برومند: ملی‌گرایی تفهیم پیشرفت‌های باستانی به مردم است

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲ | ۱۹:۱۹ کد : ۳۱۸۶ از دیگر رسانه‌ها
تاریخ ایرانی: ادیب برومند، رئیس شورای رهبری جبهه ملی با تفکیک بین مفاهیم «نژادپرستی» و «ملی‌گرایی» گفت: «ملی‌گرایی واقعی این است که ما در عین حال که علاقه‌مند به ترقی ایران هستیم برای سایر کشورها و ملت‌های دنیا هم طالب پیشرفت باشیم. ملی‌گرایی مترادف با شوونیسم نیست.»

 

آنچه در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی از اظهارات ادیب برومند در میزگرد روزنامه «بهار» درباره ملی‌گرایی است:   

 

* اول باید ببینیم ملت یعنی چه؟ به چه چیزی می‌گویند ملت؟ وقتی افرادی دور هم جمع شدند و تشابهات زیادی در طرز تفکر و سوابق و علایق و... داشتند به عبارتی یعنی دیرینه‌ای داشتند و نیز آرزوهای مشابه، مبدل به ملت می‌شوند. این‌ها برای اینکه ملیتشان واقعیت پیدا کند و هرچه پیش می‌روند به طرف ترقی بروند باید به عمل مشابه دست بزنند. پس ملت یعنی عده‌ای که در یک زیستگاه و یک محدوده جغرافیایی مشخص وجود می‌یابند، خاطرات تاریخی مشترک دارند، زبان مشترک دارند و آداب و رسوم و سنتی که در سالیان برایشان تبدیل به سنت شده است که در یک چارچوب جغرافیایی حضور دارند.

 

اینکه این‌ها همه ملی‌گرا باشند خیر، ممکن است که این‌طور نباشد. ملی‌گرایی یعنی در بین ملت کسانی هستند که قطع نظر از خواسته‌ای عمومی، تعصب خاصی راجع به قوم و ملت خودشان دارند؛ اینکه ملتشان از ملل دیگر در درجات پایین‌تری قرار نگیرد. بنابراین ملی‌گرایی چیزی است که در همه ملت شمول ندارد.

 

* خاصیت ملی‌گرایی این است که در یک محیط دموکراتیک باشد. ملی‌گرایی تحمیلی نیست بلکه احساس خودجوش افراد است. این اما باید در محیط آزاد باشد و در شرایط تحمیل صورت‌پذیر نیست. ملی‌گرایی اساسا در یک محیط دموکراتیک بالنده می‌شود.

 

* نژادپرستی که کلا مردود است و آن را نباید با ملی‌گرایی توام کرد. نژادپرستی عبارت از این است که یک قومی می‌گوید ما از همه برتریم. نوعی برتری‌گرایی است و تعصب کور. ملی‌گرایی نمی‌گوید من نژاد برترم و هیچ دعوی برتری ندارد. درست برعکس. ملی‌گرایی برتری را نسبت به وضع‌های موجود در چارچوب جغرافیایی یک سرزمین می‌خواهد؛ اینکه موجبات ترقی و تعالی مملکت و ملتی فراهم شود.

 

* نباید ملی‌گرایی وسیله اغراض قرار بگیرد و وقتی چنین شد باید با این نگرش تاکتیکی مقابله کرد.

 

* به طور کلی یکی از دشمنان ملی‌گرایی حاکمیت‌های فاسد هستند. اساسا چیزی که احساسات ملی را تضعیف می‌کند حکومت جور است. وقتی ملتی وضعش خراب بود مردم خواهان دست غیبی می‌شدند برای نجات یافتن. پس ملی‌گرایی با حکومت‌های مستبد سازگار نیست. مردم در زمان حکومت ساسانی هم همین حالت را داشتند. نتیجتا اواخر دوران ساسانی دورانی است که فساد، ضعف ملی‌گرایی را به همراه داشت.

 

* وقتی ما ملت را مخاطب خواست پیشرفت قرار می‌دهیم یک سویه‌اش این است که پیشرفت‌های باستانی را به ملت تفهیم کنیم؛ اینکه ما در گذشته چه وضعی داشتیم و اکنون چه‌ایم. البته معنی حرفم این نیست که یک ملی‌گرا فقط بنشیند و به گذشته افتخار کند. این فخر به گذشته نوعی گریز به ایران باستان است برای مردمانی که از حالشان سرخورده می‌شوند. البته بعضی‌ها تاریخ باستان را فقط خلاصه می‌کنند به ایران پیش از اسلام اما باید بگویم اتفاقا ما بخش بزرگی از شکوه تمدن ایرانی را بعد از اسلام داریم. ملی‌گرایی یعنی شما به هر چیزی که جنبه ملی داشته باشد علاقه‌مند باشید.

 

* یک ملت باید به افتخارات تاریخی‌اش تشبث بجوید. ما آن بودیم که فلان جا فلان کار را کردیم و امروز حالمان چطور است! منتها می‌گویم فقط چسبیدن به تاریخ و تمدن باستان کافی نیست.

 

* جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ملی‌گرایی سلطنتی بود. ملی‌گرایی نزد حکومت‌هایی که دعوی ملی‌گرایی می‌کنند غیر از ملی‌گرایی مردم است. کارهای رضاشاه را اگر ببینید متوجه می‌شوید که او معتقد بود ملی‌گرایی باستان‌گراست. ولی این موجب اختلاف با ملی‌گرایی مردم بود. ملی‌گرایی سلطنتی یعنی حذف ملی‌گرایی مردمی. چون مردم باید هیچ نگویند و فقط به شاه اقتدا کنند. در این صورت ملی‌گرایی مردم از بین می‌رود. من در سال چهارم متوسطه مقاله‌ای درباره وطن‌پرستی نوشتم و رفتم پیش مدیر یکی از روزنامه‌های خوب وقت اصفهان. مقاله را خواند و گفت: «آقا به شما توصیه می‌کنم که درباره پیشرفت‌های مملکت در دوران اعلیحضرت همایونی بنویسید. حالا وطن‌پرستی مدیون اقدامات اعلیحضرت است.» این بود ملی‌گرایی رضاشاه! اینکه ما درباره وطن نیندیشیم و فقط به اقدامات مشعشعانه اعلیحضرت بیندیشیم. معنای شعار معروف «خدا، شاه، میهن» این بود که شاه برتر از میهن بود و اول باید شاه تقویت می‌شد.

 

* بعضی اشخاص تصور می‌کنند که هر کس ملی‌گرا باشد معتقد به این است که ملت ما باید از سایر ملل پیشرفته‌تر و برتر باشد. این مثل ملی‌گرایی هیتلری است. ملی‌گرایی واقعی این است که ما در عین حال که علاقه‌مند به ترقی ایران هستیم برای سایر کشورها و ملت‌های دنیا هم طالب پیشرفت باشیم. ملی‌گرایی مترادف با شوونیسم نیست. ما ملی‌گرایی را به هیچ‌وجه با آن تفکر ربط نمی‌دهیم.

 

من در کتاب «پیام آزادی» که به ۲۷ زبان ترجمه شده، تمام اشعار را اختصاص داده‌ام به هواداری از کشورهای استعمارزده‌ای که یکی پس از دیگری علیه استعمار قیام می‌کردند. من از خیزش‌های ملی حمایت کردم. این ملی‌گرایی مورد نظر من است.

 

 

منبع: روزنامه بهار

کلید واژه ها: ادیب برومند ملی گرایی


نظر شما :