ترور تیمور بختیار به روایت اسناد/ پدر ساواک قربانی فرزندانش شد
مطالب فوق برشی از کتاب «پدر ساواک» نوشته آقای جواد عربانی میباشد. اثر مذکور روایتی است از آغاز تا فرجام تیمور بختیار، که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی به زیور طبع آراسته شده است. با تشکر از زحمات مولف بدین منظور با ایشان مصاحبهای در ارتباط با کتاب «پدر ساواک» (نگاهی به زندگانی سیاسی ـ اجتماعی سرلشگر تیمور بختیار) صورت گرفت که تقدیم خوانندگان میشود.
جناب آقای عربانی هدف شما از تالیف کتاب «پدر ساواک» چه بود؟
بنام خدا. تاکنون کتابهای متعددی در ارتباط با زندگانی سیاسی و اجتماعی تیمور بختیار به رشته تحریر درآمده اما تمامی این کتابها، کتابهای حجیمی هستند. به عنوان مثال کتابی که تحت عنوان «سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک» توسط موسسه بررسی اسناد تاریخی به چاپ رسیده است ۳ جلد میباشد. همچنین کتابهای گوناگونی از این دست چاپ شده است. با توجه به اینکه یکی از دغدغههای مرکز اسناد انقلاب اسلامی تالیف کتابهایی در مورد تاریخ انقلاب اسلامی به زبان ساده برای نوجوانان و جوانان است بر آن شدیم که در حدود ۱۸۰ صفحه با رویکرد علمی وبا تکیه بر اسناد موجود به تالیف این کتاب بپردازیم.
کتاب شامل چند فصل میباشد. لطفا کتاب را معرفی نمایید؟
کتاب شامل ۵ فصل میباشد. فصل اول از تولد تا فرمانداری نظامی را در بر میگیرد. فصل دوم به تاسیس ساواک توسط آمریکاییها و منصوب نمودن تیمور بختیار به عنوان اولین رییس ساواک و اقدامات وی میپردازد. در فصل سوم با عنوان حرکت روی تیغ به تبعید بختیار به اروپا پرداختهام. فصل چهارم به دستگیری بختیار در بیروت وهم چنین رفتن وی به عراق و اقدامات بختیار بر علیه رژیم پهلوی در عراق پرداخته میشود. در نهایت در فصل پنجم کتاب به ترور وی پرداختهام. همچنین کتاب دارای اسناد و تصاویری نیز میباشد.
در ارتباط با پیشینه خانوادگی، زندگی خصوصی و تحصیلات تیمور بختیار توضیح دهید؟
تیمور بختیار در سال ۱۲۹۳ ش. در روستای دزک از توابع (شهرکرد) استان چهارمحال بختیاری در قلعهٔ دزک، که محل زندگی خاندان بختیاری میباشد، متولد شد. پدر وی فتحعلیخان معروف به سردار معظم بختیاری فرزند لطفعلیخان امیر مفخم، در ادوار هشتم، نهم و دهم مجلس شورای ملی نمایندهٔ ایل بختیاری در مجلس شورای ملی بود و مادرش نیز بیبیکوکب بختیار فرزند نصیرخان بختیار یکی از خوانین ایل بختیاری به شمار میآمد. تیمور بختیار تا حدود ۱۰ سالگی در قلعهٔ دزک به رسم خانوادگی زیر نظر دایه و یکی از ملاهای محلی به نام «مرحوم آخوند ملاعلینقی بهروزی شریعتی» به تحصیل دروس اولیه مشغول بود و سپس تحصیلات کلاسیک خود را تا سیکل در اصفهان گذراند.
اما به دلیل سوءظن رضاشاه به سران ایل بختیاری، به همراه شاپور بختیار برای ادامهٔ تحصیلات به لبنان رفت و آنجا در مدرسهٔ فرانسوی بیروت به تحصیل پرداخت. پس از پایان تحصیلات مقدماتی یک سال دورهٔ مهندسی دید و سپس برای تحصیل در مدرسهٔ نظامی (سنسیر) به فرانسه رفت. دو سال بعد این مدرسه را با درجهٔ ستوان دومی ترک کرد و به ایران بازگشت و در هنگ حملهٔ جمشیدآباد تهران مشغول به کار شد. سپس سرهنگ دوم بختیار برای ادامهٔ تحصیل به دانشگاه جنگ میرود و در ۱۳۲۹ با احراز شاگرد اولی و کسب نشان درجهٔ اول دانش به سمت رییس ستاد لشگر گارد شاهنشاهی تحت فرماندهی سرتیپ حسین منوچهری (بهرام آریانا) مشغول کار میشود.
