جیرانی: تاریخ سینما قابل حذف نیست/ ژکان: جو سیاسی جامعه از خاچیکیان حمایت کرد
روز گذشته – پنجشنبه ۹ آبان- بزرگداشت ساموئل خاچیکیان در حالی برگزار شد که هنرمندانی چون فریدون جیرانی، علی ژکان، منوچهر اسماعیلی، شاهین فرهت، نظامالدین کیایی، ابوالحسن تهامی و محمد متوسلانی در این مراسم به وی ابراز احساسات کردند.
به گزارش خبرگزاری ایسنا، در مراسم بزرگداشت هفته فیلم ساموئل خاچیکیان، فریدون جیرانی گفت: خوشحالم که بالاخره پذیرفتیم سینما در ایران از ورود سینماتوگراف شروع شده است و اولین تولید سینمای ایران هم فیلم «آبی و رابی» است. گرچه بسیاری از چهرههای شاخص در کارگردانی و فیلمهای خوبی هم داریم.
او ادامه داد: تاریخ سینمای ایران را نمیتوان به دو قسمت تقسیم کرد و قسمتی از آن را حذف کرد. بنابراین ما اینجا هستیم تا از تاریخ گذشته سینمای ایران و یک فیلمساز شاخص به نام ساموئل خاچیکیان قدردانی کنیم.
در ابتدای این مراسم رئیس موزه هنرهای معاصر روی صحنه حاضر شد و بیان کرد: از تمام کسانی که برای اجرای این برنامه کمک کردهاند سپاسگزاری میکنم. در دهه ۳۰ و ۴۰ دگرگونیهای بغرنجی از نظر اجتماعی بوجود آمد و اتفاقاتی در سینما ایجاد شد که نقطه عطفی در سینمای ایران است و بار این تغییرات بر دوش افراد شاخص قرار گرفته است؛ در حوزه سینما هم کسی که ایجاد سنگ بنای آن را بر عهده داشت مرحوم خاچیکیان بوده است.
احسان آقایی ادامه داد: من معتقدم فیلم «دلهره» - اگر چه نسخه خوبی از آن را به نمایش نگذاشتهایم- هنوز هم تاریخ مصرف ندارد و همچنان دلهرهآور است و میتواند فیلم موفقی باشد.
او افزود: آن چیزی که خاچیکیان را از دیگر هم دورههای خودش مجزا میکند تاثیرگذاری او به روی مخاطب است. به روح او ادای احترام میکنم و امیدوارم این سلسله برنامهها همچنان ادامه داشته باشد و همچنان که فریدون جیرانی گفت، سینمای ایران را به صورت پیوسته و یک جریان ببینیم و آن را چند قسمتی نکنیم.
در ادامه برنامه کلیپی با صدای ساموئل خاچیکیان به همراه عکسهای او پخش شد. فریدون جیرانی بعد از پخش این کلیپ و با توجه به صحبتی که خاچیکیان در آن مطرح کرد که فیلمهای ایرانی روحوضی هستند، خاطرنشان کرد: به نظر من این جمله درست نبود زیرا سینمای ایران در دهه ۳۰ به دو قسمت کمدی و کیفی تقسیم میشد، سینمای کمدی به زبان مردمی نزدیکتر بود، بنابراین مردم با فیلمها ارتباط بیشتری برقرار میکردند. فیلمهای جدی در دهه ۳۰ تا اوایل ۴۰ متکی به زبان ترجمه بود که از قصهها میآید، به همین دلیل فیلمنامههای خاچیکیان از نظر دیالوگنویسی مورد انتقاد قرار میگیرد. زمانی که تئاتر رشد پیدا کرد زبانها از دل سینمای موج نو درآمد. او ادامه داد: اولین آنونس را با نام «دختری از شیراز» ساموئل خاچیکیان در سینمای ایران ساخته است.
جواد طوسی - منتقد سینما – هم درباره اولین فیلم ساموئل خاچیکیان گفت: من پنج ساله بودم که فیلم «دلهره» را دیدم و ترسی همراه تعلیق در من ایجاد شد و مرا ترغیب میکرد به دنبال دنیای ناشناخته بروم. پدر من موجب استمرار من در دیدن فیلمهای خاچیکیان شد. این منتقد ادامه داد: اگر برای سینما به درستی در وجه هنر صنعت تعریف قائل شویم خاچیکیان شاخصترین کارگردانی بود که در دهه ۳۰ و دوره اول دهه ۵۰ توانست برای سینما بسترسازی منطقی کند.
