خاطرات لاریجانی از بنیصدر، مناظرههای اول انقلاب و ممنوعیت ویدئو
به گزارش مهر، لاریجانی در ابتدای این برنامه در مورد فعالیتهای انقلابی و مبارزاتی پدرش گفت: مرحوم پدر ما (آیتالله آملی) توجه کامل خود را روی مسایل علمی معطوف داشتند و همیشه هم به ما در این مورد توصیه و سفارش میکردند. بعد از اینکه ایشان بحثهای فقهی و فلسفی را در سنین جوانی در تهران و قم گذراندند و به درجه اجتهاد رسیدند، به شهر نجف مهاجرت کردند. آن زمان نجف مرکزیت علمی- فقهی بود، ایشان چهل سال در این شهر اقامت داشتند و همان جا هم ازدواج کردند و به همین دلیل هم هست که ما متولد نجف هستیم.
وی ادامه داد: ایشان در آن برهه زمانی شاگرد اساتید بزرگ و مبرزی چون مرحوم آیتالله نائینی، مرحوم آقاضیاء عراقی و مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی بودند. ایشان دوباره به ایران و شهر قم بازگشتند و کار تدریس را در قم پیگیری کردند، لذا تحصیلات ما هم در قم شروع شد.
لاریجانی افزود: مرحوم پدر در جریان انقلاب هم همیشه از امام و اهداف ایشان حمایت میکردند. از طرفی با مرحوم آیتالله طباطبایی خیلی مانوس بودند و همینطور به شهید مطهری علاقمند بودند. این اواخر که شهید مطهری به قم آمده بودند و تدریس میکردند، برای مرحوم پدر جاذب بود و شخصیت ایشان را دوست داشتند.
رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه برنامه درباره انتخاب رشته ریاضی و کامپیوتر برای ادامه تحصیل اظهار داشت: مرحوم پدر علاقمند بودند که ما هم مسیر ایشان را در روحانیت طی کنیم اما همه بچهها را آزاد گذاشته بودند تا هر کس به هر شاخهای از علم که علاقه دارد و استعداد آن را در خود میبینید، مشغول شود. البته پدر ما به صورت جدی به ملا شدن و درس خواندن پایبند بودند. اواخر که در قم بودم و در کلاس یازده مشغول تحصیل بودم، به دلیل شلوغی که در منزل وجود داشت و رفتوآمدهایی که بود، ایشان فرمودند در غربت درس بخوانید. به همین دلیل من به تهران آمدم و کلاس دوازدهم را در تهران گذراندم.
وی افزود: علاقه من به رشته ریاضی بود و به همین دلیل در رشته ریاضی و کامپیوتر دانشگاه شریف خیلی خوب رشد کردم. چون رشته را دوست داشتم خیلی خوب پیش میرفتم و با معدل ۱۸ به عنوان شاگرد اول دانشکده مطرح بودم اما به مرور و با توجه مطالعات جانبی که در مورد مباحث فلسفی داشتم، کشیده شدم به رشته فلسفه...
لاریجانی گفت: فضای دانشگاه در آن ایام به نوعی چند قطبی شده بود. یک جریان بود که با روحانیت و شهید مطهری ارتباط داشت و یک جریان هم بود که با جریان روشنفکری آن زمان مثل دکتر شریعتی در ارتباط بود که گاهی هم به منافقین و... کشیده میشد. ما جزو جریان نزدیک به شهید مطهری بودیم. آن زمان تفاوتهای ایشان زیاد مشخص نبود و بعد از انقلاب این موارد مشخص شد اما کسانی که بیشتر به مبانی فکری توجه داشتند، از همان زمان اختلافات را کاملا درک میکردند.
اولین رئیس رادیو، تلویزیون بودم
لاریجانی در مورد حضورش در صدا و سیما هم اظهار داشت: من کارم را با رادیو شروع کردم. سال ۵۸ ما در رادیو به صورت روزانه سخنرانیها را تنظیم میکردیم و کارمان را از آنجا آغاز کردیم. بعد از مدتی آقای طارمی به ریاست مدیریت کل اطلاعات اخبار منصوب شدند. ایشان از من خواستند به قسمت برون مرزی اخبار بروم. یک مدتی آنجا فعالیت کردم و بعد از اینکه آقای عبدالله نوری مدیر اطلاعات اخبار شدند، ایشان از من خواستند به دفتر مرکزی خبر بروم و فعالیت کنم.
