سفیر شاه در کویت: استعمار انگلیس ۸۰ سال جزایر سهگانه را از ایران جدا کرد
برای روش شدن تاریخچه حاکمیت ایران بر جزایر سهگانه خلیج فارس، رادیو فردا در گفتوگو با رضا قاسمی، آخرین سفیر ایران در کویت در دوران محمدرضا شاه که در مذاکرات مربوط به این جزایر حضور داشت، از سابقه این موضوع پرسیده است.
رضا قاسمی: مساله جزایر سهگانه به موضوع اساسیتری بر میگردد که آن موضوع تاسیس اتحادیه امارات متحده عربی بود. وقتی که دولت وقت انگلستان اعلام کرد که در پایان سال ۱۹۷۱ نیروهای خود را از خلیج فارس خارج خواهد کرد، فکر تشکیل اتحادیه امارات قوت گرفت.
در حقیقت تشکیل این اتحادیه یک اندیشه انگلیسی بود و هدفشان این بود ایران را که به حق مدعی بحرین و جزایر سهگانه بود، به جای اینکه در برابر دو تا شیخنشین مختلف قرار بدهند، بهتر آن دیدند که به جای یک یا دو شیخنشین، در برابر مجموعهای از امارات قرار دهند. مخصوصا که آن موقع صحبت این بود که بحرین را هم جزو اتحادیه قلمداد کنند.
دولت شاهنشاهی ایران به صراحت اعلام کرد تا زمانی که مساله بحرین و جزایر حل نشده است به هیچ وجه با تشکیل چنین اتحادیهای که ساخته دست انگلیسهاست موافقت نخواهد کرد. بر همین مقوله مدتی مذاکرات بین مقامهای ایرانی و مقامهای انگلیسی شروع شد و متعاقب آن مذاکرات جداگانهای با شیوخ امارات مخصوصا شیخ خالد، شیخ شارجه و شیخ راسالخیمه مذاکراتی انجام شد که بنده هم کمابیش در جریان آن مذاکرات شرکت داشتم. برای راضی کردن آنها هم یک سری اقداماتی انجام شد که در این میان شیخ شارجه حسن تفاهم نشان میداد و شیخ صغر (حاکم راسالخیمه) مادی بود و اندیشههای مادی داشت و تقاضاهایش را هی مکرر میکرد. البته تا حدودی هم تقاضاهایش برآورده شد.
شما در آن زمان چه شغلی داشتید و با چه عنوان در این مذاکرات حضور داشتید؟
آن زمان من در سمت معاونت اداره نهم سیاسی بودم. میدانید که وزارت امور خارجه هشت اداره سیاسی داشت که تقسیمبندی جغرافیایی داشت و در زمان تصدی آقای زاهدی، وزیر خارجه، به خاطر اینکه مسائل خلیج فارس مطرح بود یک اداره به ادارات سیاسی اضافه شد و آن اداره نهم سیاسی بود.
اداره نهم سیاسی کارش رسیدگی به مسائل مربوط به سرزمینهای جنوبی خلیج فارس بود و من در آن زمان به عنوان معاون اداره نهم در مذاکرات شرکت میکردم و حتی من میهماندار شیخ خالد، شیخ شارجه که به ایران آمد و قرار بود که به اصفهان و شیراز سفر کند بودم و تمام مدت در کنارش بودم. در مذاکرات هم شرکت میکردم.
جزیره ابوموسی که در واقع جزیرهای مسکونی در خلیج فارس است، از نظر جغرافیایی و حقوقی چه وضعیتی دارد؟ آیا امارات هم در حال حاضر در اداره این جزیره نقشی دارد؟
جزیره ابوموسی درست در وسط حد فاصل بین ایران و شارجه قرار دارد. این جزیره متعلق بودنش به ایران مسلم است. این جریان هم ثابت شد. ما با مدارک و نقشههایی که در اختیار داشتیم، حتی نقشههایی که روسها داشتند و در اختیار ما گذاشتند، ثابت شد که این سه جزیره متعلق به ایران است. در نهایت چیزی نزدیک به ۸۰ سال بود که سیاست استعماری انگلیس این جزیره را از خاک ما جدا کرده بود و الان از این جدایی چیزی حدود ۱۲۰ یا ۱۳۰ سال میگذرد.
این مساله پیش از این حل شده و یک مساله کهنه است. دیگر تجدیدش اصلا موردی ندارد. جزیره ابوموسی و دو جزیره تنب بزرگ و تنب کوچک متعلق به ایران است و مدارک آن هم موجود است و در زمان خودش هم که کشور ما نیرو در جزایر پیاده کرد و نسبت به مالکیت آنها اعاده حیثیت شد، چهار کشور عربی علیه ما به شورای امنیت شکایت کردند. این چهار کشور عبارت بودند از عراق، یمن جنوبی، لیبی و الجزایر که آنجا در شورای امنیت نماینده ایران با یک گزارش خیلی جامعی حق مالکیت خود را ثابت کرد و در نتیجه شورای امنیت موضوع را از دستور کار خود خارج کرد. این یک قرار بینالمللی است که وقتی موضوعی از دستور کار شورای امنیت خارج میشود، دیگر قابل طرح مجدد نیست.
بنابراین اصرار امارات بر اینکه میگویند این جزایر مال ماست و ابزار حق و حاکمیت میکنند، اشتباه است. اولا حاکمیت فرع بر مالکیت است. یعنی اگر مالکیتی نباشد، حاکمیتی نخواهد بود. بنابراین اصرارشان آب در هاون کوبیدن است. در هر حال جزیره ابوموسی دارای مقداری نفت و مقداری خاک سرخ است و این جزیره مسکونی هم هست. به همین دلیل هم برای رعایت حال سکنه آنجا یک نوع توافقی انجام شد که قسمتهایی از ابوموسی که سکنه در آن ساکنند، تحت اداره خود ساکنین باشد ولی قسمتهای عمده این جزیره تحت اداره دولت ایران است.
قرار شد از محل درآمد نفت جزیره ابوموسی به شارجه کمک شود و در آن زمان ۷۵۰ هزار پوند هر شش ماه یک بار به اقتصاد شارجه کمک میشد. توافق شده بود و چکی با این رقم به شارجه داده میشد برای کمک به عمران آبادی جزیره شارجه.
این توافق بین دولت وقت ایران و حاکم وقت شارجه صورت گرفت؟
بله. با موافقت دولت انگلیس این موافقت انجام شد و به هر حال طرف ما در آن زمان انگلیسها بودند. درست است که با شیخ شارجه و شیخ راسالخیمه هم مذاکره میکردیم، اما در واقع حقیقت امر این بود که طرف اصلی ما انگلیسها بودند.
آیا در این نشستها توافقنامه رسمی و کتبی هم امضا شد؟
بله. این توافقنامه در وزارت خارجه موجود است، میتوانند پیدا کنند و ببینند.
نظر شما :