سیر تاریخی عزاداری محرم از آلبویه تا امروز/ دورهای که تکیهها بسته و هیاتها خانگی شد
دستور امام بر زمین نماند و از عصر روز عاشورا تا همین امروز، شیعیان شیفته امام حسین(ع) در سالروز شهادت او چون عزادارانی که تازه عزیزی از دست داده باشند گریه و زاری میکنند. حضرت زینب در کربلا و کوفه و شام، امالسلمه همسر پیامبر در مدینه، جابر بنعبدالله انصاری در کربلا و آلبویه در ری اولین کسانی بودند که سنت عزاداری برای امام را در نقاط مختلف مرسوم کردند، پس از آنها عزای حسین هر روز و هر سال پر رونقتر، فراگیرتر و حزنانگیزتر شده و انگار نه انگار که از آن تاریخ ۱۳۳۲ سال خورشیدی گذشته است.
در سرزمینهای اسلامی و به خصوص ایران اولین باری که عزاداری برای امام سوم شیعیان مرسوم شد در سالگشت حادثه عاشورا در زمان حکومت خاندان آلبویه بود، آلبویه از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساکن منطقه دیلمان ایران بودند که جد آنها ابوشجاعِ بویه، پسر فنا خسرو دیلمی است و نسب آنها به بهرام گور ساسانی میرسد. تا پیش از آن عصر شیعه قدرت سیاسی را در دست نداشت و با به قدرت رسیدن آلبویه، شیعیان توانستند عزاداری علنی داشته باشد و معزالدوله دیلمی که پایهگذار آلبویۀ عراق، خوزستان و کرمان بود دستور داد در روز عاشورا همه بازارها تعطیل شود و مردم در بیرون از منازل عزاداری کنند.
از همین رو تاریخنگاران معتقدند اولین دستههای عزاداری که به طور رسمی در خیابانها با مرثیهخوانی و مقتلخوانی عزاداری کردند در این دوره اتفاق افتد. این نوع عزاداری تا پایان حکومت آلبویه مرسوم بود و با برآمدن سلجوقیان از تخت حکومت تقریباً ضعیف میشود.
پس از آن عزاداری در سالروز حادثه عاشورا از حالت رسمی و عمومی به خانهها و قلوب شیعیان عقبنشینی کرد، تا اینکه حکومت قدر قدرت صفویان ظهور کرد. در منطقه شرق آناتولی و آذربایجان و قسمتهایی از قفقاز محل زندگی ترکهایی معروف به قزلباش بوده است، قزلباشها چند قبیله بودند که ائتلاف ایشان را قزلباش میگویند؛ زمانی که شاه اسماعیل به کمک قزلباشها در ایران به حکومت میرسد و دولت صفویه را تاسیس میکند برای اولین بار در تبریز مذهب شیعه را مذهب رسمی دولتش اعلام میکند و عزاداری امام حسین علیهالسلام از همان تاریخ و دوباره به عنوان یک رسم رونق خاصی میگیرد، همین قزلباشها که نیروی نظامی دولت صفویه را تشکل میدهند و همراه با اسب و شمشیر و کتل و سنج و طبل بودند در ایام عاشورا همراه مردم عزاداری میکنند ولی چون نظامی هستند زمانی که عزاداری میکنند دستههای عزاداری ایشان بیشتر حالت حماسی و نظامی دارد. نمونههای این عزاداری در اطراف آذربایجان هنوز مرسوم است که به آن شاخ سین (شاه حسین) میگویند، شاخ سین یک گونه عزاداری است که نظم خاصی دارد و افراد در کنار هم قرار میگیرند و با نظم خاصی همراه با بدست گرفتن شمشیر و با آهنگی که با نواخته شدن طبلها ساخته میشود و با سرودن اشعار حماسی و آهنگین در «بحر رجز» مراسم را ادامه میدهند.
