نگاهی آماری- تحلیلی به شعارهای انقلاب/ حافظه شنیداری- گفتاری انقلاب در معرض فراموشی
سرگه بارسقیان
آن روزها برخی با رادیو تلویزیون مصاحبه کردند و گفتند: «ما انقلاب کردهایم و میماند. دیگر ماندن شعارها لازم نیست. روی دیوار ماندن شعارها در حالی که خود انقلاب ماندنی است، لازم بهنظر نمیرسد. توی کتابها خواهند نوشت و ثبت خواهند کرد. پس دیوارها را باید پاک کرد.» عدهای هم گفتند که «دیوارها را باید پاک کرد و پس از آن هر چه را کمیته یا دولت انقلاب صلاح و لازم دید، با خط خوش بر دیوارها مینویسند.» بودند کسانی که بگویند: «شعارها باید حتماً روی دیوارها، بههمان شکلی که خود مردم نوشتهاند، باقی بماند. تا شرایط پیش از قیام را نشان دهد و همواره معلوم باشد که تقاضاهای مردم و چگونگی عملشان چه بود.» و نیز آنانی که میگفتند: «پاک کردن شعارها ممکن است بهنوعی سانسور تبدیل شود. یعنی شعارهایی را که به صلاح گروهی نیست پاک کنند و آنهایی را که میپسندند باقی گذارند و به این ترتیب مسائل دوران قیام از چشمها دور بماند.»
دسته اول راست میگفتند انقلاب ماندنی بود و ماند، اما چنانکه باید شعارهایش ثبت نشد، اگر شد برخی شنیده شد و برخی اصلا به یادها نیامد، اگر برخیشان به یادها آمد مجال بازگوییاش نبود، اما بازگو شد برخیشان پسندیده نشد. انقلاب ماند و شعارهایش از دیوارها رفت و در کتابها آنطور که باید نیامد و تنوعش به دیده نیامد.
انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ در مقایسه با انقلاب کبیر فرانسه، روسیه، چین و نیکاراگوئه که هر کدام از آنها بیش از ۱۰۰ شعار نداشتهاند، از نظر شعار پرشمار بود؛ از بررسی هشت کتاب مربوط به انقلاب چین ۳۵ شعار، از ۹ کتاب مربوط به انقلاب فرانسه ۲۳ شعار، و از پنج کتاب مربوط به انقلاب شوروی ۲۸ شعار به دست آمده است. یکی از انقلابیون انقلاب گینه، در کتاب خود ۵۲ شعار برای این انقلاب عنوان کرده است. درحالیکه محمدحسین پناهی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی در تحقیقش درباره «جامعهشناسی شعارهای انقلاب اسلامی» از تمامی منابع مکتوب از جمله منابع چاپی و غیرچاپی و حتی مطالب نوشته شده بر روی دیوارها استفاده کرده و ۴ هزار شعار جمعآوری کرده که البته ناشر کتابش را با حذف حدود ۲ هزار شعار منتشر کرده است. او مجموعه شعارهای گردآوری شده را به شش محور تقسیم کرده است: محور اول، شعارهای مربوط به شرایط داخلی و وضعیت نامطلوب رژیم گذشته است که حدود ۲۰ درصد کل شعارها را در برمیگیرد. محورهای بعدی، شعارهای مربوط به اهداف، ارزشها و آرمانهای انقلاب (۱۸ درصد)، چگونگی سرنگونی رژیم، مرحله بعد از به قدرت رسیدن انقلابیون، شخصیتهای انقلابی و شخصیتهای خارجی را شامل میشود. تنها ۵ درصد شعارهای جمعآوری شده بر پایه خواستهای اقتصادی است و ۱۰ درصد مربوط به مبارزه و شیوههای مربوط به تحقق اهداف انقلاب است.
