موسوی تبریزی: امام اجازه برخورد مسلحانه نداد/ فروهر به توصیه امام وزیر کار شد
سیدحسین موسوی تبریزی، در گفتوگو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بینالمللی همکاریهای خبری شیعه)، بحث در مورد ارتباط لفظی میان جمهوریت و اسلامیت را ضروری ندانست و اظهار کرد: آنچه مهم است، معنای اصلی جمهوریت است. از سال ۴۲ شعار مردم «استقلال، آزادی، حکومت اسلامی» بود و در سال ۵۶ به بعد هم که این تظاهرات شروع شد، شعار مردم تغییری نکرد. نیمه سال ۵۷ امام خمینی(ره) که در پاریس بودند، پیشنهاد دادند شعار مردم به «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تغییر کند. در زمان اعلام تغییر شعار حکومت اسلامی به جمهوری اسلامی از سوی امام(ره) آیتالله طالقانی و مرحوم منتظری تازه از زندان آزاد شده بودند. در تهران به دیدار ایشان رفتم؛ میگفتند: نمیدانم امام(ره) چه طور میخواهند جمهوریت و اسلامیت را با هم و در یک جا جمع کنند. یعنی حتی بزرگان و سیاستمداران مانند آیتالله طالقانی در این جهت فکر میکردند که این دو چطور در کنار هم قابل جمع هستند.
مراد از جمهوری تشکیل حکومت با آرای مردم است
دبیر مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم ادامه داد: وقتی امام(ره) مصاحبههایی در پاریس انجام دادند و در همان جا تاکید کردند: «مراد از جمهوری ما، همان جمهوری است که شما دارید»، یعنی با آرای مردم حکومت تشکیل میشود و چون مردم ما مسلمان هستند نمایندگان مردم آنچه را که تصویب کنند، اسلامی خواهد بود که این جمهوری اسلامی مدنظر امام خمینی(ره) در حقیقت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تکمیل شد. به عبارت دیگر در برخی از مسائل نمایندگان مجلس با اکثریت آرا و طبق مصلحت قانونی را تصویب میکردند که این قانون اگر برخلاف حکم اولیه اسلام باشد، بر اساس مصلحت حکم اسلام میشود که بعدها بر همین اساس مجمع تشخیص مصلحت را تشکیل دادند.
امام(ره) به جمهوریت درون نظام رأی دادند
او در خصوص معنای دقیق و صحیح جمهوریت بیان کرد: امام خمینی(ره) تاکید به کنار هم بودن جمهوری اسلامی داشتند لذا در نام جمهوری اسلامی میفرماید: نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد؛ من به این نوع جمهوری رای میدهم. یعنی جمهوریت در درون نظام. با توجه به سخن و تأکید امام میتوانیم معنای صحیح و دقیق جمهوریت را دریابیم. در حقیقت جمهوریت یعنی مدیریت کشور با مشورت، نظر و آرای مردم، حال این آرای مردم در انتخاب افراد برای سمتهایی گاهی مستقیم و گاهی غیرمستقیم است. در واقع تفاوتی میان این نوع انتخاب افراد وجود ندارد و مردم هستند که مجریان و قانونگذاران کشور را انتخاب میکنند و آنها از طرف مردم نماینده و وکیل هستند که قانون را بر اساس شرایط مصلحت تصویب و سپس اجرا کنند.
از دیرباز به مشورت در مورد مسائل تأکید شده است
این استاد حوزه و دانشگاه به تاریخچه مشورت و همچنین تاکید اسلام بر این امر اشاره کرد و گفت: مشورت از دیرباز در جامعه اسلامی بوده است. زمانی در فرهنگهای قدیم مشورت، در میان رئیسهای قبیله بود. تعدادی از رؤسا یا بزرگان قبیله در مورد مسالهای مشورت میکردند و سپس تصمیم خود را برای عمل به آن به افراد قبیلهها و عشیرهها منتقل میکردند. در انگلستان نیز مردم از باسوادها یا شخصیتهای مذهبی، علمی، مالکین و... جمع میشدند و با مشورت کاری انجام میدادند. به مرور زمان تجربه بشری به این نتیجه رسید که بهترین مشورت آن است که افرادی که باید مشورت بدهند از طریق همه مردم انتخاب شوند و لذا مجلسهای قانونگذاری و انتخابات پیش آمد و تمام قانونهای اساسی کشورهای مترقی اینگونه شکل گرفت. در واقع در این تاریخ ۳۰۰-۲۰۰ سال اخیر، در فرانسه و بعد هم آمریکا و در جاهای دیگر جمهوریتشان تبلور در رای مردم است.