وی ادامه داد: اولین رئیس رادیو، تلویزیون من بودم. بعد از تصویب ایجاد شورای سرپرستی صدا و سیما، این شورا من را به عنوان رئیس رادیو، تلویزیون انتخاب کرد و در ایام ریاست جمهوری بنیصدر که اتفاقا دوران پر مسالهای هم بود، رئیس صدا و سیما بودم. علیرغم اینکه من عضو حزب جمهوری اسلامی نبودم، بنیصدر ما را عضو این حزب میدانست و طوفان درست میکرد. البته اگر عضو این حزب بودم باعث افتخارم بود اما در این حزب عضویت نداشتم و بنیصدر هم همه را با طرح این مساله، متهم به گروهگرایی میکرد.
لاریجانی افزود: هرچه مرحوم شهید بهشتی سعی میکرد فضا را آرام کند و در داخل کشور یک نوع وحدت به وجود بیاید، بنیصدر بازی را بهم میزد و با یک سخنرانی یک بحران جدید ایجاد میکرد. روزهای اولی که مسوولیت رادیو تلویزیون را قبول کردم، ما مواد اولیهای مثل فیلم و... هم نداشتیم. من با آقای نوبری (رئیس وقت بانک مرکزی که توسط بنیصدر منصوب شده بود) این موضوع را در میان گذاشتم و ۱۰ میلیون دلار پول بابت تهیه مواد اولیه کار درخواست کردیم اما ایشان بازیهای مختلفی انجام دادند و این پول را پرداخت نکردند. در نهایت از شهید رجایی کمک گرفتیم و از ایشان تقاضای امکانات کردیم که ایشان با کمکهای زیادی که انجام دادند باعث شدند فضا آرام شود.
رئیس مجلس ادامه داد: در مورد حرکت زشتی که بنیصدر چهاردهم اسفند در یکی از دانشگاهها انجام داد، من تحلیلم این بود که این واقعه، همانطور که هست باید برای مردم روشن شود. تلقی مردم از بنیصدر این نبود و چیز دیگری از وی تصور میکردند. زمانی که بنیصدر به ریاست جمهوری رسید، سیاسیون و روحانیون به دو قسم تبدیل شدند. یک عده بودند که واقعا از بنیصدر حمایت میکردند و میگفتند آدم خوبی است اما یک عده هم بودند که او را شناخته بودند و با او مخالفت میکردند. حزب جمهوری اسلامی یکی از مواردی بود که با شناخت صحبت میکرد و بنیصدر را به خوبی شناخته بود. ما هم او را از نزدیک دیده بودیم و با تفکرات او از پیش از انقلاب آشنا بودیم و موضع مخالفی هم با او داشتیم اما در اولین ملاقاتی که با امام داشتم ایشان فرمودند شما طرفین را مورد توجه قرار دهید. به همین دلیل من نمیتوانستم در مورد بنیصدر موضع صریحی اتخاذ کنم اما او چهاردهم اسفند فضا را به طور کلی بهم زد و به همین دلیل من معتقدم بودم باید همه چیز را با مردم در میان بگذاریم.
لاریجانی با بیان اینکه بعضی از مدیران سازمان با پرداختن به این موضوع مخالف بودند، افزود: من خودم در پخش تلویزیون حضور پیدا کردم و گفتم این فیلم باید تا انتها از تلویزیون پخش شود. بعد از پخش این فیلم برای مردم مشخص شد که این شخص چقدر در گفتار و رفتارش دریدگی دارد. بعد از عزل بنیصدر هم من از رادیو تلویزیون بیرون آمدم.
لاریجانی در بخش دیگری از مصاحبه تلویزیونی خود اظهار داشت: سوابقی که در رادیو تلویزیون داشتم در تصمیم رهبری برای انتخاب بنده به عنوان رئیس سازمان صدا و سیما بیتاثیر نبود. من بعد از اینکه از رادیو تلویزیون بیرون آمدم، مصادف بود با ایام جنگ و به همین دلیل به سپاه رفتم و بعد از اینکه آقای خاتمی از وزارت ارشاد رفتند، من آمدم و وزیر ارشاد شدم. بعد از دو سال فعالیت در وزارت ارشاد، آقا فرمودند من میخواهم در صدا و سیما تغییر ایجاد کنم، به همین دلیل شما از وزارت ارشاد به صدا و سیما بیا.
