اعلامیۀ ناخوانده/ عزتالله سحابی در حمایت از قیام ۱۵ خرداد چه نوشت؟
او که در سالهای پیش از انقلاب از اعضای نهضت آزادی ایران بود، در جریان بازداشت سران جبهه ملی و نهضت آزادی در زمستان ۱۳۴۱ بازداشت و بعد از محاکمه در دادگاه نظامی به چهار سال زندان محکوم شد. یکی از مستندات دادگاه برای محکومیت این گروه از ملیگرایان مذهبی بیانیهای به قلم سحابی بود که برای دفاع از مواضع امام خمینی و قیام مردم در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در زندان نوشته شد. بیانیهای که پیش از انتشار به دست ساواک افتاد و بیآنکه تاثیری بر روند مبارزات بگذارد اسباب زحمت و مستند احکام طویلالمدت زندان برای اعضای نهضت آزادی شد.
این اطلاعیه یکی از موضوعاتی است که در تازهترین شماره هفتهنامه «آسمان» در پروندهای با عنوان «صداقت مجسم، مجسمه صداقت» به مناسبت سالروز درگذشت مهندس سحابی، به آن پرداخته شده است. بهروز طیرانی در این گزارش با مروری بر بازداشت ملیگرایان در اوایل بهمن ۱۳۴۱ مینویسد: «رژیم شاه از ابتدای بهمن ۱۳۴۱ و در آستانه برگزاری رفراندوم ششم بهمن که بعدها نام انقلاب سفید بر آن نهادند، اقدام به بازداشت تعداد زیادی از فعالین سیاسی از جمله سران و رهبران جبهه ملی و نهضت آزادی ایران و نیز فعالین دانشجویی کرد. از جمله دستگیرشدگان آیتالله طالقانی، مهندس بازرگان و دکتر یدالله سحابی بودند. با شروع سال ۴۲، خیزشهای مردمی در سراسر کشور شدت گرفت، نخست در ششم فروردین در قم میان طلاب حوزههای علمیه و مردم از یک سو و نیروهای نظامی و امنیتی درگیری رخ داد. موج دستگیری نیروهای سیاسی با شروع ماه محرم تشدید شد که از جمله بازداشتشدگان مهندس عزتالله سحابی بود که در دوم خرداد ۴۲ بازداشت و به زندان قصر منتقل شد. سحابی بعد از بازداشت از دستگیری نزدیک به بیست نفر از دیگر دوستان خود در نهضت آزادی آگاه شد. هنوز دو هفته از دستگیری این عده نگذشته بود که آنان در زندان ابتدا جسته و گریخته و بعد به تفصیل آنچه در خیابانهای تهران و دیگر شهرهای ایران رخ داده بود آگاه شدند.»
آگاهی از ابعاد مختلف ماجرای ۱۵ خرداد تاثیر زیادی روی زندانیان سیاسی گذاشت. آنچنان که نه تنها مراسمی به یاد شهدای این قیام برپا کردند که قرار شد اطلاعیهای پیرامون این ماجرا از سوی زندانیان تهیه شود. پیشنهادی که از سوی دو تن از زندانیان جوان ارائه شد و مورد قبول بزرگترها قرار گرفت. طیرانی درباره منشأ این پیشنهاد مینویسد: «زندانیان زندان قصر پس از آگاهی از واقعه پانزدهم خرداد در شب جمعه ۲۲ خرداد مراسم شب هفت شهدای قیام را در داخل زندان با سخنرانی مهندس بازرگان و قرائت قطعه شهری در رابطه با قیام برگزار کردند. بعد از آن جلسه به پیشنهاد مرحوم محمد حنیفنژاد و عنایت ربانی قرار شد تا به برگزاری مراسم اکتفا نشده و اطلاعیهای در تجلیل از قیام ۱۵ خرداد و آیتالله خمینی از سوی زندانیان تهیه شود.»
