صباغیان: حاج سیدجوادی، دوست قمار شاه را به دادگاه کشاند
* حاج سیدجوادی در رژیم گذشته در سال ۱۳۴۰ وقتی که فضای سیاسی بازتر شد، به سمت دادستان عمومی تهران انتخاب شدند، از سوی دکتر الموتی، وزیر دادگستری وقت. [...] مرحوم صدر حاج سیدجوادی وقتی این مسوولیت را عهدهدار شد، پروندههای فساد مالی که در دورههای پیش مسکوت مانده بود را رسیدگی کرد و در این راه کوچکترین ملاحظهای نداشت که چه کسانی ممکن است متهم شوند. ایشان صرفنظر از اینکه متهمان چه وابستگیای با سران دربار دارند کار خود را آغاز کرد.
* یکی از مهمترین پروندههایی که در همین مدت رسیدگی شد، وضعیت ساختمان مجلس سنا بود. خاطرم هست که یکی از مهندسان مشاور این طرح مهندس فروغی بود که از دوستان نزدیک شاه بود و اصطلاحا به او «دوست قمار» شاه میگفتند. آقای صدر حاج سیدجوادی بیهیچ ملاحظهای او را نیز جزء متهمان این پرونده به دادگاه کشاند و این اقدام ایشان سر و صدای زیادی را آن زمان به وجود آورد. بزرگی این کار را کسانی متوجه میشوند که فضای آن دوران را درک کرده باشند و به خاطر داشته باشند که رسیدگی به پرونده متهمان منسوب به دربار چه تبعاتی ممکن بود داشته باشد. اما مرحوم صدر حاج سیدجوادی کوچکترین توجهی به حواشی پرونده نداشت. از طرفی دیگر ایشان در معرض انواع وعده و وعیدهای مالی قرار گرفت و در حالی که در یک خانه محقر ۱۵۰ متری در منطقه نظامآباد تهران زندگی میکرد، کار خود را شجاعانه ادامه داد.
* یکی دیگر از اقدامات موثر آقای صدر حاج سیدجوادی در این مدت رسیدگی به پرونده زندانیان سیاسی بود. آن زمان که دادگاه انقلاب نبود، زندانیان سیاسی هم زیر نظر دادگاههای عمومی بود. ایشان مهمترین کاری که کرد این بود که روند بررسی به این پروندهها را تسریع بخشید، چون پیش از ایشان، وقتی فعالان سیاسی را میگرفتند و تشکیل پرونده میدادند، مدت زیادی میگذشت تا دادگاه آنان برگزار شود. آقای صدر حاج سیدجوادی تلاش کرد تا دادگاههای سیاسی زودتر برگزار شود و از سویی دیگر قضات خوشنامی را مسوول رسیدگی به پرونده آنان کرد. به همین دلیل بود که خیلی از زندانیان سیاسی در این مدت از زندان آزاد شدند.
* سال ۴۰ وقتی نهضت آزادی تشکیل شد، ایشان به عضویت حزب درآمدند. ایشان نقش موثری در نهضت آزادی داشتند، خصوصا از سال ۴۲ به بعد و زمانی که سران نهضت دستگیر شدند. قبل از حادثه ۱۵ خرداد بود که نهضت، بیانیهای علیه انقلاب سفید شاه صادر کرد که همین بیانیه منجر به دستگیری موسسان و حتی جوانانی مانند بنده شد. از موسسان و بزرگان نهضت تنها مرحوم صدر حاج سیدجوادی دستگیر نشد. [...] صدر حاج سیدجوادی تا قبل سال ۴۲ عضو رسمی نهضت نبودند و خوب به چه بهانهای میخواستند ایشان را دستگیر کنند؟ آن زمان شاه خیلی وحشت داشت که در جهت مخالف جریانها و نیروهای شاخص جامعه حرکت کند و آقای صدر حاج سیدجوادی آن زمان به خاطر همان پروندههایی که گفته شد، به شخصیت بارز و شاخصی تبدیل شده بودند که دستگیری ایشان هزینههای زیادی را بر نظام متحمل میکرد و شاه اهل این ریسکها نبود.
