مرا یاد و تو را فراموش
محمد محیط طباطبایی
که یک سر مهربانی درد سر بی
دیروز از قرار معلوم رادیو مسکو و روزنامه پراودا اعلام داشتهاند که دولت جماهیر شوروی در آغاز این هفته یادداشتی به دولت ایران تسلیم نموده که فعالیت امریکاییها در ایران مخالف با متن قرارداد دوستی ایران و شوروی مورخه سال ۱۹۲۱ میباشد و بنابراین دولت ایران باید هر چه زودتر به تحدید فعالیت امریکاییها و تعدیل وضع نامساعد فعلی مبادرت نماید.
به قرار اظهار رادیو مسکو این دومین یادداشتی است که از طرف دولت اتحاد جماهیر شوروی درباره عملیات مامورین دولت امریکا در ایران تسلیم دولت ایران شده است.
عجالتا بیش از این اطلاعی درباره یادداشت شوروی به ما نرسیده که به تفصیل آن را مورد تجزیه و تحلیل برای اظهارنظر قرار دهیم ولی از سیاق خبر رادیو مسکو معلوم میشود این یادداشت نظیر همان یادداشتی است که در دوره حکومت سابق به دولت ایران داده شد و مورد اعتراض، همانا یک بازرسی مستشار ژاندارمری از پستهای تامینیه نزدیک مرز ایران و شوروی بود.
متاسفانه سیاست استتاری که دولت ایران در مورد قضایای سیاسی نسبت به ملت خویش همواره اختیار کرده و مردم را از دسترسی به ماهیت و کیفیت حقیقی جریانهای مختلف دور نگاهداشته است، با حس کنجکاوی و سرعت انتقاد و سوءظن عمومی دست به دست یکدیگر میدهد و همیشه اتفاقات و قضایا و اخبار را بزرگتر و مهمتر از آنچه بود و هست جلوهگر میسازد.
تسلیم این یادداشت درست مصادف با روزی بوده که دولت ایران فردای آن لایحه اجازه وام برای خرید کسری ساز و برگ نظامی را از امریکا به مجلس شورای ملی تقدیم کرده است.
انتشار خبر اعتراض بر فعالیت میسیون نظامی امریکا در ایران و خریداری اسلحه از امریکا در یک موقع، شاید بهترین موقع برای تهییج افکار عمومی و ترتیب زمینه مساعد تبلیغاتی باشد. در صورتی که این دو موضوع ظاهرا ارتباطی بهم ندارد و هر یک از آنها مربوط به سبب و موجب خاصی میشود.
چندی قبل که خبر انعقاد قرارداد موهوم نظامی بین ایران و امریکا انتشار یافت و قضیه تجدید قرارداد استخدام مستشاران نظامی در لباس یک اتحاد نظامی جلوه داده شد، زمینهای مشابه همین اتفاق برای تهییج و اضطراب افکار عمومی فراهم آمد و موضوع در مجلس به صورت پرسش درآمد و صریحا انعقاد پیمان نظامی با امریکا تکذیب شد.
اکنون ممکن است نشر خبر یادداشت شوروی عکسالعمل نامساعدی برای تصویب لایحه وام ده میلیون دولار مخصوص به خریداری اسلحه از امریکا فراهم آورد و این لایحه نیز در پهلوی لوایح دیگر درون کمیسیون خارجه و مالیه مجلس مدفون گردد.
در هر صورت دولت جماهیر شوروی بهترین موقع را برای تسلیم یادداشت اختیار نموده است و دولت فعلی را نیز مانند دولت سابق در بنبست، به یاد قرارداد ۱۹۲۱ فشرده است چون اطلاع ما فعلا بر یادداشت جدید محدود به همان چیزی است که به وسیله خبرگزاریها از رادیو مسکو و روزنامه پراودا نقل شده است. وارد بحث در اصل موضوع نمیتوانیم شد و همین قدر میتوانیم خاطرنشان کنیم چیزی که مسلم است دولت و ملت ایران هیچ وقت نسبت به همسایه شمالی خود در مدت یک قرن تمام جنبه تعرض و تهدید و ایجاد خطر بطور مستقیم و غیرمستقیم هرگز اختیار نکرده و نخواهد کرد.
موضوعی که میخواهیم به مناسبت این یادداشت یادآوری آن را در این مقاله غنیمت شماریم، همانا «دوستی ایران و شوروی» و «قرارداد موقت ۱۹۲۹» است که پاس آن و احترام این همیشه از طرف ایران مراعات شده و در آینده نیز به حکم عقل و حسن تشخیص سیاسی رعایت خواهد شد ولی از طرف نیرومند دیگر کمتر نشانه مراعات و پاس احترام دوستی و قرار مودت نمودار شده است.
