غنینژاد: نهضت ملی کردن نفت خاطره وحشتناکی برای ماست
این نشست در حالی برگزار گردید که جوی سنگین بر نشست حاکم بود و به نظر میرسد مسئولان برگزاری و سخنرانها تا اندازه زیادی حالت عصبی و مضطرب دارند. این وضعیت در گشایش نشست از سوی مجریان و نحوه برخورد آنان با حاضرین و حتی سخنان آغازین موسی غنینژاد مشهود بود.
دکتر غنینژاد (اقتصاددان) سخنان خود را با تعریض و کنایه به دکتر همایون کاتوزیان آغاز کرد و با اشاره به مقاله دکتر کاتوزیان در پاسخ به نوشتهای از او در اوایل دهه هفتاد اشاره کرد که مقاله همایون کاتوزیان در حدی نبود که بتوان عنوان پاسخ به آن داد و اگر این مقاله را به عنوان پاسخی توصیف کنیم اندکی «کملطفی» کردهایم.
دکتر غنینژاد همچنین با اشاره به این مسئله که عدهای ممکن است از اظهارات وی خشنود نباشد و همین طور اشاره به این موضوع که شاید کسانی باشند که بخواهند ایشان را «ترور» کنند، سعی کرد به یک بحثی که گویا قرار بود در چارچوب علمی قرار بگیرد ورود نماید.
وی اظهار داشت که به صورت جدی منتقد ناسیونالیسم ایرانی است و با اشاره به سابقه تشکیل دولت-ملت در اروپا مدعی شد که تزی جدید پیرامون چرایی تشکیل دولت- ملتها در قرن شانزدهم کشف نموده است. وی با اشاره به انگیزههای اقتصادی بیان نمود که تمایل به تجارت و بازرگانی بین کشورها بود که زمینه تشکیل دولت ـ ملتهای جدید را فراهم آورد.
ابتدا وی ضمن بررسی مفهوم ملت از دیدگاه خود گفت: «مفهوم ملت چه در زبان فارسی و چه در زبانهای اروپایی در ابتدا در معانی دیگری مستعمل بود. مثلا در زبانهای اروپایی به معنی زایش و نژاد و در زبان فارسی در معنای پیروان یک دین متداول بود.»
او با انتقاد از ناسیونالیسم بیان داشت که ناسیونالیسم به واسطه اینکه خود را در برابر دیگری تعریف میکند، گفت: «کسی که بگوید من ملیگرای ایرانی هستم یعنی اینکه من با دیگری فرق میکنم و این فرق مهم است.»
وی گفت: «ناسیونالیستها در ایران خودشان را خیلی مدرن میدانند، حال شما بگردید در کشورهای دیگر مثلا در فرانسه، انگلیس، آلمان یک حزبی آبرومندی پیدا نمیکنید که بگوید من ناسیونالیستم ولی در ایران هر حزبی که بگوید من ناسیونالیست نیستم بیآبرو میشود.»
وی گفت: «معنی اول ملت در اروپا به معنی نژاد و قوم بود که یک مفهوم غیرسیاسی بود. در ایران هم به معنای شریعت و پیروانش بود. معنی امروزی آن هم در ایران در اوایل دوران ناصری مطرح شد.»
وی با اشاره به برخی مبانی ابتدایی که ممکن است در پیدایش ملت تاثیر داشته باشد به مشترکات فرهنگی و تاریخی در کنار حاکمیت ملی اشاره کرده و گفت که این عوامل میتوانند یک دولت- ملت را بسازند. غنینژاد در ادامه گفت با این تفاسیر ملتها پدیدههای جدیدی در جهان هستند و پیش از دوران مدرن وجود نداشتند. دکتر غنینژاد با اشاره به این وضعیت به استهزای کسانی پرداخت که فکر میکنند «ملت ایران دارای سابقه تاریخی است و گفت کسانی هستند که فکر میکنند ملت آمریکا دویست سال عمر دارد و ملت ایران دو هزار سال. ملت در هیچ جای دنیا بیش از دویست سال عمر ندارد.
ناسیونالیسم متاثر از رمانتیسم که یک نهضت ادبی بود نمیپذیرفت که همه انسانها برابرند و این دستاورد عصر روشنفکری را بر نمیتابید. از نظر رمانتیکها انسان به معنی فردی که دارای حقوق است معنی ندارد و انسان جزیی از ملت است و بدون ملت تعریف نمیشود. نهضت روشنگری مبتنی بر عقل است ولی رمانتیسم مبتنی بر احساس. چیزی خطرناکتر از این نیست که احساسات را شما وارد سیاست بکنید ولی رمانتیسم وارد کرد... بخش بزرگی از اعتراض مارکس به اقتصاددانها در همین زمینه بود و میگفت انسان را از تاریخیت خودش میآورید بیرون و راست هم میگفت چون عصر روشنگری انسان را از تاریخیتاش بیرون آورد و گفت انسانها برابرند. در ناسیونالیسم ارزش و شایستگی نه در اشتراکات بلکه در تمایزات است. بنابراین جمعگرایی یکی از ویژگیهای ناسیونالیسم در برابر فردگرایی است. بنابراین در ایدئولوژی ناسیونالیسم، اقتصاد دولتی خواه یا ناخواه شکل میگیرد. چون همه افراد باید در خدمت ملت باشند و حمایتگرایی به این معنی است که ملت بیاید بالا. افراد مهم نیستند افراد باید از بین بروند تا ملت بیاید بالا.