امام خمینی(ره) مشورت را از قرآن گرفته است
او تصریح کرد: در قرآن نیز به مشورت تأکید شده است و امام خمینی(ره) نیز مشورت را از قرآن گرفته است. خداوند در سوره شوری میفرماید: «وَ اَمرُهُم شُوری بَینَهُم» مومنان کسانی هستند که اقامه نماز میکنند زکات میدهند. در کنار نماز و زکات مهمترین بحث اجتماعی یعنی مشورت را مطرح میکند، بنابراین حتی جهاد و زکات بر اساس مشورت است. همچنین در روایات داریم که حضرت امیر با آن عظمت و معصومیت میفرماید: پیامبر به من فرمود که این امر یعنی امر ولایت و حکومت حق توست، اما اگر اجماع کردند و بدون مشقت و بدون تکلف آمدند به تو رای دادند بر اینها حکومت کن و اگر رای ندادند آنان را به حال خودشان رها کن؛ این وصیت پیامبر بر امیرالمؤمنین است و ناقلش هم خود امیرالمؤمنین است. از این رو جمهوری که برگرفته و مورد تأکید قرآن و اسلام است بدین معناست که مردم در تصویب و در اجرای قانون کاملاً حق دارند و مسلط هستند و هیچ کس دیگر حق دخالت ندارد حتی در انتخاب رهبر.
شرط پذیرش حکومت از سوی امام علی(ع) اجماع و رأی مردم به ایشان بود
موسوی تبریزی دلیل اصلی پذیرش حکومت از سوی امام علی(ع) را رای و اجماع اکثریت مردم عنوان کرد و افزود: حضرت علی(ع) از نظر علمی و تقوا شخصیتی است که باید حاکم مردم باشد، اما شرط آن این است که مردم بر او اجماع کنند. اجماع نه اینکه همه ولو یک نفر مخالف نباشد. اجماع یعنی اکثریت قابل اعتماد مردم از امام علی(ع) بخواهند رئیس حکومت شود، لذا امام علی(ع) سالها خانهنشین بودند و زمانی که مردم از او خواستند حاکمیت را بپذیرد میفرماید: اگر مردم نمیآمدند و پشتیبان من نمیشدند و حجت بر من تمام نمیشد و خداوند هم به من امر نکرده بود که با این شرایط باید از مظلوم حمایت کنی و در برابر ظالمان بایستی، هیچگاه ولایت را قبول نمیکردم و آن را به شخص دیگری واگذار میکردم. یعنی امیرالمومنین(ع) با صراحت میفرماید: آنچه که من را به قبول حکومت اجبار و وادار کرد اجتماع مردم و رأی آنان بود.
اسلامیت ما در جمهوریت ماست
او با اشاره به اینکه جمهوریت ما عین اسلامیت و اسلامیت ما عین جمهوریت است، اظهار کرد: ما هیچ کس را به زور مسلمان نکردیم و هیچ کس هم امکان ندارد به زور مسلمان شود، چون دین یک مساله اعتقادی است. ولی وقتی اکثریت کشوری مسلمان شد و به آنها گفته شد بیایید خودتان حکومت کنید آنها نمیآیند برخلاف اسلام حکومت کنند از این رو اسلامیت ما در جمهوریت ماست یعنی اگر اکثریت غیرمسلمان شویم و به حداقل برسیم دیگر نمیتوانیم اسلام را پیاده کنیم. نظر امام(ره) این بود که جمهوریت جمهوری اسلامی در درون اسلام است. وقتی بزرگان در مورد کلمه جمهوری اسلامی شبهه داشتند امام(ره) با کلمهای ساده فرمودند: جمهوری همین است که در فرانسه و جاهای دیگر اجرا میشود، مردم رای میدهند و قانون میگذارند ما نیز همین کار را میکنیم. از این رو امام(ره) بعد از پیروزی انقلاب در سال ۵۷ در کمتر از یک سال به وعده خود عمل کرد و در رابطه با اسم جمهوری، قانون اساسی، انتخاب رئیسجمهور و انتخاب مجلس رایگیری صورت گرفت و مردم تصمیمگیرنده بودند.
زمانی که امام(ره) میدید جامعه به نظر افراد مختلف نیاز دارد، با بیان نظرات آنان هیچ مخالفتی نمیکرد
دبیر مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم در مورد نتایج پیوند میان روشنفکران و علما در طول تاریخ اظهار کرد: زمانی که امام(ره) میدید جامعه به نظر افراد مختلف نیاز دارد با این مساله هیچ مخالفتی نمیکرد، حتی امام(ره) به جذب بعضی از افراد نیز تأکید میکرد؛ بازرگان نمیخواست بعضی از افراد را جذب کند، اما امام خمینی(ره) برای او شرط گذاشت که خارج از گروهتان هم باید از افراد استفاده کنید. مثلاً افرادی مانند داریوش فروهر یک حزب دیگری غیر از حزب آقای بازرگان داشت در آن زمان امام(ره) توصیه کرد فروهر را نیز جذب کنید و به توصیه امام(ره) بازرگان آقای فروهر را وزیر کار کرد.