این قراردادی که هر وقت اولیای جماهیر شوروی در ایران تصور نقصان منفعت و یا اراده تحمیل مصلحتی را دارند در یادداشتها از آن یاد میکنند و ماده ششم آن را که در پیرامون آن یک شبکه استواری از مراسلات و عهود و مقاولات بینالمللی در این یک ربع قرن بوجود آمده مانند یک وثیقه مطلقالعنانی خاطرنشان میسازند، بیست و پنج فصل دیگر هم دارد که از نظر اهمیت و اعتبار مراعات آنها مانند فصل ششم برای اولیای طرفین متعاهدین لازم و در شرع سیاست واجب شمرده میشود. اینک برای روشن شدن مقصود چند فصل از فصولی را که بر فصل ششم مقدم آورده شده عینا از روی ترجمه فارسی نقل میکنیم.
فصل سوم
دولتین متعاهدتین رضایت میدهند که سرحد ما بین ایران و روسیه را مطابق تعیین کمیسیون سرحدی ۱۸۸۱ تصدیق و رعایت نمایند. ضمنا به واسطه عدم میلی که دولت شوروی روسیه از استفاده از ثمره سیاست غاصبانه دولت تزاری سابق روسیه دارد از انتفاع از جزایر عاشوراده و جزایر دیگری که در سواحل ولایات استراباد ایران واقع میباشند صرف نظر کرده و همچنین قریه فیروزه را با اراضی مجاوره آنکه مطابق قرارداد ۲۸ مای ۱۸۹۳ از طرف ایران به روسیه انتقال داده شده است به ایران مسترد میدارد.
دولت ایران از طرف خود رضایت میدهد که شهر سرخس معروف به سرخس روس یا سرخس کهنه در تصرف روسیه باقی بماند. طرفین معظمتین متعاهدتین با حقوق مساوی از رودخانه اترک و سایر رودخانهها و آبهای سرحدی بهرهمند خواهند شد و ضمنا برای تنظیم قطعی مساله انتفاع از آبهای سرحدی و برای حل کلیه مسائل متنازع فیهای سرحدی و ارضی یک کمیسیون مرکب از نمایندگان ایران و روسیه معین خواهد شد.
فصل چهارم
با تصدیق اینکه هر یک از ملل حق دارد مقدرات سیاسی خود را بلامانع و آزادانه حل نماید هر یک از طرفین معظمتین متعاهدتین از مداخله در امور داخلی طرف مقابل صرفنظر کرده و جدا خودداری خواهند نمود.
فصل پنجم
طرفین معظمتین متعاهدتین تقبل مینمایند که:
۱- از ترکیب و یا توقف تشکیلات و یا دستجات (گروپها) به هر اسم که نامیده شوند و یا اشخاص منفرد که مقصود تشکیلات و اشخاص مزبوره مبارزه با ایران و روسیه و همچنین با ممالک متحده با روسیه در خاک خود ممانعت نمایند و همچنین از گرفتن افراد قشونی و یا تجهیزات و نفرات برای صفوف قشون و یا قوای مسلحه تشکیلات مزبوره در خاک خود ممانعت نمایند.
۲- به کلیه ممالک و یا تشکیلات قطع نظر از اسم آن تشکیلات که مقصودشان مبارزه با متعاهدین معظم باشد، نباید اجازه داده شود که به خاک هر یک از طرفین معظمتین متعاهدتین تمام آنچه را که ممکن است برضد متعاهد دیگر استعمال شود وارد نموده و یا عبور دهند.
۳- با تمام وسائلی که به آن دسترس باشد از توقف قشون و یا قوای مسلحه مملکت ثالث دیگری در صورتی که احتمال برود توقف قوای مزبور باعث تهدید سرحدات و یا منافع و یا امنیت متعاهد معظم دیگر میشود، باید در خاک خود و متحدین خود ممانعت نمایند.
اینک فصل ششم
طرفین معظمتین متعاهدین موافقت حاصل کردند که هرگاه ممالک ثالثی بخواهند بوسیله دخالت مسلحه، سیاست غاصبانه را در خاک ایران مجری دارند یا خاک ایران را مرکز حملات نظامی برضد روسیه قرار دهند و اگر ضمنا خطری سرحدات دولت جمهوری اتحاد شوروی و یا متحدین آن را تحدید نماید و اگر حکومت ایران پس از اخطار دولت شوروی روسیه خودش نتواند این خطر را رفع نماید دولت شوروی حق خواهد داشت قشون خود را به خاک ایران وارد نماید تا اینکه برای دفاع از خود اقدامات لازمه نظامی را به عمل آورد. دولت شوروی روسیه متعهد است که پس از رفع خطر قشون خود را از حدود ایران خارج نماید.
