لینکلن شب قبل از ترور نامهای ننوشته بود
به گزارش روزنامه دیلی تلگراف، پیش از این اعلام شده بود لینکلن در 14 آوریل 1865 میلادی، زمانی که از جنگ داخلی آمریکا سربلند بیرون آمده بود با نگارش نامهای از پاتریک مورفی، سرباز معلول ذهنی که به دلیل فرار از ارتش به مرگ محکوم شده بود، عذرخواهی کرده بود. گفته شده بود لینکلن بعد از نگارش این نامه به تماشاخانه فورد در مرکز شهر واشنگتن میرود و در آنجا حادثه ترور و قتل وی اتفاق میافتد؛ اما این تمام ماجرا نیست."توماس لاوری"، مورخ آمریکایی که کار بر روی این نامه را برعهده داشته است بعد از ایجاد شبهه در زمان دقیق نگارش این نامه اعتراف کرد که تاریخ آن مربوط به یک سال قبل از مرگ لینکلن بوده است و نه شب قبل از مرگ وی، اما او به خاطر پراهمیت جلوه دادن آن یک سال تاریخ نگارش نامه را جابجا اعلام کرده است.
مقامات آرشیو ملی آمریکا اعلام کردهاند که بعد از بیرون آوردنهای متعدد نامه از آرشیو و نمایش آن به مخاطبان متوجه شدند که محل نگارش تاریخ نامه با جوهر دستکاری شده است و عدد 4 به 5 تغییر پیدا کرده است. این اقدام لاوری در قوانین ایالات متحده تحریف تاریخ محسوب شده و جرم تلقی میشود.
آبراهام لینکلن نخستین رییسجمهور از حزب جمهوریخواه آمریکا بود. او به تاریخ بردهداری در آمریکا خاتمه داد و ایالات متحده را در طی جنگ داخلی پا برجا نگه داشت. لینکلن در سال ۱۸۵۵ برای حضور در مجلس سنای آمریکا نامزد شد و یک سال پس از آن به حزب جدید جمهوریخواه پیوست. وی توانست در کنوانسیون جمهوریخواهان برای رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۸۶۰ نامزد این حزب شده و بالاخره در این انتخابات به پیروزی برسد.
لینکلن تلاش بسیاری برای لغو بردگی کرد و تصمیم گرفت تا برده فروشی را بطور قطع براندازد. وی در 23 سپتامبر 1862به اعضای کابینه گفت من با خدای خود عهد کردهام که این عمل را انجام دهم و به دنبال آن، اعلامیه آزادی را صادر کرد که به موجب آن، چهار میلیون برده آزاد میشدند. این اقدام لینکلن، بزرگترین حادثه قرن نوزدهم به شمار میرود. وی در 14 آوریل 1865، پنج روز پس از پایان جنگ داخلی 4 ساله آمریکا، در جایگاه شماره 7 تماشاخانه فورد در مرکز شهر واشنگتن هدف گلوله "جان ویلکس بوث"، یک بازیگر 26 ساله تئاتر و از هواداران کنفدراسیون آمریکا قرار گرفت و چند ساعت بعد (ساعت 7 و 22 دقیقه بامداد 15 آوریل) درگذشت. بوث موفق شد از پنجره فرار کند و با اسبی که از قبل زیر پنجره آماده بود، از محل دور شد.
نظر شما :