امام(ره) توصیه کرد باید از همه افراد و گروهها در رسیدن به اهداف جمهوری اسلامی استفاده کرد
این استاد حوزه ادامه داد: امام(ره) توصیه کرد از همه افراد و گروهها با نظرات مختلف باید در رسیدن به اهداف جمهوری اسلامی استفاده کرد و با حضور و نظر هیچ گروه یا شخصی مخالفت نمیکردند مگر اینکه به گروهها و افرادی که نه تنها امام(ره) و روشنفکران مذهبی حتی گاهی روشنفکرای غیرمذهبی هم به آنها اطمینان نداشتند مانند گروه مجاهدین خلق، افراد این گروه با تغییر تفکری و برخوردهای خشنی که حتی در زندان با گروههای دیگر داشتند غیرقابل اطمینان بودند و لذا بازرگان هیچ وقت از آنها دعوت نکرد و امام(ره) هم به دعوت آنان توصیه نمیکرد، اما مانع کارهایی که میخواستند نشدند.
موسوی تبریزی در مورد جایگاه همهپرسی در مکتب تشییع و سفارش حضرت علی(ع) و پیامبر در رابطه با این امر گفت: در گذشته همهپرسی به صورت مدرنیته که حالا هست امکان نداشته است چون این شرایط، امکانات تبلیغی و آگاهی دادن میخواهد. در زمان پیامبر(ص) مشورت در بین رؤسا و بزرگان قبایل بوده است. در نهجالبلاغه آمده است که امام علی(ع) به معاویه مینویسند «وَ إِنَّمَا اَلشُّورَی لِلْمُهَاجِرِینَ وَ اَلْأَنْصَارِ این حکومت ربطی به شما ندارد مربوط به شوری است و مردم هم در آنجا نظرشان را دادند.» یعنی مسلمانهای شهرهای دیگر همه این را پذیرفته بودند که اگر مهاجرین و انصاری که اصحاب پیامبر(ص) بودند و نظرات و راه و روش پیامبر را میدانستند، حرکتی کنند مورد قبول همه مردم خواهد بود، لذا در مدینه مشورت صورت میگرفت و تصمیم گرفته میشد و شهرهای دیگر این تصمیم را قبول میکردند.
پذیرش حکومت از سوی امام علی(ع) به دلیل درخواست اکثریت مردم نشان از اهمیت مشورت از دیرباز است
او افزود: مشورت در مدینه و همچنین پذیرش حکومت از سوی امام علی(ع) به دلیل درخواست اکثریت مردم نشان از سابقه و اهمیت مشورت از دیرباز است و گاهی مردم خود به خود یک نوع حضور فعال رفراندومی داشتند، یعنی انقلاب میکردند و خواسته خود را اعلام میکردند؛ در رابطه با اعتراض به عثمان همین طور شد که گفتند «عثمان را نمیخواهیم» و عثمان خود به خود کنار نرفت و به آنجا کشیده شد که کشته شد. امام علی(ع) نمیخواستند چنین اتفاقی بیافتد به همین دلیل بارها به عثمان سفارش کرد که «من نمیخواهم تو اولین خلیفه کشته شده در اسلام باشی». مردم بعد از کشتن به سوی امام علی(ع) هجوم آوردند و از او خواستند که ریاست حکومت را بپذیرد و این یک نوع رفراندوم است ولی رفراندومی که از قبل اعلام نشده و خودجوش بوده است.
رفراندوم ۱۲ فروردین نوعی از اجماع و مشورت مردم بوده است
او با اشاره به اینکه رفراندوم روز ۱۲ فروردین مدرنیته اجماع و مشورت مردم بوده است، تصریح کرد: در تمام کشورها و همچنین در اسلام مشورت و اجماع مردم مورد قبول بوده است، اما طبیعی است که این امر به صورت مدرن در جامعه ما پیاده شود که اولین صورت آن رفراندوم روز ۱۲ فروردین بود که امام(ره) دستور دادند حتی خبرنگاران خارجی بیایند نظارت کنند و عین آن استاندارد خارجی انتخابات انجام شود و مردم با شرایط خاصی در سن قانونی خاصی با شناسنامه بیایند رای دهند. امام(ره) فرمودند: من به جمهوری اسلامی رای میدهم، اما شما آزاد هستید حتی بیایید بگوید که شاهنشاهی یا هر جمهوری دیگری میخواهید.