یکی از افرادی که باعث ترقی بختیار در دربار شاه گردید، ثریا بختیاری همسر شاه بود. نظر شما چیست؟
وقتی ثریا اسفندیاری بختیاری با شاه ازدواج کرد و ملکهٔ ایران شد، سران ایل بختیاری به دربار راه یافتند و به تنی چند از آنان مقاماتی در دربار داده شد و عنوان گردید که شاه قصد دارد جبران اعمال ناپسند رضاشاه نسبت به بختیاریها و کشتن کسانی همچون سردار اسعد بختیاری، خانبابا اسعد بختیاری و امثالهم را بکند. از این زمان بود که پای سرهنگ دوم و سپس سرهنگ بختیار به دربار باز شد و مورد توجه شاه قرار گرفت. بختیار نسبت خانوادگی (پسرعموـ دخترعمویی) با ثریا همسر شاه داشت و آن زمان بختیاریها به دلیل اینکه ملکه و همسر شاه از خانواده و ایل آنان بود کیا و بیایی پیدا کرده بودند. بدین سان انجام موفقیتآمیز مأموریت نظامی و خویشاوندی وی با ثریا اسفندیاری او را به فرماندهی یکی از تیپهای تهران رساند.
نقش بختیار در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ چه بود؟
در جریان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش. تیپ زرهی کرمانشاه به فرماندهی بختیار عازم تهران میشود. عدهای معتقدند این حرکت به دنبال تقاضای سرلشگر زاهدی برای کمک به کودتاگران صورت گرفت، برخی معتقدند بختیار افسر فرصتطلبی بود او به سمت تهران حرکت کرد و در صورت پیروزی هر گروهی، او به آنها میپیوست. برای او پیروزی مصدق یا زاهدی مطرح نبود؛ به همین خاطر، آن قدر با تأنی طی طریق کرد که در آستانهٔ ورود به تهران، تکلیف یکسره شده و شاهین اقبال روی دوش زاهدی نشسته بود!
بختیار پس از ورود به تهران، قوای تحت امر خود را در نقاط مختلف و حساس این شهر مستقر کرد و خود را به سرلشگر فضلالله زاهدی معرفی کرد. بنابراین پس از بازگشت شاه از ایتالیا تیمور بختیار به درجهٔ سرتیپی ارتقاء مقام یافت و پس از مدت کوتاهی به جای سرتیپ دادستان به سمت فرماندار نظامی تهران و حومه و راهآهن سراسری منصوب شد. بدین سان وظیفهٔ حفظ نظم و امنیت داخلی با تکیه بر ارتش و انگیزههای امنیتی بر عهدهٔ فرمانداری نظامی گذاشته شد و تیمور بختیار فرماندار نظامی تهران شد و وظیفهٔ اجرای حکومت نظامی و سرکوب مخالفان را بر عهده گرفت. بختیار در مقام فرمانداری نظامی تهران، ظلم و جنایات زیادی مرتکب شد و اکثر افراد و گروههایی را که به نوعی مخالف رژیم شناخته میشدند، سرکوب کرد و فعالیت آنها را به طور موقت متوقف نمود. وی نقش مهمی در قلع و قمع گروههایی چون فدائیان اسلام و حزب توده داشت.
