برداشتی از واقعه ۱۹ دی ۵۶ در قم/ عمامه‌ها بر زمین افتاد

۲۱ دی ۱۳۹۰ | ۲۱:۰۰ کد : ۱۶۹۶ از دیگر رسانه‌ها
فرید مدرسی: «چیزی که در منطقه درگیری به وفور دیده می‌شد، کفش و عبا و عمامه بود که از طلاب و مردم به جا مانده است. چند عمامه را از پیاده‌رو برداشته به شاخه درخت انداختم تا در معرض دید رهگذران قرار گیرد؛ رهگذرانی که از آنجا عبور می‌کنند و شاهد این قضایای دل‌خراش نبوده‌اند. چند عمامه را به دست گرفته و به سمت حرم به راه افتادم. در خیابان ارم، عمامه‌ها را نشان مردم و مغازه‌داران می‌دادم و دیوانه‌وار فریاد می‌زدم: کشتند! کشتند!» این روایتی از واقعه ۱۹ دی قم توسط یکی از طلاب حاضر در این تظاهرات است که نشان‌دهنده جنس حوزوی این اعتراض‌ است.

 

این واقعه جرقه‌ای بود که از یک سو شمارش معکوس سقوط نظام پهلوی را آغاز کرد و از دیگر سو، سازمان روحانیت به عنوان رهبر بلامنازع جریان برانداز نظام وقت قرار گرفت. پیش از این واقعه، از حوزه علمیه قم بوی اعتراض استشمام نمی‌شد و سکوت بر آن حکم‌فرما بود. یکی از طلاب مبارز در آن ایام گفته است: «مدت‌های مدیدی بود که رژیم دست نشان‌دهنده پهلوی، با ایجاد جو رعب و وحشت باعث شده بود نام امام خمینی به دست فراموشی سپرده شود و ایشان از صحنه سیاسی و مبارزاتی ایران دور باشند؛ حتی در حوزه‌های علمیه وضع به همین گونه بود.» دیگر طلبه‌ای هم گفته بود: «من خود بار‌ها و بار‌ها شاهد بودم که در سال ۵۵ و ۵۶، وقتی که یک ساواکی به مدرسه حقانی می‌آمد، همه طلاب با عجله به گوشه‌ای می‌خزیدند و هر که هرچه داشت، از بیم ساواک پنهان می‌کرد و کسی جرات نمی‌کرد، با وی هم‌کلام شود.» پس از تبعید امام خمینی به ترکیه و نجف، حوزه به دلیل هراس از برخوردهای خشن رژیم پهلوی، «تقیه» را در پیش گرفت و حتی پس از تبعید هم آنچنان اعتراضی نکرد. البته حوزه‌های علمیه به دلیل عدم وابستگی دولتی با رژیم مرزبندی شدیدی داشتند و در خفا اعتراضات را در برابر عملکرد حکومت و محدودیت‌های اعمال‌شده بیان می‌کردند. در روش «تقیه» وحدتی میان علما و حوزویان حاضر در قم پدید آمده بود و انقلابی‌ها یا کنار امام در نجف بودند یا در زندان و تبعید به سر می‌بردند. از این رو، خدشه‌ای به وحدت بر سر تقیه و مرزبندی شدید نامحسوس و غیرعلنی با رژیم وارد نشد. حتی در اعتراضات برخی حوزویان در سال ۵۴ در فیضیه، عالمان ارشد قم همراهی نکردند.

 

***

 

روز ۱۷ دی مقاله‌ای با اسم مستعار «احمد رشیدی ‌مطلق» در روزنامه اطلاعات منتشر شد که مفاد آن همچون اظهارات گذشته محمدرضا پهلوی بود و حتی تیتر آن - ایران و استعمار سرخ و سیاه - از گفته‌های او گرفته شده بود. آن‌ها با توجه به سکوت حاکم بر حوزه و احتیاط‌های علما به این تحلیل رسیده بودند که با تبعید امام به نجف و تبعید و زندانی کردن روحانیون انقلابی، شکاف انقلابی‌ها و غیرانقلابی‌ها در حوزه جدی است و با نوشتن این مقاله می‌توانند مهر تاییدی بر این شکاف بزنند و آن را عمیق کنند. در ابتدای این مقاله هم نویسنده روحانیون را به دو دسته تقسیم کرده و امام خمینی را در اقلیت به تصویر کشیده بود. حتی اتهامی نخ‌نما را ذکر کرده بود: «چند روز پس از غائله (قیام ۱۵ خرداد) اعلامیه‌ای در تهران فاش شد که یک ماجراجوی عرب به نام محمد توفیق‌القیسی با یک چمدان محتوی ۱۰ میلیون ریال پول نقد در فرودگاه مهرآباد دستگیر شده که قرار بود این پول در اختیار اشخاص معینی گذارده شود. چند روز پس از غائله نخست‌وزیر وقت در یک مصاحبه مطبوعاتی فاش کرد: بر ما روشن است که پولی از خارج می‌آمده و به دست اشخاصی می‌رسیده و در اجرای نقشه‌ها باید بین دسته‌جات مختلف تقسیم می‌شده است...» یکی از طلاب فعال در آن واقعه بر این تحلیل صحه گذاشت و گفت: «تصور غلط نظام از وضعیت دهه پنجاه، آن‌ها را واداشت که دست به انتشار مقاله توهین‌آمیز بزنند و با دست خود، حرکت انقلاب را تشدید و تقویت کنند. از سوی دیگر، آن‌ها قصد داشتند چهره مقدس رهبر انقلاب را که استوانه اصلی جریان‌های انقلابی و ضدسلطنتی بود، خدشه‌دار کند. در ضمن می‌خواستند یک بحران فکری در سطح افکار عمومی مردم ایجاد کنند... لذا توطئه کردند تا در این افکار به هم‌پیوسته، تشتت ایجاد کنند و با ایجاد تردید آنان را زمین‌گیر کنند. لذا مطرح کردند دنباله‌روی از مرجعی که دارای سابقه وابستگی به بیگانگان دارد و نسبش به کجا می‌رسد، چه معنا دارد!» مرحوم آیت‌الله العظمی گلپایگانی در مراجعه طلاب در اعتراض به این مقاله، به صراحت تحلیل رژیم را تکذیب کردند: «این‌ها فکر نکنند ما دیگر سکوت کرده‌ایم و چیزی نخواهیم گفت و دست برمی‌داریم. این‌ها باید بدانند که اگر سر نیزه را حتی زیر گلوی ما بگذارند، ما حرفمان را می‌زنیم.»

