عالمان درشت در محله طرشت تهران- احمد مسجدجامعی

۱۴ آبان ۱۳۹۱ | ۱۸:۰۳ کد : ۲۷۴۶ از دیگر رسانه‌ها
شاید تعجب‌آور باشد همین محله‌ای که امروز یکی از بهترین دانشگاه‌های ایران و مراکز علمی شناخته شده در جهان در آن قرار دارد، ده قرن پیش یکی از بزرگترین مراکز علمی آن روزگار بود. شخصیت برجسته‌ای مانند خواجه نظام‌الملک، وزیر مقتدر سلجوقی و بنیانگذار مدارس نظامیه که حکم دانشگاه‌های امروز را داشتند، به رغم اشتغالات فراوان و طولانی بودن مسیر، هر دو هفته یک‌بار از ری به آنجا رفت‌ و ‌آمد داشت تا از محضر بزرگان آن سامان توشه بردارد.

 

درباره جایگاه مدیریتی خواجه نظام‌الملک گفته‌اند که وقتی ملکشاه سلجوقی او را تهدید کرد: بفرمایم تا دوات از پیشت برگیرند، گفت هر گاه این دوات برگیری آن تاج برگیرند.

 

طرشت در گذشته به درَشت معروف بود و گفته می‌شود نام اصلی آن «دوریست» بوده که معرب کلمه‌ای فارسی است. یاقوت حموی در قرن هفتم قمری که احتمالاً از درشت دیدن کرده، در کتاب معروفش از این آبادی چنین یاد می‌کند: «دوریست به ضم «دال» و سکون «واو» و «راء» و «سین» مهمله ساکنه و «تا» منقوط، از آبادی‌های ری است و عبدالله‌بن ‌محمد…از آن برخواسته است.» قدمت این روستا به بیش از هزار سال می‌رسد و از‌‌ همان زمان‌ها و در کنار روستاهای تهران و مهران از مناطق شمال شهر تاریخی ری محسوب می‌شد. از زمان حکومت آل‌بویه و حتی قبل از آن، آنجا یکی از مراکز بزرگ تحصیل و پرورش دانشمندان شیعی بود. محمدبن ‌احمد درشتی را نخستین محدث و فقیه و عالم بزرگ آنجا می‌دانند. او اولین کسی است که در طرشت مرکز علمی تأسیس کرد. وی متولد همین روستا بود و پس از تحصیلات مقدماتی در دوریست، برای فراگرفتن علوم عالی به ری- که مرکز علمی بزرگی بود- رفت و پای درس شیخ صدوق (ابن‌بابویه) نشست. صدوق در زمان فخرالدوله دیلمی می‌زیست. بعد از محمدبن احمد درشتی تا نزدیک به سه قرن، اینجا همچنان مرکز علوم بود و رونق فراوانی داشت و در همه‌جا سخن از دانشمندان و علمای درشت بود.

 

دیگر شخصیت پرآوازه اینجا، خواجه جعفر بن محمد دوریستی از دانشمندان بزرگ عصر خود بود. او شاگرد عالمان بزرگی چون شیخ مفید و سید مرتضی (علم المهدی) بود. ایشان مدتی در محضر شیخ طوسی (شیخ‌الطائفه) و درس سید رضی (شریف رضی) جامع نهج‌البلاغه نیز حضور داشت. با ورود ایشان به دوریست، این روستا تبدیل به مرکزی علمی در جهان اسلام شد و شاگردان بسیاری پیرامون او گرد آمدند. از شاگردان درس او، خواجه نظام‌الملک، وزیر دانشمند سلجوقیان بود. در کتاب النقض می‌خوانیم: «… شیخ جعفر دوریستی مشهور در فنون و علوم و مصنف کتب و راوی اخبار و از بزرگان این طائفه و علماء بزرگ، در هر دو هفته نظام‌الملک از ری به دوریست رفتی و از خواجه جعفر سماع اخبار کردی و بازگشتی…» نظام‌الملک مذهب شافعی داشت و خواجه جعفر از عالمان بنام شیعی مذهب زمان خود به شمار می‌رفت و خاندان وی همگی به فضیلت و تقوا معروف‌اند.