حافظه شنیداری و دیداری از انقلاب ۳۳ سال قبل محدود شده به چند شعار «مرگ بر شاه»، «استقلال آزادی، جمهوری اسلامی» و چند شعاری که برخی با پاکسازی تهران برای همیشه از دیوار شهر و خاطرهها پاک شد. برخی هم به ملاحظاتی از خاطر زدوده شدند و سرنوشتشان ناگفته ماند. همان شعار «مرگ بر شاه» تا آن اواخر به ملاحظاتی سر داده میشد. ده روز پس از قیام مردم قم در اعتراض به چاپ مقاله روزنامه اطلاعات با امضای مستعار احمد رشیدی مطلق، تبریز به پاخاست. حسین علایی که در اعتراضات روز ۲۹ بهمن ۵۶ تبریز حضوری فعال داشت، گفته اولین بار شعار «مرگ بر شاه» در آن شهر و آن روز سر داده شد: «برای برگزاری مراسمی در چهلم شهدای طلاب و مردم قم، آیتالله قاضی طباطبایی اطلاعیهای صادر کرد و از مردم تبریز خواست در مراسم چهلم شهدای قم در مسجد میرزا یوسف آقا (قزللی) تبریز شرکت کنند. به دنبال اطلاعیه آیتالله قاضی، اقشار مختلف مردم تبریز از اولین ساعات صبح در مقابل مسجد میرزا یوسف آقا اجتماع کردند. دانشجویان، دانشگاه را به کلی تعطیل کردند و به طور انفرادی روانه مسجد شدند. تمام مغازهها و بازار تعطیل بودند. هر چه به ساعت زمان آغاز ختم نزدیکتر میشد بر جمعیت متراکم عزاداران افزوده میشد. به طوری که طبق اسناد تاریخی شمار مردم به بیش از ۲۰ هزار نفر رسید. راس ساعتی که برای برگزاری مراسم ختم اعلام شده بود، اجتماع مردم با درهای بسته مسجد و نیروهای انتظامی که مسجد را در محاصره داشتند، مواجه شد. با افزایش جمعیت و آغاز ساعت ختم زمزمه مردم در اعتراض به بسته بودن درب مسجد بلند شد. در این زمان بود که رئیس کلانتری ۶ با لحنی خشن ضمن فحاشی به مردم و اهانت به امام خمینی گفت: در طویله بسته است و دنبال کارتان بروید. این سخنان توهینآمیز با اعتراض یکی از دانشجویان تبریزی (محمد تجلی) مواجه شد. افسر کلانتری مسلح به طرف او حمله برد. جوان سینهاش را باز کرد و گفت: «بزن»، رئیس کلانتری ۶ با اسلحهای که در دست داشت قلب جوان را هدف گرفته و شلیک کرد. در این هنگام مردم جنازه شهید را بر دوش گرفته و شعارهای مرگ بر شاه، درود بر خمینی و یا حسین سر دادند.» (گفتوگوی روزنامه رسالت با سردار حسین علایی، ۸۵/۱۱/۲۹)
فریدون هویدا هم در کتاب «سقوط شاه» نوشته است: «هنوز مدتی از واقعه قم نگذشته بود که در ۱۸ فوریه ۱۹۷۸ [۲۹ بهمن ۱۳۵۶] چندین هزار تن از مردم تبریز به عنوان بزرگداشت چهلم کشتهشدگان حادثه قم دست به تظاهرات زدند و به دنبال آن نیز شورشی پدید آمد که بنا به گفته شاهدان عینی، در خلال آن برای اولین بار شعار مرگ بر شاه شنیده شد.»
شعار «مرگ بر شاه» گرچه در بهمن ۵۶ بر سر زبانها افتاد، اما تا پاییز ۵۷ هنوز درباب فراگیری و کاربردش اختلاف نظر وجود داشت، چنانکه اکبر هاشمی رفسنجانی نقل کرده است: «وقتی من از ]زندان[آمدم با دو جریان کاملاً روشن مواجه شدم. ]یکی[ جریانهای غیراسلامی که آماده پیروزی انقلاب نبودند. آنها فکر میکردند بهتر است رژیم حفظ شود و شاه به صورت عروسکی باشد و سلطنت کند و حکومت نکند و آزادی مطبوعات و احزاب و این جور مسائل شود و میگفتند آمادگی اداره کشور را ندارند... حتی برای راهپیماییها که باید شعار تعیین میکردیم، همیشه این بحث را داشتیم که آنها میگفتند شعار مرگ بر شاه ندهیم... از اوایل محرم که درگیریها زیاد شد و مردم بر پشتبامها رفتند و حوادث سرچشمه پیش آمد و امام آن بیانیه «خون بر شمشیر پیروز است» را دادند، موج جدیدی در مردم ایجاد شده بود و ساواک ما را تهدید جدی میکرد که ما شعار مرگ بر شاه را تحمل نمیکنیم و در این مورد مرگ هر تعداد آدم را قبول داریم.»
