مشاهیر ارمنی ایران؛ از معمار مصلای قم تا موسس سینما
«چهرههای تاثیرگذار ارمنی در هنر ایران» عنوان نمایشگاهی بود که از ۳۰ دی تا ۸ بهمن ۹۱ در خانه هنرمندان برگزار شد که هدف از آن معرفی هنرمندان ارمنی ایران بود. فصلنامۀ فرهنگی ارمنیان ایران، «پیمان» در شماره اخیر خود شرحی از هنرمندان معرفی شده در این نمایشگاه، همراه با آثارشان را منتشر کرده است.
«تاریخ ایرانی» از مجموع چهرههای معرفی شده در این مجموعه، به هنرمندان ارمنی در رشتههای معماری، عکاسی، گرافیک، سینما و تئاتر میپردازد. در این فهرست نام بنیانگذاران و سرآمدانی آمده است که در تاریخ هنر ایران نقش ویژهای ایفا کردهاند.
معماری
آودیس اوهانجانیان
آودیس (اونیک) اوهانجانیان (۱۳۲۹-۱۲۶۱)، معمار، در ایروان به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ مؤسسۀ فناوری تمسک روسیه در رشتۀ معماری بود. اوهانجانیان بین ۱۹۲۱ـ۱۹۱۹، در نخستین جمهوری مستقل ارمنستان، وزیر آبادانی این کشور بود. او پس از الحاق ارمنستان به اتحاد جماهیر شوروی به ایران مهاجرت کرد و در تبریز اقامت گزید. اوهانجانیان در ایران نخست به کار اکتشاف معادن نفتی پرداخت و سپس، به عمران و آبادانی روی آورد و به مقام مهندس ارشد دولتی رسید. آثار وی عبارتاند از: جادۀ تبریز - ارسباران، احداث خیابان اصلی تبریز (امام خمینی کنونی)، باغ و مجتمع گلستان تبریز، تالار فرهنگ تبریز و ساختمان شهرداری تبریز.
اوژن آفتاندلیانس
اوژن آفتاندلیانس (۱۳۷۶ـ۱۲۹۲)، معمار، در تبریز به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات عالی در رشتۀ معماری از مدرسۀ هنرهای زیبای پاریس بود. آفتاندلیانس به مدت سی سال در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس پرداخت.
مهمترین آثار وی عبارتاند از: تالار وحدت (رودکی)، تالار فرهنگ، موزۀ مردمشناسی ایران، تالار رودکی (فرهنگ)، دبیرستان نوربخش، برخی از کاخهای سلطنتی از جمله سعدآباد، فرحآباد، نیاوران و بابل، موزۀ کلیسای وانک اصفهان، نخستین ساختمانهای فرودگاه مهرآباد، سینما گلدنسیتی (خیابان فلسطین) و کلیسای سرکیس مقدس (واقع در خیابان استاد نجاتاللهی تهران).
پل آبکار
پل آبکار (۱۳۴۹ـ۱۲۸۷)، از پیشروان جنبش نوگرایی معماری در ایران، در تهران به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در دبستان سنلویی تهران گذراند و در ۱۳۰۴ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت. دیپلم متوسطۀ خود را از دبیرستان اورلئان فرانسه گرفت و در همان سال در دانشگاه سنلوک بروکسل، در رشتۀ معماری، پذیرفته شد. او در کنار تحصیل در رشتۀ معماری دورههای شبانۀ مجسمهسازی، مقاومت مصالح، طراحی داخلی و منبتکاری را نیز طی کرد.
آبکار در طی دوران حرفهای خود هفت سال ریاست دفتر فنی گمرکات، هفده سال ریاست دفتر فنی وزارت دارایی و مدتی نیز ریاست دفتر فنی شهربانی کل را برعهده داشت.
ساختمان سینما نیاگارا، ایستگاه رادیو (بیسیم)، ساختمان کلیسای ارمنیان کاتولیک (واقع در خیابان شمالی سفارت روسیه) و مدرسۀ کر و لالهای باغچهبان، همچنین کلیۀ ساختمانهای پیشکاریها و ادارات وزارت دارایی استانها و ساختمانهای گمرکات از آثار وی محسوب میشوند. آبکار تعداد زیادی ویلای مسکونی نیز ساخته و آخرین طرح او برندۀ نخست مسابقۀ طرح کاخ شهرداری تهران شد که البته به اجرا درنیامد.
رستم وسکانیان
رستم وسکانیان (۱۳۹۲-۱۳۱۱)، معمار، نقاش و پیکرهساز، در تبریز به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ هنر از دانشگاه تهران، فارغالتحصیل دانشگاه بوزار پاریس و دانشآموختۀ معماری از دانشگاه گراتس اتریش بود. تدریس در دانشگاه تهران، با درجۀ استادیاری و مدیریت گروه هنرهای زیبای دانشگاه تهران از جمله فعالیتهای حرفهای وی محسوب میشود.
آثار وسکانیان عبارتاند از: باشگاه فرهنگی - ورزشی آرارات تهران، زورخانۀ تهران، کلوپ ارامنۀ تهران، عبادتگاه صلیب مقدس در باشگاه آرارات و کودکستان ارمنیان تبریز.
وسکانیان طی سالهای فعالیت حرفهای خود موفق به کسب جایزۀ بورس تحصیلی در دانشگاه پاریس، جایزۀ اول سیآیتیای (CITE) از دانشگاه پاریس و جایزۀ دوسالانۀ تهران در ۱۳۳۶ شده است.
کریستاپور تادوسیان
کریستاپور (کریستوفر) تادوسیان (۱۳۷۱-۱۲۸۴)، معمار، در تفلیس به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ دانشکدۀ معماری ژنو بود. تادوسیان عضو همایش بینالمللی معماری مدرن بود و با لکور بوزیه، معمار بنام سوئیسی، همکاری داشت.
آثار وی عبارتاند از: ساختمان بانک ملی اهواز و بیمارستان فیروزگر. تادوسیان برای طرح ساختمانهای ضد زلزله مفتخر به دریافت نشان طلای همایش بینالمللی معماری مدرن شد.
گابریل گورکیان
گابریل گورکیان (۱۳۴۹-۱۲۷۹)، از پایهگذاران معماری نوین در ایران، در استانبول به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ دانشگاه معماری و هنرهای کاربردی وین بود. ریاست دفتر معماری شهرداری تهران از ۱۳۱۲ به مدت چهار سال، دبیری همایش بینالمللی معماری مدرن (CIAM) و تدریس در دانشگاه الینویز آمریکا از جمله فعالیتهای وی بودند.
آثار گورکیان عبارتاند از: کاخ دادگستری، ساختمان وزارت امور خارجه، وزارت صنایع، طرح باشگاه افسران و آمفی تئاتر مدرسۀ نظام.
گورگن پیچیکیان
گورگن پیچیکیان (۱۳۷۶-۱۲۹۵)، معروف به مهندس گرگین، معمار، در ولگاگراد روسیه به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشته معماری بود.
آثار او عبارتاند از: بیمارستان بانک ملی تهران، شعبۀ مرکزی بانک ملی، شعبۀ بانک ملی ایران در دوبی، ساختمان چاپخانۀ مرکزی بانک مرکزی، جامعة الزهرای قم، مصلای قم، دانشکدۀ پزشکی قم، ساختمانهای اولیۀ آسایشگاه کهریزک، کارخانۀ مینو و ساختمان نابینایان تهران.
لئون بابایان
لئون بابایان (ولادت ۱۳۰۴)، معمار، در تبریز به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ معماری از دانشگاه تهران و دارای دیپلم مهندسی از انگلستان است. آثار بابایان عبارتاند از: کشتارگاه تهران، طرح ساختمان الحاقی سازمان برنامه و بودجه (واقع در میدان بهارستان)، مدرسۀ ابتدایی و راهنمایی اَرَس (آراکس) تهران، طرح هتل باباطاهر در همدان (مرکز توانبخشی کنونی)، طرح نمایشگاه و دفتر مرکزی شرکت ارج (در خیابان سپهبد قرنی، این طرح اجرا نشد) و طراحی و ساخت ساختمانهای مسکونی و اداری متعدد در تهران، ابوظبی، آمریکا و کانادا.
