گشتی در تهران قدیم با تکمیل همایون/ حاجت خواستن از توپ جنگی و دوچرخه‌سواران جنی

۲۱ تیر ۱۳۹۱ | ۱۹:۳۴ کد : ۲۳۸۹ از دیگر رسانه‌ها
در روستای تهران، پیش از تبدیل آن به شهر توسط شاه طهماسب صفوی، مردم به لهجهٔ رازی صحبت می‌کردند؛ اما لهجه فعلی مردم تهران حاصل اختلاط اقوام مهاجر گوناگون است و به هیچ‌وجه نمی‌توان آن را تهرانی نامید.

 

دکتر ناصر تکمیل همایون ـ استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ ـ در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا، در تشریح روند شکل‌گیری لهجهٔ رایج در تهران امروز، بیان کرد: از قدیم‌ترین روز‌ها، در تهران لهجه رازی یعنی منسوب به ری‌ رایج بوده است، چون این لهجه در شمال ری بوده، به لهجه‌های لواسانی و مازندرانی نزدیک بوده و در واقع، بین رازی و مازندرانی بوده و بسیاری از واژه‌های مازندرانی در این گویش وجود داشته است.

 

نویسندهٔ کتاب سه جلدی «تاریخ اجتماعی و فرهنگی تهران» به تبدیل شدن تهران به شهر توسط شاه طهماسب اشاره و اظهار کرد:‌ فقط یک پنجم روستای تهران، در شهر واقع شد و بقیهٔ شهر، باغ و زمین بایر بود. مردم مختلف و به خصوص نظامی‌ها به تهران مهاجرت کردند تا این که در دوران نادرشاه، تهران یک پادگان نظامی شده بود.

 

او ادامه داد:  لهجه‌های این مهاجران با گویش روستای ری ادغام شد. بعد از پایتخت شدن تهران توسط آغامحمدخان قاجار، مهاجرت به تهران و اقامت در آن سرعت پیدا کرد و بسیاری از اقلیت‌های قومی و مذهبی به تهران آمدند.

 

وی ایجاد منصب دیوان در زمان فتحعلی شاه را اتفاق مهمی در این تحولات دانست و گفت: پس از آن، تفرشی‌ها و آشتیانی‌ها مناصب مهم حکومتی را برعهده گرفتند. به این ترتیب، دو نوع زبان شایع شد، «زبان قلمی» و «زبان شمشیری» حاصل اختلاط این دو زبان، لهجه‌ای است که امروزه در تهران رایج است.

 

این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با تأکید بر این که به هیچ‌وجه نمی‌توان این گویش را تهرانی خالص نامید، افزود: تبعید طایفهٔ زند به تهران توسط آغامحمدخان و اثرگذاری لهجهٔ شیرازی را هم نمی‌توان در این گویش بی‌تأثیر دانست.

 

 

برخی مردم از توپ جنگی حاجت می‌خواستند!

 

او در ادامهٔ این گفت‌وگو در پاسخ به پرسشی دربارهٔ «توپ مرواری» توضیح داد: روایت شده که نادرشاه آن را از هند آورد و مدتی برای نمایش در میدان ارگ گذاشته شد و مدتی هم در میدان توپخانه بود.

 

وی دربارهٔ عقاید مردم تهران قدیم دربارهٔ این توپ، گفت: خیلی‌ها زیر توپ می‌رفتند و از آن حاجت می‌خواستند و خرافات زیادی دربارهٔ آن وجود داشت. دلیل آن هم این است که پدیده‌های کمیاب و داده ‌شده، همیشه برای مردم جالب توجه و عجیب هستند. تکمیل همایون دربارهٔ محل نگهداری توپ مروارید، بیان کرد: فکر می‌کنم این توپ در حال حاضر در دانشکده افسری نگهداری می‌شود.

 

 

ورود وسیله‌ای جادویی به نام دوچرخه

 

ادامهٔ گفت‌وگو با تکمیل همایون به بحث ورود وسایل نقلیه به تهران رسید. او توضیح داد: وسایل نقلیه در ابتدای دورهٔ قاجار، مانند زمان کوروش هخامنشی بود. پس از ورود روس‌ها به ایران، درشکه به کار گرفته شد و «درشکه» اصلا یک کلمهٔ روسی است. بعد از آن، کالسکه‌ برای مسافرت ساخته شد؛ ولی ورود دوچرخه یک تفاوتی با وسایل دیگر داشت و آن این بود که دوچرخه‌سوار باید سوار شدن آن را یاد می‌گرفت. مردم ایران ابتدا با شیوهٔ استفاده از دوچرخه آشنا نبودند؛ اما کم‌کم یاد گرفتند و حتی در زمان رضاشاه مسابقهٔ دوچرخه‌سواری هم برگزار می‌شد.

