۱۳۰۳: سال جمهوری ناکام رضاخانی
امید ایرانمهر
احمد شاه قاجار ۱۱ آبان ماه ۱۳۰۲ ایران را به قصد اروپا ترک کرد. او یک هفته پیش از جلای وطن، رضاخان سردار سپه را به رئیسالوزرایی برگزیده و او را مامور تشکیل کابینه کرده بود. رضاخان میرپنج که طی حدود سه سال فعالیت در مقام سردار سپه تمام عزم و توان خود را مصروف سرکوبی مخالفان و منتقدان حکومت مرکزی از هر گروه و دستهای در اقصی نقاط کشور کرده بود، به محض دریافت حکم رئیسالوزرایی، با صدور بیانیهای دلایل پذیرفتن این سمت را تشریح کرد. او در این بیانیه با تاکید بر گرفتاریهایش در امر نظام و عشق مفرطش به انتظامات قشونی آورده بود: «بحمدالله امروزه اصول مرکزیت و وسایل آسایش و امنیت کاملا فراهم و اساس هرج و مرج و اغتشاشات داخلی یکسره نابود گشته است. لازم شد دومین قدم به طرف آرزوهای ملی که عبارت از سیر به طرف ترقی و تکامل است برداشته شود... معهذا خواست خداوندی و استظهار مراحم ملوکانه و احساسات هموطنان را در قبول زمامداری مملکت استقبال کرده و در طی این عقیده راسخ و عزم ثابت میروم که یک مرتبه دیگر امتحان فداکاری و خدمتگزاری را به ملت شرافتمند ایران بدهم.»
سه روز پس از آنکه احمد شاه ایران را برای همیشه ترک کرد، در همسایگی ایران، ژنرال مصطفی کمال پاشا (آتاترک) با همراهی گروهی دیگر از افسران ترک، حکومت عثمانی را به جمهوری تبدیل کرد و نام کشور عثمانی را به ترکیه تغییر داد. برخی معتقدند انتخاب او به عنوان نخستین رئیسجمهوری تاریخ ترکیه، الهامبخش رضاخان شد تا مدتی بعد یعنی هنوز پنج ماه نگذشته «مراحم ملوکانه» را فراموش کند و علم جمهوریخواهی بردارد. ایدهای که تا پیش از آن برخی از مهمترین مخالفان رضاخان از جمله میرزا کوچکخان جنگلی در گیلان از منادیان شاخص آن بودند و حالا رضاخان علمدار طرح آن در گسترۀ ایران شده بود.
۲۲ بهمن ماه پنجمین دورۀ مجلس شورای ملی به ریاست موتمنالملک آغاز به کار کرد؛ مجلسی که انتخاباتش تحت نظر فرماندهان نظامی یا مامورین دولت طبق رای و نظر سردار سپه و سرلشکر خدایارخان انجام گرفت و جز چند تن از نمایندگان که برخلاف میل دولت انتخاب شدند، باقی حامی رضاخان بودند. اما همین اندک نمایندگان منتقد نیز از گزند حامیان سردار سپه در مجلس در امان نماندند چنان که در جلسه ۲۳ اسفند ماه همان سال در مجلس، سید محمد تدین طی نطقی برخی نمایندگان تهران همچون سید حسن مدرس و میرزا هاشم آشتیانی را به اعمال نظر و خرید رای در جریان انتخابات تهران به ویژه در منطقه لواسانات متهم کرد؛ اتهامی که به درگیری لفظی میان او و مدرس و نیمه تمام ماندن جلسه مجلس منجر شد.
یک روز پس از این رویارویی گروه کثیری از مردم تهران از جمله گروهی از نظامیان سرخپوش در پشتیبانی از ایدۀ تغییر رژیم سلطنت به جمهوری تظاهرات دامنهداری در میدان بهارستان تهران برگزار کردند. همین روز ادارات و موسسات دولتی نیز در حمایت از نهضت جمهوریخواهی تعطیل و کارکنان آن برای شرکت در تظاهرات به مقابل مجلس شورای ملی سرازیر شدند. در مقابل مخالفان جمهوری نیز بیکار ننشستند و بعدازظهر همان روز جمعیتی در مسجد شاه تهران گردهم آمدند و وعاظ به وعظ علیه رضاخان و جمهوریخواهی پرداختند و عریضهای با موضوع مخالفت با جمهوری و امضای صدها تن خطاب به سردار سپه تهیه شد.