لئون تادوسیان
لئون تادوسیان (۱۳۵۹-۱۲۷۶)، مهندس معمار، در تهران به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ مهندسی ساختمان از فرانسه بود. آثار او عبارتاند از: میدان حسنآباد تهران، کاخ مرمر و کاخ سفید سعدآباد.
مارکار گالستیانس
مارکار گالستیانس (۱۳۶۴-۱۲۶۷)، معروف به الگال، مهندس معمار، در جلفای اصفهان به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ کالج کینگز لندن بود.
آثار او عبارتاند از: ساختمان پستخانۀ مرکزی (خیابان امام خمینی)، بانک شاهی (بانک تجارت شعبۀ میدان امام خمینی) و ساختمان شمارۀ ۱ وزارت امور خارجه.
وارطان هوانسیان
وارطان هوانسیان (۱۳۶۱-۱۲۷۵)، معروف به آرشیتکت وارطان، از پایهگذاران معماری نوین در ایران، در تبریز به دنیا آمد. وی دارای تحصیلات عالی در رشتۀ معماری و شهرسازی از مدرسۀ تخصصی معماری پاریس و نیز مدرسۀ هنرهای زیبای پاریس بود.
هنرستان دختران تهران، هتل دربند تهران، تکمیل باشگاه افسران وزارت جنگ، کاخ شهناز پهلوی، کاخ سعدآباد، سینما کریستال، سینما متروپل تهران، سینما دیانای تهران، مهمانخانۀ ایستگاه راهآهن تهران، هتل فردوسی تهران، ساختمان مرکزی بانک سپه تهران، بانک سپه شعبۀ بازار تهران، ساختمان جیپ تهران، مجتمع ساختمانهای شاهرضا در تهران و مراکز بانک سپه در شهرستانها جملگی از آثار وی محسوب میشوند.
هوانس اونیک قریبیان
هوانس اونیک قریبیان (۱۳۶۴-۱۲۷۸)، معمار، در تفلیس به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ معماری از دانشگاه کیف اوکراین بود.
او مهندس ناظر بناهای نظامی تهران بود و معماری شهرداری تبریز، شهرداری ارومیه، بناهای سلطنتی رضاشاه، کاخ رامسر و مهمانخانۀ رامسر را در کارنامۀ حرفهای خود دارد.
عکاسی
آنتوان سوروگین
آنتوان سوروگین (۱۳۱۲-۱۲۳۰)، عکاس، در تهران به دنیا آمد. وی در تفلیس به تحصیل زبان فرانسه پرداخت و هنر عکاسی را نزد استاد مشهور روس، دیمیتری ایوانوویچ، فرا گرفت. سوروگین در ۱۲۴۹ همراه با برادرانش به ایران بازگشت و در تبریز ساکن شد. وی از موفقترین عکاسان عصر خود بود و بیشتر عکسهایی که گرفته متعلق به سالهای ۱۳۰۹-۱۲۴۹ است.
او توانایی خود را در ثبت تصاویر با به تصویر کشیدن دو حادثۀ مهم تاریخی دوران فعالیت هنریاش نشان داد: نخست، با ثبت مراسم اعدام میرزا رضای کرمانی پس از قتل ناصرالدین شاه و تشییع جنازۀ ناصرالدین شاه و دوم، با به تصویر کشیدن رخدادهای نهضت مشروطیت.
دریافت لقب خان از ولیعهد مظفرالدین میرزا، دریافت نشان برای برگزاری نمایشگاهی در بروکسل در ۱۸۹۷ و پاریس در ۱۹۰۰ و دریافت نشان مقدس از دولت ایران در ۱۲۷۹ از جمله جوایز و افتخاراتی است که آنتوانخان در طول عمر هنری خود کسب کرده.
از آنتوان سوروگین نزدیک به هفت هزار قطعه نگاتیو شیشهای به یادگار مانده که حاصل کارهای خود او و دیگران است. به طور دقیق، ۶۹۶ قطعه نگاتیو و ۱۵۶ قطعه عکس اصلی از آثار وی در گالری هنر فریر واشنگتن و موزۀ ملی نژادشناسی لیدن هلند نگهداری میشود.
او در ۱۲۵۰ عکاسخانهای در تبریز و دوازده سال بعد، در ۱۲۶۲، یک استودیوی عکاسی در خیابان علاءالدوله (فردوسی کنونی) تهران دایر کرد. طی این سالها کتاب فن عکاسی، نگارش یکی از عکاسان مشهور فرانسوی را نیز ترجمه و آن را به ولیعهد مظفرالدین میرزا، که به دستگاه وی راه یافته بود، اهدا کرد.
آرمان استپانیان
آرمان استپانیان (ولادت ۱۳۳۵)، عکاس، در آبادان به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ طراحی و گرافیک از دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.
شرکت در بیش از هجده نمایشگاه داخلی و پنج نمایشگاه خارجی در هند، لهستان، فرانسه، لوکزامبورگ و قبرس و برپایی نمایشگاهی دربارۀ زندگی ارمنیان در فاصلۀ سالهای ۱۹۲۰-۱۸۶۰ از جمله فعالیتهای حرفهای وی محسوب میشود. او تاکنون موفق به دریافت دیپلم ویژه از نمایشگاه دوسالانۀ تهران در ۱۳۶۵ و دریافت تقدیرنامه از اولین نمایشگاه دوسالانۀ آسیا برای تحقیق دربارۀ عکاسی ایران در ۱۳۶۹ شده است.
آلفرد یعقوبزاده
آلفرد یعقوبزاده (ولادت ۱۳۳۷)، عکاس، در تهران به دنیا آمد. وی طی رخدادهای انقلاب اسلامی ایران، در ۱۳۵۷، تحصیل در رشتۀ طراحی داخلی را رها کرد و وارد دنیای عکاسی شد.
عکاسی جنگ ایران و عراق و همکاری با خبرگزاری آسوشیتدپرس و آژانس عکس سیگما از جمله فعالیتهای اولیۀ یعقوبزاده در زمینۀ عکاسی است. او با پیروزی انقلاب و شروع جنگ تحمیلی به جبهه رفت و سه سال در گروه جنگهای نامنظم شهید دکتر چمران حضور داشت و برای رسانههای داخلی و خارجی عکاسی میکرد.
ثبت رویدادهای مربوط به گروگانگیری در جنگ لبنان و سیزده سال عکاسی در میان مبارزان فلسطینی علیه اسرائیل از عمده فعالیتهای یعقوبزاده محسوب میشود. همچنین، لحظاتی تاریخی از بحرانهای داخلی سومالی، افغانستان، ازبکستان، تاجیکستان، کوبا، هند، ترکیه، روسیه، عراق، چین، چچن، سریلانکا، آمریکا و... با دوربین یعقوبزاده به ثبت رسیده است.
یعقوبزاده تجربههای ارزشمندی در زمینۀ عکاسی از آئینها، مراسم مذهبی و سنتها در بیش از ۲۴ کشور دارد. وی این مجموعه را در کتابی با عنوان مسیحیت در جهان منتشر و نمایشگاه این عکسها را در میلان، بوداپست، پاپونیان و چند شهر دیگر اروپایی برپا کرده است.
کسب رتبۀ نخست جشنوارۀ جهانی هنر و نیایش و همچنین جشنوارۀ روزنامهنگاری لیل فرانسه و کسب جایزۀ وُرد پرس فوتو برای عکسهای جنگ ایران و عراق از جمله جوایز و افتخاراتی است که وی تاکنون به دست آورده.
اریک گریگوریان
اریک گریگوریان (ولادت ۱۳۴۸)، عکاس، در تهران به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشته روزنامهنگاری و روزنامهنگاری تصویری از دانشگاه سن خوزۀ آمریکا است.
او عکاسی در مجلۀ دیلینیوز و آژانس عکس پولاریس ایمیجز را در کارنامۀ هنری خود دارد و جایزۀ نخست بنیاد وُرلد پرس فوتو را نیز در ۲۰۰۲ از آن خود ساخته است.
میناس پادگرهانیان
میناس (مگردیچ) پادگرهانیان (۱۳۵۱ـ۱۲۶۴)، معروف به استاد میناس، عکاس، در جلفای اصفهان به دنیا آمد. وی عکاسی را در هندوستان فرا گرفت.
