بازرگان؛ سرآغاز نواندیشی دینی در دانشگاه- سید محمدمهدی جعفری
مهدی بازرگان، پسر حاج عباسقلی آقای تبریزی (و بعدا بازرگان) تاجر بازار و متولی مدرسه آقا شیخ عبدالحسین هم یکی از آن صد نفر اعزامی به اروپا بود. وی با کولهباری از دانشها و معارف سنتی و مدرن دینی و اجتماعی که از خانواده و محیط و مدرسه فراگرفته بود و با ایمانی محکم به حقانیت عقیدهاش، اما متاسف از نو به نو نشدن و به روز نشدن آن، به اروپا رفت. در آنجا (فرانسه) نمیدانم، به انتخاب خودش یا راهنمایی دیگران، به مدرسه «اکول سانترال» رفت و پس از فراگرفتن دروس مقدماتی رشته «ترمودینامیک» یا ماشینهای حرارتی را در پیش گرفت و با جدیت یک مسلمان مصمم که میخواهد- نه تنها در میهن- بلکه در جهان اسلام، یا حتی شرق، طرحی نو دراندازد و چرخ زنگزده و از کار افتاده فرهنگ و تمدنش را روغن زده مجددا به کار اندازد، به تحصیل پرداخت.
اما فراموش نمیکند که او رسالت دیگری هم دارد. در تحصیل غرق نمیشود، بلکه با برنامهریزی و نظم و ژرفنگری علمی و عملی که از فرانسه دیده و آموخته، به فراگرفتن دانش نوین تا حد تخصص مشغول میشود و همپای آن - و نه در حاشیه - و آن هم با برنامهریزی و نظم، به تحقیق در شیوه زندگی بشر اروپایی و افکار و عقاید آنان میپردازد.
در این سفر علاوه بر فراگرفتن دانش تخصصی و اندیشههای اجتماعی و عقیدتی، دو دوست همفکر و همعقیده هم کسب میکند: یکی از آن دو، یدالله سحابی که برای تحصیل در رشته زمینشناسی به اروپا رفته و دیگر محمد قریب که برای تحصیل پزشکی اعزام شده است. مهندس مهدی بازرگان با گرفتن تخصص در «ترمودینامیک صنعتی» در سال ۱۳۱۳ به وطن برمیگردد. در همان سال چند مدرسه عالی قبلی و چند دانشکده جدید روی هم میریزند و دانشگاه تهران را تاسیس میکنند. مهندس بازرگان یک سال به سربازی میرود و در سال ۱۳۱۴ در دانشکده فنی دانشگاه تهران به عنوان دانشیار ترمودینامیک استخدام میشود و به تحقیق و تدریس میپردازد.
در آن روزها غوغای تجددگرایی رضاشاه که هم میخواهد کارخانههای جدید تاسیس کند و راهآهن بکشد تا ایران صنعتی شود و هم با مظاهر تمدن مانند کشف حجاب از زنان و لباس متحدالشکل پوشانیدن بر مردان ایران را – مانند ترکیه لائیک آتاتورک- متجدد سازد از یک سو و تبلیغات ضد دینی کمونیستها و دینسازیهای مدرن بهاییها، همه کشور و به خصوص دانشگاه نوبنیاد را فراگرفته فرصت فکر کردن و انتخاب به هیچ جوان و دانشجویی نمیدهد، مهندس بازرگان با همفکری دوستان دانشگاهی و بیرون دانشگاهیاش به فکر چاره میافتد. میبیند که با شیوههای سنتی مذهبی، نه اسلام را میتواند معرفی کند و نه همان مذهب ضد علم و مخالف با هرچه نوین است را ترویج دهد. او مجهز به دانش نوین اروپایی و غربی و مسلح به افکار اسلامی است. لذا دانش و تکنولوژی را وسیلهای برای معرفی حقایق پاک اسلام به زبان روز و زبان قابل درک و فهم برای جوانان قرار میدهد. با رفتن رضاخان در شهریور ۱۳۲۰ و آمدن نظمی نو و باز شدن فضای سیاسی نسبی - ضروری و لازم برای متفقین- بندها از دستها و زبانها گشوده میشود و قلمها و زبانها به کار میافتند و گروههای جدید کمونیستی، ملی و مذهبی پدید میآیند و به فعالیت شدید تبلیغاتی میپردازند.