اما تظاهرات جمهوریخواهان را سر باز ایستادن نبود که موج تهران، در کمتر از یک روز به شهرستانها نیز کشیده شد و همزمان در تهران برخی هواداران سردار سپه با اجتماع در منزل محمدحسن میرزا، ولیعهد خواستار استعفای او شدند. حسن میرزا، ساعتی بعد گروهی از رجال شامل موتمنالملک، مستوفیالممالک، مشیرالدوله، حاج میرزا یحیی، سید محمد تدین و شیخ العراقینزاده را به خانه خود دعوت کرد و در قبال تکلیف استعفا از آنها نظر خواست. عمدۀ این جمع افرادی بودند که چندی قبل از سوی رضاخان دعوت شده بودند تا در قالب کمیسیونی مشورتی او را در ادارۀ امور دولت یاری دهند.
غروب همان روز مجلس شورای ملی نیز برای بررسی استعفا و سفر ولیعهد جلسه خصوصی تشکیل داد اما جلسه به صفآرایی موافقان و مخالفان تداوم سلسلۀ قاجار تبدیل شد؛ جایی که تدین و قائممقام عدل علیه قاجاریه سخن گفتند و مدرس و حائریزاده در دفاع از قاجار برآمدند. جدالی که بازتابی از وقایع بیرون مجلس بود و نشان از تبدیل مطالبۀ جمهوری مورد حمایت رضاخان به مهمترین موضوع سیاسی کشور داشت. چنین بود که در آخرین روز سال ۱۳۰۲ یکی از مهمترین جلسات تاریخ مجلس شورای ملی برگزار شد. در این جلسه که برخی نمایندگان همچون سید محمدباقر دستغیب به خاطر مصادف شدن عید نوروز و نیمه شعبان خواستار تعطیلی آن بودند، یکی از مهمترین وقایع تاریخ سیاسی ایران یعنی تبدیل نظام سلطنت به جمهوری به صحن پارلمان کشیده شد. در این جلسه سید محمد تدین با اشاره به تظاهرات گسترده مردم در اقصی نقاط کشور و درخواست عمومی برای اعلام جمهوری، گفت: «امروز را اگر ما تعطیل بکنیم طبعاً برای ایام عید هم چند روز باید تعطیل کرد. به عقیده من نمیشود تمام افراد و ملت یا یک عده از مردم را بدون تکلیف گذاشت. همه آقایان میدانند که امروز در نقاط مختلفه ایران منتظر تصمیمات مجلس شورای ملی هستند که مجلس نفیاً و اثباتاً هرچه زودتر تکلیف آنها را معین کند. در اغلب نقاط مملکت شروع به تعطیل شده و یک مملکتی را به حالت تزلزل و هیجان انداختهاند. البته مصلحت و مقتضی نیست که به این قضایا ادامه داده شود، بنابراین برای اینکه به این هیجانات و تظاهرات خاتمه داده شود بهتر این است که مجلس تصمیم قطعی خودش را امروز بگیرد و عیدی بدهد به ملت ایران.»
دقایقی بعد موتمنالملک، رئیس موقت مجلس طرحی را قرائت کرد که گروهی از نمایندگان به این منظور تهیه کرده بودند. در این طرح آمده بود: «نظر به تلگرافات عدیده که از تمام ایالات و ولایات و تمام طبقات مملکت در مخالفت با سلسله سلاطین قاجاریه و رأی به انقراض سلطنت خانواده مذکور رسیده و نظر به اینکه تقریباً در تمام تلگرافات واصله اظهار تمایل به جمهوریت شده و صراحتاً اختیار تغییر رژیم را به مجلس شورا دادهاند و چون قانوناً این تلگرافات کافی برای تغییر رژیم نیست، ما امضاکنندگان ۳ ماده ذیل را به مجلس شورای ملی به قید فوریت پیشنهاد مینماییم که به معرض آراء عامه گذاشته شود:
ماده اول- تبدیل رژیم مشروطیت به جمهوریت.