استاد میناس نخستین عکاسخانۀ اصفهان را، در ۱۲۹۰، در خیابان چهارباغ این شهر به نام عکاسی میناس دایر کرد. او در سالهایی که در اراک به فعالیت میپرداخت عکسهای بسیار کوچکی تهیه میکرد که در میان گل سینه جا میشدند. بیشتر عکسهای استاد میناس مربوط به بناهای تاریخی و خانوادههای قدیمی اصفهان است اما مهمترین مجموعۀ عکسهای وی عبارتاند از: عکسهای مربوط به مراسم اعدام چهارصد دزد و راهزن، به سفارش ادارۀ نظمیۀ اصفهان در ۱۳۰۳ش و عکسهای مربوط به مهاجرت ارمنیان ایران به ارمنستان در ۱۳۲۵.
نیکول فریدنی
نیکول فریدنی (۱۳۸۶ـ۱۳۱۴)، عکاس و طبیعتنگار، پدر عکاسی نوین ایران و سلطان عکاسی طبیعت، در اصفهان به دنیا آمد. وی عکاسی را از سن چهارده سالگی، در کرمان، نزد حسین شریفی، آغاز کرد و پس از آن به صورت خودآموز فراگیری آن را ادامه داد.
فریدنی سالها به منزلۀ عکاس حرفهای با شرکت ملی نفت ایران همکاری داشت. او طی سالها فعالیت هنری نمایشگاههای متعددی را در کشورهای فرانسه، کانادا و سوئد برگزار کرد.
از آثار وی مجموعۀ عکسهای مناظر طبیعی ایران در کتابی با عنوان مناظر طبیعی ایران و همچنین مجموعه عکسهای بناهای دیدنی شهر یزد در کتابی مجزا چاپ شده است. دریافت جایزۀ اول عکاسی از کشور سوئد از جمله افتخارات وی محسوب میشود.
واهان ترپانچیان
واهان ترپانچیان (۱۳۷۷ـ۱۲۹۱)، عکاس، فیلمبردار و پایهگذار نخستین لابراتوار عکس رنگی در ایران، در ارزروم ترکیه به دنیا آمد. او سالها به صورت خودآموز در زمینۀ عکاسی فعالیت کرد و تجربیات فراوانی اندوخت.
پایهگذاری نخستین لابراتوار عکس رنگی در ایران با نام فتو واهه در خیابان جمهوری، چاپ نخستین نگاتیوهای رنگی در ایران و فیلمبرداری از نخستین فیلم ناطق شانزده میلیمتری ایران به نام دستکش سفید، به کارگردانی پرویز خطیبی، در ۱۳۳۰، از جمله فعالیتهای حرفهای ترپانچیان است.
گرافیک
ادوارد تیگران زهرابیان
ادوارد تیگران زهرابیان (ولادت ۱۳۱۸)، گرافیست و معمار، در تهران به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ معماری از دانشکدۀ معماری دانشگاه تهران است.
مهمترین اتفاق هنری در زندگی زهرابیان در ۲۲ سالگی وی و در فاصلۀ پیش از ورود او به دانشگاه رخ داد. وی به طور اتفاقی آگهی فراخوان طراحی نشان هواپیمایی ملی ایران را، که هنوز به نام «هما» شناخته نشده بود، دید و طرحی تجربی را در آتلیۀ محسن فروغی آماده ساخت و در مسابقه شرکت کرد. هوشنگ سیحون و شماری از استادان دانشکدۀ هنرهای زیبا داوران این مسابقه بودند. در این مسابقه، طرح زهرابیان به منزلۀ طرح برگزیده پذیرفته و در ۱۳۴۱ به منزلۀ نشان رسمی هواپیمایی هما ثبت شد. از دیگر طرحهای زهرابیان طراحی نشان انجمن مهندسین و معماران ارمنی ایران است که در نمایشگاه آثار گرافیک طراحان ارمنی به نمایش درآمد.
بابکن آسیریان
بابکن (بوریس) آسیریان (۱۳۸۵ـ۱۳۰۴)، از پیشگامان گرافیک ایران، در لشت نشا (از توابع رشت) به دنیا آمد. وی گرافیک را به صورت تجربی نزد استاد آلدو سرافیان فرا گرفت.
او کار خود را با نوشتن بروشورهای سینمایی و طراحی پلاکارد برای فیلمهای سینمایی آغاز کرد. بعدها، در آتلیۀ استاد بهرامی مشغول به کار شد و به مدت ۳۵ سال در این آتلیه، به منزلۀ گرافیست، فعالیت کرد. او نخستین نمایشگاه خود را در ۱۳۲۷ در انجمن هنری ارمنیان برپا ساخت. در ۱۳۲۹ و ۱۳۷۳ نیز، با برپایی نمایشگاه در انجمن وکس و انجمن فرهنگی - ورزشی آرارات تهران آثار خود را در معرض دید هنردوستان قرار داد.
آسریان بیش از پنجاه سال در حوزۀ گرافیک فعالیت حرفهای داشت و آثار وی در داخل و خارج از ایران به نمایش درآمده است. طراحی چهرۀ هنرمندان نامدار موسیقی جهان از معروفترین آثار ماندگار اوست.
سرژ آواکیان
سرژ آواکیان (ولادت ۱۳۱۷) گرافیست، نقاش و پایهگذار زیرمجموعههای جدید رشتۀ گرافیک در ایران مانند طراحی حروف گرافیک تلویزیونی و چاپ گرافیک، در تبریز به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ دانشگاه هنرهای زیبای کرویدون لندن در رشتۀ هنرهای تجسمی و دانشگاه لندن در رشتۀ نقاشی است.
ریاست گروه گرافیک دانشگاه تهران، عضویت در هیات علمی دانشگاه تهران و شرکت در نزدیک به پانزده نمایشگاه داخلی و بینالمللی، نمایشگاه هنرهای زیبای ایلینگ لندن، نمایشگاه بینالمللی هنر معاصر ایران و سومین نمایشگاه دوسالانۀ تهران از جمله فعالیتهای حرفهای وی محسوب میشوند.
مهمترین آثار گرافیکی آواکیان عبارتاند از: طراحی با حروف الفبای ارمنی، طراحی پاکت پفک نمکی و طراحی پاکت شیر صنایع شیر ایران. آواکیان نخستین ایرانی عضو انجمن طراحان انگلستان (LSIAD) است.
موشق سارواریان
موشق سارواریان (سروری) (۱۳۶۰ـ۱۲۸۹)، گرافیست، طراح صحنه، کارگردان سینما و از پیشگامان گرافیک نوین ایران، در تهران به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ علوم سیاسی و اجتماعی از دانشگاه ایروان بود.
موشق سارواریان در ۱۳۰۷ به همراه برادرش، ناپلئون، نخستین پوسترهای سینمایی را در ایران طراحی کردند. آنها همچنین در ۱۳۰۹ش نخستین کارگاه تبلیغاتی ایران را در خیابان لالهزار بنا نهادند.
مهمترین آثار طراحی سارواریان عبارتاند از: دکور فیلم شبنشینی در جهنم، که با توجه به سال ساخت آن از شاهکارهای سارواریان در تاریخ سینمای ایران است و دکور فیلمهایی مانند زندانی امیر (اسماعیل کوشان، ۱۳۲۷) و رستم و سهراب (شاهرخ رفیع، ۱۳۳۶).
وی در عرصۀ کارگردانی هم فعال بوده و فیلمهای شبنشینی در جهنم (همکاری با ساموئل خاچیکیان) (۱۳۳۶)، شاهنامه آخرش خوشه، حاجی جبار در پاریس و مهتاب خونین مهمترین آثار او در این زمینه به حساب میآیند.
سینما و تئاتر
آراپیک باغداساریان
آراپیک باغداساریان (۱۳۶۴-۱۳۱۸)، معروف به پطروس کارامیان، انیماتور و کارگردان، در ساری به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران بود.
او پایهگذار سینمای پویانمایی (انیمیشن) در ایران و از بانیان بخش فیلمسازی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است.
