پاسخ موسسه نشر آثار امام به نوریزاد: نامه امام درباره نهضت آزادی به خط و امضای ایشان است
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، متن اطلاعیه بدین شرح است:
بسمه تعالی
اخیرا ادعای واهی نوشته شده در یکی از سایتهای داخلی (بقلم آقای محمد نوریزاد) دستمایه تبلیغات برخی از سایتهای خارجنشینان و تردیدافکنی نسبت به اصالت نامه سال ۱۳۶۶ حضرت امام خمینی در پاسخ به نامه وزیر کشور (وقت) در موضوع نهضت آزادی گردیده است. هرچند که موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی قبلا در خصوص اصالت این نامه بصورت شفاف اطلاعرسانی کرده و اعلام موضع نموده است و خط مشی کلی این موسسه عدم پاسخگویی به اظهارنظرهایی است که از سوی مجاری غیررسمی و در قالب شبنامه و وبلاگ نوشتهها توسط رسانههای غیرقانونی انتشار مییابند اما برای پیشگیری از تحریف واقعیات تاریخ دوران امام خمینی و رفع هر گونه شائبه در مورد اصالت این نامه امام، بیان نکات توضیحی زیر در پاسخ به ادعای مطرح شده در سایت مذکور را ضروری میدانیم:
۱- بر خلاف ادعای نویسنده سایت مذکور که نامه امام را جعلی دانسته و تهمت جعل را متوجه یادگار امام نموده است، به عنوان مرجع رسمی قانونی و تعیین شده از سوی امام خمینی در موضوع آثار امام اعلام میداریم نامه مورخ ۳۰ بهمن ۱۳۶۶ حضرت امام خمینی درباره نهضت آزادی که در پاسخ به نامه وزیر کشور (وقت) جناب حجتالاسلام والمسلمین علیاکبر محتشمیپور نوشته شده است، قطعیالصدور توسط امام خمینی و به قلم ایشان و با خط و امضای ایشان میباشد. قلم و خط و امضای این نامه همان قلم و خط و امضای وصیتنامه امام و دیگر پیامها و احکام مهم امام خمینی است. ایجاد شبهه در مورد اصالت این خط و امضا، ایجاد شبهه نسبت به مهمترین اسناد تاریخ انقلاب اسلامی است. مشروح نامه وزیر کشور و پاسخ امام در مجموعه صحیفه امام (جلد ۲۰، صفحه ۴۷۹ - ۴۸۲) از سوی این موسسه منتشر شده است و خوشبختانه همانند اکثریت آثار مکتوب و دستخطهای حضرت امام، نسخه خطی اصل این نامه نیز در آرشیو موسسه، موجود میباشد.
۲- بر خلاف ادعایی که در نوشته مزبور اشاره شده است، نسخه خطی اصل این نامه در سالهای پیش از این به محضر دادگاه رسیدگی کننده به شکایت موسسه ارائه گردید و دادگاه با احراز اصالت آن و اثبات واهی بودن مستندات ادعای جعل، مدعی جعل را محکوم نمود.
۳- نویسنده سایت مزبور در حالی با قاطعیت از جعلی دانستن این نامه سخن گفته است که قبلا هیچگونه استعلام نظر و تحقیق و تماسی با مرجع قانونی و تعیین شده از سوی شخص حضرت امام در اینگونه موارد بعمل نیاورده است. آیا حق و انصاف که از جمله شعارهای مداوم این نویسنده میباشد ایجاب نمیکرد که یکطرفه و بدون تحقیق در موضوعی بسیار مهم به مسند قضاوت قطعی ننشیند؟ آیا حقجویی و عدالت ایجاب نمیکرد که ایشان قبل از آنکه تهمت بسیار بزرگ جعل به فرزند مظلوم و مرحوم امام بزند، نظر وصی و فرزندان آن مرحوم و نظر تشکیلاتی که دقیقا از سوی امام برای انتشار آثار ایشان و اظهارنظر درباره ادعاهای مشابه تأسیس شده است را جویا میشد؟ آیا دفاع از فردی که به زعم نویسنده سایت مزبور بیگناه میباشد مجوز تهمت به امینترین همراه امام میشود؟ (لایجرمنکم شنئان قوم الّا تعدلوا؛ اعدلوا هو اقرب للتقوی). اگر ایشان در اصالت این نامه تردید دارد آیا در اصالت شهادتنامههای متعددی که امام خمینی درباره امانتداری فرزند و یادگار خویش به یادگار نهاده است، هم تردید دارد؟ کافی بود که ایشان از فضای ذهنی موجود توأم با افراط و تفریطهای آشکار گذشته و حال خویش فاصله بگیرد و در فضایی حقجویانه و بیطرفانه نگاهی به تصویر امضا و دستخط این نامه و وصیتنامه امام و دیگر پیامهای امام بیافکند تا واهی بودن مستندات مدعیان جعل را واقف شود و این حقیقت را دریابد که خط و قلم و امضای ویژه و آشنای امام برای مخاطبان عصرش در این نامه از همان ویژگیها و شفافیتی برخوردار است که حتی بدون نیاز به کارشناس خبره نیز به آسانی میتوان به اصالت آن پی برد.