 

در آن زمان مردم تهران وقتی می‌دیدند شخصی سوار بر وسیله‌ای با دو چرخ شده است و زمین نمی‌خورد، بسیار برایشان عجیب و غیرعادی بود و دوچرخه‌سوار را جادو شده و حتی جنی می‌پنداشتند.

 

 

زنبورک، ‌ ابزار جنگ تهرانی‌ها در قدیم

 

تکمیل همایون همچنین در پاسخ به این که زنبورک چیست و زنبورک‌خانه کجاست؟ گفت:‌ زنبورک وسیله‌ای انفجاری بود که بر پشت شتر می‌گذاشتند و با آن دشمن را هدف شلیک قرار می‌دادند. این سلاح در دورهٔ نادرشاه توسعه یافت. اگر تهران دورهٔ صفوی را در نظر بگیریم، در جنوب غربی آن و در نزدیکی خیابان شاهپور امروزی، زنبورک‌خانه قرار داشته است.

 

 

قهوه‌خانه‌های قنبر و عرش؛ پاتوق معتادان

 

گفت‌وگو با تکمیل همایون به قهوه‌خانه‌های تهران قدیم نیز کشیده شد؛ از قهوه‌خانهٔ قنبر که امروزه در اصطلاح به محل افراد بی‌کار و تنبل گفته می‌شود و قهوه‌خانهٔ عرش که به گفتهٔ تکمیل همایون، محل شیره‌ای‌ها و تریاکی‌ها بود و ۲۴ ساعت شبانه روز هم مشغول سرویس‌دهی و ایجاد بساط برای مشتریان بود‌. برخلاف قهوه‌خانه‌های دیگر که در آن‌ها نقالی و شاهنامه‌خوانی می‌کردند و بسیار هم طرفدار داشتند.

 

بر اساس کتاب «تهران قدیم» تألیف محمد حسن بیگی، صاحب قهوه‌خانهٔ قنبر، فردی سیاه‌پوست‌ اهل حبشه به نام «قنبر» بود و بیشتر مشتریانش هم در ابتدا سیاه‌هایی بودند که آن زمان به عنوان غلام و خدمتکار در تهران کار می‌کردند. مردم سفیدپوست هم آنجا جمع می‌شدند و سیاه‌ها را به تمسخر می‌‌گرفتند. قنبر برای حل این مشکل، ادارهٔ قهوه‌خانه را به شاگرد سفیدپوستش، اسماعیل واگذار کرد؛ اما تمسخر کردن سیاه‌ها همچنان ادامه داشت تا این که یک مداح برای روضه‌خوانی به آنجا رفت و چون فردی نکته‌سنج بود، به شأن و منزلت بلال حبشی در نزد پیامبر(ص) یا غلام سیاه‌پوست حضرت علی (ع) اشاره کرد. به این ترتیب، کم‌کم رفتار مردم با سیاه‌پوست‌ها بهتر شد. قهوه‌خانهٔ قنبر در خیابان ناصر خسرو قرار داشت.

 

 

محله‌های تاریخی تهران را دریابیم

 

تکمیل همایون با اشاره به این که اکنون یکی از اعضای شورای علمی بافت‌های تاریخی تهران است، تأکید کرد: باید ابتدا به وضعیت عودلاجان رسیدگی شود و بعد از آن، دیگر محله‌های قدیمی تهران مانند چاله‌میدان،‌ بازار و سنگلج مورد توجه مردم و مسوولان قرار گیرند. همین‌طور بنای میدان ارگ و نیز میادین دیگر مانند توپخانه که به جز آثار شاخص آن مانند کاخ گلستان،‌ قسمت زیادی از آن تا کنون تخریب شده است.

 

او افزود: نباید فراموش کرد که میدان‌های جدید‌تر مانند میدان راه‌آهن‌، امام حسین (ع)، ولی‌عصر(عج)، ونک و همچنین میدان قدس (تجریش) باید مورد مطالعه و بازسازی هویتی و تاریخی قرار گیرند.

 

 

و اما جعفر شهری...

 

تکمیل همایون در پایان سخنانش یادی هم از مرحوم جعفر شهری کرد که بیشتر عمرش را صرف تحقیق دربارهٔ تاریخ و فرهنگ تهران کرد و از «تاریخ اجتماعی تهران قدیم» و کتاب پنج جلدی «طهران قدیم» به عنوان مهم‌ترین آثار او نام برد.

 

کتاب پنج جلدی «طهران قدیم» نوشتهٔ جعفر شهری از مهم‌ترین منابع مطالعه دربارهٔ زندگی مردم تهران در گذشته است که اطلاعات مفیدی، به خصوص دربارهٔ مشاغل و حرفه‌ها، خیابان‌ها و حدود شهری تهران،‌ بازارها‌، قهوه‌خانه‌ها عمارت‌های شاهی‌، آداب و رسوم و... در تهران قدیم دارد.

کلید واژه ها: تهران تکمیل همایون


نظر شما :