دربارهٔ چگونگی شکلگیری ساواک و انتخاب تیمور بختیار به عنوان اولین رییس ساواک توضیح دهید؟
از مهمترین اقدامات رژیم در سالهای پس از کودتا، تأسیس و راهاندازی «سازمان اطلاعات و امنیت کشور» بود که بعدها به «ساواک» (برگرفته از حروف نخستین کلمات این نهاد جدید) معروف شد. قانون تأسیس ساواک در اواخر سال ۱۳۳۵ در مجلس سنا و سپس مجلس شورای ملی به تصویب رسید و این سازمان رسماً از اوایل سال ۱۳۳۶، فعالیت خود را به ریاست سپهبد بختیار آغاز کرد. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ش. تلاش شاه در جهت تثبیت اوضاع داخلی با استراتژی نظامی دولت وقت ایالات متحده (آیزنهاور) در مورد کشورهای جهان سوم هماهنگی داشت. در اواسط دههٔ ۳۰ دولت آمریکا اقدام به آموزش و تجهیز نیروهای شبهنظامی، پلیس و اطلاعاتی کشورهای جهان سوم کرد. در ایران صرفنظر از حمایت مالی و تسلیحاتی ایالات متحده از ارتش ایران، آموزش و تربیت بخشهای ضد اطلاعات درون ارتش نیز جزء برنامهها شد. فرمانده یگان تازه تأسیس ضد اطلاعات در ارتش به عهدهٔ تیمسار بختیار بود و یک هیئت نظامی پنج نفره از جانب سیا برای تربیت این گروه به ایران آمدند. گسترش و تثبیت این یگان منجر به تأسیس «سازمان اطلاعات و امنیت کشور یا ساواک» گردید. گروه مشاوران آمریکایی تا زمان بازنشستگی بختیار در ایران فعالیت میکردند و تقریباً همهٔ کارکنان نسل اول ساواک در امور جاسوسی، بازجویی، تحلیل اطلاعاتی و تهیهٔ گزارش و تکنیکهای سازمانی و عملیاتی آموزش دیدند. در مورد علت انتخاب بختیار به ریاست ساواک، اقوال مختلفی است. کسانی چون حسین فردوست معتقدند که تیمور به پیشنهاد آمریکاییان برای ریاست ساواک برگزیده شد ولی در اصل محمدرضا او را رییس ساواک کرد تا از فرماندهی واحدهای نظامی به دور باشد (چون از احتمال کودتای نظامی از جانب وی میهراسید) اما نظر دیگر آن است که نمایش وفاداری به شاه و انجام عملیات متهورانه در دوران کودتا عامل مهم در انتخاب وی به ریاست ساواک بود.
جناب آقای عربانی فعالیتهای بختیار در ساواک چه بود؟
تیمور بختیار از سال ۱۳۴۱- ۱۳۳۶ ش. در کابینههای منوچهر اقبال و جعفر شریف امامی، معاون نخستوزیر و رییس ساواک بود. وی کارمندان ساواک را، که از ابتدا با کمک آمریکا و اسرائیل تأسیس شده بود، از افراد دفتر فرمانداری نظامی تهران و ادارهٔ اطلاعات رکن ۲ ارتش انتخاب کرد تا بتواند بخشهای پراکنده در شهربانی، وزارت کشور، ضد اطلاعات ارتش و فرمانداری نظامی را حول محور ساواک گرد آورد. با تأسیس ساواک، تیمور بختیار رفتهرفته به مرد شمارهٔ دو ایران تبدیل شد. وی که مردی قوی، خشن و شخصیتی مناسب برای سیاست پلیسی بود ارتباط خود را با دربار عمیق نمود و رفته رفته سعی در به دست آوردن قدرت از دست رفتهٔ ایل بختیاری کرد. در واقع ذهن او بر دو هدف سیاسی متمرکز بود اول سعی باطنی برای از میان برداشتن هرگونه فعالیت سوسیالیستی در ایران، دوم برقراری پایههای قدرت برای رسیدن به تارک هرم قدرت سیاسی در کشور.
ویژگی دیگر فعالیت بختیار با توجه به شخصیت و جایگاه وی در ساختار سیاسی حاکم، تلاش برای کسب منصب نخستوزیری بود؛ به طوری که بختیار از طریق ارتباطات گسترده با شخصیتهای داخلی و خارجی سعی نمود موقعیت سیاسی خود را ارتقا بخشیده و زمینههای کسب مدارج بالاتر را فراهم نماید. مطبوعات در زمینهٔ پیدایش چنین تصوری در اذهان مردم نقش برجستهای داشتند.
علل عزل بختیار از ساواک چه بود؟
یکی از علل مهم عزل تیمور بختیار را میتوان قدرتگیری بیحد و حصر وی به شمار آورد چون ایشان با توجه به موفقیتهایی که در زمان ریاستش بر ساواک بدست آورده بود همچون کشف شاخه نظامیان حزب توده و... به عنوان مرد قدرتمند شماره ۲ ایران میتوانست برای محمدرضا پهلوی به حساب آید. از بختیار در کشورهای غربی به عنوان یک شخصیت نخبه اطلاعاتی و امنیتی یاد میشد و این برای شاه خطرناک بود. البته دلایل دیگری نیز نقل شده که در کتاب «پدر ساواک» بدانها پرداخته شده است.