انیمیشن گرفتار (۱۳۴۹)، فیلم گرفتار (۱۳۵۱) و انیمیشن وزنهبردار از جمله آثار وی محسوب میشوند.
کارامیان برای انیمیشن «گرفتار» تشویقنامۀ هیات داوران جشنوارۀ بینالمللی کودکان و نوجوانان و عنوان بهترین فیلم کوتاه ۳۵ میلیمتری را از جشنوارۀ پاریس دریافت داشته. او همچنین برای فیلم گرفتار عنوان بهترین فیلم را از جشنوارۀ تامپرۀ فنلاند کسب کرده است.
آرامائیس آقامالیان
آرامائیس آقامالیان (۱۳۶۴-۱۲۸۹)، کارگردان تئاتر و سینما و فیلمنامهنویس، در جلفای ارمنستان به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ هنرستان نقاشی ایروان و دارای تحصیلات عالی تئاتر و هنرهای زیبا از برلین بود.
در جستوجوی داماد (۱۳۳۹)، بچههای محل (۱۳۳۹)، فرشتهای در خانۀ من (۱۳۴۲)، انسانها (با همکاری مهدی میثاقیه) (۱۳۴۳)، دختر ولگرد (۱۳۴۳)، جلاد (۱۳۴۴)، در انسان (۱۳۴۵)، گل آقا (۱۳۴۶)، سه فراری (۱۳۴۸) و سه چشم (۱۳۴۹) از جمله فعالیتهای سینمایی آقامالیان محسوب میشوند. وی در ۱۳۲۶، با همراهی ساموئل خاچیکیان، نمایشهای بسیاری را با گروه تئاتر ارمنیان به زبان ارمنی و فارسی در باشگاه فرهنگی آرارات تهران اجرا کرد.
آرامائیس هوسپیان
آرامائیس هوسپیان (۱۳۵۹-۱۲۹۹)، معروف به آرمان، بازیگر و کارگردان، در تبریز به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در دبستان هایکازیان - تاماریان تبریز گذراند. سپس، به علت تعطیلی مدارس ارمنیان از تحصیل بازماند. او از سنین نوجوانی شیفتۀ هنر نمایش شد و در نمایشهای ارمنی بسیاری، در تبریز، به روی صحنه رفت.
آرمان مهمترین بازیگر ارمنی تاریخ سینمای ایران است که در ۵۹ فیلم نقشآفرینی کرده. بازی او در فیلم گنج قارون اوج کار بازیگری وی محسوب میشود. آرمان بازی در فیلمهای داستانهای جزیره، خیابانیها، عبور از مرز شب، خان نایب، شب زخمی، ماهیها در خاک میمیرند، شهر شراب، علفهای هرز، قاصدک، دزد سوم، شب غریبان، ممل آمریکایی، سازش، شوهر کرایهای، مرد شب، باران، آشوبگر، باشرفها، چشمه، قدیر، آتشپارۀ شهر، برای که قلبها میتپد؟، جان سخت، دیوار شیشهای، رضا چلچله، ماجرای یک دزد، مرد هزار لبخند، یک خوشگل و هزار مشکل، یک مرد یک شهر، خشم عقابها، قصۀ شب یلدا، قوز بالا قوز، لیلی و مجنون، پسران قارون، رابطه، پلی به سوی بهشت، چرخ بازیگر، رودخانۀ وحشی، من هم گریه کردم، سرنوشت، شکوه جوانمردی، امروز و فردا، شمسی پهلوان، عصیان، عروس دریا، قهرمان قهرمانان، گنج قارون، انسانها، شیطان در میزند، ضربت، جادۀ مرگ، دلهره، آس و پاس، فریاد نیمه شب، طوفان در شهر ما، چهارراه حوادث، خون و شرف، دختری از شیراز و بازگشت را در کارنامۀ بازیگری خود دارد.
وی همچنین کارگردانی فیلم عروس دریا را که در ۱۹۶۴ در جشنوارۀ فیلم مسکو به نمایش درآمد و تهیهکنندگی فیلمهای شب زخمی، یاران، علفهای هرز و سرنوشت را برعهده داشته است.
آربی آوانسیان
آربی آوانسیان (ولادت ۱۳۲۱)، کارگردان تئاتر و سینما در جلفای اصفهان به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ کارگردانی از مدرسۀ فیلمسازی لندن است.
تدریس در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران در رشتۀ کارگردانی و بازیگری تئاتر و پایهگذاری کارگاه نمایشی در ۱۳۴۸ از جمله فعالیتهای حرفهای آوانسیان است. او در ژانویۀ ۱۹۷۹ با دعوت رسمی بنیاد گوته، به منزلۀ مهمان دولت آلمان - برای دیدار و همکاری با تئاترهای اشتوتگارت، برلین و مونیخ - عازم آلمان شد.
آثار آوانسیان در زمینۀ نمایش عبارتاند از: مادموازل ژولی، هدا گابلر، ویس و رامین، بکت ۵، یک قطعه برای گفتن، معلم من بای من، ناگهان هدی، حبیبالله مات فی حبالله هذا قتیلالله مات بسیفالله، باغ آلبالو، همان طور که بودهایم، طلبکارها، برای دیگری، انسان حیوان و تقوا، کالیگولا، ایولف کوچولو، سواری درآمد رنگش سرخ و مویش سرخ و قدش سرخ و لبش سرخ و دندانش سرخ و اسبش سرخ و نیزهاش سرخ، خلوت خفتگان، پیرمرد مضحک، خواهر من باغی است با حصار و بانو با سگ ملوس.
در زمینۀ کارگردانی هم آوانسیان ساخت فیلمهای نقاب (ماسک) (فیلم کوتاه، ۱۳۴۳)، پاروانا (پروانه) (فیلم کوتاه، ۱۳۴۴)، شوهر آهو خانم (۱۳۴۵)، مستند قره کلیسا (۱۳۴۶)، چگونه پیشبند سوزندوزی شدۀ مادرم در زندگیام گسترده میشود (۱۳۴۶) و چشمه (۱۳۵۰) را در کارنامۀ خود دارد.
آرتم اوهانجانیان
آرتم اوهانجانیان (ولادت ۱۳۱۵)، کارگردان، مستندساز و تاریخدان، در تهران به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ دانشگاه هنر اتریش در رشتۀ کارگردانی سینما و دارای دکترای تاریخ از دانشگاه اتریش است.
اوهانجانیان نویسندگی و کارگردانی بیش از شصت فیلم مستند و داستانی را در کارنامۀ حرفهای خود دارد. از آخرین آثار مستند وی میتوان به دو فیلم نفت و گاز ایران (۱۳۸۱) و وضعیت سیاسی ایران معاصر (۱۳۸۱) اشاره کرد. اوهانجانیان در زمینۀ تاریخ نیز فعالیت دارد و از ۱۳۶۳ در بایگانی ملی اتریش به تحقیق در مورد متون مرتبط با تاریخ ارمنستان و نژادکشی ارمنیان در ۱۹۱۵ مشغول است و تاکنون مجموعهای دوازده جلدی از اسناد و مدارک را تحت عنوان اتریش و ارمنستان منتشر کرده است.
فیلم فرش ایران او برندۀ جایزۀ نخست بیست و ششمین همایش فیلمهای علمی در مادرید (۱۹۷۲) و فیلم انرژی او برندۀ جایزۀ دوم سالانۀ فیلمهای اقتصادی آلمانی زبان (۱۹۸۶) و جایزۀ نخست سالانه برای نحوۀ تبلیغ در اتریش (۱۹۸۶) شده است.
آرتو طریان
آرتو طریان (۱۳۳۳-۱۲۷۱)، کارگردان تئاتر و بازیگر، در تهران به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ دانشگاه مسکو در رشتۀ بازیگری و نمایش بود.
طریان پایهگذار گروههای نمایشی بسیاری در تهران و رشت بوده و نمایشنامههای بسیاری را کارگردانی و در آنها بازی کرده است، از جمله کارگردانی نمایش الهه، به نویسندگی منوچهر طباطبایی در ۱۳۰۰ و نمایش پریچهر و پریزاد، به نویسندگی رضا شهرزاد در ۱۳۰۱.
