محمد بهشتی: برخی صدا و سیما را حرام میدانستند/ به پخش مسابقات فوتبال و کشتی ایراد میگرفتند
* من در سالهای ابتدایی حضور در صدا و سیما در گروه پخش بودم. خاطرم هست که تا ماهها در تلویزیون تولیدی صورت نمیگرفت. در واقع ما دچار سرگیجه بودیم. بنابراین، بیشتر برنامههایی که پخش میکردیم، زنده و بیشتر هم سخنرانیهایی بود که در مکانهای دیگر صورت میگرفت. بعد از مدتی گروه کوچکی تشکیل دادیم که از تصاویر موجود و موسیقی برنامههایی را تولید میکرد. بعد از آنکه گروه تولید شکل گرفت، بخشهای مختلفی از جمله اقتصاد، سیاست، ایرانشناسی، سرگرمی و کودک شکل گرفتند. هر گروهی برنامهریزیهایی داشت و به مرور بر تعداد تولیدات صدا و سیما میافزود. یادم هست که برای مثال گروه کودک کار خود را با کارتونهایی که موجود بود آغاز کرد و برنامه زندهای هم داشت. اما به تدریج خودش سراغ تولید رفت و یکی از اولین تولیدات این گروه «محله برو بیا» بود. در گروه فیلم و سریال نیز «مثل آباد» را داشتیم. یکی از تولیدات قابل افتخار صدا و سیما در آن دوران سریال طنز «خانه آقای حقدوست» بود، فیلمی سیاه و سفید و صامت که به کارگردانی و نویسندگی «محمود سمیعی» تولید شد. به تدریج گروه سیاسی برنامههای هفتگی را آغاز کرد و گروه سرگرمی نیز اولین مسابقات بعد از انقلاب را نمایش داد.
* بعدها که در پخش شبکه اول و تولید فیلم و سریال مشغول بودم ملاقاتهایی با امام داشتیم. یکی از دیدارهای خصوصی من با امام در سال ۱۳۶۱ و در زمان ریاست آقای محمد هاشمی رخ داد. در آن زمان ما در گروه فیلم و سریال تصمیم گرفته بودیم تیمی را برای خرید فیلم به خارج از کشور بفرستیم. آقای هاشمی توضیحاتی در این باره به امام داد و بعد از امام خواست اگر نکتهای مدنظرشان است بفرمایند که تیم مورد نظر رعایت کنند. امام فرمودند نکتهای نیست، فقط حواستان به مقدسین باشد. منظورشان این بود که چیزهایی که مقدسین روی آنها حساسیت دارند در فیلمها نباشد. به این معنی که از جانب خودشان حساسیتی نداشتند.
* بسیاری از افراد در آن زمان صدا و سیما را حرام میدانستند و فقط اخبار را نگاه میکردند. اما در بین آرای فقهی آنچه که برای ما اهمیت داشت، نظر امام بود. اما برخی موارد وجود داشت که برای ما مسئله ساز میشد. مثلا فردی از قول امام عنوان کرده بود که موسیقی حرام است. همین مسئله برای ما چالش بزرگی شد که اگر موسیقی حرام است در صدا و سیما چه کنیم؟ باید سکوت برقرار کنیم؟ آقای صانعی برای توضیح فتوای امام به صدا و سیما آمدند و توضیحاتی درباره تفاوت مصداق موسیقی حرام و غیرحرام از نظر امام دادند که مشکل را برای ما حل کرد. اما اعتراض به تلویزیون به همین بحثها محدود نبود. یکی از مشکلات ما اعتراضهای سیاسی بود. خاطرم هست که در ماههای ابتدایی فعالیت بنده در صدا و سیما همه گروههای سیاسی توقع داشتند صدا و سیما برنامههای آنها را ضبط کند و نمایش دهد. این در حالی بود که صدا و سیما واحدهای سیار کمی داشت و به طور کلی این توانایی را نداشت. اگر در صدا و سیما حرفی زده میشد که به مذاق یکی از گروههای سیاسی خوش نمیآمد، اعتراضها صدا و سیما را تحت فشار قرار میداد. در واقع روزی نبود که ما نسبت به یک برنامه سیاسی انتقاد و اعتراض نداشته باشیم.
* در عالم واقع این مسئله برای ما یک چالش بود. یک عده صدا و سیما را با منبر اشتباه گرفته بودند و معتقد بودند اگر ما فقط مباحث دینی را در صدا و سیما مدنظر قرار دهیم، بسیار موفق خواهیم بود. عدهای دیگر نیز صدا و سیما را تنها در جهت ایجاد سرگرمی میدیدند و نقش دیگری برای آن قائل نبودند. صدا و سیما در حقیقت هیچ یک از اینها نیست و همه اینها هست. یعنی تلویزیون و رادیو، هم باید جذابیت داشته باشند و بتوانند مخاطبان مختلف را بدون اینکه اجباری داشته باشند، پای خود بنشاند؛ و هم اینکه آموزنده باشند و ته کیسه بیننده و شنونده چیزی بگذارد. ترکیب این دو با یکدیگر کار مشکلی بود. در گیرودار کشمکش میان گروههایی که طرفدار تعلیمی بودن صدا و سیما بودند و کسانی که روی سرگرم کننده بودن تأکید داشتند، کار کردن و راضی کردن این دو گروه کار سختی بود. در مورد تأکید امام بر آموزنده بودن هم باید بگویم که در سالهای اول صدا و سیما مرتبا با صدا و سیمای قبل از انقلاب مقایسه میشد.
* تأکیدات امام در مقابل فضایی که پیش از انقلاب در صدا و سیما وجود داشت شکل میگرفت و به این دلیل بود که صدا و سیمای پیش از انقلاب اهمیتی برای مسائل آموزنده قائل نبود. بالاخره صدا و سیما ده سال در زمان حیات امام کار میکرد و اگر مغایرت جدیای با نظرات ایشان وجود داشت، ابراز میکردند. حتی در مواردی، برخی نظر امام را تفسیر به رأی میکردند، اما امام میگفتند نظر من این نیست. برای مثال در مورد سریال پاییز صحرا که نسبت به نوع پوشش خانمها ایراد گرفتند، در حالی که امام گفتند پخش سریال مسئلهای ندارد. به خصوص که ما میدانستیم امام شنونده و بیننده برنامهها هستند و اگر خطایی بود انعکاس میدادند. خاطرم نیست که امام در آن سالها چیز غیرمتعارفی از صدا و سیما مطالبه کنند، در حالی که ما از بیرون با نظراتی مواجه میشدیم که ما را مستأصل میکرد. مثلا به پخش مسابقات فوتبال و کشتی ایراد میگرفتند. همان موقع من به شوخی به دوستان میگفتم اگر بخواهیم اینگونه پیش برویم مستند حیوانات هم نباید پخش کنیم، چرا که حیوانات عریان هستند. اما امکانی که برای ما در صدا و سیما فراهم بود حضور امام بود. برای اینکه ما به سرعت این موارد را به امام ارجاع میدادیم و مسئله را حل میکردیم.
نظر شما :