* فعالیتهای نهضت و مرحوم صدر حاج سیدجوادی در این مقطع مخفیانه بود و خیلی علنی نبود. در این دوره شاخه نظامی حزب توده لو رفته بود و همین موضوع مستمسک نظام شد برای ایجاد فضای پلیسی و خفقان بیسابقه در کشور. اما با تلاشها و فعالیتهای هوشیارانه و شبانهروزی آقای صدر حاج سیدجوادی، چراغ نهضت آزادی در این دوره هم خاموش نشد و ایشان به کمک دیگر جوانانی که بیرون بودند، مثل آقای لطفالله میثمی توانستند کارهای زیادی را پیش ببرند. همانطور که آقای مهندس میثمی در خاطرات خود و مجلات چشمانداز ایران آوردهاند، آقای صدر حاج سیدجوادی در واقع در این سالها نهضت آزادی را سرپرستی کردند و در غیاب سران نهضت، اقدامات مهمی را انجام دادند از جمله تهیه مقدمات مختلفی برای محاکمه هشت نفر از سران نهضت که در خاطرات آقای میثمی به تفصیل آمده است و چون خود ما هم آن زمان زندان بودیم، شرح اتفاقات این دوره و تلاشهای مرحوم صدر حاج سیدجوادی، را از ایشان شنیدیم و خواندیم.
* آن زمان زندانها مثل الان نبود. زندانیان خیلی راحت میتوانستند با بیرون ارتباط برقرار کنند و بالعکس. [...] صدر حاج سیدجوادی اکثر تصمیمات مهم را با آقایان بازرگان و سحابی و آیتالله طالقانی هماهنگ میکردند و خودسر عمل نمیکردند و این طور نبود که بگوییم در این دوره ایشان نظرات شخصی خود را اعمال میکردند و به همین دلیل هم بود که آقای مهندس بازرگان از این دوره نهضت هم همواره دفاع میکردند. اساسا خیلی از تصمیمات هم در داخل زندان اتخاذ میشد و آقای صدر حاج سیدجوادی مجری آن بودند، چون مرحوم مهندس بازرگان یا سایر بزرگان نهضت در زندان هم بیکار نبودند و به فکر ادامه فعالیتها و مبارزات انقلابی بودند. علاوه بر این آقایان در زندان برنامههای کلی و استراتژیها را با بحث و مطالعه اتخاذ میکردند و به بیرون انتقال میدادند.
* فعالیتهای ایشان در پیش از انقلاب به نهضت آزادی محدود نمیشد و در تاسیس نهادهای مختلفی تاثیر غیرقابل انکار داشت. مثلا یکی دیگر از اقدامات مهم آقای صدر حاج سیدجوادی، ایجاد «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» بود که به اتفاق مرحوم مهندس بازرگان و عدهای دیگر از دوستان نهضت آزادی آن را بنیان نهادند. توجه داشته باشید در دورهای که این نهاد تاسیس شد کمتر کسی عنوان «حقوق بشر» را مطرح کرده بود و برای خیلیها ناشناخته بود. این جمعیت تاثیر بهسزایی در انقلاب داشت، خصوصا آنکه دوستان نهضت آزادی در خارج از کشور به توسعه و پیوند آن به دیگر نهادهای حقوق بشری کمک کردند و همین موضوع باعث شد که خبرنگاران زیادی از خارج به ایران بیایند و جویای وضعیت زندانیان و فعالان داخلی شوند. یک بار هم قبل از انقلاب، فکر کنم سال ۵۵ بود که مهندس بازرگان مصاحبهای با برخی از این خبرنگاران داشتند که برای اولین بار گفتند شاه باید برود. مصاحبهای که در لوموند منتشر شد. مهندس بازرگان در آن زمان اولین کسی بودند که گفتند راه نجات ما در رفتن شاه است. تا قبل از آن هیچ یک از گروهها و شخصیتهای انقلابی این مساله را مطرح نکرده بودند.
* یکی دیگر از فعالیتهای مستمر مرحوم صدر حاج سیدجوادی، قبول وکالت زندانیان سیاسی و تبعیدیها بود. ایشان در آن زمان با شجاعتی کمنظیر وکالت اکثر روحانیون انقلابی را قبول میکردند و بیهیچ چشمداشت و بیهیچ واهمهای به دفاع از حقوق آنها میپرداختند.
