شاه حسینی: شعبان جعفری طرفدار کاشانی بود و به سود دربار عمل میکرد
تاریخ ایرانی: حسین شاه حسینی، نخستین رئیس سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک پس از انقلاب است. او حکم خود را از مرحوم بازرگان دریافت کرد و با کنار رفتن دولت موقت، به دلیل برخی مسایل سیاسی از سمت خود برکنار شد.
شاه حسینی در گفتوگو با ماهنامه نسیم بیداری انتصابش به سمت ریاست سازمان تربیت بدنی را چنین شرح داده است: مهندس بازرگان گفت تو سالها در امر ورزش فعالیت کرده ای و نظر دولت این است که شما ریاست سازمان تربیت بدنی را بپذیری. من هم به ایشان گفتم که تجربه کار اداری در سازمان تربیت بدنی را ندارم. بازرگان گفت شما مدیریت ورزشی کردهای و در نهضت مقاومت ملی هم که گاهی به جلسات نمیآمدی میگفتند سر تمرین هستی. پس الان میتوانی مسوولیت را برعهده بگیری.
وی که در رژیم شاه نیز از جمله مدیران ورزشی مخالف حکومت بوده است، در پاسخ به این سوال که شاه پیروزیهای ورزشی را به سود خود مصادره میکرد، گفت: بله اما یک قهرمان راه دیگری نداشت جز اینکه خود را در ورزش جهانی عرضه کند. در ورزش بماند و در عین حال با ظرفیتهایی که ایجاد میشود با حکومت وقت مبارزه کند. آنها اگر حذف میشدند چه سودی برای مردم داشت.
وی ادامه داد: در عین حال تا فرصتی پیدا میشد علیه رفتارهای حکومت موضعگیری میکردند. مثلا در فوتبال قلیچ خانی، دار و دستهای که در کنار حسین فکری بودند و کاشانی که در ارتباط با باشگاه شاهین بودند، برومندها که یکی از آنها قهرمان وزنهبرداری آسیا و یکیشان کاپیتان تیم شاهین بود همگی علیه شاه موضع داشتند. برای همین تیم شاهین به تیم مردمی معروف بود.
وی تصریح کرد: شاه دسته حامیان خود را تقویت میکرد، چون به آنها احتیاج داشت. مردم هم تفاوت قائل بودند مثلا وقتی منش تختی را میدیدند و فهمیدند تختی از طرفداران نهضت ملی است برخورد متفاوتی داشتند با مثلا دکتر رهنوردی که طرفدار شاه بود و همین امر هم باعث شد که پس از سومی جهان برای او هیاهو راه نینداختند، بلکه تنها مقام سومی او را تایید کردند. اما لقب جهان پهلوان را مردم به تختی دادند.
شاه حسینی در پاسخ به این سوال که شعبان بیمخ بعنوان نماد ورزشکاران حامی شاه و دربار معرفی میشود آیا او واقعا یک چهره ورزشی بود، گفت: خیر. در آن مقطع مصطفی و مرتضی طوسی، حبیب لواف، حبیبالله بلور و عباس حریری شخصیتهای ورزشی بودند و در حد پهلوان ورزشی کشور در رشتههای زورخانهای کار میکردند و اسمی از شعبان جعفری نبود.
وی در پاسخ به این سوال که پس چه شد که شعبان جعفری معروف شد، گفت: او بچه چهارراه گلوبندک بود و کنار آیت الله کاشانی و تحت لوای او شروع به فعالیت کرد.در آن دوره هم ما لمپنهای ورزشی را داشتیم. او هم لمپن و پاتوقدار گلوبندک بود.
وی افزود: وقتی مصدق و کاشانی در جریان ملی شدن صنعت نفت و قبل آن علیه شاه مبارزه میکردند جعفری طرفدار کاشانی بود. کاشانی که موضعش علیه مصدق شد او هم به شاه گروید. لمپنهایی که کنار کاشانی بودند هم به جریان ضد نهضت ملی و ضد مصدق پیوستند. او در قالب حمایت از کاشانی به سود شاه و دربار عمل میکرد. کم کم روزنامهها هم به او بها دادند و فرصتی برای او فراهم شد و امکان دادند و آدم دستگاه شد.
نظر شما :