پروفسور هنکلمن: اهورامزدا یگانه خدای هخامنشیان نبود
با این حال آنگونه که پروفسور «ووتر هنکلمن»، پژوهشگر موسسه باستانشناسی آلمان در پنجمین نشست تخصصی موزه ملی ایران در جلسهای با موضوع «خدایان عیلامی در سرزمین هخامنشیان» که هفته گذشته برگزار شد، طرح کرده است؛ «با وجود آنکه در متون سلطنتی هخامنشیان تمایل دارد، اهورامزدا را به عنوان بزرگترین و گاهی تنها ایزد جامعه هخامنشیان نشان دهد اما در بطن جامعه آن روزگار، باورها و ایزدان دیگری نیز وجود داشتهاند که شاید بسی از اهورامزدا مهمتر و پرطرفدارتر بوده باشند.»
ووتر هنکلمن رساله دکترای خود را در سال ۲۰۰۶ با موضوع خدایان عیلامی بر اساس مطالعه گلنبشتههای باروی تخت جمشید از دانشگاه لایدن هلند گرفته که رساله وی در سال ۲۰۰۸ در شماره ۱۴ سری کتابهای تاریخ هخامنشیان دانشگاه لایدن منتشر شد. هنکلمن اکنون پژوهشگر موسسه ایرانشناسی آلمان در برلین است و عمده مطالعات خود را بر حوزه زبانشناسی عیلام نو و هخامنشیان متمرکز کرده است.
وی از سال ۲۰۰۱ در ویرایش ۱۲ کتاب و مجموعه مقالات همکاری داشته است که از آنها میتوان «مجموعه مقالات نخستین همایش آناتولی در دوره هخامنشی (۲۰۰۱)»، «یک دورنمای ایرانی: یادنامه هیلین وردنبرگ (۲۰۰۳)»، «آرشیو باروی تخت جمشید (۲۰۰۸)»، «اسکندر و داریوش (۲۰۱۱)» و «مجموعه دو جلدی کتیبه داریوش بزرگ در بیستون (۲۰۱۲)» را نام برد. بعلاوه هنکلمن از سال ۱۹۹۵، ۷۰ مقاله تخصصی را در نشریات معتبر و مجموعه مقالات بینالمللی در رابطه با دوره عیلام و هخامنشی منتشر کرده است.
بخش دیگری از آثار قابل توجه هنکلمن ترجمه کتاب «گاهنگاری دنیای باستان» از زبان آلمانی به انگلیسی در سال ۲۰۰۶ و مقاله «امپراتوری داریوش سوم در سایه» اثر پیر بریان از زبان فرانسه به انگلیسی در سال ۲۰۰۹ است. هنکلمن اخیرا برای انجام پروژهای در خصوص کتیبه بیستون در ایران حضور یافته است.
هنکلمن در این نشست تخصصی با اشاره به نتایج بررسی اطلاعات موجود در گلنوشتههای باروی تختجمشید اظهار داشت: با نگاهی به اطلاعات موجود در گلنوشتههای باروی تختجمشید باید بررسی کرد که رابطه بین «جامعه عیلام نو» و «نورسیدگان پارسی» در سرزمین فارس به چه صورت بوده است. وی با نشان دادن نمونههایی از متونی که در آنها نامهای عیلامی در خانوادههای پارسی و برعکس نامهای پارسی در خانوادههای عیلامی دیده شده است، تصریح کرد: این دو جامعه جداگانه، به مرور زمان با همدیگر خویشاوندی پیدا کرده و با هم ترکیب شدهاند. باستانشناس آلمانی با ارایه نمونههایی از متون که خدایان عیلامی در جامعه پارسی مورد ستایش قرار داشتهاند، افزود: البته این به آن معنا نبود که پارسیان نو رسیده باورهای عیلامیان را پذیرفته بودهاند، بلکه ایزدانی با پیشینه عیلامی در جامعه آنها نهادینه شده بود.
وی ادامه داد: ایزدان عیلامی در زندگی پارسیان به بخشی از باورهای آنان تبدیل شده است و به عبارتی دیگر این ایزدان، پارسی شده بودهاند. هنکلمن با نشان دادن متون عیلامی و گلنوشتهها تاکید کرد: کلمات پارسی در این متون رخنه کرده و متون عیلامی توسط پارسیان غیرمسلط به زبان عیلامی نوشته شده است.
ووتر هنکلمن گفت: بر عکس آنچه که در کتیبههای شاهی هخامنشیان، اهورامزدا به عنوان ایزد واحد و بزرگ هخامنشی نشان داده شده است، در متون گلنوشتههای باروی تخت جمشید، کمتر نامی از اهورامزدا دیده میشود و بیشتر ایزدان دیگر پارسی- عیلامی دیده میشوند. هنکلمن افزود: این به آن معناست که گرچه متون سلطنتی هخامنشیان تمایل دارد اهورامزدا را به عنوان بزرگترین و گاهی تنها ایزد جامعه هخامنشی نشان دهد اما در بطن جامعه آن روزگار، باورها و ایزدان دیگری نیز وجود داشتهاند که شاید بسی از اهورامزدا مهمتر و پرطرفدارتر بوده باشند.
