سرودهای ملی ایران، از دوره ناصرالدینشاه تا امروز
شور و هیجانی که فرم و سازبندی موسیقی نظامی در این سرودها فراهم میکند نقش مهمی در فرایند انتقال پیام آنها دارد. پیام سرودهای ملی اغلب به دقت و با هدفی معین توسط رهبران و حکومتها تدوین میشود تا سرود ملی به این ترتیب نماد آن چیزی باشد که حکومتها میخواهند هویت ملی سرزمینشان معرفی کنند - هویت ملیای برساخته دولتها.
سرودهای ملی که درباره ملتها و سرزمینها به ما اطلاعات میدهند، اطلاعات فراوانی هم درباره حکومتها در خود دارند. پشت ظاهر «ملیگرایانه» سرودهای ملی، اراده حکومتها برای غلبه ایدئولوژیک نیز نهفته است. پیوند میان موسیقیهای ارتشی و نظامی با موسیقی سرودهای ملی میتواند گواهی نمادین بر این وضعیت باشد.
این میان داستان سرود ملی ایران داستان یگانهتری است. در دوران معاصر دست کم چهار بار سرود ملی ایران تغییر کرده است. شاید تا امروز هیچ کشور دیگری تا این حد شاهد تغییرات مکرر سرود ملیاش نبوده است. این همه تغییر بیشک نشاندهنده نوعی شتاب تحولات سیاسی در ایران معاصر است. سرودهای ملی ایران به این ترتیب میتوانند اطلاعات زیادی درباره تحولات سیاسی ایران معاصر در اختیار ما بگذارند.
اولین سرود ملی ایران، سرودی بیکلام بود که در زمان ناصرالدین شاه تحت تاثیر رژههای نظامی انگلستان و فرانسه توسط موسیو لومر فرانسوی که برای سامان دادن به امور قشون به ایران آمده بود، ساخته شد. «سلام شاهنشاهی» در زمان رضا شاه در مدح شاه و سلطنت پهلوی به عنوان سرود ملی ایران برگزیده شد. در سال ۱۳۵۸، یک سال پس از انقلاب، سرود «پاینده بادا ایران» در ستایش از انقلاب و ایستادگی، سرود ملی ایران شد و سرانجام جمهوری اسلامی در سال ۱۳۷۱ «سر زد از افق مهر خاوران» را در ابتدای سرود ملی خود قرار داد. نگاهی به تغییر و تحولات سرودهای ملی در ایران نشان میدهد که این سرودها بیش از آنکه بیانگر ارزشها و هویت یک ملت باشند، بیانگر ارزشها و هویتی است که مورد خواست حاکم وقت بوده است.
سلام شاهی (۱۳۰۵-۱۲۵۱)
مانند بسیاری از دستاوردهای دوران قاجار، اولین سرود ملی ایران هم به یمن تفنن و تنوعطلبی شاهان قاجار خلق شد. استقبال دولت فرانسه با موسیقی نظامی از ناصرالدین شاه بود که وی را به فکر تاسیس گروه موزیک نظامی انداخت. او پس از بازگشت به ایران به سفیر ایران در پاریس ماموریت داد تا فرد مطلعی در موزیک نظامی را به ایران اعزام کند.
مارشال نیل وزیر جنگ دولت فرانسه، آلفرد ژان باپتیست لومر معروف به موسیو لومر را که در آن زمان معاون دسته موزیک هنگ اول سربازان زبده گارد فرانسه بود، برای سر و سامان دادن موزیک نظامی به ایران اعزام کرد. وی در طول اقامت طولانیاش در تهران، تاثیرات فراوانی بر موسیقی ایران گذاشت. لومر در حالی که «ریاست کل دستجات موزیک اعلیحضرت همایونی» را با درجه ژنرالی برعهده داشت، لقب «موزیکانچیباشی» دربار ناصرالدین شاه را گرفت و موفق به اخذ نشان نظامی «شیر و خورشید» ایران و نشان «مجیدیه» (نشان علمی ایران) شد.
لومر ۱۴ اسفند ماه ۱۲۸۵ در تهران درگذشت اما تا آن زمان در دارالفنون کلاسی را برای آموزش موسیقی نظامی تاسیس کرده بود که پس از مرگش شاگرد بزرگش غلامرضاخان مینباشیان سالار معزز آن را ادامه داد و ریاست «مدرسه موزیک» را پس از تغییر نام و استقلال شعبه موزیک از مدرسه دارالفنون به عهده گرفت.