انقلابیون برای سر دادن شعار «مرگ بر شاه» ناگزیر به ترفندی متوسل شدند که هاشمی آن را «کلاه خوب بر سر رژیم» تعبیر کرده است: «یکی از بحرانهای ما همین دوران عاشورا و تاسوعا بود. از طرفی تهدید به کشتار بود و ما نگران مردم بودیم. از طرفی حذف شعار «مرگ بر شاه» درست برخلاف سیاست امام بود و هم تمایلی بود به سیاست کسانی که مخالف حذف شاه بودند. یک راه حل جالبی پیدا شد که کلاه خوبی سر رژیم رفت. ما پذیرفتیم روز تاسوعا شعار «مرگ بر شاه» نباشد. رژیم مطمئن شد که موفق شده که این شعار را حذف کند. البته ما پذیرفته بودیم که هم عاشورا و هم تاسوعا این شعار نباشد. اما تصمیم اصلی ما این نبود. روز تاسوعا شعار «مرگ بر شاه» یا گفته نشد یا خیلی کم گفته شد که هم رژیم مطمئن شد، هم رفقای آن تیپی ما، که خط دارد درست میشود. ولی روز عاشورا جبران شد. البته یک مقدار فشار از بیرون آمد چون اگر آن فشار نبود آنها نمیگذاشتند ما کارمان را انجام دهیم. از پاریس تلفن شد و به شدت فشار آمد که چرا این شعار حذف شده؟ ما برنامه را به آنها نگفتیم ولی تلفنها به همه منعکس شد و عاشورا شعارها اوج گرفت و تا رژیم تصمیم بگیرد برنامه ما تمام شد.»
اما کم نبودند شعارهایی که نه خاستگاهشان مشخص بود، نه گستره فراگیریشان و نه عمرشان. سالی از انقلاب گذشته در دو نشریه، یکی «کتاب جمعه» (دی ماه ۵۸) و دیگری «نامۀ نور» (بهمن ۵۸) مقالاتی منتشر شد حاوی بررسی تحلیلی شعارهای انقلاب.
مقاله «بررسی شعارهای دوران قیام» (بخش اول، شماره ۲۰، ۶ دی ماه ۱۳۵۸) در کتاب جمعه که به قلم محمد مختاری نوشته شد به هزار شعاری اشاره کرده که نورالدین بزرگمهر آن را گردآوری و منتشر کرده بود و ۴۶ درصدشان شعارهای موزون بود. چنانکه در این مقاله آمده برخی از شعارهای موزون را در همهٔ دستجات و تظاهرات میخواندهان. و در این امر هم رهبری (که یکی از وظایفش ساختن شعار بوده) سهم داشته، و هم مردم که در مراحل مختلف جنبش، خودبهخود شروع به ساختن شعار میکردهاند. مثل دو شعار زیر که مردم و رهبری در مورد ارتش ساخته بودند:
- به گفتهٔ خمینی، ارتش برادر ماست
- ما به شما گل میدیم، شما به ما گلوله
برخی از شعارهای موزون بنابر محتوا و آهنگ، فقط بازگوی شعارسازی توده و نشانهٔ برخورد خودانگیختهٔ قشرهایی از مردم با مسائل اجتماعی و انقلاب است. رهبری مطمئناً در این بخش سهمی نداشته است.
