از خیامیها تا ایران خودرو- سعید لیلاز
دلیل تولد بنگاههای بزرگ خانوادگی
بسیاری از صنایع ما (به غیر از ذوبآهن) مانند لوازم خانگی، خودرو، نساجی و... توسط جمعی از کارآفرینان مانند ایروانیها، لاجوردیها و خیامیها و با سرمایهگذاری آنها ایجاد شدند. تولد بنگاههای خانوادگی، متاثر از برنامه چهارم بود چرا که این برنامه فضایی را به وجود آورد که به یکباره تعدادی صنعت مادر در کشور ایجاد شد. این اتفاق اصلا عجیب نبود و روند طبیعی کشور صنعت را به این سمت سوق داد. روند غیرطبیعی آن از سال ۱۳۵۰ و ۱۳۵۱ اتفاق افتاد که دولت تسلط خود بر این بنگاهها را افزایش داد. در همه الگوهای معمولی توسعه صنعتی جهان بازرگانان میآیند نظام تولید را ایجاد کرده و کمکم شروع میکنند به ساختن آن کالایی که وارداتش را انجام میدهند. نظام صنعتی طبیعی همین است که در تمام الگوهای عادی توسعه دولت نقش محوری ندارد و تصدی انجام نمیدهد و کسانی که واردکننده و تاجر هستند بر اساس سیاستگذاریهای دولت به تولیدکننده تبدیل میشوند. حال سوال اینجاست که دولت چه نقشی در این میان دارد؟ یعنی آیا مجموعهای از سیاستهای درست سبب شده ما در دهه ۴۰ به سمت صنعتی شدن بر مبنای بنگاههای خانوادگی پیش برویم؟ در پاسخ باید به این نکته اشاره کرد که نقش دولت سازماندهی و هدایت است. یعنی دولت با نرخ بهره بانکی، نرخ مالیات و نرخ تعرفههای گمرکی بازی میکند و با این بازی کردن، اقتصاد را به یک مسیری درست یا نادرست هدایت میکند. این سیاست باعث شد که در دهه ۱۳۴۰ ایران بزرگترین اوج صنعتی شدن را تجربه کند یعنی مثلا کسانی که خودرو وارد میکردند به این نتیجه رسیدند که منافعشان در این است که خودرو را در داخل ایران به تولید برسانند. حالا چرا آنها به این فکر میرسیدند؟ چون دولت گفته بود هر مقداری که شما شغل ایجاد کنید من به شما معافیت گمرکی بیشتری میدهم. یعنی دولت با سیاستگذاری اقتصاد را اداره و هدایت میکند.
دهه صنعتی شدن بدون اتکا به درآمد نفتی
در دهه ۴۰ درآمد نفتی آنچنانی نداشتیم که بخواهیم با آن صنعت ایجاد کنیم. کل مصرف ارزی ایران در برنامه سوم ۶.۵ میلیارد دلار بود و در برنامه چهارم به ۱۰ میلیارد دلار رسید. یعنی ما در سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ به طور متوسط سالی دو میلیارد دلار هزینه کردیم. صنایع ایران (صنایعی که مربوط به بخش خصوصی بود) قطعا با پول نفت ایجاد نشد. اساسا پول نفتی در کار نبود که دولت بخواهد آن را در اختیار بخش خصوصی قرار بدهد. دولت و بخش خصوصی عمدتا از کشورهای دیگر وام میگرفتند و واردات تکنولوژی را انجام میدادند. اساس رشد اقتصادی ایران در آن سالها درونزا بود و هنوز دلارهای نفتی به سمت اقتصاد کشور وارد نشده بود. اقتصاد کشور در دهه ۴۰ مانند دهه ۷۰ اساسا بر مبنای یک اقتصاد درونزا شکل گرفت و به رشد رسید. سال ۴۶ شرکت ایران خودرو یا ایران ناسیونال آن موقع تاسیس شد اما در سال ۱۳۵۴ تبدیل به اصلیترین عرضهکننده خودرو در ایران شده بود بدون اینکه از رانت یا انحصاری بهره ببرد. در آن سالها یک پیکان صفر کیلومتر را بین ۱۰ تا ۱۵ هزار تومان قیمتگذاری میکردند و میفروختند و سود هم میبردند.