ماده دوم- اختیار دادن به وکلاء دوره پنجم که در مواد قانون اساسی موافق مصالح مملکت و رژیم تجدیدنظر نمایند.
ماده سوم- پس از معلوم شدن نتیجه آراء عمومی تغییر رژیم به وسیله مجلس شورای ملی اعلام شود.»
پس از مذاکره میان نمایندگان دربارۀ اینکه این طرح چگونه بررسی شود، به پیشنهاد ناصرالاسلام قرار شد طرح جمهوری در نخستین جلسه مجلس یعنی شنبه ۲ فروردین ۱۳۰۳ بررسی شود. روز موعود، پیش از تشکیل جلسه مجلس شورای ملی برای اعلام جمهوریت عده کثیری از روحانیون و اصناف که جمعیتشان بالغ بر پنج هزار نفر میشد، در میدان بهارستان اجتماع نموده، علیه جمهوری و سردار سپه شعار دادند و مانع از برگزاری جلسه شدند. در نتیجه بین مردم و نظامیان زد و خورد شدیدی روی داد و ساعتی بعد پس از صدور فرمان رضاخان برای اعزام نیروی کمکی به بهارستان، ماموران با حضور در جمع تظاهرکنندگان، آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند و در تیراندازی به سوی جمعیت گروهی کشته و مجروح شدند. اقدام نظامیان در حمله به مردم با اعتراض رئیس موقت مجلس مواجه شد. موتمنالملک با اعتراض به سردار سپه گفته بود «نظم مجلس و بهارستان با من است و شما حق ضرب و شتم مردم را ندارید» و پاسخ شنیده بود که «امنیت مملکت با من است و به وظیفه خود عمل کردم.»
سه روز پس از وقایع مجلس که اوضاع را به ضرر جمهوری رضاخانی تغییر داده بود، گروهی از علما و بازرگانان به دیدار رضاخان رفتند و مخالفت خودشان را با جمهوری اعلام کردند و توصیه کردند از این کار منصرف شود. در تهران و شهرهای دیگر خصوصا اصفهان، مشهد و قم مخالفتها با جمهوری اوج گرفته بود و به برگزاری تظاهراتی علیه رضاخان منتهی شد و این بار به تحریک و پشتیبانی برخی روحانیون مثل شیخ حسین لنکرانی، سیل تلگرافات مخالفت با جمهوری به مجلس شورای ملی روانه گردید.
گویی سرنوشت جمهوری رضاخانی آن بود که برخلاف جمهوری ترکیه پیش از تولد، طعم شکست را مزه مزه کند. مخالفتها چنان شد که رضاخان ناگزیر برای مذاکره با علمای اعلام و مجتهدین روز ۱۱ فروردین ماه به شهر قم عزیمت کرد. حضور سردار سپه در قم با استقبال روحانیت روبهرو شد اما آنان در ملاقاتهای جداگانه یکصدا و رسماً مخالفت خودشان را با جمهوری اعلام کردند.
رضاخان پس از دیدار با علما به این نتیجه رسید که باید از موضع جمهوریخواهی عقب بنشیند. همین هم شد و او پس از بازگشت به تهران، طی اعلامیهای نهضت جمهوری را رسماً متوقف کرد. در بخشی از این اعلامیه که ۱۲ فروردین ماه ۱۳۰۳ منتشر شد، آمده بود: «برای احترام مقام روحانیت موقعی که برای تودیع آقایان حجج اسلام و علمای اعلام به حضرت معصومه(ع) مشرف شده بودم با معظملهم در باب پیشآمد کنونی تبادل افکار نمودیم و چنین مقتضی دانستیم که به عموم ناس توصیه نمایم عنوان جمهوری را موقوف نمایند.»
ناکامی جمهوری رضاخانی
تاریخ: ۱۲ فروردین ۱۳۰۳
بازیگران اصلی: رضاشاه، سید حسن مدرس، علمای قم
فرجام: مخالفت علما و عقبنشینی رضاخان از جمهوریخواهی
نظر شما :