۴- نویسنده مزبور برای قضاوت توأم با قطعیت و بدون تحقیق خویش در مورد این نامه به اظهارات فردی (بدون ذکر نام) که خود را کارشناس خط دادگستری در موضوع تشخیص اصالت دستخط این نامه معرفی کرده استناد نموده است. با توجه به اینکه این موسسه در جریان جزئیات وقایع مربوط به شکایت یادگار امام از مدعیان جعل این نامه میباشد و مستندات آن را در اختیار دارد با اطمینان و مستندا اعلام میداریم آنچه که این نویسنده به نقل از کارشناس مذکور و قاضی - معرفی نشده - بیان کرده است کذب محض میباشد. برخلاف مطالب نوشته شده در این سایت، علیرغم اینکه یادگار امام وصی و مسئول تعیین شده در حکم امام خمینی در موضوعات مربوط به اسناد و آثار امام بود و به همین لحاظ و به استناد قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام، مسئولین وقت قوه قضائیه اعلام نظر ایشان و موسسه نشر آثار حضرت امام را در این خصوص فصلالخطاب و نظر مرجع شرعی و قانونی میدانستند اما یادگار امام برای رفع هرگونه شبههای، به اصرار خویش درخواست اعزام کارشناسان دادگستری را نمود و دو نفر از سوی قوه قضائیه برای دیدن و کارشناسی خط و امضای این نامه اعزام شدند و پس از بررسی، نظر کارشناسی ایشان مبنی بر بدیهی بودن اصالت خط و امضای امام در مورد این نامه در پرونده مفتوحه، درج گردید. بنابراین آنچه که در این رابطه در سایت مذکور نوشته شده است خلاف واقع و داستانپردازی واهی میباشد که با اغراض خاص سیاسی برای مخدوش معرفی کردن نامه امام ابراز شده است.
شرح ماجرای شکایت یادگار امام از تهمتزنندگان به ایشان (سال ۶۹) و ارجاع پرونده برخلاف نص ماده ۴ «قانون الحاقیه موادی به قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی» که میبایست در شعب دادگاه انقلاب و خارج از نوبت رسیدگی شود به یکی از شعب دادسرای عمومی وقت با اعمال نفوذ متهم پرونده از طریق مسئول شعبه که از وابستگان فکری تشکیلات مذکور بود و تعلل در رسیدگی به شکایت که پس از کشف موضوع و شکایت مجدد موسسه، پرونده به شعبه دیگر ارجاع گردید، نیازمند فرصتی دیگر و خارج از موضوع این توضیح میباشد.
۵- نویسنده سایت مذکور در قضاوت عجولانه و بدون تحقیق خویش از دو نکته مهم و حساس غفلت داشته است:
اولا، برخلاف آنچه که وی در این نوشته القا کرده است در هیچیک از اظهارنظرهای وکیل فرد محکومی که نویسنده در دفاع از وی اقدام به انتشار این نوشته نموده است و همچنین در نامه مفصلی که فرد یاد شده خطاب به ریاست قوه قضائیه نوشته است و در بیانیهای که دفتر سیاسی تشکل متبوع وی در همین خصوص انتشار داده است اصلا نه تصریح بلکه حتی اشارهای به موضوع این نامه و اینکه مورد اصلی و یا یکی از موارد اتهامی وی مربوط به این نامه میباشد ننمودهاند. از این حیث و به لحاظ موضوع اتهامات اخیر فرد مذکور، مطرح کردن نامه حضرت امام آن هم با ادعای جعل آن، اقدامی نسنجیده و بلاوجه میباشد.