* مهندس بازرگان در ترمیم کابینه تصمیم گرفت از نیروهای جوانتر استفاده کند، بدین خاطر که اتفاقات اول انقلاب به گونهای بود که نیرو و انرژی بیشتری را میطلبید تا قضایا رفع و رجوع شود. ما در ابتدا مشکلات زیادی داشتیم که بخش عمدهای از آنها به وزارت کشور و استانداریها در هر استانی بر میگشت. آقای صدر حاج سیدجوادی در مدتی که وزیر کشور بودند، تلاشهای زیادی داشتند، اما برخی از نابسامانیهای کشور مانع از آن شده بود که ایشان حتی در برخی استانها بتوانند استاندار انتخاب کنند یا برخی هم که انتخاب شده بودند، استعفا داده بودند. به علاوه همه اینها ما مشکلات جدیای در برخی مرزها مثل مرز کردستان، سیستان و بلوچستان و آذربایجان داشتیم. خوب استعمار و دشمنان خارجی هم منتظر کوچکترین فرصتی بودند تا ضربه خود را به آن انقلاب نوپا وارد کنند. از این رو بود که بعد از ۳، ۴ ماه مهندس بازرگان من را خواست و گفت میخواهم وزارت کشور را تو قبول کنی.
* وقتی آقای بازرگان پیشنهاد وزارت کشور را مطرح کردند، من پاسخ دادم تنها به یک شرط این مسوولیت را میپذیرم و آن اینکه قبل از آن بروم با رهبر انقلاب صحبت کنم و اگر ایشان پذیرفتند، کار را شروع میکنم. یک روز من به اتفاق مهندس بازرگان رفتیم خدمت ایشان که حاج احمدآقا هم حاضر بودند. ایشان و خصوصا حاج احمدآقا به خوبی مرا میشناختند. گفتم آقا قرار است من مسوولیت وزارت کشور را در این دوران پرخطر به عهده گیرم، اما تنها شرط من این است که روحانیون هر استان و شهری در کارها دخالت نکنند. چون برخی روحانیون خود را همه کاره استان میدانستند و میخواستند هم استاندار را خودشان تعیین کنند و هم کارهای استان زیر نظرشان اداره شود، خوب این با عملکرد وزارت کشور تناقض داشت. من تاکید کردم که ما البته از مشورت آقایان روحانیون استفاده میکنیم، اما نباید در امور رسمی دخالت کنند. مثلا آن زمان در استان فارس، سه قطب روحانیت بود که هر یک نیز مدعی اداره استان و تصمیمگیری برای مسایل استان بودند. یک قطب، مرحوم محلاتی بزرگ (آیتالله محیالدین محلاتی) بود که خودشان حکم اجتهاد امام را امضا کرده بودند، قطب دیگر مرحوم دستغیب بود و قطب سوم نیز مرحوم ربانی شیرازی. من مطرح کردم چطور ممکن است یکی را با انتخاب این آقایان برگزینیم که مورد تایید همهشان باشد، در حالی که خودشان با هم نیز اختلاف نظر داشتند. آقای خمینی رو به حاج احمدآقا کردند و گفتند این حرف درستی است، شما به روحانیون ابلاغ کنید. بعد از آن بود که بنده رفتم به وزارت کشور با حکم ایشان. چون آن زمان وزرا با حکم رهبر انقلاب معرفی میشدند، بدین نحو که دولت گزینه خود را به شورای انقلاب معرفی میکرد، شورای انقلاب هم که در واقع نقش مجلس را داشت، پس از بررسی به آقای خمینی ارجاع میدادند و ایشان هم حکم هر وزیری را ابلاغ میکردند. ما نیز وقتی آمدیم، آقای دانش منفرد را به عنوان استاندار فارس انتخاب کردیم که بسیار هم موفق بود.
* دایرهالمعارف تشیع برای ایشان خیلی مهم بود و این اواخر هر وقت برای دیدار به خانهشان میرفتم، میدیدم، دارند نوشتهها و مقالات دایرهالمعارف را میخوانند و اصلاح میکنند. مرحوم صدر حاج سیدجوادی با مرحوم «تولیت» این دایرهالمعارف را تاسیس کردند که در نوع خود کار بینظیری است و تا جایی که من اطلاع دارم، ۱۴ جلد از این مجموعه منتشر شده و کار به پایان خود نزدیک شده و تا حرف «م» هم پیش آمدهاند.
نظر شما :