مثل:
الهی، الهی ولیعهدت جلو چشمت بمیره
الهی الهی، فرح از داغ او آتیش بگیره
که شاید، که شاید، دل یک مادری آروم بگیره
یا:
زنها به ما پیوستند، بیغیرتها نشستند
شعارهای موزون گذشته از آنکه سطوحِ مختلفِ فرهنگیِ مردم را بازگو میکند، بسته به وضعیت اجتماعی و موقعیت اقتصادی اقشار شهری و روستایی و حتی بنابر وضعیت رفاهی محلههای مختلف یک شهر نیز متفاوت است. مثلاً در گوشهای از تهران مضمونی ساخته شده، که نمیتوانسته در گوشهای دیگر ساخته شود. مثل:
یک سگ داریم پشمالویه اسمش فرح شهبانویه
یک سگ داریم نازه اسمش فرحنازه
یک سگ داریم تو باغه اسمش ممّد دماغه
یک سگ داریم چاقه اسمش اشرف چلاغه
یک سگ داریم قهوهایه اسمش رضا پهلویه
مجاهدا شعار میدن شاه بمیره نهار میدن
یا (در مشهد):
کوفته قلقلی شوره، ما شاهِ نمهِ خِم زوره
یا:
هانی اسمک بخور قوی شی، دشمن پهلوی شی
شعارها از شهری به شهر دیگر و از محلهای بهمحلهٔ دیگر و از تظاهراتی به تظاهرات دیگر، تغییر شکل مییافت. از این رو از سویی بخش مهمی از شعارها با هم مشابه است و از سوی دیگر به قدر یک کلمه هم که شده با هم تفاوت دارد. بهاین مثالها توجه کنید:
- توپ، تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد، حتی اگر شب و روز بر ما گلوله بارد
- توپ تانک، مسلسل دیگر اثر ندارد، حکومت نظامی دیگر ثمر ندارد
- امروز هوا بارونیه، کشتن شاه قانونیه
- امروز هوا ابریه، مردن شاه حتمیه
- اینست شعار دولت، چماق به دست و غارت
- اینست شعار دولت، دزدی، غارت، جنایت
- نصرٌ مناله و فتحٌ قریب، مرگ بر این سلطنت پر فریب
- نصرٌ من اله و فتحٌ قریب، چشماتو واکن ندهندت فریب
- مردم چرا نشستین، ایران شده فلسطین
- مردم چرا نشستین، نکنه که شاه پرستین
رهبری گاه در طرح شعارها نقشی کنترلکننده داشته است و با طرح شعارهایی، جوش و خروش مردم را تخفیف میداده است. (چنانکه در خاطرات هاشمی رفسنجانی ذکر و دلیلش بیان شده است) اگر به روز تاسوعا توجه کنیم درمییابیم که گروه هدایت کنندهٔ تظاهرات، اعمال نظر شگفتی در ارائهٔ شعارها کرد و تا حد ممکن شعارهای ملایمی را مطرح ساخت. اما فردا که روز عاشورا بود و مردم از مدتی پیش خود را برای آن آماده کرده بودند، رهبری به تبع مردم شعارها را عوض کرد. در واقع اگر رهبری از مردم تبعیت نمیکرد، مردم خود تغییر لازم را میدادند. چنان که دادند و رهبری را تابع خود ساختند و روز تاسوعا که همهٔ جمعیت دمق و ناراضی و عصبی شده بودند، به عاشورایی بدل شد که جمعیت چند میلیونی با شعار دادن دلی از عزا خالی کردند، هر چه دلشان خواست گفتند، و شعارهای ملایم روز قبل را به شعارهایی که خود میپسندیدند، بدل کردند. رهبری روز تاسوعا حتی شعار معروف «خمینی بتشکن ـ ریشهٔ شاهو بکن» را تبدیل کرده بود به: «خمینی بتشکن ـ رهبر دور از وطن.»