آرشاک قوکاسیان
آرشاک قوکاسیان (ولادت ۱۳۲۳)، گوینده و صداپیشه (دوبلور)، در تهران به دنیا آمد. وی از شاگردان هوشنگ لطیفپور، سعید شرافت و احمد رسولزاده است و ورود خود را به دنیای دوبله و موفقیت خود را در این حرفه مدیون آنها میداند.
قوکاسیان در انبوهی از فیلمها، مجموعههای تلویزیونی، انیمیشنهای تلویزیونی و کارهای مستند، به منزلۀ گوینده و صداپیشه، حضور داشته که برخی از به یادماندنیترین آنها عبارتاند از: در نقش جرج ویلسون، در فیلم گتسبی بزرگ (به جای اسکات ویلسون)؛ در نقش چارلز همیلتون، در فیلم بر باد رفته (به جای باند بروکس)؛ در نقش کوستا والدز، در فیلم لپاگور (به جای پاتریک فیری)؛ در نقش عکاس، در فیلم زد (به جای ژاک پرن)؛ در نقش عمار، در فیلم محمد رسولالله (به جای گریک هیگن)؛ در نقش سعید و بابک، به ترتیب در مجموعۀ تلویزیونی داییجان ناپلئون و فیلم در امتداد شب (به جای سعید کنگرانی)؛ و در نقش هنری در فیلم هوش مصنوعی، ساختۀ استیون اسپیلبرگ (به جای سم روباردز - پس از ۲۶ سال دوری از کار).
در دورههای مختلف جشنوارۀ فجر از استاد قوکاسیان تقدیر به عمل آمده. در جشنوارۀ انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران با موضوع سینمای ۹۰ نیز لوح تقدیری به ایشان اهدا شد. مراسم بزرگداشتی نیز با حضور علی کسمایی، پیشکسوت صداپیشگی در ایران، برای تجلیل از مقام استاد ترتیب داده شد و در آن از نامگذاری یکی از استودیوهای انجمن گویندگان جوان به نام استاد آرشاک قوکاسیان خبر داده شد.
آلکس آقابابیان
آلکس آقابابیان (۱۳۷۶-۱۳۰۳)، مدیر دوبلاژ و پایهگذار دوبلۀ فیلمهای خارجی در ایران، در تهران به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ دانشگاه رم در رشتۀ کارگردانی سینما بود.
پایهگذاری داریوش فیلم، در۱۳۲۵، دوبلۀ نخستین فیلم خارجی در ایران با نام سرگذشت فریدون بینوا، در ۱۳۳۱ و آموزش دوبله از جمله فعالیتهای وی محسوب میشوند. آقابابیان دوبلۀ فیلمهای گرگ مزرعه، برنج تلخ و بهلول در جزیره کاپری را نیز در کارنامۀ خود دارد.
آنیک شفرازیان
آنیک شفرازیان (۱۳۷۵-۱۲۸۹)، بازیگر تئاتر و سینما، در جلفای اصفهان به دنیا آمد. وی در ابتدای دهۀ ۱۳۲۰ش به گروههای تئاتری محلی پیوست اما پس از نقل مکان به تهران با ساموئل خاچیکیان و آرمان آشنا شد که حاصل آن بازی در نمایشهای گروههای تئاتری ارمنیان تهران بود.
شفرازیان در بیش از چهل فیلم سینمایی نیز ایفای نقش کرده که مهمترین آنها عبارتاند از: دلهره (ساموئل خاچیکیان، ۱۳۴۱)، ضربت (ساموئل خاچیکیان، ۱۳۴۳)، سرسام (ساموئل خاچیکیان، ۱۳۴۴)، جهنم سفید (ساموئل خاچیکیان، ۱۳۵۰)، درشکهچی (نصرت کریمی، ۱۳۵۰)، شازده احتجاب (بهمن فرمانآرا، ۱۳۵۳)، شطرنجباز (محمدرضا اصلانی، ۱۳۵۶)، کلاغ (بهرام بیضایی، ۱۳۵۷)، در سرزمین آرزوها (مجید قادرزاده، ۱۳۶۶)، هامون (داریوش مهرجویی، ۱۳۶۹).
او در بهمن ۱۳۶۶ مفتخر به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن از ششمین جشنوارۀ فیلم فجر برای ایفای نقش در فیلم در سرزمین آرزوها شد.
آوانس اوهانیان
آوانس اوهانیان (۱۳۴۰-۱۲۷۹)، نخستین کارگردان، فیلمنامهنویس و بازیگر ایران، در عشقآباد ترکمنستان یا مشهد (؟) به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ سینما از هنرستان سینمایی مسکو بود.
او نخستین مدرسۀ سینمایی ایران را به نام پرورشگاه آرتیستی سینما در ۱۳۰۹، نخستین مدرسۀ سینمایی هند را در ۱۳۱۸ش و نخستین استودیو فیلم ایران را به نام پرس فیلم در ۱۳۱۱ پایهگذاری کرد و کارگردانی فیلمهای آبی و رابی (نخستین فیلم سینمایی ایران، ۱۳۰۹) و حاجی آقا، آکتور سینما (۱۳۱۱) را نیز در کارنامۀ خود دارد.
ایرن زازیانس
ایرن زازیانس (۱۳۹۱-۱۳۰۶)، بازیگر و از نخستین بازیگران زن سینمای ایران، در بابلسر به دنیا آمد. وی دوران تحصیل خود را در مدرسۀ شاهدخت بابلسر به پایان رساند و از همان روزگار به ادبیات، هنر و مقولات نمایشی علاقهمند شد و نخستین تجربههای بازیگری خویش را نیز در همین مدرسه به دست آورد.
زازیانس در بیش از ۳۱ فیلم ایفای نقش کرده است. بهترین نقشآفرینیهای وی بازی در فیلم محلل، ساختۀ نصرتالله کریمی، بازی در مجموعۀ تخت ابوذر و بازی در نقش مهد اولیا در مجموعۀ تلویزیونی سلطان صاحبقران بوده. دیگر فیلمهای مهم زازیانس عبارتاند از: بلوچ (مسعود کیمیایی)، خداحافظ رفیق (امیر نادری)، خروس (شاپور غریب) و برهنه تا ظهر با سرعت (خسرو هریتاش).
پطروس پالیان
پطروس پالیان (ولادت ۱۳۱۰)، فیلمبردار، در تهران به دنیا آمد. وی دورۀ سینمایی دانشگاه سیراکیوز، شعبۀ تهران، را گذرانده است.
از جمله فعالیتهای پالیان عبارتاند از: فیلمبرداری در دیانا فیلم، ریاست گروه فیلمبرداری ادارۀ کل هنرهای زیبای کشور و فعالیت در سمتهای فیلمبردار خبری و آثار مستند ادارۀ کل هنرهای زیبای کشور و فیلمبردار مخصوص دربار در سفرهای خارجی.
پالیان از ۱۳۳۸ با فیلم هالو، ساختۀ هوشنگ امیرفضلی، به سینمای حرفهای روی آورد و تا ۱۳۵۷، که به خارج از کشور مهاجرت کرد، فیلمبرداری از بیش از ده عنوان فیلم بلند را در کارنامۀ خود به ثبت رساند.
آثار سینمایی پالیان عبارتاند از: هالو (۱۳۳۸)، شد شد نشد نشد (۱۳۳۹)، شب قوزی (۱۳۴۳)، سیاوش در تخت جمشید (۱۳۴۶)، یاران (۱۳۵۳)، هیاهو (۱۳۵۳)، علفهای هرز (۱۳۵۵)، شارلوت به بازارچه میآید (۱۳۵۶) و شمر (۱۳۵۹).
آثار مستند وی نیز شامل شقایق سوزان، به کارگردانی هوشنگ شفتی (۱۳۴۳) و طلوع جدی، به کارگردانی احمد فاروغی قاجار (۱۳۴۳) است.
شقایق سوزان، از آثار مستند ماندگار در زمینۀ مردمشناسی، در مورد زندگی ایل بختیاری است. طلوع جدی نیز اثری است متفاوت که گردشی در کوچهها، محلهها و مکانهای تاریخی اصفهان را همراه با پسرکی بازیگوش به تصویر میکشد.