واژه اهورامزدا اوستایی و از دو بخش تشکیل شده است اهورا به معنی هستی بخش و دارنده هستی، مزدا خود از دو واژه مز به معنی بزرگ و دا به معنی دانا و دانش است، از این واژه به معنی دانای بزرگ هستی بخش یاد میشود. در متنهای پهلوی نیز به اُهرمزد و هُرمُزد و در فارسی اورمزد، هُرمزد و هُرمُز مبدل شده است.
اهورامزدای زرتشت در سرودهایش که به «گاتها» معروف است، اینگونه وصف شده: «اهورامزدای زرتشت، داناترین سرور و بالاترین و برترین گوهری است که شایسته نیایش است» در سراسر گاتها، اهورامزدا برای زرتشت، تنها خدای توانا و آفریننده داناست. در بالاترین نقطه آسمان قرار دارد. زاده نشده و کسی به او نمیماند. ورای او و بدون او، هیچ چیز وجود ندارد. او برترین هستی است و هستی همه از اوست. او برترین است. نه برتر از خود دارد و نه همپایه. نه کسی منکر برتری او و نه مدعی جایگاه اوست. در سنگنبشتههای هخامنشیان نیز اهورامزدا همان خدای یکتایی است که راستی را دوست دارد و از دروغ بیزار است.
علاوه بر گفتههای هنکلمن، جهانگیر اوشیدری موبد موبدان زرتشتیان ایران و یکی از پژوهشگران در مورد تاریخنگاری زرتشتیان و نویسنده کتابهای «تاریخ پهلوی و زرتشتیان» و «دانشنامه مزدیسنا» که دایرهالمعارف دین زرتشتی است نیز در رابطه با مفهوم خدایان در ایران باستان میگوید: «در دنیای آن روز تصور این مفهوم دشوار بود که یک خدا به تنهایی بتواند به این همه کارهای مهم برسد: آسمانی به این بزرگی، زمینی با این پهنا، کوههای بلند و دریاهای فراخ؛ جانوران و… تیرههای گوناگون آریایی پیش از زرتشت آنچه را که در نظرشان سودمند بود، مثل آب و آتش، یا با شکوه و طیب بود مثل خورشید و ماه جمله را خدایی دانسته و به شکرانه بخشایش و برکاتی که از این قوای طبیعت به آنان میرسید به آنها سجده میکردند. همچنین از قوای دیگر طبیعت که در بیم و هراس بودند و بسا از آنها آسیب و گزند میدیدند، مثل رعد و برق و غیره هر یک را پروردگاری غضبآلودی تصور نموده و برای فرونشاندن قهر و خشم آنان تضرع و زاری میکردند و فدیه و قربانی میآوردند.» با این وجود پیوندهای شاه و اهورامزدا چندین بار در کتیبههای سلطنتی به ثبت رسیده است.
در نیایشهای داریوش اول نیز اغلب فقط اهورامزدا «بزرگترین خدایان» به یاری طلبیده شده، هرچند گفتار داریوش نشان میدهد که در آن برهه از زمان خدایان دیگری نیز وجود داشتهاند، اما نزد حاکمان هخامنشی مقام و مرتبه اهورامزدا همواره بالاتر و متعالیتر از باقی خدایان بوده است و او تاکید میکرد قدرت سلطنتی خود را از اهورامزدا گرفته، همچنین پیروزی و قدرت خود بر اقوام تحت سلطه را نیز مدیون پشتیبانی اهورامزدا دانسته ولی به طور مستمر از او نه به عنوان خدای یگانه، بلکه به عنوان «بزرگترین خدایان» یاد کرده است.
پیر بریان نویسنده کتاب تاریخ امپراتوری هخامنشیان نیز در کتاب خود در همین رابطه مینویسد: «تمام اظهارات سلطنتی از وجود آیینهای پرستش رسمیای خبر میدهند که شاه در آنها نقش اصلی را ایفا میکند- گزنفون قطعهای طولانی را به خدایان مورد ستایش کورش و قربانیهایی که در روز اقامت شاه در پارس روز هفتم بود اختصاص داده. منظور جشنها و قربانیهایی است که به افتخار خدایانی برگزار میشد که خشایارشا هنگام عزیمت به اروپا تحت نام (خدایانی که بر پارس فرمان میرانند) آنان را به یاری میطلبد. شکی نیست که (اهورامزدا و خدایان دیگر) و نیز بسیاری از خدایان، چون خدای زمین که کوروش به افتخار او قربانی میدهد در میان آنان جای دارند.»
منبع: روزنامه شرق
نظر شما :