پس از اینکه بختیار از ریاست ساواک عزل گردید وی به عراق میرود و در آنجا دست به فعالیتهای ضد رژیم پهلوی میزند. نظر شما در این مورد چیست؟
اولین قدمی که بختیار جهت براندازی رژیم شاه انجام میداد، تلاش در جهت جذب و متمرکز کردن نخبگان ناراضی در خارج از هستهٔ مرکزی سازمان الیگارشی حاکمهٔ تهران بود. این تلاش مداوم و بیوقفهٔ وی بعضاً توأم با شکست و گاهی هم با موفقیت روبهرو میشده است. از دیگر اقداماتی که بختیار در جهت متمرکز کردن و جهت دادن ناراضیان انجام داد، تحریک و حمایت از اکراد ایران علیه حکومت تهران بود. هم چنین بختیار با توجه به هدفی که داشت، «براندازی از هر راه ممکن» سعی در ایجاد بلوا و آشوب و ازدیاد شکافهای قومی- محلی در میان اقوام ایرانی و حکومت مرکزی، برای رسیدن به امیال و اهداف خود کرد. وی سعی در زنده کردن روح قومپرستی افراد و شخصیتهای قومی داشت که سالها وجود این روح در میان آنان، از بین رفته تلقی میشد از دیگر اقداماتی که بختیار در جهت براندازی رژیم شاه ایران تدارک دیده بود، اجرای عملیات نظامی در داخل ایران بوده است. هر چند که در نهایت این اقدام بختیار مانند بسیاری از اقدامات دیگرش عقیم ماند و عملی نگردید، ولی بختیار در یاری گرفتن از این راه جهت از بین بردن شاه به شدت مصمم بود. وی درصدد برآمده بود که با استفاده از نظامیان و ارتشیان ناراضی در درون نظام که توسط اقوام ناراضی حمایت و کمک میشدند، و با پشتیبانی عراق، شاه را از بین برده و حکومت مطلوب خود را رسمیت دهد.
در فصل پایانی کتاب، حضرتعالی به ترور تیمور بختیار پرداختهاید. در ارتباط با ترور بختیار توضیح دهید.
با اقدامات و تبلیغاتی که بختیار در جهت براندازی حکومت شاه انجام داده بود، بهانهٔ خوبی به دست مقامات امنیتی رژیم داد تا نقشهٔ ترور او را طراحی نمایند. عزیمت بختیار به عراق و ایجاد پایگاه عملیات ضد رژیم در جوار مرز ایران در کشوری که مورد حمایت بلوک شرق قرار داشت و از روابط سیاسی بسیار شکننده با دولت ایران برخوردار بود، زنگ خطر جدی برای دولت ایران محسوب میشد. خصوصاً با گسترش حوزهٔ فعالیت و عملکرد بختیار و جذب نیروهای ناراضی چه آنهایی که در عراق با سایر کشورها زندگی میکردند، چه ناراضیان داخل ایران و تهیهٔ تسلیحات نظامی و تربیت و آموزش افراد مختلف به منظور ایجاد خرابکاری و عملیات نظامی در ایران، اقدام به ترور شخصیتهای سیاسی، ایراد سخنرانی و پخش اعلامیهها و شبنامهها به نفع بختیار همگی موجب نگرانی رژیم ایران و دستگاه امنیتی آن بود. البته در مسالهٔ ترور بختیار اقوال مختلفی وجود دارد؛ برخی معتقدند عاملان قتل بختیار، سه دانشجوی ایرانی بودند که یک هواپیمای ایرانی را به مقصد بغداد میربایند. گفته میشود این سه تن در واقع مأموران ساواک بودند که با هدایت ساواک مدتی در بغداد بودند و موفق شدند خود را از نزدیکان بختیار نشان دهند و سرانجام در یک فرصت مناسب اقدام به ترور وی نمایند.
سرهنگ پژمان در خصوص قتل تیمور بختیار معتقد است عامل قتل، سازمان کا.گ.ب شوروی بود که به طور اشتباهی به جای کشتن شهریاری، رییس شبکهٔ مخفی حزب توده، تیمور را هدف قرار دادند و شهریاری جان سالم به در برد. اما اسناد موجود حاکی از آن است که ترور بختیار بر اساس طرح ساواک و توسط یکی از مأموران نفوذی ساواک صورت پذیرفت. الگن ماطاوسیان با نام مستعار «فرهنگ» یکی از افراد تیپ نیروهای مخصوص به جهت مهارت در تیراندازی برای این امر انتخاب شد. وی توسط ساواک به مجموعهٔ بختیار نفوذ داده شد و در فرصت مناسب ضربه را وارد نمود، پس از ترور وی دستگیر، شکنجه و نهایتاً توسط رژیم عراق اعدام شد.
جناب آقای عربانی خیلی متشکرم که وقتتون رو به ما دادید.
من هم از شما سپاسگزارم.
منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
نظر شما :