انتقادها از فیلم بانوی آهنین بالا گرفت/ ترسیم چهرهای شکننده از مارگارت تاچر
شیرین افشار
فیلم «بانوی آهنین» که چند هفتهای است در سینماهایِ سراسرِ بریتانیا اکران شده، واکنشهای متناقضی را در میان عوام و خواص موجب شده است. این فیلم بر دورانِ سالخوردگی و بازنشستگی مارگارت تاچر از قدرت و سیاست تمرکز دارد ولی در بازگشتهایی به گذشته، میکوشد دورههایِ مختلفِ زندگیاش به ویژه سالهای اوجگیری قدرت تا سقوط او را به نمایش درآورد، و در نهایت، زنی ۸۶ ساله اما گیج و مبهوت را به نمایش میگذارد که در تنهایی و ناتوانی به دورانِ کاری پر افت و خیز سیاسیاش مینگرد. آنان که به زندگی سیاسی مارگارت تاچر انتقاد دارند، این روایت تاریخی را جانبدارانه و گاه غیرواقعی خواندهاند اما دوستداران خانم تاچر نیز، از به تصویر کشیدن او در قامتِ پیرزنی نحیف که گاه رفتاری دیوانهوار و نامتعادل دارد، ناخرسندند.
از پیش از نمایش عمومی این فیلم، اعضای حزب محافظهکار بریتانیا که خانم تاچر در دهۀ ۱۹۸۰ ریاست آن را در دست داشت، ناخرسندی خود از داستان و نحوۀ شخصیتپردازی آن را ابراز داشته بودند، اما انتقادها از ساختِ چهرهای متزلزل و شکننده از «بانوی آهنین» بریتانیا زمانی اهمیت سیاسی فزونتری یافت که دیوید کامرون، نخستوزیر فعلی نیز در قبالِ آن موضعگیری کرد. کامرون هرچند هنرمندی مریل استریپ در نقش مارگارت تاچر را «تحسین برانگیز» و «به یاد ماندنی» خواند، اما از اینکه مارگارت تاچر به سانِ یک پیرزن آسیبپذیر و ناتوان نشان داده شده، ابراز نارضایتی کرد و گفت: «در شرایطی که خانم تاچر هنوز زنده است و از اختلال ذهنی رنج میبرد، نباید چنین فیلمی ساخته میشد.» او در گفتوگو با شبکه چهار بیبیسی اظهار داشت: «بازی مریل استریپ بسیار زیبا و خیرهکننده است، اما واقعا نمیتوان پاسخی برای این سوال پیدا کرد که چرا اکنون چنین فیلمی ساخته شده است. این فیلم بیش از آنکه یک نخستوزیر مقتدر و موثر را به تصویر بکشاند، دورانِ مریضی و بیماریاش را نشان میدهد.»
در همین گفتوگو از دیوید کامرون، نخستوزیر دولت ائتلافی بریتانیا که در حال حاضر رهبری حزب محافظهکار را هم برعهده دارد، پرسیده شد که «فکر میکند کدام یک از هنرپیشههای هالیوودی میتواند نقش خود او را بازی کند؟» و او گفت که «گمان نمیکند شخصیت و عملکرد سیاسی او آن قدر جذاب و واجد ویژگیهای دراماتیک باشد که کسی بخواهد از او فیلمی بسازد.» با این همه بازی «مایکل شِین» در نقشِ تونی بلر، نخستوزیر پیشین بریتانیا را به یاد آورد و گفت که فکر میکند «آقای شِین میتواند نقش هر سیاستمداری و از جمله خود او را به نحو احسن بازی کند.»