مختاری در بخش دوم این مقاله (کتاب جمعه شماره ۲۴، ۴ بهمن ۱۳۵۸) به تحلیل محتوایی ۸۰۰ شعار موزون پرداخته که چنین تقسیمبندی شده است:
۱. شعارهای ضد شاه، ۴۰۰ شعار= ۵۰ %
الف: شعارهای ضد شخص شاه،۲۸۰ شعار= ۳۵ %
- شاه زنازاده است، خمینی آزاده است
- ای بیشرف حیا کن، سلطنت را رها کن
- به همت تودهها نهضت ادامه دارد
ب: شعارهای ضد فرح، ۳۰ شعار
- کارتر فرحو با نازش میخواد، شرکت نفتو جهازش میخواد
ج: شعارهای ضد ولیعهد، ۱۲ شعار
- ولیعهد سلطنت محال است، سگ زرد برادر شغال است
د: شعارهای ضد خاندان پهلوی، ۵ شعار
کودکان در کودکی از کشتن موران خوشند، خاندان پهلوی از کودکی آدم کشند
ه: شعارها ضدخواهر شاه (اشرف)، ۴ شعار:
شاه طرفدار ماست، خواهرش همکار ماست (از زبان ساکنین شهر نو)
و: شعارهای ضد شورای سلطنت، ۳ شعار:
رژیم پادشاهی گه سگ بدبویی، شورای سلطنت هم گه سگ مصنوعی
ز: شعارهای ضد رژیم سلطنتی، ۴۰ شعار=۵۰ %
برقرار میکنیم حکومت علی را، سرنگون میکنیم رژیم پهلوی را
۲. شعارهای ضد عوامل دولتی و ضد دولتها، ۸۰ شعار= ۱۰ %
- ازهاری بیچارهای، سگ چارستاره
باز هم بگو نواره، نوار که پا نداره
- بختیار بختیار مامور بیاختیار، سگ جدید دربار
- نه شاه میخوایم نه شاهپور، مرگ بر این دو مزدور
۳. شعارهای ضد امپریالیستی، ۹۲ شعار= ۱۱/۵ %
- نفتو کی برد آمریکا، گازو کی برد شوروی
پولشو کی خورد پهلوی، مرگ براین سلطنت پهلوی
- فری غصه نخور مملی بمیره جیمی خودش میاد تور رو میگیره
۴. شعارهای مربوط به ارتش، ۷۱ شعار= ۹ %
در ضدیت با ارتش، ۳۵ شعار= ۴/۵ %
در طریق دوستی و پیوند با آن، ۱۶ شعار= ۲ %
دعوت ارتشیان به سوی مردم، ۱۵ شعار= ۲ %
تفکیک عناصر خوب و بد ارتش، ۵ شعار= ۱/۵ %
- ارتش تو هم با ما باش، با ملت هم صدا باش
در راه حق به پا باش، با دشمن آشنا باش
- ارتش به این بیغیرتی هرگز ندیده ملتی
- ارتش جنایتکار است مزدور استعمار است
۵. تقاضای سلاح، ۴۰ شعار= ۵ %
- میکشم میکشم آنکه برادرم کشت
- برای حفظ قرآن (ایران) مردم مسلح شوید
۶. انواع شعارهای تاکتیکی و تهییجی
شعار تاکتیکی خاص، ۸۰ شعار=۱۰ %
- تشکل کلید پیروزی ماست
اتحاد ضامن پیروزی ماست
دعوت مردم به مبارزه، ۲۰ شعار=۲/۵ %
- مردم چرا نشستین ایران شده فلسطین
استقامت و فداکاری، ۲۷ شعار=۳/۵ %
- پاره پاره شدن در صف پیکارها، در ره حقیقت به زیر رگبارها
به که ذلت کشیم تا نباشد رژیم، مرگ بر شاه
انتقام و براندازی، ۳۷ شعار= ۴/۵ %
- کاخ نیاوران را به خاک و خون میکشیم
قسم به خون شهدا، شاه ترا میکشیم
روحیه مثبت و انتظار پیروزی، ۳۱ شعار= ۴ %
کاخ ستم را واژگون، ما کردهایم از موج خون
پیروزی از ماست
ستایش شهادت و یا شهید، ۳۲ شعار= ۴ %
- تنها ره سعادت، ایمان جهاد شهادت
- برادر مجاهد، شهادتت مبارک
- برادر شهیدم، راهت ادامه دارد
۷. شعارهای مذهبی، ۲۸۰ شعار=۳۵ %
- سکوت هر مسلمان، خیانت است به قرآن
- اینست شعار ملی، خدا قرآن خمینی
۸. شعارهای مربوط به امام خمینی، ۱۶۰ شعار= ۲۰ %
- کار شاه تمام است، خمینی امام است
استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی آخرین کلام است
- الله اکبر خمینی رهبر
۹. شعارهای مربوط به ایران، ملت، مردم و خلق، ۱۲۰ شعار=۱۵ %
- تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود
- از انقلاب مردم شاه فراری شده
۱۰. شعارهای مربوط به طبقات اجتماعی (کارگران و دهقانان)، ۲۵ شعار=۳ %
- کارگر کشاورز اسلام حامی تست
- درود بر برزگر، متحد کارگر
۱۱. شعارهای مربوط به گروههای سیاسی، ۸۶ شعار=۱۰/۵ %
سازمان مجاهدین خلق ایران، ۲۰ شعار:
- تنها ره رهایی راه مجاهدین است
- درود خلق و خالق نثار تو مجاهد
سازمان چریکهای فدایی حلق ایران، ۲۰ شعار:
- تنها ره رهایی، پیوند با فدائی
- فدائی فدائی، تو افتخار مائی
۱۲. شعارهای عامیانه، ۲۸۰ شعار= ۳۵ %
۱۴۰ شعار یا ۱۷/۵ درصد فقط فحش است
- امروز هوا ابریه، مردن شاه حتمیه
- سگ جدید دربار، شاپور بختیاره
- ما شیر و موز نمیخوایم، ما شاه دزد نمیخوایم (در مدارس)
شعارهای لمپنی:
مملی اگر شاه نمیشد، این همه غوغا نمیشد
- کره خر آلاشتی، بختیار رو جا گذاشتی
شعارهای شوخی:
- ما اعتراض داریم، شوهر نیاز داریم
- چرا جوونا رو کشتین، ما رو بیشوهر گذوشتین
تحقیق دوم که نشریه «نامه نور» منتشر کرد، برگرفته از پژوهش نفیسه بزرگزاده شهدادی و امرالله فرهادی آردکپان (زیر نظر ایرج انواری) است که نگاهی به دیوارنوشتههای انقلاب دارد؛ عکسبرداری از دیوارها در تهران جهت انجام این پژوهش در فاصله یکشنبه ۱۹ آذرماه ۵۷ (روز تاسوعا) تا جمعه ۲۵ اسفند ماه ۵۷ (روز پاکسازی شهر تهران) انجام شده است.
طبق این پژوهش، مناطق بالای شهر به علت دور بودن ذهنی و مکانی از وقایع و درگیریها، کمترین دیوار نوشتهها را دارد. مرکز شهر چون مرکز تجمعات و راهپیماییها و تظاهرات بوده، بیشترین دیوار نوشتهها را دارد. در پایین شهر به دلیل درگیریهای اجتماعی و سیاسی و مذهبی و کشتارهایی که در این مناطق صورت میگرفت، تعداد دیوار نوشتهها نسبتا زیاد است. مردم پایین شهر حضور منظم خود را در مناطق میان شهر مطرح میکردند، چه در راهپیماییها و چه در شعارنویسی.
در پایین شهر با وجود کوچههای متعدد و تو در تو، امنیتی که برای شعارنویسی لازم بود، تامین میشد. از آنجا که خیابانهای مسیر راهپیمایی و تظاهرات، معبر اصلی عبور و مرور مردم بودند، بیشترین دیوار نوشتهها بر دیوارهای خیابانها نقش بسته است.
شعارهای کوچهها بیشتر توسط افراد همان محل نوشته میشد که عموما متاثر از شعارهای خیابانی و تظاهرات بوده و بهرحال کارآیی محدودتری داشته است. بدلیل منحصر بودن اماکن عمومی به دانشگاه تهران و چند میدان و کنترل شدید افراد ارتشی و درگیریها و کشتار و تیراندازی در این محلها، تعداد شعارهای این اماکن کم است. روحیهای که نوشتن شعار را سبب میشود، مثل هیجان و خشم و میل به بازگویی نفرت و آگاهیها و عقاید و در ضمن امنیتی نسبی، در حین راهپیماییها بیشتر وجود دارد تا جنگ و گریز که هیجانها و خشم در قالب عملیات تخریبی یا دفاعی شکل میگیرد.