مسوولین مراقب باشند از اطرافیانشان خط نگیرند
وی ادامه داد: اواخر دوره آقای بنیصدر بود که یک اختلافی در مورد بودجه وجود داشت. در آن زمان بنا شد یک گفتوگوی تلویزیونی بین بنیصدر و یکی از کارشناسانش و نمایندههای دولت برگزار کنیم. ایشان با اینکه نسبت به ما خیلی موضع داشت، به تلویزیون آمد. بنده به ایشان گفتم شما اینقدر نسبت به ما موضع میگیرید اما ما چند بار نامه نوشتیم تا شما را ببینیم اما قبول نکردید! ایشان در پاسخ گفت این نامهها به دست من نرسیده. من آنجا حس کردم کسانی اطراف او هستند که حتی اطلاعات و اخبار را هم به صورت قطرهچکانی به او میرسانند. به نظر من مسوولین باید خیلی مراقب باشند از اطرافیانشان خط نگیرند.
لاریجانی با بیان اینکه در همان دوره کوتاه اول انقلاب در رادیو تلویزیون مناظرات فکری و سیاسی خوبی ایجاد کردیم، خاطرنشان کرد: یک بخشی از این برنامهها به مناظرات فکری اختصاص داشت که شخصیتهای بزرگ دو طرف مثل آیتالله مصباح، سروش، آقای بهزاد نبوی و... میآمدند. بخش دیگری از این برنامهها هم مناظرات سیاسی بود. این مناظرات برای روشن شدن نقاط اختلاف نظر و همچنین روشن شدن حرف مکاتب مختلف، خیلی موثر بود.
وی افزود: یادم هست یک بار که بحثهای عقیدتی را دنبال میکردیم، فکر میکنم همراه با احسان طبری یا آقای کیانوری در حال بالا رفتن از پلههای رادیو تلویزیون بودیم که از من سوال کردند بحث بعدی مناظرها در چه موردی است؟ گفتم توحید! او در پاسخ به من گفت اگر فکر میکنید من میآیم و پشت تلویزیون میگویم خدایی در کار نیست، در اشتباه هستید و این در حالی بود که ما از طریق این مناظرهها میخواستیم حقایق اصلی مکاتب موجود در کشور را برای مردم روشن کنیم.
رئیس مجلس در ادامه مصاحبه خود با برنامه شناسنامه در مورد قیاس وزارت ارشاد و ریاست سازمان صدا و سیما گفت: هر دو حساسند اما کارهای حساس لحظهای رادیو تلویزیون بیشتر از وزارت ارشاد است. وزارت ارشاد با یک مجموعه وسیع از هنرمندان در رشتههای مختلف مرتبط است و در واقع باید بگویم عرصه وزارت ارشاد بیشتر است. از آن طرف رادیو تلویزیون عرصه محدودتری دارد اما حساسیتهای لحظهای بیشتری در آن وجود دارد. رئیس رادیو تلویزیون هم باید به کارهای فرهنگی- هنری رادیو تلویزیون اشراف داشته باشد و در مورد استراتژی درازمدت آن فکر و برنامهریزی کند و هم از طرف دیگر ناچار است که به مسایل روزمره بپردازد. حوادث فوری به وجود میآید و از آنجایی که کشور ما حادثهخیز است، حساسیت روزمره رادیو تلویزیون بیشتر است.
رئیس اسبق سازمان صدا و سیما در مورد مهمترین برنامه و دستاورد دوره حضور در وزارت ارشاد هم اینطور شرح داد: احساس من این بود که چند گره در وزارت ارشاد وجود دارد. این وزارتخانه نسبت به دیگر وزارتخانهها کوچک اما با قشر فرهیخته ارتباط و منابع محدودی هم داشت. در آن زمان یک سری تصمیم در وزارت ارشاد گرفته میشد که من متوجه مبنای آن نمیشدم.