 

از دیگر شخصیت‌های بلندآوازه آنجا عبدالله‌بن‌ جعفر موسی است که امروزه بقعه ایشان در خیابان شهید اکبری طرشت، زیارتگاه عموم است. یاقوت حموی در معجم‌البلدان درباره ایشان می‌نویسد: «از جمله منتسبان آنجا عبدالله بن جعفر بن محمد بن موسی بن جعفر ابومحمد دوریستی است، که خود را از اولاد حذیفة بن الیمان، از اصحاب حضرت رسول(ص) می‌دانست که او یکی از فقهای شیعه امامیه است که در سال ۵۶۶ به بغداد آمد و مدتی در آنجا اقامت کرد و از جد خویش، محمد بن ‌موسی، در اخبار ائمه اثناعشر حدیث بگفت و از بغداد به شهر خویش بازگشت و شنیدم که اندکی پس از سال ۶۰۰ ق. درگذشت» و در‌‌ همان طرشت در مقبره‌ای که هنوز پابرجاست به خاک سپرده شد. بنای اولیه بقعه شیخ عبدالله درشتی بنا به نقلی مربوط به آغاز عهد صفویان و به احتمال زیاد از زمان شاه طهماسب است، که بقعه آجری ساده‌ای بود. امّا شناسنامه آثار ثبتی در میراث فرهنگی آن را مربوط به قرن هشتم می‌داند. گورستان طرشت، در کنار این بقعه قرار داشت و امروزه تبدیل به بوستان شده و این مزار داخل آن است. در مجاورت این بقعه آب‌انبار بزرگی برای استفاده زائران بود. همچنین در کنار بقعه مسجدی بسیار قدیمی و تاریخی وجود داشت که مردم آن را منسوب به امام مجتبی(ع) می‌دانستند. از آثار باقی ‌مانده و اسناد چنان به نظر می‌رسد که این مسجد مربوط به پیش از صفویه بوده است. هرچند که امروزه اثری از آن بنای میراثی باقی نمانده و مسجد بازسازی شده است. بقعه شیخ عبدالله در سال‌های اخیر بازسازی و ایوان و نمازخانه و آبدارخانه به آن اضافه شد و به تازگی حسینیه‌ای در کنار آن افزوده‌اند.

 

تا چند سال پیش حوالی مزار شیخ عبدالله، روبه‌روی مسجد امام حسن عسگری(ع) میدانی قرار داشت که به میدان شاه قاسم معروف بود. شاه قاسم از کسان دیگری است که در تاریخ درشت از آن‌ها یاد شده است. او از نوربخشیه بود و پس از مرگ پدرش (قوام‌الدین) در درشت رحل اقامت افکند. آن‌ها از نسل سید محمد نوربخش هستند که در جوانی به ری آمدند و در قریه سولقان مقیم شدند. شاه قاسم مورد لطف شاه اسماعیل صفوی بود و تا پایان در درشت ماند و بقعه‌ای بر مزار وی وجود داشت.

 

در گذشته‌های دور روستای درشت، معروف‌تر از تهران بود، اما بعد از آنکه شاه طهماسب صفوی به دور تهران دیوار کشید و بعد از آن، آغامحمدخان قاجار آن را پایتخت کرد، تهران معروف و معروف‌تر شد و طرشت زیر سایه آن قرار گرفت. طرشت در گذشته دارای باغات و قنوات فراوانی بود، از باغ‌های آن محصولات مختلفی از جمله انار و انجیر چیده می‌شد و توتستان‌های بسیاری داشت.

 

بازی شگفت‌ روزگار اینکه چند قرن بعد، دانشگاه صنعتی شریف (آریامهر سابق) از مهم‌ترین قطب‌های دانشگاهی کشور، که در دنیا نیز آوازه دارد، در اراضی طرشت ساخته شد. برای بنای این دانشگاه زمین‌های مختلفی در تهران و کرج پیش‌بینی شده بود؛ اما در ‌‌نهایت زمین‌های طرشت واقع در ضلع شمالی خیابان آزادی امروز روبه‌روی مدرسه عاصمی برای این کار انتخاب شد. بنیانگذار این اساس دکتر محمدعلی مجتهدی بود. انگیزه او برای تأسیس دانشگاه بسیار خواندنی است. وی عقیده داشت: «ایران را باید جوان‌های ایرانی آباد کنند؛ نه خارجی‌ها…» مجتهدی خارجی‌ها را به سه گروه تقسیم می‌کرد: ۱) خارجی‌هایی که به ایران می‌آیند فاضل نیستند. خارجی‌های فاضل و دانشمند نمی‌آیند. اکثر خارجی‌هایی که می‌آیند به قصد استفاده مادی می‌آیند؛ ۲) یا به قصد جاسوسی وارد می‌شوند. ۳) کمتر خارجی به قصد خدمت بی‌دریغ می‌آید. از این رو دکتر مجتهدی ۷۰ استاد ایرانی دانشگاه‌های معتبر دنیا را شناسایی و برای راه‌اندازی دانشگاه‌ دعوت کرد.

 

نکته این است که برخلاف رسم معمول، تأسیس این مرکز با برنامه‌ریزی برای جذب نیروی انسانی و کادر آموزشی انجام شد، نه با مسائل مربوط به طراحی ساختمان و ایجاد بنا و خرید وسایل و امکانات.