به طور کلی از سال ۱۳۴۱ به بعد اقتصاد ایران طولانیترین دوران رونق خودش را شروع کرد که این روند تا سال ۱۳۵۲ ادامه داشت. ما هرگز دوران رونق اقتصادیای به طولانی بودن دهه ۴۰ نداشتیم. ولی از سال ۵۲ به بعد ورود عنصر نفت این اقتصاد را متلاطم کرد و در آخر هم منجر به سرنگونی رژیم شد. ضربهای که نفت به اقتصاد ایران زد بزرگتر از حد تحمل اقتصادی ما بود. البته همین اتفاق امروز هم میافتد اما آنقدر اقتصاد ایران بزرگ است که ضربه نفتی نمیتواند متلاطمش کند. در سال ۱۳۵۷ اقتصاد ایران کوچک بود، به یکباره درآمد نفت هشت برابر شد، توانست که این اقتصاد را در واقع از کار بیندازد و آن را زمین بزند.
ظهور انسانهای شریف
بررسی صنعتی شدن کشور در دهه ۴۰ نشان میدهد مجموعهای از مدیران وطنپرست و کارآفرینان دلسوز در این مسیر قرار میگیرند. بنده به اصالت افراد معتقد نیستم. به اصالت اندیشه هم اعتقاد ندارم اما معتقدم وقتی که ساختار اقتصادی روی مسیری شکل میگیرد آن مسیر (چه خوب و چه بد) آدم خودش را پیدا میکند. اگر اقتصادمان به جایی برسد که کسب درآمد در دلالی، رانتخواری و بازار سیاه باشد افرادی ظهور میکنند که دلالمسلکند و اگر این اقتصاد تولیدمحور شود افرادی خواهند آمد که میتوانند به کارآفرینان بزرگی تبدیل شوند. ایران هیچگاه از وجود مردان شرافتمند و بزرگ خالی نبوده است. وقتی سیستمی شکل میگیرد مردان خودش را پیدا میکند. میگویند در یکی از این جنگها وقتی ایران پیروز شد نادرشاه افشار به یک سربازی که خیلی جانفشانی کرده بود گفته بود در این دورهای که افغانها در ایران ترکتازی میکردند تو کجا بودی؟ گفت سردار من بودم تو نبودی! بنابراین آدمهای شرافتمند همیشه هستند. خود محمدرضا پهلوی تا اوایل دهه ۵۰، یک کارشناس اقتصادی بسیار بکر و بسیار دلسوز برای اقتصاد ایران بود. به طوری که میگفت من نماینده کشاورزان در شورای عالی اقتصاد هستم، من نماینده روستاییان ایران هستم و اگر کسی از وزرا خیال کند که میتواند حق کشاورزان را بخورد من در برابرش میایستم. خب این شخصیت را با شاه مغرور و پرتفرعن سال ۱۳۵۴ مقایسه کنید. وقتی سازمان یا سیستم عوض میشود آدمها کارکردشان تغییر میکند. خود شاه میگفت سلطنت بر ملت فقیر برای من هیچ لذتی ندارد.