طلوع جدی در جشنوارۀ کن در ۱۹۶۵ جایزۀ بهترین فیلم برای جوانان را به دست آورد و همچنین، پلاک نقرۀ جشنوارۀ کارتاژ تونس را نیز از آن خود ساخت.
روبیک منصوری
روبیک منصوری (۱۳۷۹-۱۳۱۶)، متخصص صدا و آهنگساز، در تهران به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ هنرستان موسیقی تهران بود.
منصوری در طول حیات حرفهای خود به صداگذاری بیش از هزار فیلم در ایران، همکاری با استودیوهای آژیر فیلم، ایران فیلم، پاریس فیلم، شاهین فیلم و نقش جهان، پایهگذاری استودیو فیلمکار در ۱۳۵۰، آهنگسازی برای بیش از ۱۹۴ فیلم ایرانی، تنظیم موسیقی برای بیش از ۲۴ فیلم ایرانی و انتخاب و تدوین مجدد موسیقی برای بیش از ۲۵ فیلم پرداخته است.
از جمله فیلمهایی که او صداگذاری کرده میتوان به فیلمهای طوفان در شهر ما، فریاد نیمه شب (ساموئل خاچیکیان)، حسن کچل و حاجی واشنگتن و مجموعۀ تلویزیونی هزاردستان (علی حاتمی)، پستچی (داریوش مهرجویی)، ناخدا خورشید (ناصر تقوایی) خاک و قیصر (مسعود کیمیایی) نرگس (رخشان بنیاعتماد)، بایکوت (محسن مخملباف) و خداحافظ رفیق (امیر نادری) اشاره کرد.
منصوری در ۱۳۷۸ مفتخر به دریافت تندیس خانۀ سینما و دیپلم افتخار به پاس یک عمر تلاش مستمر و صادقانه شد.
زاون قوکاسیان
زاون قوکاسیان (ولادت ۱۳۲۹)، کارگردان سینما، منتقد و نویسنده، در جلفای اصفهان به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ شیمی از دانشگاه اصفهان است.
او فعالیت سینمایی را از زمان دانشجویی آغاز کرد. از ۱۳۵۰ به فیلمسازی روی آورد و از ۱۳۶۰ شروع به همکاری با صدا و سیمای جمهوری اسلامی کرد. سردبیری فصلنامهها و ویژهنامههای گوناگون فرهنگی و ادبی، مدیریت گروه سینمایی مؤسسۀ آموزش عالی سوره، مدیریت اجرایی جشنوارۀ بینالمللی زردآلوی طلایی ارمنستان و داوری جشنوارۀ بینالمللی زردآلوی طلایی ارمنستان، جشنوارۀ فیلم توربین ایتالیا و جشنوارۀ ملی فیلم ایران از دیگر فعالیتهای وی محسوب میشوند.
قوکاسیان در زمینۀ نقد و بررسی آثار سینمایی نیز فعال است و نقدهای بسیاری از او در مطبوعات به چاپ رسیده است. وی همچنین تاکنون کتابهایی دربارۀ چشمه (فیلمی از آربی آوانسیان) و نقد و معرفی آثار مسعود کیمیایی، بهرام بیضایی، عباس کیارستمی و رخشان بنیاعتماد را به رشتۀ تحریر در آورده است.
آثار وی در زمینۀ کارگردانی سینما عبارتاند از: در فلق، فصلی دیگر، عروس کهنه، میلاد مسیح و عیسی آموزگار است (به سفارش شبکۀ اول سیما).
فیلمهای در فلق و فصلی دیگر، در دورههای مختلف جشنوارۀ سینمای آزاد ایران و فیلم عروس کهنه در جشنوارۀ هیروشیمای ژاپن، در ۱۹۷۳، جوایزی را کسب کرده است.
ژوزف واعظیان
ژوزف واعظیان (۱۳۸۰-۱۲۹۷)، کارگردان و تهیهکننده، در همدان به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ مدرسۀ آمریکایی همدان و دبیرستان کزازی کرمانشاه بود.
واعظیان ضمن تحصیل در دبیرستان کزازی با تئاتر نوین آشنا شد و تئاتر را از گروه ارمنیان فعال در کرمانشاه فرا گرفت و به سرعت در عرصۀ بازیگری، طراحی صحنه، تهیه و تولید نمایش، تدارکات و کارگردانی پیشرفت کرد و تا ۱۳۱۸ به کار حرفهای در تئاتر پرداخت.
وی در ۱۳۲۶ به همراه آرامائیس آقامالیان، ساموئل خاچیکیان و آرمان گروه تئاتر ارمنیان را تشکیل داد و در بهار ۱۳۳۶ با کمک دکتر شاهرخ رفیع و همکاری ساموئل خاچیکیان استودیو آژیر فیلم را پایهگذاری کرد.
آثار وی در حوزۀ کارگردانی عبارتاند از: مرد سرگردان (۱۳۴۵)، از جان گذشتگان (۱۳۴۶) و مبارزه با شیطان (۱۳۵۰).
واعظیان تهیهکنندگی فیلمهای قاصد بهشت (۱۳۳۷)، طوفان در شهر ما (۱۳۳۷)، تپۀ عشق (۱۳۳۸)، در جستوجوی داماد (۱۳۳۹)، چشمۀ عشاق (۱۳۳۹)، بچههای محل (۱۳۳۹)، یک قدم تا مرگ (۱۳۴۰)، دختری فریاد میکشد (۱۳۴۰)، دلهره (۱۳۴۱)، قربانی هوس (۱۳۴۲)، ضربت (۱۳۴۳)، شیطان در میزند (۱۳۴۳)، مرد سرگردان (۱۳۴۵) و از جان گذشتگان (۱۳۴۶) را نیز برعهده داشته است.
ساموئل خاچیکیان
ساموئل خاچیکیان (۱۳۸۰-۱۳۰۳)، کارگردان، فیلمنامهنویس و تدوینگر، در تبریز به دنیا آمد. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشتههای علوم اجتماعی، تاریخ و باستانشناسی بود و مدتی نیز، به صورت مکاتبهای، با یکی از مدرسههای سینمایی آمریکا ارتباط داشت.
خاچیکیان را میتوان از پیشگامان سینمای ایران دانست. شاید او جزو نخستین کارگردانانی بود که با دکوپاژ بر سر صحنۀ فیلمبرداری میرفت و به این حرفه امتیازی ویژه بخشید. وی، به منزلۀ فیلمسازی نوآور، فیلمهای جنایی را در ایران باب کرد و نخستین آنونس تاریخ سینمای ایران را برای فیلم دختری از شیراز ساخت و دهها زمینۀ فنی دیگر را نیز تجربه کرد. او فعالیت خود را در تئاتر با نمایش سویل در تماشاخانۀ خورشید تبریز در ۱۳۱۷ آغاز کرد. در تهران، انجمن تئاتر ارمنیان را با همکاری واهان آقامالیان، آرمان و ژوزف واعظیان در ۱۳۳۱ و آژیر فیلم را با همکاری ژوزف واعظیان در ۱۳۳۱ بنا نهاد.
شروع فعالیت سینمایی او به نویسندگی و کارگردانی فیلم بازگشت در ۱۳۳۱ باز میگردد. پایهگذاری سازمان سینمایی مشعل در ۱۳۵۰ نیز از دیگر فعالیتهای وی محسوب میشود.
ساموئل خاچیکیان را میتوان پایهگذار ژانر دلهره و جنایی در سینمای ایران نامید چنان که برخی به وی لقب هیچکاک سینمای ایران را دادهاند. او کارگردانی و تهیهکنندگی بیش از ۳۱ فیلم را در کارنامۀ خود دارد از جمله شبنشینی در جهنم، ضربت، عقابها، فریاد نیمه شب و طلسم.
شاهین سرکیسیان
شاهین سرکیسیان (۱۳۴۵-۱۲۸۹)، کارگردان تئاتر، نمایشنامهنویس و پایهگذار تئاتر نوین ایران، در وارنای بلغارستان به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشتۀ حقوق از فرانسه بود.