با تصویب طرح صدور اطلاعیه، برای نوشتن متن آن قرعه بنام مهندس عزتالله سحابی افتاد. او این متن را تهیه کرد و برای اظهارنظر در اختیار چند نفر از دوستان و نزدیکان قرار داد. اما متن این اطلاعیه که بنا بود مواضع زندانیان را در دفاع از قیام مردم آن سوی دیوارهای قصر بیان کند، از چه قرار بود؟ طیرانی با اشاره به بخشهایی از این متن مینویسد: در این اطلاعیه که ابتدا با درود به شهیدان گلگونکفن که به پیروی از شهدای کربلا با نثار خون خود درخت اسلام را آبیاری کردند و سربازان نهضت دینی و ملی ایران و نیز درود به رهبران و مراجع مومن آغاز شده بود، آمده بود: «در این روزها ملت مسلمان ایران شاهد تاریخیترین و پرافتخارترین ایام خویش است. روزهایی که در آن نیروی واقعی ملت و توده حقیقی اجتماع ایران یعنی همان زحمتکشان و پابرهنگان جان بر کف قیام نموده و به رهبری زعمای دینی خود پا به معرکه انقلاب میگذارند. در زوهای ۱۲ و ۱۳ محرم ملت مسلمان بیدار شده ایران در خیابانهای تهران و قم و مشهد و تبریز و شیراز و سایر شهرستانها به جرم حقطلبی و عدالتخواهی که یکی از هدفهای دین مقدس اسلام است در مقابل رگبار مسلسل و توپ و تانک دستگاه بنیامیه زمان قرار گرفتند.»
مهندس سحابی در ادامه متن خود اتهامات رژیم به نهضت از جمله انگ «ارتجاع سیاه» را شیوه همیشگی رژیمهای وابسته به قیامهای مردمی معرفی کرده و با اشاره به شعارها و خواستههای مردم در تظاهرات و تجمعاتشان مینویسد: «آنان فریاد میزدند ما از حکومت جابرانه غلامان اسراییل و استعمار به ستوه آمدهایم. ما عدالت اجتماعی، نان، بهداشت، فرهنگ و حکومت اسلامی میخواهیم. آنها فریاد میزدند: خمینی بتشکن خدانگهدار تو و شعار طرف مقابل آنها چه بوده است... غارتگری، چپاول و ظلم و ستم در لباس اصلاحات ارضی و اعطای حقوق زنان... با توجه به نیروها و شعارهای طرفین، دنیای انسانیت قضاوت خواهد کرد که کدام یک عامل ارتجاع سیاه هستند.»
بر اساس روایت طیرانی، سحابی در بخش دیگری از این متن به «شروع نهضت روحانیت و دلایل رشد روزافزون آن و استقبال مردم از ورود روحانیت و مراجع به عرصه سیاسی» پرداخته و مینویسد: «وقتی ظلم و تجاوز و خودسری و دستدرازی به همه چیز مردم حتی قانون اساسی و مقدسات شرعی و نوامیس به اعلی درجه رسید تنفر و قیام نیز نتیجه آن است و با اندک ندای محکم و بانگ دعوت حاکی از ایمان آن طور وسیع تظاهر مینماید. به همین سبب وقتی حضرت آیتالله خمینی به همراهی سایر مراجع بزرگ دینی حضرات آیتالله شریعتمداری و آیتالله میلانی در اعلامیه تاریخی خود با ایمانی راسخ میگویند: من قلب خود را برای پذیرفتن تیرهای شما آماده کردهام کانه از نهاد تودههای محروم و ستمدیده ایران سخن میگویند...»
سحابی در بخش پایانی متن پیشنهاد خود به مساله اصلاحات ارضی و اعطای حق رای به زنان اشاره کرده و مینویسد: «مساله اصلاحات ارضی و اعضای حقوق به زنان قبل از آنکه در آن نیت اصلاحطلبانه و خیرخواهانه باشد به قصد فریفتن و مشغول داشتن مردم برای بسط حکومت مطلقه و استبداد فردی است... بدیهی است ملت به پا خاسته در برابر حکومت مطلقالعنانی، حمله خود را متوجه کانونهای فساد و دروغپردازی از قبیل ادارات تبلیغات و انتشارات و باشگاه جعفری (شاهپرست) معروف میکند.»
