندهی مشترک دستور میگرفتند.
در سندی از وزارت خارجه انگلستان زیرعنوان «تبلیغات در ایران» آمده است که «چنانچه تصمیم گرفته شود از طریق کاهش سهم مالکانه، ایران را تحت فشار قرار دهیم یا به هر اقدام دیگری متوسل شویم، دستگاه تبلیغاتی ما نیز باید در صورت لزوم برای حمایت از اقدامات آمادگی داشته باشد و تبعات آن را به اطلاع همگان برساند. این سند همچنین نشان میدهد بیبیسی فارسی از سیاستهایی به شدت حساب شده تبعیت میکرده که نشانهای از روحیه ویژه انگلیسیهاست. بهعنوان مثال در بخشی از سند یاد شده تاکید میشود: «مادام که امیدی به ایجاد شکاف در حزب توده وجود دارد، حمله به کلیت حزب توده به نوعی زیانبار است» هر چند بعدها و به دنبال منزوی شدن توده نفتیها یا تودههای همسو با انگلستان. این سیاست دچار تغییر میشود. رفتارهای حساب شده بیبیسی در تحولات مربوط به ملی شدن نفت ایران نیز به خوبی دیده شد. گردانندگان مجله اکونومیست در فروردین 1330 به بیبیسی پیشنهاد کردند که برای ایرانیان شرح داده شود شرکت نفت انگلیس چه کارهایی برایشان انجام میدهد و عواقب ملی کردن چه خواهد بود. به نظر اکونومیست، ایرانیان اگر چنین اطلاعاتی در اختیارشان گذاشته نشود، به ابزار بیچون و چرای تبلیغات ملیگرایان و روسها تبدیل میشوند. بیبیسی فارسی در این شرایط ترجیح داد به جای آن که در مقام مدافع آشکار شرکت نفت ظاهر شود، افکار عمومی را از جنوب به شمال برگرداند. بهعنوان مثال به سفارش وزارت خارجه، گزارشی از شرایط زندگی اسفبار کارگران ایرانی شرکت خاویار ایران و روسیه در کنار دریای خزر تهیه کرد.
در خرداد 1330 زمانی که جنبش ملی شدن نفت در ایران اوج میگرفت، بیبیسی فارسی زمان پخش برنامههای خود را به صورت چشمگیری افزایش داد. هربرت موریسون، وزیر خارجه وقت انگلستان بودجه بیبیسی را افزایش داد، به شرط آنکه بودجه جدید فقط به توسعه بخش فارسی بیبیسی اختصاص یابد و «مدیران بیبیسی تضمین کنند که این وجوه با کمگذاشتن از مواردی که برای دولت انگلستان اهمیت اساسی دارد، در جای دیگر خرج نشود.» بدین ترتیب کارکنان ایرانی بیبیسی با این توجیه که پول کافی در بیبیسی فارسی وجود دارد ولی اگر آنها بخواهند به ایران برگردند، امنیت جانی ندارند، موفق شدند قراردادهای خود را از شش ماهه به مادامالعمر تبدیل کنند. آنها این بار در اجرای خواستههای مقامات مافوق خود سنگ تمام گذاشتند. این در حالی است که 12 سال پیش از آن یعنی همزمان با اشغال خاک ایران توسط نیروهای انگلستان و شوروی در شهریور 1320، کارکنان ایرانی بیبیسی به مدت سه روز از خواندن اخبار خودداری کردند.
منبع: همشهری ماه
نظر شما :