مهندس بازرگان در این موقعیت و فرصت با روحانی جوانی آشنا میشود که حوزه را رها کرده به اجتماع پر از هیاهوی تهران آمده تا او هم جوانان سرگردان در میان ایسمهای رنگارنگ را با قرآن و نهجالبلاغه آشنا کند و او سیدمحمود طالقانی است که گرچه پدرشان با هم دوست و همکار تبلیغاتی علیه برخی از افکار انحرافی در دو دهه گذشته بودند، اما اینک دو نواندیش جوان در ساحت اندیشههای اسلامی و در عصری جدید و مخصوص به خود، مصمم هستند که رسالت خود را، هر یک به شیوه تخصصی و خاص خویش، به اجرا درآورند. برخوردی پربرکت و ثمربخش که به گفته مهندس بازرگان، هرچه این همکاری بیشتر ادامه مییابد، سید محمود طالقانی بیشتر تحت تاثیر اندیشههای علمی و شیوههای نوین تحقیقی مهندس بازرگان و دکتر سحابی قرار میگیرد و مهندس و دکتر و دیگر مهندسان و دکترهای دانشگاهی و غیردانشگاهی، بیشتر تحت تاثیر اندیشههای مذهبی نوین و شیوههای جذبی این روحانی جوان قرار میگیرند. روحانی ملبس و درسخوانده حوزه، اما تحت تاثیر قرآن و نهجالبلاغه، هیچگونه تعصب صنفی و مذهبی ندارد، انسانی و جهانی میاندیشد و به وجود این دوستان نواندیش مذهبی دانشگاهی بر خود میبالد و با همکاری آنان به کارهای گران و موثری در تربیت دینی روشنفکرانه جوانان دست میزند که دو نمونه برجسته آن دکتر شریعتی و مهندس عزتالله سحابی است. آثار مکتوب مهندس بازرگان بسیار است که اکنون در مجموعه آثار از ۲۰ مجلد تجاوز کرده است. همه آنها در مسیر نواندیشی است و غالبا راهنمای اندیشه و عمل نواندیشان که به برخی از آنها اشاره میشود:
«راه طی شده»: در اثبات اصول دین (توحید، نبوت و معاد) به شیوه علمی. مهندس بازرگان در این کتاب، نخست شیوههای سنتی طرح و اثبات اصول عقاید را به نقد میکشد، سپس به روش علمی اثبات میکند. او با نقد منصفانه این نکته را یادآوری میکند که شیوههای سنتی برای روزگار کهن مفید و موثر بوده است، لیکن امروز دیگر آن کارآمدی را ندارد.
«مطهرات در اسلام»: در اثبات علمی نجاسات و بهداشت و پاکیزگی که در فقه و دیگر علوم اسلامی و به ویژه در فقه شیعه مطرح شده است.
«باد و باران در قرآن»: از آنجا که مهندس بازرگان در «پدیدههای جوی» هم تخصص داشت، پدیده باد و باران را در ادبیات فارسی و عربی مورد بررسی قرار داده سپس آنچه در اینباره قرآن متذکر شده با آن مقایسه میکند و نتیجه میگیرد که قرآن پدیدههای جوی را به شیوهای علمی بیان کرده و نشان میدهد که از منبعی فوق فرهنگ زمان و دانش آن روز نازل شده است و پیامبر اکرم(ص) یا هیچ دانشمند هواشناسی در آن روز و قرنها بعد، در سراسر جهان، چنان اطلاعاتی نداشته است. این کتاب پیشزمینه و مقدمهای برای اثر بزرگ بعدی او «سیر تحول قرآن» به شمار میرود.
«بعثت و ایدهئولوژی»: این کتاب، هم مانند کتاب قبل، یادگار زندان و از سلسله سخنرانیهای (بعدا کتاب شده) برگرفته از آیه دوم سوره جمعه است و شریعت اسلام (نه دین اسلام) را به عنوان یک ایدئولوژی کامل مطرح میکند که هم دنیای مسلمانان را اداره میکند و هم راهبری و رهیافتی به سوی آخرت است.
«مرز میان دین و سیاست»: دکترین همیشگی مهندس بازرگان و همه نواندیشان دینی آن بود و هست که میان دین (به عنوان مجموعهای از اصول عقاید و شریعت یا دستورالعملهای اجرایی روزمره) و سیاست (به عنوان دخالت در امور اجتماعی و اداره کشور) مرزی و فاصلهای وجود ندارد. تحولی که بعدا در حال گذر از آزمایشگاه جمهوری اسلامی، برای وی پیش آمد، اثبات جدایی حکومت از رجال دین و متخصصان علوم دینی بود که در سخنرانی اخیرا و به عنوان «خدا و آخرت هدف بعثت انبیا» بازتاب یافت و نه جدایی دین از سیاست و نه باور پیدا کردن به اینکه: «دین امری فردی و تنها رابطه میان خلق و خداست».
«سیر تحول قرآن»: اثری بزرگ و جاویدان در «مسئله وحی» و قرآنشناسی که به گفته دکتر شریعتی این کتاب در عالم قرآنشناسی همان اندازه اهمیت دارد که کشف نیروی جاذبه به وسیله نیوتن. لیکن، به عللی، این کتاب چنانکه باید معرفی نشده است. این کتاب فرآیند سالها پژوهش به وسیله مهندس بازرگان درباره قرآن و وحی و بعثت و نبوت است. در این کتاب، مهندس بازرگان، دو اصل را به روش ریاضی و با نمودارها و جدولها و منحنیها ثابت میکند، یا تلاش دارد به اثبات برساند: نخست ترتیب نزول آیات قرآن در طول ۲۳ سال. البته این اقدام مانند هر تلاش علمی دیگری، درصدی احتمال کم و زیاد شدن در اثبات و ابطال دارد، لیکن از ترتیب نزولهای دیگری که از قدیم تاکنون عرضه شده، مطمئنتر است؛ دوم اثبات وحیانی بودن قرآن و بیرون بودن آن از دایره اختیارات و تجربیات و دانش و اطلاعات پیامبر یا هر بشر دیگری، از طریق اثبات هماهنگی الفاظ و آیات و موضوعات قرآن با قوانین هستی.
منبع: روزنامه بهار
نظر شما :