ناسیونالیسم در واقع یک مرتبه بالاتر از مرحله ملت است و اصل قرار دادن آن واحد سیاسی بر منافع فردی. پس در ایدئولوژی ناسیونالیسم فرد وسیله است برای جمع. در حالی که در ایدئولوژی حقوق بشری حالا نمیگویم لیبرالیسم چون بعضیها حساسیت دارند ممکنه کهیر بکنند، برعکس است. هر چیزی در معنای خدمت منافع بشر یعنی من و شما هستیم. هدف نباید موهوم باشد، باید عینی و مشخص باشد.»
غنینژاد با اشاره به مسائل اقتصادی گفت: «در جهان امروز مرزهای ملی در حال کمرنگ شدن هستند. نگاه کنید مرزهای ملی در چه جهت میروند. در همان جهتی که من عرض کردم. در جهت برداشتن مرزهای گمرکی. کم کردن هزینههای معاملاتی. آسان کردن تجارت. جهان دارد یک پارچه میشود در جهت یک بازار بزرگ. این کابوسی هست برای بعضیها [از میان حضار: برای من]. بله عرض کردم برای بعضیها. ولی یک واقعیت است.
جهانی شدن هم مثل پدیده دولت- ملت یک وسیلهای است برای تولید ثروت و رفاه بیشتر. در سایه همین جهانی شدن است که چهارصد میلیون نفر در فقر مطلق در چین به رفاه نسبی رسیدهاند و بشریت در این جهت حرکت میکند و منافع سلطهطلبانه دولتها میکشند. به همین دلیل همه امروز مدعی حقوق بشر شدهاند و میگویند ما بهترش را داریم. میگویند ما از زمان کوروش حقوق بشر داریم. من آنم که رستم بود پهلوان. ۲۵۰۰ سال قبل یک حرفی زده. حالا معلوم نیست خودش نوشته یا... اینها مغلطهها است...
آفتهای ملیگرایی در ایران آفتهای دولت- ملت شدن است. در دوره رضاشاه عدهای از روشنفکران تن دادند... بعضی از کارکردها ناسیونالیسم بعضیهاش مثبت بود. در زمان رضاشاه گمرکات، ارتش، قانون، بوروکراسی و... همه خوب و نشانه حاکمیت ملی بود. ولی آزادیهای فردی و آزادیهای مدنی تعطیل میشود، به بهانه منافع ملی. مثلا میگویند چه بلایی سر فلانی آوردید، میگویند منافع ملی ایجاب میکرد. البته در دورانهای مختلف اصطلاحها عوض میشود.
تمرکزگرایی اقتصادی در دولتهای آن زمان ایجاب میکرد که سیاستهای حمایتی رشد کند. تاثر مهم این ناسیونالیسم و ویژگی مهم آن شکلگیری تئوری توطئه برای توجیه کمبودها است. این در دوره رضاشاه بود، در دوره مصدق بود، در دوره محمدرضا شاه بود، در دوره جمهوری اسلامی هم هست. یعنی چی؟ یعنی ما گرفتار ایدئولوژی ناسیونالیسم رمانتیک هستیم همچنان. و کی توطئه میکند؟ همان کسی که از بقیه قدرتمندتر است. دشمنان ما هم آدمهای بزرگی هستند. هشت سال ما با عراق جنگ میکنیم ولی دشمن اصلی ما آمریکا است یا شوروی. الان که البته شوروی نیست. الان رفیق شدند و فکر میکنیم آنها علیه ما توطئه میکنند [از میان حضار: قرار داد ۱۹۰۷ را حتما در خواب دیدم پس]. البته چون آنها دنبال منافع خودشان بودند در ایران من هیچ شکی ندارم.
آمریکا دنبال منافع ملی خودش بوده و الانم هست. دکتر مصدق به ترومن گفته بود که همه مشکلات ما از زمان همان یونانی آغاز شد، ترومن گفت از کدام یونانی، مصدق گفت اسکندر [خنده برخی حضار]. خلاصه فکر میکنند از زمان اسکندر خارجیها در کار ما گذاشتهاند[!] هی میخواهیم مستقل بشیم نمیگذارند [با حالت استهزاء] امروز هم همین است. میگویند توطئه است، ما باید این توطئهها را خنثی بکنیم. همش در حال خنثی کردن توطئه هستیم. پایداری [با حالت استهزاء]
نهضت ملی کردن صنعت نفت یک خاطره رمانتیک وحشتناک برای ماست. یک گرفتاری بزرگ. من ممکن است یک روز اصلا زندگیام رو سر این بگذارم. یک عدهای من را ترور کنند به خاطر این حرفها.»
موسی غنینژاد اهری (متولد ۱۳۳۰ در تبریز) اقتصاددان ایرانی است. او هم اکنون عضو هیات علمی دانشگاه صنعت نفت و استاد مدعو دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف است.
از غنینژاد تاکنون ۷ جلد کتاب منتشر شده است از جمله تجددطلبی و توسعه در ایران، آزادیخواهی نافرجام (مشترک با دکتر طبیبیان)، دربارهٔ هایک و جامعهٔ مدنی، آزادی، اقتصاد و سیاست. زمینه علمی مورد علاقه او فلسفه، معرفتشناسی علم اقتصاد و تاریخ عقاید اقتصادی است
منبع: پارسینه/ با تلخیص از سایت آذریها
نظر شما :