وقتی متن این اطلاعیه که در دوران خود پیشروانه و رادیکال به حساب میآمد، به دست سابقهداران نهضت رسید تا درباره مفاد آن اظهارنظر کنند، برخی انتشار آن را به مصلحت ندانستند. از آن جمله احمدعلی بابایی که هرچند با محتوای آن زاویهای نداشت اما انتشارش را به نام نهضت آزادی ایران به مصلحت ندانست. به نوشته طیرانی، بابایی در حاشیه این متن نوشت: «این آرزوی همه ماست که این قیام یا انقلاب تعطیل نگردیده و با سرسختی هرچه بیشتر دنبال شود لیکن از جهات گوناگون ما نمیتوانیم اینگونه تمنیات باطنی خودمان را برملا کرده، به نام جمعیت و هیاتی منتشر کنیم...»
این نامه چند روز بعد در جریان انتقال به بیرون از زندان که توسط دکتر سحابی انجام میشد به دست ماموران ساواک افتاد و بیآنکه به نتیجهای برسد مستند محکومیت زندانیان در دادگاه نظامی شد. گویا دکتر سحابی این اطلاعیه را به اصرار فرزندش در جوراب خود جاسازی کرده بود اما پس از انتقال به زندان قزل قلعه به دست ماموران افتاد.
عزتالله سحابی درباره چگونگی این اتفاق نوشته: «ایشان (دکتر سحابی) در قزل قلعه به دستشویی میرود. در آنجا جوراب خود را بیرون آورده بود که وضو بگیرد، متن اعلامیه بیرون میافتد. پدرم بعد از خروج از آنجا متوجه میشود که اطلاعیه افتاده است، برمیگردد تا آن را بردارد میبیند اعلامیه در دستشویی نیست، اعلامیه مزبور را استوار تیموری از آنجا برداشته به ساواک تحویل میدهد.»
به نوشته طیرانی «چهار ماه بعد از کشف این اطلاعیه» و در حالی که «سران و فعالان جبهه ملی آزاد شده بودند» هفت تن از نهضتیها به اتهاماتی از جمله نوشتن این اطلاعیه در مجموع به ۵۱ سال زندان محکوم شدند که در این میان سهم نویسنده اعلامیه ۴ سال بود.
***
مجله «آسمان» در پرونده ویژه خود به مناسبت سالروز درگذشت عزتالله سحابی همچنین مقالهای از مقصود فراستخواه محقق و استاد دانشگاه ذیل عنوان «در میانهی مردمگرایی و ملاحظهکاری» به چاپ رسانده که نویسنده در آن تلاش میکند با مروری بر تعاریف شناخته شده، الگوی سیاستورزی سحابی را شناسایی کند.
فراستخواه در این مقاله آورده است: «در الگوی سیاستورزی سحابی، حصهای از رنگینکمان تجارب امر سیاسی در ایران معاصر، به قدر وسع این مرد دیده میشود. سحابی تا حدی که توانست ریشهای نگاه کرد و نه تنها سیاست بلکه توسعه اقتصادی و اجتماعی در همه ابعاد آن را در نظر آورد. اما گویا بخت یارش بود که مبتلا به دردهایی اصیل از نوع صادق هدایتی نشد، از آگاهیهای نجیبانه و پر رنج دامن برچید، مسالههای لاینحل را با توسل به جهش ایمان دور زد؛ احساس پوچی را با عمل خلاق انتقادی برای بهروزی مردمان رفع و رجوع کرد، از ایمانش امیدی اجتماعی برای برپایی عدالت ساخت و چندین دهه با همین امید و ایمان، کار کرد و نفس کشید.»
گفتوگوهایی با علیاکبر معینفر و هاشم صباغیان وزرای کشور و نفت کابینه موقت مهندس بازرگان و از دوستان و همفکران مهندس سحابی برای بازخوانی اندیشهها و جایگاه سیاسی - اجتماعی او از دیگر بخشهای این پرونده است. علیاکبر معینفر در این گفتوگو «صداقت» را مهمترین ویژگی سحابی برشمرده است. هاشم صباغیان هم فقدان مهندس سحابی را محسوس دانسته و میگوید: «هیچ کس نتوانست جای او را پر کند.»
نظر شما :