ثانیا، اظهارنظر قطعی و بدون تحقیق مبنی بر جعلی دانستن نامه امام، هیچ کمکی به آنچه که نویسنده این ادعانامه درصدد آن میباشد نمیکند چرا که بر فرض صحت ادعای وی، امام خمینی غیر از این نامه در موارد متعدد دیگر نیز عین و یا مضمون همان مطالبی که در این نامه درباره نهضت آزادی بیان کرده است را در سخنرانیها و برخی از دیگر پیامهای خویش و از جمله در پیام معروف به منشور روحانیت نیز بیان نموده و در پایان وصیتنامه نیز بر بخشی از آن تأکید کرده است. این سخنرانیها و پیامها درزمان حیات حضرت امام بارها از رسانه ملی و مطبوعات انتشار یافتهاند. آیا ایشان در اصالت اسناد این مواضع حضرت امام و وصیتنامه امام نیز تردید دارد؟
۶- نویسنده ادعای بدون تحقیق خویش را مستند به نامه یادگار امام خطاب به عموی بزرگوارش مرحوم آیتالله پسندیده کرده است. البته این استناد و گفتار مربوط به ایشان نیست بلکه واگویی مطلبی است که قبلا هم از سوی برخی از اعضای تشکل مذکور عینا مطرح شده است. سستی استناد به این نامه برای اثبات مقصودی خلاف واقع آنچنان آشکار است که نیاز به تفصیل ندارد. آیتالله پسندیده که به لحاظ مراودات شخصی گذشته عمر طولانی خویش در جریانات مختلف سیاسی و وقایع ملی شدن صنعت نفت و اینکه سالهای طولانی در مقام وکیل تام شرعی حضرت امام مرجع مراجعات گسترده نیروهای موثر و فعال در عرصه مسایل مبارزاتی و دارای مشربی سیاسی موسع و مختص به خود بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به توصیه حضرت امام و علایق و سلایق خویش تمایلی به تصدی مناسب رسمی سیاسی و قضایی و اجرایی نداشت، در سال ۶۹ طی نامهای به مرحوم حاج احمد آقا در مورد یکی از زندانیان ملیگرا درخواست میکند تا یادگار امام برای آزادی وی پیگیری و وساطت نماید. ایشان نیز که همواره و تا پایان عمر با احترام زایدالوصفی با عموی خویش تعامل داشتند طی نامهای، وصول نامه عمویشان و تاکید بر اینکه موضوع را به مسئولین مربوطه منعکس میکنند یادآور میشوند.
این درخواست و مکاتبات مربوط به آن، اتفاقا در زمانی بوقوع پیوسته است که تشکل مزبور پس از طرح تهمت جعل نامه امام از طریق وسایطی که اسناد آن در اختیار موسسه میباشد درصدد جلب حمایت و اخذ تأییدیه از آیتالله پسندیده بودند، به همین دلیل یادگار امام در ادامه نامهای که اساس آن در رابطه با پیگیری درخواست عمویشان بوده است شمهای از سوابق مخالفتها و تقابلها و نامههای توهینآمیز تشکل مذکور به امام در زمان حیات امام و دوران جنگ تحمیلی و همچنین تداوم همین مواضع در مواجهه این تشکل با مواضع امام بعد از رحلت حضرت امام را برای ایشان بازگو میکنند و بعنوان شاهدی زنده از برخوردهای خصمانه این تشکل بعد از حیات حضرت امام تهمتی که نهضت آزادی به ایشان درباره نامه امام زده است را مطرح میکنند. و بدین ترتیب با تأکید بر اصالت نامه حضرت امام و با اطلاعرسانی از واقعیت امر، مانع از تحقق مقصود نهضتیها میشوند.
نظیر چنین مکاتباتی از یادگار امام به آیتالله پسندیده در موضوعات مختلف خصوصا در معرفی جریانات و تشکلهای فعال سیاسی قبل از پیروزی انقلاب و در ایام اقامت امام در پاریس و بعد از آن بسیار فراوان و در آرشیو موسسه موجود میباشد. بنابراین در مطالب این نامه نه تنها هیچگونه نشانهای بر صحت اتهام و ادعای مدعیان جعل نمیباشد بلکه خود سندی است گویا بر اصالت نامه امام و حقانیت و مظلومیت یادگار امام. ای کاش نویسنده سایت مذکور به جای اعتماد به تهمتزنندگان و بازگویی تهمت ایشان، زحمت مطالعه نامه یادگار امام را بر خود هموار میکرد و پیش از اظهارنظر یکسویه خویش و قبل از آنکه تهمتی بزرگ به یکی از خدمتگزاران واقعی این مرز و بوم و موثرترین عناصر نهضت امام خمینی که دستش از جهان کوتاه است و امکان دفاع ندارد بزند از فرزندان آن مرحوم و کسانی که در جریان اصل ماجرا و نامهها و پیامدهای آن بودند نیز تحقیق میکرد و پس از اطلاع از سخنان و مستندات طرفین آنگاه به داوری مینشست. آیا چنین توقعی به حق و عدل و داد نزدیکتر نیست؟
نظر شما :