شعارها اکثرا به دلیل نوعی عادت و عادینویسی که در تمام موارد دیوار نوشتهها وجود دارد و نیز بر اساس ویژگی شعارنویسی (سرعت عمل و گریز) و در مسیر حرکت- راه رفتن و دویدن- بطور افقی بر دیوارها نوشته شدهاند. (۸۵ %)
این پژوهش شامل فهرستی از شعارهای دوره انقلاب بر پایه دیوار نوشتههای عکسبرداری شده است و بر اساس محتوا تقسیمبندی شده که به برخی شعارهای آن اشاره میشود:
شعارهای ضد شاه و خاندان پهلوی:
- مرگ بر شاه
- با داس کارگر، با پتک برزگر، به قدرت مسلسل، شاه ترا میکشیم
- در ایران عده معدودی اخلالگرند (۳۶۰۰۰۰۰۰) بسوی تمدن بزرگ؟
شعارهای ضد ارتش:
- ارتش دنیا دشمن کش است، ارتش ایران برادرکش است
- ارتش به این بیغیرتی، هرگز ندیده ملتی
- نابود باد ارتش ضد خلقی شاه مزدور
شعارهای ضد دولتها و ایادی آنها:
- این است شعار دولت، دزدی، جنایت، غارت
- نه شاه میخواهیم نه بختیار، دولت میخواهیم با اختیار
- نه شاه میخواهیم نه شاهپور، مرگ بر این دو مزدور
شعارهای ضد امپریالیسم:
- مرگ بر امریکا
- بعد از شاه نوبت امریکاست و شوروی
- چین، شوروی، امریکا دشمنان خلق ما
شعارهای بزرگداشت امام خمینی به عنوان رهبری انقلاب:
- رهبر فقط روحالله
- این است شعار ملی، خدا- قرآن- خمینی
- با خون خود نوشتم، از جان خود گذشتم، یا مرگ یا خمینی
شعارهای بزرگداشت شهدا:
- از خون جوانان وطن لاله دمیده
- در طلوع آزادی، جای شهدا باقی
- شهید قلب تاریخ است
شعارهای آگاهی دهنده:
- تنها ره رهایی جنگ مسلحانه است
- نه قانون اساسی، نه سازش سیاسی، حکومت اسلامی
- ایران را سراسر سیاهکل میکنیم
شعارهای تائید دولت بازرگان:
- بازرگان، مجری حکم قرآن
- سلام بر بازرگان، نخستوزیر ایران
- بازرگان، بازرگان نخستوزیر مائی، بختیار، بختیار نوکر آمریکائی
شعارهای تبلیغی احزاب و گروهها:
- درود بر فدائی، سرچشمه رهائی
- شک مکن حزبالله پیروز است، حزب شیطان سرنگون است
- درود آتشین بر قهرمانان حزب توده
شعارهای کارگران:
- کارگر، کارگر، زنده به کار توایم
- حزب کارگر، فقط حزب خداست
- پیروز باد انقلاب کارگری ایران
شعارهای همبستگی و اتحاد و اعتراضات و خواستها:
- به گفته خمینی، به همت مجاهد، جنبش به خود نبیند ترس و عقب نشینی
- تا مرگ شاه نهضت ادامه دارد
- مشت گره کرده ما روزی مسلسل میشود
شعارهای تشکیلات، سازماندهیها و رهنمودهای انقلابی:
- پیروزی نهایی، اخراج آمریکایی
- چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است
- تشکیلات، تجهیزات، جنگ مسلحانه
فحشها، طنزها، اشعار:
- سگی را با شاه همنام کردند، سگ بیچاره را بدنام کردند
- ممد نفتی، کجا در رفتی
- پسر رضا، پدر رضا، ۳۵ میلیون نارضا
- تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود
- کتک بخور قوی شی، سوار پهلوی شی
- مرگ بر شاه، کدام شاه، توله سگ رضاشاه
شعارهای اسلامی:
- اسلام تمامش سیاست است (امام خمینی)
- نصر من الله و فتح قریب
- پوشیدن چادر برای زنها اجباری نیست، ما فقط لباسهای جلف را ممنوع میکنیم (امام خمینی)
این فهرست طویل از شعارهای بعضا ناآشنا برای نسل امروز نشان میدهد شعارها نه فقط از دیوارهای شهر، که از دیوارهای خاطره مردم شهر نیز پاک و کمرنگ شده است، نه آنطور که باید در کتابها رفت و نه آنگونه که باید نقل شد.
در این باره پرونده تاریخ ایرانی را بخوانید:
نظر شما :