نظرسنجی از مردان قبل از انقلاب؛ ۷۴ درصد: با کار زنان مخالفیم/ ۷۵ درصد: زن باحجاب میخواهیم
بر اساس یافتههای یک پیمایش اجتماعی در سال ۱۳۵۳ که در شماره اخیر مجله «مهرنامه» منتشر شده، میتوان گفت ایدهآلهای سنتی بر بخش زیادی از زندگی پاسخگویان مسلط بود. دلبستگی به این ارزشها کماکان در میان بخش زیادی از پاسخگویان مشاهده میشود. از میان این ارزشها میتوان از گستردگی ازدواج درون گروهی (ازدواج با فامیل)، تصور نسبت به نقش زنان و مخالفت با اشتغال زنان نام برد. ۴۰ درصد افراد ازدواج با فامیل را ترجیح میدادند. هویت زنان بر اساس معیارهای اخلاقی و در چارچوب نقشهای خانوادگی تعریف میشد. پاسخگویان، مهمترین صفات یک زن ایدهآل را نجابت، خوشخلقی و خانهداری میدانستند.
۷۵ درصد پاسخگویان زن با حجاب را ترجیح میدادند. در حالی که تصویر زن موفقی که در رسانهها ترویج میشد با این نگرش تناسب نداشت. گرایش به حجاب با افزایش سطح درآمد و تحصیلات کمتر میشد. گرایش به حجاب در میان شهرنشینان کمتر از روستاییان بود (۸۶ به ۶۰ درصد). به نظر میرسد فرایند تغییرات اقتصادی در حال سست کردن ارزشهای فرهنگی و دینی بود، در حالی که جامعه به این نوع ارزشها پایبند بود و هنوز در چارچوب همان مفاهیم به دنیا نگاه میکرد. این ارزشهای تازه با ارزشهایی که بخش زیادی از مردم به آن تعلق خاطر داشتند، تعارض داشت. در نتیجه، میتوان دریافت که فرد با محیط تازه احساس بیگانگی کند و ارزشهای خود را در معرض تهدید یا دستکم در حال زوال ببیند. به این ترتیب، انتظار میرود برای بخشی از مردم، معنای فرهنگی رشد اقتصادی در فاصلهگیری از فضای زیست اخلاقی ابراز شود.
نهادهای فرهنگی به جای اینکه در جهت کاهش این تعارض عمل کنند، خود به آن دامن میزدند. اسدی و مهرداد، پژوهشگران این پیمایش مینویسند: «سازمان رادیو تلویزیون در حال حاضر از نقطه نظر برنامههای سرگرم کننده اتکای زیادی به بازار جهانی دارد و به تقریب میتوان گفت که در حدود دو سوم برنامههای نمایشی و سرگرم کننده تلویزیونی در خارج از ایران تولید میشود که غالبا زمینه و شرایط فرهنگ بیگانه را منعکس میسازد. «خشونت»، «تجاوز»، «قتل و جنایت» و «ابرمردی» و «قهرمانبازی» که از خصوصیات فرهنگ بیگانه است در این برنامهها مکرر به فرهنگ ما معرفی میشود. تولیدات داخلی نیز اغلب کپیهای از محصولات خارجی است و اگر هم نباشد از نقطه نظر موضوع و محتوا و تکنیک بسیار ضعیف و ابتدایی است و از آنجایی که توسعه اقتصادی در حال حاضر تودهها را به ناگهان وارد بازار مصرف فرهنگی کرده است، چنین برنامههایی با توجه به عدم آمادگی فرهنگی، امر تقلید از اشکال مختلف محتوای چنین برنامههایی را سهلتر میکند و خطراتی را به وجود میآورد. سازمان رادیو تلویزیون به محتوای چنین برنامههایی باید توجه بیشتری کند و به برنامههای سرگرمکنندهای که در عین حال آموزشی هستند، تاکید بیشتری بگذارد.» (اسدی و مهرداد، نقش رسانهها در پشتیبانی توسعه فرهنگی مرداد ۱۳۵۵، ۱۴۳)
اکثریت مردان متاهل (۷۴ درصد) با کار همسران خود در بیرون از خانه مخالف بودند. به این ترتیب، تصور یک خانواده سنتی در میان پاسخگویان رایج بود. مخالفت با اشتغال زنان تا حدی بیان تصوری است که از فضای غیراخلاقی در مراکز کار وجود داشت. از اینرو، پاسخگویان تمایلی نداشتند همسرانشان در محیط بیرونی که از دید آنان غیراخلاقی یا ناامن است، کار کنند. البته پیمایش در این مورد، سوال مستقیمی مطرح نکرده است اما شاید بتوان برخی از پاسخها را بر این اساس تفسیر کرد. همان طور که اشاره شد، اکثریت مردان حاضر نبودند همسران خود را به سینما ببرند. این بازتابی از تصوری است که نسبت به فضای بیرونی داشتند. مخالفت با اشتغال همسرانشان هم بیانی دیگر از این همین تصور است. میتوان گفت فرایند تغییرات اقتصادی به ضعیف شدن ارزشهای فرهنگی منجر شده بود و بخشهایی از اعضای جامعه در برابر این تغییرات مقاومت میکردند.
نظر شما :