 

اعضای کادر علمی دانشگاه می‌بایستی تمام وقت در اختیار باشند و مجاز به پذیرش شغل دیگری نبودند. دکتر سید حسین نصر دراین‌باره می‌گوید: «استادانش همه تمام وقت بودند و تمام وقتشان مصروف به تدریس یا رسیدن به دانشجو می‌شد… در آن زمان که بنده تصدی دانشگاه را داشتم، هنوز وارد سیاست نشده بودند که یک روز استاد باشند، یک روز وزیر باشند، یک روز وکیل باشند…»

 

پایه حقوق اساتید در بالا‌ترین سطح قرار داشت. مجتهدی از گفت‌وگوی خود با یکی از مقامات آن روزگار در این باره سخن می‌گوید:

«– این‌هایی که می‌خواهید بیاورید چقدر حقوق می‌خواهید بدهید؟ گفتم: پنج هزار تومان.

گفت: شما که خودتان رتبه ده استادی هستید چقدر می‌گیرید؟

گفتم: با دبیرستان البرز یا بی‌دبیرستان البرز؟ (ایشان در آن زمان مدیر مدرسه البرز هم بودند)... من نمی‌خواهم این‌هایی که برای دانشگاه می‌آورم یک دبیرستان البرز را هم یدک بکشد.

گفت: سپهبد‌هایمان پنج هزار تومان نمی‌گیرند!

گفتم: ببخشید، بنده افرادی را می‌خواهم بیاورم که پنج هزار تومان هم برایشان کم است.»

 

دانشگاه صنعتی شریف متولد مهر ۱۳۴۵ است. مهر، تنها ماه تولد این دانشگاه نیست؛ بلکه در ایران ماه آغاز آموزش و تربیت و پژوهش است. ماه بازگشایی مدارس قدیم و جدید است. یادآور جنبش دانشجویی است و نام‌هایی که بر سردر دانشگاه می‌درخشند. در این میان نام مجید شریف واقفی پیش از همه با دانشگاه پیوند خورده است که از قضا او نیز متولد ماه مهر است. در آن سال‌ها هم بسیاری از خانواده‌های اشراف و صاحب منصبان فرزندان خود را برای ادامه تحصیل به خارج می‌فرستادند، بنابراین محیط دانشجویی شریف را شاگردان خانواده‌های معمولی و حتی فقیر جامعه تشکیل می‌دادند و سختی و تلخی و تندی روزگار را چشیده بودند.

 

شریف واقفی از بنیانگذاران انجمن اسلامی این دانشگاه بود. انجمن‌های اسلامی دانشگاه‌ها تباری طولانی‌تر دارند و شکل‌گیری آن به زمان تدریس مرحوم مهندس مهدی بازرگان در دانشکده فنی دانشگاه تهران بر می‌گردد که نخستین انجمن اسلامی را برپا داشت.

 

شریف واقفی از دانش‌آموزان ممتاز استان اصفهان از شهرستان نطنز بود و در سال ۱۳۴۵ در زمره نخستین دانشجویان دانشگاه آریامهر آن روزگار در رشته برق پذیرفته شد و دیری نپایید که جسم و جان خود را مظلومانه برای دفاع از آرمان و آئین ایرانیان اهدا کرد و بعد‌ها نام بلند خود را به دانشگاه بخشید.

 

دانشگاه صنعتی شریف در طول چهل و اندی سال، فعالیت آموزشی و پژوهشی خدمات چشمگیری به علم و فن داشته و از طریق تربیت فارغ‌التحصیلان زبده، که در مواردی در سطح بالای مدیریت کشور نیز مشارکت داشته‌اند، نقش برجسته‌ای در توسعه کشور ایفا کرده است. جالب آنکه گرچه این دانشگاه به عنوان یک مؤسسه صنعتی تلقی می‌شود، تدریجاً و از زمان ریاست دکتر نصر بر آن، به علوم انسانی و اجتماعی کم و‌ بیش پرداخت و با برگزاری دروس فلسفی و اجتماعی و اقتصادی، دانشجویان خود را با این حیطه از معرفت بشری آشنا ساخت تا جایی که امروزه یکی از مراکز مهم تعلیم و تحقیق در فلسفه علم و مدیریت و اقتصاد در این دانشگاه فعالیت دارد. خلاصه آنکه روند علم‌آموزی و دانش‌پژوهی در طرشت و دانشگاهی که در آن استقرار یافته است، از مواریث ارزنده علم و فرهنگ تهران و ایران‌ است که باید قدر و ارزش آن‌ها را پاس داشت.

 

 

منبع: هفته‌نامه آسمان

کلید واژه ها: طرشت دانشگاه شریف مسجد جامعی


نظر شما :