برای تکمیل فایده فصل نهم از همین قرارداد را نیز عینا عمل میکنیم: دولت شوروی روسیه نظر به اعلان نفی سیاست مستعمراتی سرمایهداری که باعث بدبختیها و خونریزیهای بیشمار بوده و میباشد، از انتفاع از کارهای اقتصادی روسیه تزاری که قصد از آنها اسارت اقتصادی ایران بود صرفنظر مینمایند.
بنابراین دولت شوروی روسیه تمام نقدینه و اشیاء قیمتی و کلیه مطالبات و بدهی بابک استقراضی ایران را و همچنین کلیه دارایی منقول و غیرمنقول بانک مزبور را در خاک ایران به ملکیت کامل ملت ایران واگذار مینماید.
توضیح آنکه در شهرهایی که مقرر است قونسولگریهای روسیه تاسیس شوند و در آنجاها خانههای متعلق به بانک استقراضی ایران وجود داشته و مطابق همین فصل ۹ منتقل به دولت ایران میشود، دولت ایران رضایت میدهد که یکی از آن خانهها را مجانا برای استفاده مطابق انتخاب دولت شوروی روسیه برای محل قونسولگری روسیه واگذار نماید.
***
حال باید به حوادث بیست و هفت سالی که از تاریخ امضای این قرارداد میگذرد یک مرور اجمالی نمود و نگریست که پاس احترام مقررات این پیمان از کدام طرف بیشتر مرعی بوده و مورد نقض را کدام یک مرتکب شدهاند.
برای اینکه کمتر به تفصیل و تشریح جزییات پرداخته شود از دوست متعاهد کشور خویش که برای دوستی او بیش از آنچه خود میپندارد ما ارزش قائل هستیم میپرسیم:
۱- این جزء از فصل سوم قرارداد که میگوید قریۀ فیروزه را با اراضی مجاورۀ آن... به ایران مسترد میدارد. از طرف کدامیک از متعاهدین مورد اجرا گذارده شده است؟
۲- آیا استفاده از آب اترک و رودهای مرزی به همان نحوی که در فصل سوم پیشبینی شده با حقوق مساوی بین دو طرف ایران و شوروی عملی میشود؟
۳- آیا کدامیک از دو طرف در امور داخلی طرف متعاهد دیگر برخلاف فصل چهارم قرارداد مداخله کرده و این دستگاه دولتی ایران است که هر روز دستگاه دولت شوروی را مورد انتقاد و کارشکنی قرار میدهد و یا آنکه صدای بیمهری دوستان متعاهد ماست که در اقطار جهان طنین افکنده است؟
۴- این ایران بوده و یا شوروی که در فروردین ماه ۱۳۲۵ اراده خویش را به صورت مداخله در مقاولهنامه قوام - سادچیکف بر طرف دیگر تحمیل کرده است؟
۵- آیا توقف قوای مسلح متجاسرین آذربایجان در آن سوی مرزهای ایران با کدام قسمت از فصل پنجم قرارداد معهود تطبیق میکند؟
۶- آیا مقصود دستیاران پیشهوری و ۷۰ تن افسر نظامی با واحدهای مجهز به اسلحه ربوده از مخازن نظامی ایران در آن سوی ارس مبارزه با ایران و یا شوروی است؟
۷- آیا تعلیم و تجهیز نفرات مربوط به نیروی متجاسرین در مدارس و موسسات نظامی باکو با رضایت خاطر اولیای شوروی انجام میگیرد و یا آنکه حکومت محلی باکو خودسرانه بدین کار مبادرت میورزد؟
۷- آیا دولت ایران با حمل اسلحهای که بر ضد امنیت و استقلال روسیه بکار رود، از راه ایران موافقت کرده و یا آنکه شوروی با تهیه اسلحه برای ماجراجویان آذربایجانی از کارخانههای چکواسلواک و عبور آنها به سوی مرزهای ایران در سال ۱۳۲۵ موافقت و مساعدت به خرج داده است؟
۸- آیا وجود چند تن افسر امریکایی در خدمت نظامی ایران که تنها از معلومات فنی آنان استفاده میشود بیشتر باعث تهدید سرحدات و یا منافع و یا امنیت روسیه میشود و یا توقف چند هزار تن سرباز و افسر مسلح مجهز گریخته از آذربایجان که در آن سوی ارس از طرف اولیای شوروی رخصت توقف یافتهاند؟
۹- آیا در شهریور سال ۱۳۲۰ کدام یک از دو طرف متعاهدتین بدون اطلاع قبلی عملا قرارداد عدم تعرضی را که شش سال بعد بر اساس این معاهده انعقاد یافته نقض صریح کرده و به کشور دیگر تجاوز نموده است؟
۱۰- آیا طرف دیگر پس از نقض صریح قرارداد و عدم تجاوز از طرف متعاهد معظم خویش بر اساس مقتضیات نظامی روز حق اظهار سوءظن و اتخاذ تدابیر احتیاطی در نزدیکی مرزهای کشور متعاهد متجاوز دارد یا نه؟
۱۱- در صورتی که دولت شوروی فصل نهم همین قرارداد را کاملا به موقع اجرا گذارده بقای محوطه عمارت معروف به پارک اتابک از املاک سابق بانک استقراضی ایران در حیطه تصرف سفارت شوروی چه مجوز قانونی دارد؟ در صورتی که فصل دوازدهم قرارداد صریحا مینویسد: «از اراضی و مایملکی که در ایران متعلق به دولت تزاری سابق بوده محوطه سفارت روس در تهران (مقصود سفارت روس در پامنار است) و در زرگنده با تمام ابنیه و اثاثیه موجود در آنها و همچنین محوطهها و ابنیه و اثاثیه جنرال قونسولگریها و قونسولگریها و پس قونسولگریهای سابق روسیه در ایران در تصرف روسیه باقی میماند» و آنگاه در فصل نهم تنها رقباتی را که از املاک بانک استقراضی استثنا کرده در هر شهری که قونسولگری شوروی تاسیس میشود یک خانه به انتخاب مامورین شوروی است و پارک اتابک که در گرو بانک استقراضی انتقالی به دولت ایران بوده مشمول هیچ یک از این دو مورد نمیشود و بقای آن در تصرف سفارت، یکی از موارد نقض قرارداد ۱۹۲۱ محسوب میشود.