تئاتر ارمنیان تهران و گروه تئاتر ملی ایران (۱۳۳۷) را سرکیسیان پایهگذاری کرده است. آثار وی در حوزۀ کارگردانی تئاتر عبارتاند از: مرغ دریایی (آنتوان چخوف)، محلل (صادق هدایت)، مردهخورها (صادق هدایت)، قفس نهنگ (یوجین اونیل)، آرمنوهی (الکساندر شیروانزاده)، مازیار (صادق هدایت)، دایی وانیا (آنتوان چخوف)، قویتر (اگوست استریندبرگ)، پیش از صبحانه (یوجین اونیل)، آوای قو (آنتوان چخوف)، گل روی لب (لوئیجی پیراندلو)، پوشاندن آنان که برهنهاند (لوئیجی پیراندلو)، کسب و کار خانم وارن (برنارد شاو)، بازی عشق (آرتور شینیتسلر)، کشتیای به نام تصمیم (شارل و یلدراک)، چاخو (رافائیل پادگانیان)، در راه کاردیف (یوجین اونیل)، چنگال (صادق هدایت) و ناموفقها (هانری رنه لنورمان).
سرکیسیان در زمینۀ نقد تئاتر و در حوزۀ ترجمه نیز فعال بوده. آثار او در زمینۀ ترجمه عبارتاند از: جنوب، اثر ژولین گرین؛ رسمر سهلم، اثر هنریک ایپسن؛ طبقۀ ششم، اثر آلفرد ژاری؛ عقاب دو سر، اثر ژان کوکتو؛ مادموازل ژولی، اثر آگوست استریندبرگ (این اثر به وسیلۀ آربی آوانسیان به روی صحنه رفته)؛ مارگریت، اثر آرمان سالا کرو؛ مایا، اثر سیمون گانتیلئیون؛ دختر دهاتی، اثر کلیفور داودتس؛ تخیلات یک مغز، اثر ژان ویکتور پلوین؛ بادسام، اثر آگوست استریندبرگ؛ قمارباز، اثر فرانسوا گروسور؛ ترجمۀ بخشی از آثار استانیسلاوسکی و ترجمۀ مقالههایی متعدد دربارۀ تئاتر و نقد نمایشها در روزنامهها.
گریگور یقیکیان
گریگور یقیکیان (۱۳۲۹-۱۲۵۹)، کارگردان تئاتر، نمایشنامهنویس، مترجم و روزنامهنگار، در آکن (کمالیۀ ترکیه) به دنیا آمد.
وی از پایهگذاران تئاتر در رشت، مترجم شخصی میرزا کوچکخان جنگلی و مدیر مسوول روزنامۀ ایران کنونی در رشت بود.
آثار نمایشی یقیکیان عبارتاند از: انوشیروان عادل و مزدک (نویسنده و کارگردان)، داریوش سوم (نویسنده و کارگردان)، جنگ مشرق و مغرب (نویسنده و کارگردان)، برای شرف (کارگردان)، میدان دهشت (نویسنده و کارگردان)، دیر باشد و خوش باشد (کارگردان)، سواره بشکوه (کارگردان)، خانم بالماسکه رفت (کارگردان)، کاوۀ آهنگر (نویسنده و کارگردان)، عاقبت وخیم (نویسنده و کارگردان)، انتقام (نویسنده و کارگردان)، عشق خونین (نویسنده و کارگردان)، خشایار شاه و فتح آتن (نویسنده و کارگردان)، آخرین روز بابل (نویسنده و کارگردان) و اپرت فردوسی (نویسنده و کارگردان).
از یقیکیان آثاری نیز در زمینۀ داستان به یادگار مانده که عبارتاند از: انقراض سلطنت اشکانیان در ایران، شاپور ذوالاکتاف و جنگهای او با ژولین، دختر قشنگ، صابیره، گیله دختر، شوروی و جنبش جنگل.
لرتا هایراپتیان تبریزی
لرتا هایراپتیان تبریزی (۱۳۷۷-۱۲۹۰)، بازیگر تئاتر و سینما و از نخستین بازیگران زن تئاتر ایران، در تهران به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشته تئاتر از دانشگاه مسکو بود.
هایراپتیان در نمایشهای اتللو، ازدواج به سبک ایتالیایی، اودیپوس شهریار، اوژنی گرانده، بادبزن خانم ویندرمیر، پرندۀ آبی، پیراهن ابریشمی، تاجر ونیزی، توپاز، چراغ گاز، دو جلاد، سرگذشت وشمگیر، شنل قرمز، عشق و اتفاق، گناهکاران بیگناه، مردم، مستنطق، ولپن، ایولف کوچولو، همانطوری که بودهایم، خلوت خفتگان (این نمایش به مناسبت پنجاهمین سال فعالیت تئاتری لرتا هایراپتیان و به کارگردانی آربی آوانسیان در سالن تئاتر چهارسو اجرا شد) به ایفای نقش پرداخته است.
وی در زمینۀ بازیگری در سینما نیز فعال بوده و بازی در فیلمهای شب اعدام (به کارگردانی داوود ملاپور، ۱۳۴۹)، احساس داغ (به کارگردانی روبیک زادوریان، ۱۳۵۰)، معرکه (به کارگردانی روبیک زادوریان، ۱۳۵۰)، همای سعادت (۱۳۵۰)، با شرفها (به کارگردانی قدرتالله بزرگی، ۱۳۵۱) و اسرار گنج درۀ جنی (به کارگردانی ابراهیم گلستان، ۱۳۵۳) را در کارنامۀ هنری خود دارد.
لوریک میناسیان
لوریک میناسیان (۱۳۸۳-۱۳۲۲)، بازیگر سینما و تئاتر، در تبریز به دنیا آمد. وی بازیگری را از دوران مدرسه و با گروه تئاتر آرمن، به سرپرستی شاهین سرکیسیان، آغاز کرد.
میناسیان فرزند آرمان هوسپیان، بازیگر نامدار سینمای پیش از انقلاب است. وی فعالیت سینمایی خود را از ۱۳۶۹ش با بازی در فیلم به یادماندنی پردۀ آخر ساختۀ واروژ کریم مسیحی، آغاز و در طول فعالیت هنری خود در بیش از بیست فیلم بازی کرد.
میناسیان در حوزۀ سینما در فیلمهای پردۀ آخر (واروژ کریم مسیحی، ۱۳۶۹)، دو نفر و نصفی (یدالله صمدی، ۱۳۷۰)، مجسمه (ابراهیم وحیدزاده، ۱۳۷۱)، تماس شیطانی (حسن قلیزاده، ۱۳۷۱)، جادۀ عشق (رجب محمدین، ۱۳۷۲)، بوی خوش زندگی (ابوالحسن داوودی، ۱۳۷۳)، بوی پیراهن یوسف (ابراهیم حاتمیکیا، ۱۳۷۴)، بالاتر از خطر (سعید عالمزاده، ۱۳۷۵)، بودن یا نبودن (کیانوش عیاری، ۱۳۷۷)، مرد عوضی (محمدرضا هنرمند، ۱۳۷۷)، دختری با کفشهای کتانی (رسول صدرعاملی، ۱۳۷۷)، آن شب که باران آمد (همایون اسعدیان، ۱۳۷۷)، مرد ۲۱۲ (رضا حیدرنژاد، ۱۳۷۷)، شب بیپایان (حمید تمجیدی، ۱۳۷۸)، بوی کافور، عطر یاس (بهمن فرمانآرا، ۱۳۷۸)، عشق شیشهای (رضا حیدرنژاد، ۱۳۷۸)، شوخی (همایون اسعدیان، ۱۳۷۹)، زندانی ۷۰۷ (حبیبالله بهمنی، ۱۳۷۹)، تکیه بر باد (داریوش فرهنگ، ۱۳۷۹) و جوجه اردک من (امیر فیضی، ۱۳۸۱) به ایفای نقش پرداخته است.