بعدها که صفویه بر کل ایران مسلط میشود و مذهب رسمی ایران شیعه میشود کم کم گونههای دیگری به عزاداری اضافه میشود مانند گونههای شاخ سین (شاه حسین) که عزاداری حماسی است و پس از آن زنجیرزنی نیز اضافه شد، البته برخی منشا آن را از هند و پاکستان میدانند و برخی از عربها اما سینهزنی با نظم خاص و دستههای خاص در دوره صفویه رواج پیدا میکند و همهگیر میشود و دستهها و هیاتهای عزاداری به راه میافتد و اشعار خاصی برای عزاداری در این دوره اضافه میشود. تا قبل از این دوره، اشعار ما بیشتر عربی بودند ولی از قرن نهم به بعد اشعار فارسی و ترکی هم اضافه میشود و گونههای عزاداری، تنوع بیشتری پیدا میکند یعنی مرثیهخوانی، مقتلخوانی، روضهخوانی، زنجیرزنی، شاخ سین (شاه حسین) و برخی دیگر از انواع دیگر نیز افزوده میشود و تقریباً یک سنت ثابت بر جای میماند.
پس از صفویان در دورههای زندیه و قاجار نیز برپایی مراسم دهه محرم و عاشورا همچنان پر رونق باقی میماند، به عنوان نمونه در دوره زندیه چون شخص کریمخان مقید به آداب و مراسم مذهبی بود و به تقلید از شاهان صفوی در ماه محرم دستهجات عزاداری را برپا میکرد، در دوره قاجار نیز که علمای بزرگ نفوذ فراوان داشتند و قاجاریه به تقلید از شاهان گذشته این مراسم گسترده شد، خصوصاً در عهد ناصری دهه اول محرم عزاداری و حرکت دستهها در مساجد و تکایا و برگزاری مراسم دیگر به اوج خود رسید که عامل اصلی این امور علمای بزرگ شیعه بودند که در تهران و شهرستانها این آیین را همراه با اطعام و پذیرایی از عزاداران سیدالشهدا رواج دادند.
دوران قاجار اما سرآغاز برآمدن سبک و شیوههای نوینی در مراسم عزاداری محرم و عاشورا بود، چرا که از این تاریخ نوع جدیدی از عزاداری به نام «شبیهخوانی» به مراسم اضافه میشود، بر این اساس در عزاداری به برپایی مراسمی جهت بازسازی حادثه عاشورا میپرداختند و عدهای مانند تئاترهای امروزی نقش افراد را بازی میکردند، البته این نوع عزاداری شعرهای خاص خود را داشت و اینگونه عزاداری در دوره قاجاریه و فتحعلیشاه بیش از هر زمان دیگری رواج پیدا میکند.
شبیهخوانی به خصوص در دوره فتحعلیشاه و ناصرالدین شاه با برپایی تکیه و ساختمانهایی که جهت برقراری تعزیهخوانی تاسیس شده بودند رسم و رسوم و شیوه خاص خودش را پیدا کرد. در سال ۱۲۴۸ شمسی به دستور ناصرالدین شاه قاجار تکیه دولت با گنجایش ۲۰ هزار تماشاگر ساخته شد.
بسیاری بر این باورند که دوره قاجار بیشترین تنوع در گونههای عزاداری را مرسوم کرد، چرا که علاوه بر شبیهخوانی و تعزیه، برپایی سقاخانه، تیغزنی، سخنوری، مراسم دفن شهدای کربلا، مراسم تشتگذاری و... نیز در این دوره مرسوم شد.
پس از قاجاریان و با به تخت نشستن رضاشاه، دوره رکود دستهجات و هیاتهای عزاداری شروع شد، در این دوره تکیهها بسته و عزاداری ممنوع شد و این رویکرد منجر به آن شد که گونه دیگری از عزاداری در قالب هیاتهای عزاداری خانگی رشد بیشتری کنند و این جلسات به صورت هفتگی یا ماهانه برقرار شود. در دوره پهلوی دوم اما محمدرضا شاه هر چه کرد نتوانست با قدرت و تاثیرگذاری هیاتهای مذهبی و دهه محرم مقابله کند. به گونهای که به باور بسیاری کلید انقلاب اسلامی از دهه ۱۳۴۰و به ویژه محرم ۱۳۴۲ در ایران زده شد. علاوه بر این راهپیمایی میلیونی در تهران و سراسر ایران در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی در سال ۵۷ به مثابه تیر خلاصی بود به حکومت شاهنشاهی که پایان آن را حتمی کرد.
پیروز شدن انقلاب همچون دمیدن خون تازهای در رگهای شیعیان و سنتهای عاشورایی بود، از آن تاریخ تاکنون همه شیوههای مقبول و مرسوم عزاداری در نقاط مختلف ایران پیاده و اجرا میشود.
منبع: خبرگزاری میراث فرهنگی
نظر شما :