پرسش و انتقادِ اصلی کامرون به فیلم «بانوی آهنین» همان است که دیگر اعضای عالیرتبه حزب محافظهکار بریتانیا و همکاران و دوستانِ خانم تاچر مطرح کردهاند؛ اینکه «چرا به جای تمرکز بر دورانِ حضور خانم تاچر در قدرت، به دوران سالخوردگی و ضعف جسمانی او توجه شده است؟» راب ویلسون، از دیگر اعضای حزب محافظهکار حتی خواستار آن شده که در مجلس عوام بریتانیا دربارۀ این فیلم که به تعبیر او، روایتی «غیرمنصفانه و ناخوشایند از زندگی خانم تاچر است»، بحث و گفتوگو شود. ویلسون گفته که «تعجب میکند چرا تهیهکنندگان و سازندگان این فیلم، تا این اندازه روی بیماری و ناتوانی خانم تاچر تمرکز کردهاند، در حالی که خانم تاچر زندگی سیاسی بسیار موثر و مهمی در جهان و در بریتانیا داشته است» و ادامه داده است: «همین مساله باعث شده که من دربارۀ اخلاق، انصاف و انسانیتِ سازندگان این فیلم تردید کنم؛ کسانی که ماهرانه و به نظر، مغرضانه کوشیدهاند یک نخستوزیر بزرگ و برجسته را بدنام کنند.»
به گفتۀ ویلسون «خانم تاچر هنوز به لحاظ جسمی و ذهنی توانا و فعال است و به عنوان بارونس تاچر در جلساتِ مجلس اعیان بریتانیا شرکت میکند و در سالِ ۲۰۱۱ نیز در پنجاهمین سالگرد تولد لیما فاکس حضور داشت.» یک سیاستمدار محافظهکار دیگر به نام لرد هارد نیز فیلم بانوی آهنین را «فرومایه و بیارزش» توصیف کرده و لرد تِبیت، دبیرکل پیشین حزب محافظهکار هم تاکید کرده است که «خانم نخستوزیری که من میشناختم، هیچگاه زنی نیمه هیستریک (عصبی) یا هیجانزده و نامتعادل، آن طور که مریل استریپ به نمایش درآورده، نبوده است.»
دوستان و نزدیکان خانم تاچر بر این باورند که این روایت سینمایی، چهرهای مخدوش و غیرواقعی از همحزبی سرشناسشان عرضه میدارد و با هویت و شخصیت زنی که نزدیک به دو دهۀ قبل هدایت و رهبری حزب محافظهکار را در دست داشته و دورانِ نخستوزیری طولانی و مقتدرانهاش در عرصۀ داخلی و بینالمللی هنوز به خاطرِ خیلی از مردم بریتانیا و جهان هست، سازگار نیست. مارگارت تاچر، نخستین نخستوزیر زن در بریتانیاست که در سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۰ در راس قدرت قرار داشت. او همان کسی است که در جریان بحرانِ موسوم به جزایر فالکلند و مالویناس در سال ۱۹۸۲ به رهبران نظامی آرژانتین، چنگ و دندان نشان داد. بحران زمانی آغاز شد که اعمالِ کنترل بر جزایر فالکلند و مالویناس که سالهای متمادی در دستِ بریتانیا قرار داشت، با مخالفتِ رهبران آرژانتین مواجه شد. نظامیانِ آرژانتینی ادامۀ کنترلِ بریتانیا بر این جزایر را «نشانه استمرار سلطۀ استعمار» تلقی کرده و خواستار باز پسگیری این جزایر شدند اما بانوی آهنین، دستور اعزامِ صدها نیروی نظامی بریتانیایی به آبهای اقیانوس اطلس جنوبی و بیرون راندن ارتش آرژانتین از این جزایر را صادر کرد. درگیری میان طرفین با حملههای هوایی و دریایی بریتانیا به جزایر آغاز شد و در فاصلۀ زمانی کوتاهی با شکست صدها نفر از نیروهای آرژانتینی به نفع بریتانیا پایان یافت.