اولین موزیک ملی ایران یا همان قطعه بیکلام «سلام شاهی» ساخته موسیو لومر، برای اولین بار در تیر ماه ۱۲۵۱ در میهمانی ملکه ویکتوریا با حضور ناصرالدین شاه نواخته شد و در همان سال در فرانسه بر صفحه گرامافون ضبط شد. با الهام گرفتن از این قطعه بیکلام، قطعه «ایران جوان» در سال ۱۳۸۳ با پرداخت و آهنگسازی سیاوش بیضایی و شعری از بیژن ترقی و با رهبری پیمان سلطانی و خوانندگی سالار عقیلی توسط ارکستر ملل در تهران به اجرا درآمد.
سرود شاهنشاهی (۱۳۵۷-۱۳۱۲)
پس از سفر خود به ترکیه و دیدار با آتاتورک، رضا شاه که تحت تاثیر رژه نظامی ترکها قرار گرفته بود، تصمیم به سرو سامان بخشیدن به سرود ملی ایران گرفت. او دستور این کار را به «انجمن ادبی ایران» داد که از زمان مشروطیت تشکیل شده بود و در سالهای اول حکومت رضاشاه رونق زیادی گرفته بود.
انجمن ادبی ایران که با ساختن سرود ملی آشنایی نداشت، تصمیم گرفت از سرودهای سایر کشورها الهام بگیرد و از ستاد ارتش در خواست کرد که ابتدا آهنگ سرود تهیه شود و به همراه چند قطعه سرود از کشورهای دیگر به انجمن ارسال گردد. نصراللهخان مینباشیان فرزند غلامرضاخان مینباشیان سالار معزز که در آن زمان ریاست کل موزیک نظام را به عهده داشت نیز برای تهیه سرود در انجمن حضور پیدا کرد. قرار شد مینباشیان و داوود نجمی (یکی از سه دیپلمه اولین دوره مدرسه موزیک که توسط سالار معزز اداره میشد) قطعه ساخته شده توسط داوود نجمی را برای هیات رئیسه بنوازند تا مطابق با آن اشعاری سروده شود.
سرانجام شعر آن توسط محمد هاشم افسر معروف به شاهزاده افسر گفته شد. رضا شاه پس از شنیدن سرود دو جای آن را اصلاح کرد: «از اجنبی جان میستانیم» را به «از دشمنان جان میستانیم» و «شهنشه ما زنده بادا» را به «شاهنشه ما زنده بادا» تغییر داد.
این یکی از روایتهای تاریخی رایج در خصوص چگونگی تصنیف دومین سرود ملی ایران است. سرودی که سه بند داشت. بند نخست با نام «سرود شاهنشاهی»، بند دوم «سرود پرچم» و بند سوم «سرود ملی» بود اما اغلب تنها همان بند اول در مراسم مختلف اجرا میشد.
در سالهای سلطنت محمدرضا شاه پهلوی سرود ملی، علاوه بر مراسم رسمی، پخش این سرود در شروع هر سانس فیلم در سینماهای ایران نیز به صورت قانون در آمد و همه موظف بودند که سرود را تا پایان، ایستاده گوش کنند به جز زنانی که در دو ماه آخر بارداری به سر میبردند. سربازان و افراد نظامی که با لباس و کلاه در سالن نمایش فیلم حضور داشتند، در زمان نواختن «سرود شاهنشاهی» موظف به اجرای سلام نظامی هم بودند.
ای ایران (۱۳۵۸-۱۳۵۷)
«ای ایران» هرگز سرود ملی رسمی ایران نبوده، اما بسیاری از منتقدین موسیقی از آن به عنوان مهمترین سرود وطنپرستانهای یاد کردهاند که در دوران مختلف مورد توافق اکثریت گروههای سیاسی-اجتماعی قرار داشته است. «ای ایران» را شاید از همین جهت «سرود میهنی» نام دادهاند. شاید به همین دلیل در ماههای اولیه بعد از انقلاب ۵۷، این سرود برای کمتر از سیزده ماه، کم و بیش نقش سرود ملی ایران را در رادیو و تلویزیون بازی کرد تا اینکه صادق قطبزاده، سرپرست وقت رادیو تلویزیون ملی ایران، پخش این سرود را که از نظر او «فاشیستی و طاغوتی» بود، ممنوع اعلام کرد.
شعر «ای ایران» توسط حسین گلگلاب سروده شده و آهنگ آن را روحالله خالقی آهنگساز نامدار در سال ۱۳۲۳ در آواز دشتی روی این شعر ساخته است. داستان خلق این سرود را اسماعیل نواب صفا در کتاب خاطرات خود اینگونه به نقل از حسین گلگلاب مینویسد: وقتی در سال ۱۳۲۳ ایران تحت اشغال متفقین بود، بعد از ظهر یکی از روزهای تابستان در خیابان، شاهد حرکات دور از نزاکت بعضی از سربازان خارجی با مردم بودم و از ناراحتی نمیدانستم چه کنم، بیاختیار راه انجمن موسیقی را که تازه تأسیس شده بود، پیش گرفتم. وقتی خالقی مرا دید گفت: چرا ناراحتی؟ واقعه را برایش تعریف کردم. او گفت ناراحتی فایدهای ندارد بیا کاری کنیم و سرودی بسازیم. این بود که سرود ای ایران خلق گردید.