رئیس مجلس در این زمینه توضیح داد: مثلا به خاطر دارم آن موقع ویدئو را ممنوع کرده بودند. من هرچه گشتم و استدلالها را پرسیدم گفتند بعضی فیلمهای بد تولید و به این وسیله پخش میشود! من دیدم این منطق خوبی نیست چون فیلمهای خوب هم تولید میشود و میتوان از ویدئو در جهت درست استفاده کرد. مباحث دیگری هم وجود داشت که منطق قوی نداشت و با توجه به تحولات منطقه من این منع را در شورای عالی انقلاب فرهنگی برداشتم و پیشنهاد دادم بیایم و به کارهای ایجابی بپردازیم.
وی ادامه داد: این شد که مرکز رسانههای صوتی تصویری تاسیس شد تا محصولات خوب تولید و در اختیار مردم قرار داده شود. آن روزها تعداد زیادی مغازه و فروشگاه هم برای عرضه محصولات فرهنگی تاسیس شد و از این طریق شغل هم ایجاد شد. با برداشتن این ممنوعیت هم تعداد زیادی شغل ایجاد شد و هم دیگر دغدغهای وجود نداشت.
لاریجانی همچنین گفت: یکی دیگر از مطالبی که در وزارت ارشاد با آن مواجه بودیم این بود که علیرغم بودجه محدودی که در اختیار داشتیم، به ما میگفتند کتابخانه بسازید و ما سالی پنج- شش کتابخانه میساختیم و چند کارمند هم استخدام میکردیم که از آن مراقبت کند. من دیدم با این بودجه نمیتوان کار فرهنگی گستردهای انجام داد به همین دلیل طرحی را به شورای عالی انقلاب فرهنگی ارائه دادم که میگفت ما به جای اینکه خود ما متولی کتابخانهها باشیم، اجازه دهیم متولی مردم باشند و ما به آنها در این مسیر کمک کنیم.
وی افزود: در این زمینه طرح کانونهای فرهنگی- هنری متصل به مساجد را تدوین کردیم که به همه مساجد اجازه میداد این کانونها را تشکیل و آن را اداره کنند و ما نیز به آنها کمک میکردیم و کتابهای مورد نیاز را در اختیارشان قرار میدادیم. در واقع پول مختصری که در اختیار داشتیم را بین تعداد زیادی از مساجد توزیع کردیم و موتور این حرکت راه افتاد و به جای اینکه ما برای نگهداری کتابخانهها کارمند استخدام کنیم، خود مردم این کانونها را اداره میکردند. از این طرق هم هزینه اضافی به دوش دولت نمیافتاد و هم در زمینه مطالعه یک نوع فراگیری به وجود آمد.
رئیس مجلس در ادامه با بیان اینکه در صنعت سینما ایران دارای یک سبک سینمایی شده است، گفت: البته ممکن است این موضوع در قواره فکر فلسفه فیلم در نیامده باشد اما یک سبکهایی در آن به بلوغ رسیده و در مجموع صنعت سینمای ایران خوب است و بدنه آن به سبکهای بومی رسیده است. تلاش ما در آن دوره این بود که بتوانیم به فیلمسازان کمک کنیم تا فیلمهای برجستهای بسازند. در همین راستا باید با کارگردانهای صاحب سبک صحبت میکردیم که در نهایت این جرقهها به وجود آمد.
وی افزود: در زمینه رمانهای برجسته هم این اتفاق افتاد. رهبری یک بار نامهای برای من نوشتند که در آن ایشان توضیح داده بودند که چقدر خوب است انقلاب اسلامی در زمینه رمان و داستان و فیلم برای خودش صاحب سبک باشد. ایشان در این نامه اشاره کرده بودند که داستایوفسکی به هر حال یک سبک است و خوب است که به جریانهای فکری نویسنده و فیلمساز کمک شود که سبکهای خود را بلوغ دهند.
تفاوت لاریجانی با خاتمی در وزارت ارشاد
لاریجانی در ادامه برنامه در پاسخ به این سوال که تفاوت شما با وزیر ارشاد مستعفی چه بود، اینطور گفت: هم از نظر اجرائیات اختلاف نظر وجود داشت و هم از نظر چگونگی گسترش فکر فرهنگی!
نظر شما :