دبیر مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم، ادامه داد: رفراندوم در قانون اساسی ما نیز وجود دارد. قانون اساسی که در زمان تصویب بیش از ۴۰ نفر مجتهد مسلط حضور داشتند، بعدها بیش از ۸ نفر آنها مرجع تقلید شدند مانند آیات عظام گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، منتظری، تهرانی و فلسفی این بزرگان رفراندوم را برگرفته از شرع میدانستند لذا تصمیم گرفتند که در مورد مسائل مهم نظام باید به قانون اساسی مراجعه کنیم و در صورت تغییر این قانون باید رفراندوم دوباره توسط مردم صورت گیرد.
امام(ره) معتقد بود اگر مردم حضور نداشته باشند نمیتوان حکومت را ادامه داد
او حضور مردم را عامل اصلی پیروزی انقلاب اسلامی عنوان کرد و افزود: آنچه که برای ما مهم بود آرا و نظرات مردم بود و امام(ره) معتقد بود که اگر مردم حضور نداشته باشند ما نمیتوانیم این حکومت را ادامه دهیم و در اول میگفت: «انقلاب به پیروزی نمیرسید مگر اینکه مردم بیایند» و لذا هیچ وقت امام برخوردهای مسلحانه و خشونتبار در رابطه با حکومت پهلوی را قبول نکرد و اجازه نداد. هیچ وقت امام به حمل اسلحه تا روز پیروزی انقلاب علیه شاه و علیه دولت شاه اجازه نداند چون میدانست تنها راه سعادت بعد از سقوط شاه، حضور مردم است و بدون مردم نمیشود هیچ کاری کرد و لذا همیشه به انتخابات صحیح تاکید میکرد و حتی تاکید کرده افراد مختلف از هر گروهی در انتخابات کاندیدا شوند و مردم حتی اگر دیدند که همه گروههای مذهبی، روحانی و شخصیتها از یک نفر حمایت میکنند اگر خودشان اطمینان نداشتند نباید به کسی رای بدهند. در دوره دوم مجلس یک عدهای میگفتند حالا که جمهوری اسلامی شده باید روحانیت معین کنند که چه کسی کاندیدا بشود و روحانیت باید در سیاست دخالت کنند و دانشگاهیان نباید دخالت کنند؛ امام(ره) خیلی صریح فرمودند: هرگز نباید این حرف را زد. با گذشت زمان حال میگویند روحانیت نباید در سیاست دخالت کنند که هر دو این نظر اشتباه است، زیرا سیاست برای همگان است و همه باید دخالت کنند چون مملکت برای همه مردم است.
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه داد: عبارت «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» در کشور ما بسیار بیان میشود باید توجه داشت که امام(ره) هیچ وقت این مطلب را مطلق نگفته است همه میدانند هر شیطانی هر غلطی میتواند بکند، امام فرمودند: «اگر همه ما متحد باشیم آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» یعنی ملت حضور داشته باشند و بهترین راه حضور مردم این است که انتخاباتی صحیح و مورد پذیرش مردم داشته باشیم تا مردم نیز حضور داشته باشند تا فرد مورد قبول خود را انتخاب کنند.
موسوی تبریزی در مورد فواید انتخاب مسوولان از سوی مردم اظهار کرد: در صورتی که مردم مسوولان کشور را انتخاب کنند اگر فرد انتخابی خوب عمل کرد، مردم از او پشتیبانی میکنند و عملکرد آن فرد بیشتر موثر واقع میشود و اگر فرد مسوول مورد پشتیبانی مردم نبود ولو خوب عمل کرد مردم او را پشتیبانی نخواهند کرد از این رو عملکردش موثر واقع نمیشود.
انتخابات بهترین تضمین کننده بقای نظام است
او انتخابات را تضمین کننده بقای نظام دانست و تصریح کرد: اگر مردم را در انتخاب افراد آزاد بگذاریم، شخصی که انتخاب میکنند اگر ناقص هم عمل کند انتخاب خود مردم است. در این صورت مردم با دیدن عملکرد گروهی از افراد متوجه انتخاب اشتباه خود میشوند و اصل نظام مشکل پیدا نمیکند و آنکه عوض و بدل میشود افراد و برنامههای آنهاست. از این رو انتخابات بقای نظام را به همراه خواهد داشت و امام(ره) نیز تا آخرین لحظه به این مساله با تمام جدیت معتقد بود و بر این مساله بسیار سفارش و تأکید داشتند.
نظر شما :