او بیان کرد: اگر شاخصترین آثار او پلیسی و جنایی با مضامینی ترسناک را قلمداد کنیم چندان نسبتی با دوران رئالیست دوره خود نداشت اما باورپذیری ویژگی بود که برای مخاطب ایجاد میشد. کارنامه او پر افت و خیز است و او از این جهت اهمیت پیدا میکند چون سنگ بنای سینمایی را گذاشت که دکوپاژ، نورپردازی، ریتم و ضربآهنگ در وجه حرفهای موضوعیت پیدا کند.
طوسی تصریح کرد: او در عین حال که مضمون چندان برایش اهمیت نداشت به یک اصل اعتقاد داشت و آن ارتباط پرده سینما با تماشاچی بود. بعد از انقلاب تاریخ پرفروشترین فیلمهای ما را خاچیکیان رقم میزند.
این منتقد نقل قولی از خاچیکیان خواند و گفت: فیلمهایی که ساختم شاید از نظر نورپردازی تکنیک و تحرک خدمتی به سینمای ایران باشد اما از نظر محتوا نکات مطرحکردنی کم دارند اگر مردم فهمیده باشند کارگردان یعنی چه، خواهش میکنم کارگردان را به عنوان مهرهای در سینما بهتر بشناسند، این خدمت من به سینمای ایران بوده است.
علی ژکان کارگردان سینما هم به روی صحنه رفت و گفت: در دهه ۴۰ به بعد فیلمهای خاچیکیان را دیدم. او درباره تدوین در آثار خاچیکیان گفت: خوشحالی خودم را از حضور چهرههایی که قهرمان ذهنی من بودند ابراز میکنم، خاطرات زیادی از آنها دارم، پوری بنایی برای من اسطوره بود.
ژکان با اشاره به دو نکته بیان کرد: زندهیاد خاچیکیان حاصل دورهای بود که بعد از کودتای ۲۸ مرداد اتفاق افتاده است. فرمالیست بودن اساسا جو سیاسی- اجتماعی آن زمان بود و فیلمسازانی را میخواست تا یکسری ویژگیهای خاص را در فیلمها انعکاس ندهند.
او ادامه داد: در این دوره ژانری با عنوان جنایی نداشتیم و صاحب سینمای ملودرام و کمدی بودیم و زمانی که خاچیکیان شروع به ساخت فیلمهای جنایی کرد از طرف اوضاع سیاسی جامعه مورد حمایت قرار گرفت. ذات سینمای جنایی میتواند پرهیز از انعکاس یک جهانبینی و ایدئولوژی باشد.
این کارگردان اضافه کرد: خاچیکیان برای دوره خودش است، جنبه تالیفی کار نکته دیگری است که او را به عنوان اولین مولفه در سینمای تالیفی میشناسیم. او فیلمسازی است که فیلمنامه مینویسد، کارگردانی و مونتاژ میکند.
شاهین فرهت نیز دربارهٔ موسیقی در آثار خاچیکیان گفت: امشب، شب نویی است. کارگردانانی که موسیقیدان هستند با کارگردانانی که موسیقیدان نیستند تفاوت دارند. بسیاری از کارگردانانی که موسیقیدان بودند آثاری در سینما دارند که جاودان شده در حالی که خود فیلم فراموش شده است. خاچیکیان موسیقیدان بود و اولین کارگردانی بود که به کارگیری نو از انتخاب موسیقی را به سینما آورد.
فرهت ادامه داد: در سالهای ۳۰ موسیقی برای فیلم ساخته نمیشد. موسیقی «قصه شب یلدا» برای من معما بود چون ریتم لاتین داشت. او اولین کارگردانی بود که استفاده از موسیقی کلاسیک را به طرز بسیار جالبی استفاده میکرد. به نظر من او نابغه بود و هیچ ابایی نداشت تا هر موسیقی را دوست دارد در آثارش بیاورد. او در انتها خاطر نشان کرد: متاسفانه ما نتوانستیم موسیقی فیلم جاودانهای داشته باشیم، فیلم جاودانه داریم اما موسیقی جاودانه نداریم.
نظر شما :