«ای ایران» نخستین بار ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکده افسری برای دو شب متوالی توسط گروه کر اجرا شد و استقبال از آن به حدی بود که گروه آن را سه بار متوالی برای مخاطبان اجرا کردند. به دنبال این استقبال، وزیر فرهنگ وقت هیات نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کرد تا صفحهای از آن ضبط کنند و همه روزه از رادیو تهران پخش شود.
اجرای اولیه این اثر ملی نایاب است. اجرای دیگر، مربوط به سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در برنامه گلها است که غلامحسین بنان این سرود را خواند. در سال ۱۳۵۰ نیز اپرای رادیویی این سرود با همکاری ارکستر بزرگ رادیو تلویزیون ملی ایران با رهبری فرهاد فخرالدینی و خوانندگی اسفندیار قرهباغی ضبط شد. دو اجرای دیگر نیز از این اثر با صدای حسین سرشار و رشید وطندوست وجود دارد.
این سرود بیش از شش دهه در ذهن ایرانیان مانده و به نمادی برای اعلام همبستگی ملی تبدیل شده است. البته دولتها هم از محبوبیت این سرود ملیگرایانه غافل نبودهاند چنانچه پس از مدتی در جنگ ایران و عراق خواندن این سرود آزاد شد و از آن برای تهییج سربازان استفاده گردید. هواداران محمود احمدینژاد نیز در کمپین انتخاباتی ریاستجمهوری ۱۳۸۸ با تغییراتی در شعر این سرود، از آن در مدح احمدینژاد استفاده کردند که با اعتراضات برخی مخالفان همراه شد.
سرود پاینده بادا ایران (۱۳۷۱-۱۳۵۸)
اولین سرود ملی پس از انقلاب اسلامی را ابوالقاسم حالت، شاعر، مترجم و طنزپرداز در سال ۱۳۵۸ سرود. این شعر با موسیقی ساخته شده توسط محمد بیگلریپور (رهبر فعلی ارکستر سمفونیک صدا و سیما) سرود ملی جمهوری اسلامی ایران شد. آنچه توجه بسیاری از شنوندگان اولیه این سرود ملی را به خود جلب کرد شباهت ریتم و ملودی آن به سرود شاهنشاهی پیش از انقلاب بود. با این حال از نظر محتوا این سرود با سرود شاهنشاهی تفاوتهای زیادی داشت از جمله استفاده از عناصر اسلامی و نیز اینکه بر خلاف سرود شاهنشاهی به جای تمرکز بر مدح رهبر یا هر فرد دیگر، انقلاب و ایستادگی را ستایش میکرد.
سرود مهر خاوران (۱۳۷۱- تاکنون)
اولین سرود رسمی جمهوری اسلامی به علت طولانی بودن برای مراسم رسمی مناسب نبود. به همین دلیل در سال ۱۳۷۱ این سرود جایگزین سرود جدیدی به نام «مهر خاوران» شد – سرودی با شعر ساعد باقری و موسیقی حسن ریاحی.
ساعد باقری در سالهای ۷۲ تا ۷۴ مدیر کل اداره موسیقی و سرود صدا و سیمای ایران بود و از سال ۱۳۸۳ ریاست شورای شعر، و عضویت شورای عالی شعر و موسیقی صدا و سیما را برعهده گرفت. حسن ریاحی مدیریت مرکز تحقیقات گروه موسیقی صدا و سیما، مدیریت گروه موسیقی دانشکده صدا و سیما و آزاد، مدیرکلی موسیقی صدا و سیما (سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۱) و مدیر گروه موسیقی شبکه یک سیما و مدیر گروه موسیقی اداره فرهنگ و هنر شیراز در سالهای دهه شصت را در کارنامه کاری خود دارد. از جمله آثار مشهور حسن ریاحی میتوان به قطعه «آب زنید راه را» اشاره کرد.
از مقایسه محتوای دو سرود جمهوری اسلامی نکات قابل توجهی به دست میآید. سرود دوم با زبانی شاعرانهتر و انتزاعیتر بیانگر ارزشهای خواسته حکومت است. در سرود اول سعی شده بود بین عنصر ایران و عنصر اسلام در شعر متعادلی برقرار شود در حالی که در سرود دوم عنصر اسلام کاملا قالب است و ایران تقریبا کمرنگ شده است. البته نکته جالب دیگر این است که در سرود اول از کلمه امام استفاده نشده اما در سال ۱۳۷۱ کلمه «امام» در سرود دوم جمهوری اسلامی جایگاه خاصی پیدا میکند.
منبع: بیبیسی
نظر شما :