وی در زمینۀ تئاتر نیز فعال بوده و در نمایشهای کشتیای به نام پایداری (نویسنده: رافائل بادکانیان، کارگردان: شاهین سرکیسیان، ۱۳۴۰)، آرمنوهی (نویسنده: آلکساندر شیروانزاده، کارگردان: شاهین سرکیسیان، ۱۳۴۰)، چاخو (نویسنده: رافائل بادکانیان، اقتباس برای صحنه: آربی آوانسیان، کارگردان: شاهین سرکیسیان، ۱۳۴۱)، تلفشدگان (نویسنده: لئو رمان، کارگردان: شاهین سرکیسیان، ۱۳۴۱)، شکار لالوار (نویسنده: واهان میراکیان، اقتباس برای صحنه: آربی آوانسیان، کارگردان: شاهین سرکیسیان، ۱۳۴۱)، بانوی سپیده دم (نویسنده: کازونا، کارگردان: شاهین سرکیسیان، ۱۳۴۲)، قویتر (نویسنده: اگوست استریندبرگ، مترجم: آربی آوانسیان، کارگردان: شاهین سرکیسیان، ۱۳۴۲)، قبل از ناشتایی (نویسنده: یوجین اونیل، مترجم، آربی آوانسیان، کارگردان: شاهین سرکیسیان، ۱۳۴۲)، برای شرف (نویسنده: آلکساندر شیروانزاده، کارگردان: شاهین سرکیسیان، ۱۳۴۲)، گدایان بزرگوار (نویسنده: هاکوپ بارونیان، کارگردان: آربی آوانسیان، ۱۳۴۶)، در راه (نویسنده: لئون شانت، کارگردان: آربی آوانسیان، ۱۳۴۸)، وارازداد (نویسنده: لودویک میکائیلیان)، نابخشودنی (نویسنده: گئورک دارفی)، ازدواج (نویسنده: گوگل)، شگفتیهای طلاق، قلب معماست، دایی وانیا (نویسنده: چخوف)، همسران خوشبخت بازرس (نویسنده: گوگل)، بومرنگ، چنین است گر چنین میپندارید (نویسنده: پیر اندرو)، آری دنیا برگشته است، برو بمیر تا دوستت داشته باشم، داماد خارجی، گل سنگی و آنوش بازی کرده است.
میشا گوستانیان
میشا گوستانیان (۱۳۳۰-۱۲۶۸)، کارگردان تئاتر، در تفلیس به دنیا آمد. گوستانیان به همراه همسرش، مارگو گوستانیان، نمایشهای بسیاری را در ایران (رشت و تهران)، لبنان، فرانسه، مصر، یونان، رومانی و هند به روی صحنه برد.
آثار وی عبارتاند از: عاشق غریب (رشت)، جزای خدایی (رشت) و بیش از بیست اثر دیگر (که در تهران و شهرهای دیگر به روی صحنه رفتهاند).
وارتو طریان
وارتو طریان (۱۳۵۳-۱۲۷۵)، بازیگر، در تبریز به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ رشته فن بیان از دانشگاه ژنو سوئیس بود.
وارتو طریان، که همسر آرتو طریان بود، به منزلۀ یکی از نخستین هنرپیشگان زن در بیشتر نمایشهای همسرش در ایران و خارج از کشور به روی صحنه رفت و بارها از سوی مجلات ایرانی و مجلۀ دوفرانس فرانسه مورد تقدیر و تجلیل قرار گرفت.
وارطان آنتانسیان
وارطان آنتانسیان (۱۳۶۳-۱۳۲۷)، کارگردان و مستندساز، در اراک متولد شد. وی دانشآموختۀ مدرسۀ عالی تلویزیون و سینما و فارغالتحصیل رشتۀ کارگردانی دانشکدۀ هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران بود.
آنتانسیان از پایهگذاران برنامۀ ورزش و مردم بود و در دانشکدۀ صدا و سیما نیز تدریس میکرد.
آثار وی عبارتاند از: مستند لوچو (۱۳۶۱) و مستند کشتی کج گردان (۱۳۶۳).
واروژ کریم مسیحی
واروژ کریم مسیحی (ولادت ۱۳۳۱)، کارگردان، فیلمنامهنویس و تدوینگر، در اراک به دنیا آمد. وی در دانشکدۀ هنرهای دراماتیک دانشگاه تهران شروع به تحصیل کرد اما با نیمه کاره رها کردن آن به همکاری با بهرام بیضایی روی آورد.
آثار وی عبارتاند از: پردۀ آخر (۱۳۶۹) و تردید (۱۳۸۷)، که در هردوی آنها نوشتن فیلمنامه را هم برعهده داشته است.
فیلم پردۀ آخر برندۀ هشت سیمرغ بلورین از نهمین دورۀ جشنوارۀ فیلم فجر و فیلم تردید نیز نامزد یازده سیمرغ بلورین از بیست و هفتمین دورۀ جشنوارۀ فیلم فجر و برگزیدۀ بهترین فیلم، بهترین فیلمنامۀ اقتباسی و بهترین کارگردانی بخش نگاه اول بوده است.
واهاگ وارطانیان
واهاگ وارطانیان (۱۳۸۱-۱۲۹۲)، فیلمبردار، در تبریز به دنیا آمد. وی از شانزده سالگی به عکاسی روی آورد و فعالیت سینمایی خود را به منزلۀ یکی از دو فیلمبردار فیلم گل نسا، به کارگردانی سرژ آزاریان، آغاز کرد. فیلمبرداری بیش از سی فیلم بین ۱۳۵۲-۱۳۳۲ش، تدریس در رشتۀ عکاسی و فیلمبرداری در مدرسۀ عالی تلویزیون و همکاری با کارگردانان ارمنی همچون ساموئل خاچیکیان، سرژ آزاریان، آرامائیس آقامالیان و ژوزف واعظیان از جمله فعالیتهای حرفهای وی محسوب میشوند.
مهمترین آثار وی عبارتاند از: پیمان (مهدی رئیسپور، ۱۳۳۹)، طلای سفید (جمشید شیبانی، ۱۳۴۱)، آخرین گذرگاه (خسرو پرویزی، ۱۳۴۱)، ترس و تاریکی (محمد متوسلانی، ۱۳۴۲)، کشتی نوح (خسرو پرویزی، ۱۳۴۷) و کج کلاهخان (صابر رهبر، ۱۳۵۲).
هایک گاراگاش
هایک گاراگاش (۱۳۳۹-۱۲۷۲)، کارگردان تئاتر، بازیگر، نمایشنامهنویس، مترجم، روزنامهنگار و از پایهگذاران تئاتر در ایران، در تبریز به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ مدرسۀ سنلوئی تهران و مسلط به زبانهای فرانسه، انگلیسی و روسی بود.
از جمله فعالیتهای وی عبارتاند از: نشر نخستین نشریۀ فکاهی ارمنیان، بوبوخ، در ۱۲۹۹؛ چاپ سالنامۀ ارمنیان ایران در ۱۳۰۶(۱۹۲۷)، ۱۳۰۷ (۱۹۲۸) و ۱۳۰۹ (۱۹۳۰)؛ انتشار هفتهنامۀ ارمنی زبان وراتزنوند (رستاخیز) در ۱۳۰۹ و تبدیل آن به روزنامه در خلال جنگ جهانی دوم؛ نویسندگی و کارگردانی فیلم یک نگاه در۱۳۳۱ش؛ عضویت در هیات داوران نخستین جشنوارۀ گلریزان فیلمفارسی در ۱۳۳۵، ترجمه و چاپ کتاب داستانهای ارمنی به فارسی در ۱۳۳۶؛ ترجمۀ ۳۵ نمایشنامه به زبانهای فارسی و ارمنی؛ و تدریس در هنرستان هنرپیشگی و جامعۀ باربد (به مدت هفت سال).
هراند استپانیان
هراند (هنریک) استپانیان (۱۳۳۸-۱۲۷۰)، کارگردان سینما و تئاتر، بازیگر تئاتر و فیلمنامهنویس در تبریز به دنیا آمد. وی دانشآموختۀ کنسرواتوار استانبول بود.
او بازی در نمایشهای طلا و خاکستر، آنا کریستین، پا باخته، مزاحم زندگی، دختر شکلاتفروش، زورق بیصاحب، ریشارد ارلینگتون، دختر ولگرد، ماری مادلن، لبخند مرموز، تلافی و شعله را در کارنامۀ خود دارد. وی همچنین نویسندگی و کارگردانی فیلم از پاریس برگشته را برعهده داشته است.
نظر شما :