تاسیس ایران خودرو و آغاز یک تحول
شواهد تاریخی نشان میدهد ایران خودرو از روز اول مهمترین کارخانه در ایران بوده است. این شرکت در سال ۱۳۴۲ تاسیس شد و در سال ۱۳۴۶ به بهرهبرداری رسید. شاید بتوان گفت مهمترین اتفاقی که در دهه ۴۰ افتاد، تاسیس ایران ناسیونال بود. این شرکت را خود شاه افتتاح کرد و تقریبا هر سال میرفت بازدید میکرد. یعنی از ابتدا مورد توجه شخص اول مملکت در رژیم گذشته بود. همواره ایران خودرو برای تغییرات ساختاری در اقتصاد در مرکز توجه حکومتها بوده است. این نقش تعیینکننده تا حد زیادی ناشی از نقش خود صنعت خودرو است. خودروسازی در همه جای دنیا دارای نقش تعیینکنندهای است. فولکس واگن در آلمان، جنرال موتورز، فورد و کرایسلر در ایالات متحده و هوندا و تویوتا در ژاپن همین نقش را ایفا میکنند. چون صنعت خودروسازی در کنار بخش مسکن پررونقترین است و بیشترین شغل را ایجاد میکند و بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ نوع شغل مختلف را سامان میدهد. یک زمانی در ایران به ازای تولید هر خودرو، دو شغل ثابت ایجاد میشد. الان که بهرهوری صنعت خودرو به شدت افزایش پیدا کرده است به ازای هر خودرویی که به تولید میرسد، یک شغل ایجاد میشود. اگر در ایران موفق بشویم به جای تولید یک و نیم میلیون خودرو، دو میلیون دستگاه خودرو به تولید برسانیم میتوانیم از چهار میلیون بیکاری که داریم ۱۵ الی ۲۰ درصد آن را بفرستیم سر کار و شغل ایجاد کنیم. علاوه بر این صنعت خودروسازی به دنبال خودش چرخ صنایع دیگر را هم به چرخش درمیآورد و به رونق میرساند.
سهم صنعت خودرو در تولید ناخالص داخلی
میتوان گفت بعد از صنعت پتروشیمی و نفت، خودروسازی با سهم ۳ تا ۳.۵ درصد تولید ناخالص داخلی ایران بزرگترین نقش را در اقتصاد ایران دارد. اگر GDP ایران را در سال ۱۳۹۰ حدود ۴۵۰ هزار میلیارد تومان فرض کنیم با توجه به اینکه در آن سال یک و نیم میلیون دستگاه خودرو تولید شده است، حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان ارزش افزوده آن و ۲۵ تا ۳۰ هزار میلیارد تومان ارزش تولیدات آن بوده که این رقم ۳ تا ۳.۵ درصد تولید ناخالص ایران را تشکیل میدهد و سهم بسیار بزرگی در اقتصاد ایران دارد. به خاطر مشکلاتی که طی سالهای گذشته برای این صنعت به وجود آمده، رشد اقتصادی کشور نیز کاهش داشته است. صنعت خودرو برای ایران از روز اول مهم بود. در اسناد مربوطه آمده همه پروژههای تولیدی جدید در ایران خودرو را شاه خودش افتتاح کرده است. همواره تاکید شاه بر این بود که باید ساخت داخل کنید به گونهای که از سال ۱۳۵۴ اولین موتور ایرانی وارد چرخه تولید ایران خودرو شد. فعالیتهای صنعتی به گونهای سامان داده شده بود و سیاستگذاریها چنان برای تولیدکننده صرف میکرد که دنبال داخلیسازی برود.
خیامیها از واردات تا تولید
خانواده خیامی تاجرانی بودند که خودرو به کشور وارد میکردند. الگوی توسعه همین است که تاجران تولیدکننده شوند. هر گاه یک نفر بدون اینکه هیچگونه وقوف کاری داشته باشد، بگوید مثلا میخواهم خودرو بسازم باید به او شک کرد چرا که این شخص از رانت بزرگی بهره میبرد. نه فقط خودرو بلکه در هر رشته فعالیت دیگری هر کس یکشبه تولیدکننده شد باید به او شک کرد.
در سال ۵۲ با افزایش درآمدهای نفتی، دولت دخالتهای خود را در بازار شروع کرد و اخلال به وجود آورد. یعنی مثلا وقتی که در اثر تورم تخممرغ شروع به گران شدن کرد در سال ۱۳۵۲ با هواپیما از ترکیه تخممرغ وارد کردند. البته شنیده میشود که الان هم با هواپیما گوشت وارد میکنند. اگر دولت در یک روند تدریجی با کمک ابزارهای نظارتی و سیاستگذاری که در اختیار دارد، مانند نرخ بهره، نرخ مالیات، نرخ تعرفههای گمرکی، قانون کار و... سازمانی ایجاد کند، در آن سازمان فعالان یک رشته در زمینه تجارت به تدریج به سمت تولید سوق پیدا میکنند. یعنی آنها میفهمند که هر میزانی ساخت داخل انجام بدهند منافعشان در آن است. به قول آدام اسمیت ما نباید دنبال این بگردیم کسی به خاطر عشق افلاطونی به میهنش کار اقتصادی بکند. آن چیزی که کشورها را به راستی میسازد، منافع شخصی افراد است. دولت باید سعی کند منافع شخصی افراد در تولید قرار بگیرد. تاسیس ایران خودرو هم همین اصل را در بر داشت و خیامیها به سبب اینکه تولید سود بیشتری برایشان داشت از واردات خودرو به تولید روی آوردند. یعنی فضای اقتصادی کشور به سمتی رفت که وارداتچیها نفعشان در تولید داخلی بود.