خانم تاچر که کمونیسمستیزی کهنهکار بود، دهۀ ۱۹۸۰ را همزمان با رونالد ریگان، رییسجمهوری امریکا، و با رویارویی با اتحاد جماهیر شوروی آغاز کرد اما وقتی میخائیل گورباچف به قدرت رسید و وعدۀ اصلاحات سیاسی و اقتصادی داد، از در سازش با مسکو درآمد. او که محافظهکاری سرسخت و قاطع بود، در داخل کشور در برابر درخواستهای اتحادیههای کارگری با مشت آهنین ایستاد و خشم و کینه ابدی معدنکاران بریتانیایی را از آن خود کرد و از همین روست که اکرانِ فیلم بانوی آهنین در مناطق شمالی بریتانیا با استقبال چندانی مواجه نشده است. نام و تصویر مارگارت تاچر برای شمالیها، یادآورِ رویارویی خانمِ نخستوزیر با هزاران کارگر معدن است که به اخراج آنها از شغلهایشان و در نهایت، تعطیلی معادن زغالسنگ منجر شد. رویاروییِ نخستوزیرِ محافظهکار و کارگرانِ عدالتخواه زمانی رخ داد که تاچر تصمیم گرفت قدرت اتحادیههای کارگری را کاهش دهد. کارگران برای ابرازِ مخالفت به اعتصاب و تحصن روی آوردند اما بانوی آهنین، ایستادگی کرد تا کارگرانِ معترض را سر جای خود بنشاند. با طولانی شدن اعتصابات کارگران و زد و خوردهای خیابانی، تاچر حکم به تعطیلیِ حدود بیست معدن داد و موجب بیکاریِ حداقل بیست هزار نفر شد. تعطیلی معادن اما متوقف به این تصمیم نماند و در سالهای بعد نیز ادامه یافت و از بانوی مقتدر بریتانیا، زنی خودرأی، لجوج و نامحبوب در ذهن ساکنانِ مناطق شمالی کشور ساخت.
با این همه هنرنمایی خیرهکنندۀ مریل استریپ، هنرمند برجستۀ امریکایی، یکی از عوامل مهم در استقبال از این فیلم در دیگر مناطق بریتانیا و جهان بوده است. مریل استریپ که ۶۲ سال دارد، تاکنون دو بار برندۀ جایزۀ اسکار شده و امسال نیز برای بازی در نقش مارگارت تاچر، تاکنون برندۀ جایزۀ بهترین هنرپیشه زن در گلدن گلوپ و نامزد دریافتِ جایزۀ بهترین بازیگر زن در اسکار شده است. جوایزی که نه تنها کارنامۀ حرفهای استریپ را سنگینتر از گذشته میکند، بلکه موجبِ استقبال هرچه بیشتر از فیلم «بانوی آهنین» در سراسر جهان و البته افزایش نارضایتی محافظهکاران بریتانیایی میشود. با این همه حتی سیاستمدارانِ ناخرسند و گلهمند از شخصیتپردازی خانم تاچر در فیلم «بانوی آهنین»، تایید کردهاند که تحت تاثیرِ بازی درخشان و غیرقابل چشمپوشیِ استریپ قرار گرفتهاند.
شاید از همین رو بود که با بالا گرفتن انتقادها نسبت به فیلم «بانوی آهنین»، مریل استریپ یکی از کسانی بود که در مقام پاسخگویی و دفاع از این اثرِ سینمایی برآمد. استریپ سخنان کامرون، نخستوزیر را «غیرمنصفانه» و «ناخوشایند» خواند و در گفتوگو با نشریه «ساندی میرور» گفت که از آقای کامرون به عنوان فردی سیاستمدار، انتظار رعایت نزاکت و بذل توجه بیشتری داشته است. او افزود: «سخنانِ آقای نخستوزیر به معنای آن است که بهتر بود تا زمانی که خانم تاچر زنده است، فیلمی از او ساخته نمیشد اما چرا برای ساخت یک فیلم دربارۀ یک شخصیتِ سیاسی، باید منتظر مرگ او ماند؟ شنیدن چنین سخنانی چه تاثیری روی خودِ خانم تاچر میگذارد؟ چرا اگر فیلمی دربارۀ خانم تاچر و بیماری قلبی یا ریوی احتمالیِ او درست میشد، کسی اعتراض نمیکرد اما حالا که او مبتلا به زوالِ ذهنی و عقلی است، ساخت فیلمی دربارۀ این بیماری، همگان را وحشتزده و نگران کرده است؟»
فیلیدا لوید، کارگردان این فیلم نیز در گفتوگو با نشریه «ایوینینگ استاندارد» در دفاع از فیلم خود گفت: «ما واقعا اینطور احساس نمیکردیم که به تصویر کشاندنِ وضعیتِ فعلی کسی که دارد دورانِ زوال جسمی و عقلیاش را از سر میگذارند، مسالهای شرمآور و غیرقابل تحمل باشد. پیری و تنهایی و ضعف جسمی ممکن است برای هر کسی اتفاق بیفتد ولی نمیدانم چرا پرداختن به آن تا به این حد، با انتقاد مواجه شده است.»
نظر شما :