خاطرات فریدون صدیقی از استخدام خبرنگاران در روزنامه کیهان
به گزارش خبرگزاری مهر، چهارمین سمینار «بررسی مسائل مطبوعات ایران؛ چالشها و چشماندازها» صبح روز چهارشنبه ۳ خرداد با برپایی میزگرد «چالشها و چشم اندازهای روزنامهنگاری حرفهای در ایران» با حضور کاظم معتمدنژاد، محمدمهدی فرقانی، محمدجعفر محمدزاده، فریدون صدیقی، یونس شکرخواه و پدرام پاکآیین در سالن همایشهای صدا و سیما خاتمه یافت.
فریدون صدیقی در این میزگرد به بیان نحوه ورود خود به دنیای روزنامهنگاری پرداخت و گفت: یادم هست سال ۱۳۵۱ که به اتفاق آقای فرقانی وارد روزنامه کیهان شدیم، امکانات ما برای کارمان در حداقل خود بود.
وی ادامه داد: آن زمان در تحریریه کیهان یک کیوسک بود که در آن یک تلفن هندلی بود و اگر میخواستیم مثلاً به بیرجند و مشهد زنگ بزنیم، باید اول یک شماره را در تهران میگرفتیم تا وصل میشد به آنجا. ما در چنین شرایطی وارد روزنامهنگاری شدیم.
این روزنامهنگار باسابقه اضافه کرد: در روزنامه کیهان استخدام خبرنگار اینگونه بود که به او میگفتند پل زیرگذر میدان امام حسین (ع) آماده بهرهبرداری شده، برو آنجا تعداد ماشینهایی را که در زمان حرکت سقفشان به زیر پل گیر میکند، بشمار. آورده خبرنگار از آن سوژه تکلیف او را در روزنامه مشخص میکرد؛ بماند یا برود؟!
صدیقی سپس توجه حاضران را به فرقانی که در جایگاه ریاست پنل نشسته بود، جلب کرد و گفت: یادم هست در روزنامه کیهان، آقای فرقانی که تخصص یگانهاش گزارشنویسی است، ۶ ماه حتی صندلی هم نداشت که روی آن بنشیند و مطالبش را بنویسد!
وی همچنین با اشاره به کثرت فارغالتحصیلان رشته روزنامهنگاری در ایران، گفت: انبوهی مدرک به دستان روزنامهنگاری و کسانی که در این حوزه درس میخوانند، الزاماً به معنی آن نیست که روزنامهنگار حرفهای شوند یا باشند. حرفهای بودن برای ما آدابی داشته و دارد.
این روزنامهنگار پیشکسوت در عین حال تاکید کرد: درست است که روزنامهنگار حرفهای باید به ارزشها، اخلاق عمومی، مصالح و منافع ملی و زندگی خصوصی مردم و از این قبیل مسائل پایبند باشد ولی آیا باید فقط روزنامهنگار به این قیود و تعهدات پایبند باشد؟ اگر در خیابان چالهای کنده شده و شهروندی در آن میافتد و پایش میشکند، چرا کسی پاسخگو نیست؟
فریدون صدیقی از این سخنان خود اینگونه نتیجه گرفت که «ما شهروند نداریم و بیشتر شهرنشین هستیم» و ادامه داد: من که ۴۰ سال است در این حرفه (روزنامهنگاری) فعالیت میکنم، تقریباً به همه تکالیفم عمل کردهام ولی چرا دیگران عمل نمیکنند؟ چرا فقط ما موظف به رعایت حدود هستیم؟
وی گفت: روزنامهنگار حرفهای با روزنامه حرفهای معنا پیدا میکند، اگر خواننده حرفهای نباشد، روزنامه حرفهای هم نداریم و معتقدم تا زمانی که در نظام آموزشی ما مطالعه جای واقعی خودش را پیدا نکند و کتاب خواندن جزو تکالیف همه ما نشود، این وضعیت کماکان ادامه خواهد یافت.
نظر شما :