اسپیلبرگ کدام لینکلن را به تصویر میکشد؟/ نامزد راهآهن و رییسجمهور ریلشکن
ترجمه: عباس زندباف
در فیلم اسپیلبرگ جایگاه فرماندهی لینکلن که دانیل دی لوییس نقش وی را ایفا میکند در سامان دادن اتحادیهٔ ایالتها محوریت دارد اما لینکلن به پرزوری نیز شهرت داشت. طبق زندگینامهای که دوریس کرنس گودوین مورخ با نام «گروه رقبا» راجع به لینکلن نوشته و اسپیلبرگ فیلم خود را بر اساس آن ساخته است و الهامبخش رهیافت رییسجمهور کنونی آمریکا در نخستین دولت وی بود، لینکلن را به طعنه «ریلشکن» صدا میزدند زیرا در جوانی تیرهای افقی ریل راهآهن را میکند (برای ساختن نرده) و خیلی پرزور بود... یک بار که ضیافت ریاستجمهوری در عرشهٔ کشتی برگزار شده بود بازیگوشی به خرج داد و حاضران دیدند «از هر هزار نفر یک نفر زوری چون او» و «قدرتی غولوار» دارد. «تبری را از نوک دسته با شست و انگشت وسط برداشت و چند دقیقه بالای سر نگه داشت. پرزورترین ملوانان کشتی هم سعی کردند همان کار را بکنند اما فایدهای نداشت.»
گنده، قوی و تنبل
البته پرزور بودن برای مرزنشینی تنومند مثل لینکلن جای تعجب نداشت. طبق بسیاری از روایتها لینکلن در ۸ سالگی «اندامی تنومندتر از همسن و سالهای خود داشت. در همان سن تبر به دست گرفت و تا ۲۳ سالگی همیشه با این ابزار سودمند دمخور بود...»
مورخ فقید دیوید هربرت دونالد در زندگینامهای که در سال ۱۹۹۶ راجع به لینکلن نوشت و برندهٔ جایزه شد، خاطرنشان کرده است که «لینکلن در ۱۶ سالگی ۱۸۵ سانتیمتر قد داشت. وزنش فقط حدود ۸۰ کیلوگرم بود». جنب و جوشهای دوران رشد خستهاش میکرد و اهل کتابخوانی هم شده بود.
طبق روایت دونالد «رشد و نمو پرشتاب سبب شده بود که همواره خسته باشد و دل و دماغی برای کار جسمانی نداشته باشد» و به نظر پدر و دوستانش از سر تنبلی به خواندن و نوشتن پیله کرده بود. همین که ۲۲ ساله شد خانه را ترک کرد و خود را از روابط خصمانه با پدر رهاند. این کار یادآور رگههایی از شخصیت هاکلبریفین بود.
کشتیگیر بزرگ
مرزنشینی همعنان با کارهای پرزحمت بود. لینکلن قبل از آنکه به کار فروشندگی در فروشگاهی مشغول شود شغلهایی عجیب و غریب از لنجبانی گرفته تا چوببری را از سر گذراند. همچنین داوطلبانه در جنگ عقاب سیاه شرکت کرد که در سال ۱۸۳۲ در ایالت ایلینویز درگرفت (عقاب سیاه نام رهبر سرخپوستان ساک و فاکس بود که برای کاشت ذرت به اراضی این سوی رودخانهٔ میسیسیپی وارد شده بودند). با سرخپوستان جنگی نکرد اما در مسابقات معروف کشتی با برخی از جوانان پرزور محلی شرکت کرد. روایت شاهدان عینی مختلف است اما لینکلن که در آن هنگام ۲۳ سال داشت با فردی به نام جک آرمسترانگ اهل نیوسالم سرشاخ شد که به گفتهٔ لینکلن «مثل خرسهای روسیه پرزور» بود. از پس هم برنیامدند و بعدها دوست صمیمی همدیگر شدند. به هر حال نخستین شریک حقوقی لینکلن آن مسابقه را «نقطهٔ عطف» نامید.
لینکلن حتی در دوران فروشندگی هم از زور و قدرتش برای حمایت از عدالت استفاده میکرد. وقتی که بیل گرین همکار لینکلن در فروشگاه از قمارباز خردهپایی فریب خورد، لینکلن به بیل گفت تا با همان قمارباز سر بهترین کلاه خز فروشگاه شرط ببند که لینکلن میتواند بشکهٔ ویسکی را از روی زمین بلند کند و همان طور که بالای سر نگه داشته از دهانهاش بنوشد (آبراهام لینکلن نوشتهٔ کارل سندبرگ، ۱۹۲۶).
در حالت چمباتمه بشکه را بلند کرد، جرعهای نوشید و سپس به بیرون تف کرد. قمارباز کلک هم چارهای نداشت تا پول کلاه خز را بپردازد. لینکلن در نخستین سخنرانی سیاسیاش در پاپسویل واقع در حومهٔ اسپرینگفیلد هم قدرت جسمانیاش را به نمایش گذاشت. دعوایی در میان جمعیت درگرفت و لینکلن متوجه شد که یکی از دوستانش دارد کتک میخورد. به نوشتهٔ دونالد «از سکوی سخنرانی پایین آمد، وارد جمعیت شد و آن طور که یکی از شاهدان خاطراتش را نقل کرده است حریف را از گردن و پاچهٔ شلوار خفت کرد و چهار متر آن طرفتر پرتاب کرد». لینکلن که ۱۹۰ سانتیمتر قد و ۱۰۷ کیلو وزن داشت «به قدری قوی بود که از پس هر حریفی برمیآمد».
نامزد راهآهن
وقتی نامش برای انتخابات ریاستجمهوری بر سر زبانها افتاد همکارانش به وی نامزد راهآهن لقب دادند تا از خاستگاه معمولیاش استفاده کنند. دست بر قضا لینکلن به خاطر تودار بودن راجع به چند و چون بار آمدنش شهرت داشت. به خبرنگاری که از پیشینهاش پرسید، گفته بود: «هر کسی بخواهد چیزی راجع به دوران کودکیام پیدا کند خیلی حماقت به خرج داده است.»
تندیس آبراهام لینکلن در بنای یادبودش، تندیسی تراشیده از سنگ مرمر ایالت تنسی است که لینکلن را خردمند، باشکوه، سر در جیب تفکر و در حالت نشسته نشان میدهد اما لینکلن مرد عمل بود و از دعواها و مرافعهها پا پس نمیکشید.
منبع: Movie Talk
نظر شما :