در خاتمه تذکر این نکته را از طرف دولت و ملت ایران به جماهیر شوروی بیمورد نمیپنداریم که علاقه کلیه افراد ایرانی اعم از مسئول و غیرمسئول به حفظ دوستی و تامین مرزهای شوروی به درجهایست که هرگز در ایران اجازه تشکیل نیروی مسلح مهاجمی را که موجبات مخاطره مرزهای شوروی را فراهم آورده، در گذشته نداده، در آینده هم نخواهد داد و استفادهای که نیروی نظامی ایران از معلومات نظامی مستشاران امریکایی و اسلحه خریداری از آمریکا میکند منحصر به استقرار امن و آسایش در داخله کشور بوده و هرگز از این طرف تصور ایجاد کوچکترین خطری برای اتحاد جماهیر شوروی نمیرود.
ملت ایران کمال تاسف را دارد از اینکه دول بزرگ دمکراسی که به بهانه حفظ آزادی، دیروز دست اتحاد به یکدیگر داده و نیرومندترین کشور اروپا را از پا درآوردهاند امروز نمیتوانند جز در یک قضیه که آن هم مربوط به میزان تاثیر یهود در دستگاههای سیاسی هر دو کشور است با یکدیگر توافق نظر پیدا کرده و به کلیه اعمال یکدیگر با نظر سوءظن و احتیاط مینگرند و این روح عدم اعتماد و بدبینی مشترک سبب شده که اوضاع و احوال کشوری بیطرف و دوستدار همسایگان خویش همچون ایران نیز با همان نظری نگریسته شود که به یونان و یا بلغار نگریسته میشود در صورتی که ایران با وجود استحضار کامل بر موارد نقض صریحی که از طرف شوروی درباره قرارداد ۱۹۲۱ مشهود افتاده همواره به تعهدات و قیود قانونی که بر طبق اصول مقرره بینالمللی برعهده دارد، به نظر احترام و صیانت کامل مینگرد و به اولیای دولت جماهیر شوروی اطمینان میدهد که وجود چند تن مستشار نظامی امریکا در ایران به همان اندازه در این موقع برای حدود جماهیر شوروی تولید مخاطره میکند که در سال ۱۹۲۱ و سنوات بعد از آن وجود مهاجرین روس سفید در ایران برای این کشور موجب مخاطره قرار گرفت.
مسلما آقای حکیمالمک که در تاریخ هفتم حوت ۱۳۰۰ شمسی یعنی یک سال پس از عقد قرارداد مزبور امضای خویش را به عنوان وزیر خارجه ایران در پهلوی امضای روتشتین وزیر مختار شوروی، در پای صورتمجلس مبادله عهدنامه مودت گذارده است، بیش از هر فرد دیگری خود را مقید به حفظ قول و امضا و تعهد دولی میداند که امروز سمت ریاست آن را عهدهدار شده و در نتیجه تجارب پنجاه سال زندگانی سیاسی بیش از هر سیاستمدار جوانی ارزش دوستی و حسن تفاهم با اولیای جماهیر شوروی را میشناسد.
امیدواریم اولیای جماهیر شوروی برای حفظ این رشته مودت دیرینه که مبادی و مبانی بس قدیمتر از عهدنامه ۱۹۲۱ دارد یک منطق روشن و استوار جدیدی اختیار کنند که بیش از پیش بر اساس احترام متقابل و ایجاد اعتماد مبتنی باشد.
نظر شما :