مثال خیلی ساده میزنم که بیربط به شرایط امروز کشور نیست. سال ۱۳۸۵ و ۱۳۸۶ در سیمان بازار سیاه به وجود آمد. قیمت هر تن سیمان دولتی ۳۰ هزار تومان بود که در بازار آزاد ۱۰۰ هزار تومان به فروش میرسید. وقتی دولت چنین گپی را ایجاد میکند طبیعی است که رانتخواری و دلالی رونق پیدا کرده و دیگر کسی نمیرود کارخانه احداث کند. دولت با سیاستگذاری خودش به اقتصادگرها علامت میدهد که مبادا بروید کارخانه سیمان بزنید. در حالی که اگر به جای این ۳۰ هزار تومان دولت به تولیدکننده اجازه بدهد محصولش را ۱۰۰ هزار تومان بفروشد در واقع دارد علامت میدهد که اقتصادگرها بروید در کار تولیدی سرمایهگذاری کنید نه دلالی! در حال حاضر هم این کاری که دولت در مورد خودرو انجام داده و قیمتگذاری خودرو را شروع کرده در واقع به سرمایهگذاران علامت میدهد که مبادا بروید خودرو تولید کنید! پس دخالتهای دولت هم میتواند در راستای ایجاد فضای تولید باشد و هم در ایجاد فضای دلالی.
یک مثال دیگر میزنم. کوپنفروشها الان کجا هستند؟ رفتند دنبال یک کار دیگر چون کوپن از رونق افتاده است. مردم ما هیچگاه ذهنیت خوبی در رابطه با کوپنفروشها نداشتند. در عین اینکه مردم میرفتند جبهه شهید میشدند، کوپنفروشها کارشان را انجام میدادند.
آینده ایران خودرو
برگردیم به بحث ایران خودرو و اینکه چه آیندهای در انتظار این شرکت است. ایران خودرو تلاطمهای بسیار عجیب خواهد داشت. این شرکت هر چقدر هم که بزرگ باشد مجموعهای است در داخل اقتصاد ایران و به همان نسبتی که اقتصاد ایران تلاطمهای بزرگ دارد، ایران خودرو هم متلاطم خواهد بود. تلاطمی که الان در صنعت خودرو ایجاد شده و در ایران خودرو، به نظر من تا سالهای ۱۳۹۵ با هر وضعیتی ادامه پیدا خواهد کرد. اما از آنجا که به نیمه دوم دهه ۹۰ و به آرام شدن فضای سیاسی و اجتماعی ایران خوشبین هستم، معتقدم فضای اقتصادی هم در ایران آرام خواهد شد. کشور وارد جامعه جهانی خواهد شد و رشد اقتصادیاش را از سر خواهد گرفت. معتقد هستم که دو شرکت بزرگ خودروساز کشور در یک محیط آزاد اقتصادی به تملک شریکهای خارجیشان درمیآیند و به عنوان پایگاههای داخلی رنو یا پژو در ایران فعالیت خواهند کرد.
نگاه به چین درست است؟
سیاست نگاه به چین سیاست کاملا درستی بود که در مقطعی صنعت خودرو تصمیم گرفت این راه را ادامه دهد. منطقی پشت آن بود اما ایران خودرو نتوانست درست مدیریت کند. اگر چین بزرگترین تولیدکننده خودرو در جهان است چرا بزرگترین شریک ایران در آینده نشود؟
منبع: هفتهنامه تجارت فردا
نظر شما :