 

این جمله یکی از مراجع بزرگ آن دوران، نشان از آن داشت که حوزه علمیه قم پس از نوشتن آن مقاله وارد دوران جدیدی در مواجهه با حکومت شد. اگر تا دیروز بخشی از علما و حوزویان در مواجهه با نظام وقت قرار گرفته بودند، از این پس تمام حوزه با رنگ و سلیقه‌های مختلف کنار یکدیگر برابر این اقدام واکنش نشان دادند و دیگر از تقیه دیروز خبری نبود.

 

روز ۱۷ دی که مقاله در روزنامه اطلاعات منتشر شد، ابتدا طلاب جوان از انتشار آن مطلع شدند و این مساله را به مدرسان خود اطلاع دادند و علمای ارشد که در طبقه زیرین مرجعیت قرار داشتند، تشکیل جلسه دادند و تصمیماتی اتخاذ کردند و هر کدام با یکی از مراجع تقلید مرتبط شدند و این مقاله و تصمیمات خود را به اطلاع آنان رساندند و از طرف دیگر، طلاب آماده برای اعتراض را همراه کردند. سازمان روحانیت با وجود حضور نداشتن اکثریت روحانیت و علمای ارشد انقلابی، نظم یافت و برای اعتراضی همه‌جانبه علیه حکومت آماده شد. مهم‌ترین نکته‌ای که در این واقعه رخ داد، این بود که این مقاله نه تنها توهین به امام خمینی در نظر گرفته شد، بلکه توهین به مرجعیت و حتی فرا‌تر توهین به کلیت روحانیت و اسلام تفسیر شد و به نوعی سوءاستفاده از سکوت آنان در طول این سال‌ها عنوان شد. با فراگیر شدن این تحلیل میان اعضای سازمان روحانیت، از صدر تا ذیل، اجازه هیچ ناهماهنگی میان مراجع، علما، مدرسان و طلاب جوان را نداد و حتی اصلاح‌طلبان آن دوره هم لااقل در حد یک بیانیه اعتراض خود را نمایان کردند. اتحاد روحانیت و در پی آن همراهی بازار رخدادی را به نمایش گذاشت که پایه‌های نظام سست شد و پس از حدود یک سال رژیم پهلوی به رهبری روحانیت سرنگون شد.

 

***

 

سازمان روحانیت را به روشنی می‌توان در این واقعه هماهنگ دید و آن را در سه بخش به نمایش گذاشت:

 

طلاب جوان: یکی از طلاب حاضر در واقعه ۱۹ دی قم درباره نقش طلبه‌های جوان می‌گوید: «درج مقاله‌ای توهین‌آمیز در روزنامه اطلاعات علیه امام، پیش از آنکه اکثر اساتید حوزه و آیات عظام را ناراحت و متاثر کند، سبب خشمگین شدن طلاب جوان و پرشور حوزه شد و دقیقا به همین دلیل قبل از آنکه آقایان اساتید و آیات عظام که از قدرت بیشتری برخوردار بودند و می‌بایستی عکس‌العملی قاطع نشان دهند و تعیین تکلیف کنند، طلبه‌های جوان بودند که احساس مسوولیت کرده و با تعطیل کردن درس‌ها و جمع شدن در حوالی مدارس علمی و صحن حضرت معصومه(س)، تجمع و تظاهرات پراکنده‌ای را شروع کردند و به صورت گروهی جهت کسب تکلیف و نوع تعیین عمل در مقابل موضع بی‌شرمانه و ضدمردمی رژیم علیه امامشان، به خانه آن‌ها می‌رفتند و در حقیقت آنان را در مقابل یک کار از پیش انجام شده قرار می‌دادند و برابر جریانی که پیش آمده بود، مسوولش می‌دانستند که به هر شکل رژیم را محکوم کنند...»

 

اساتید و علما: در گذاشته طلبه‌های جوان اعتراض‌هایی داشتند که مدرسان و علمای قم آنچنان حمایتی از آن نکردند و به تبع آنان مراجع نیز این‌گونه عمل کردند. اما این بار بر اساس توهین‌های این مقاله به مرجعیت و روحانیت، آنان با اطلاع از این موضوع تشکیل جلسه دادند و تصمیماتی اتخاذ کردند. آیت‌الله سیدحسین موسوی‌تبریزی از فعالان این واقعه، از اولین جلسه در منزل آیت‌الله نوری‌همدانی می‌گوید که آقایان دیگر همچون حضرات آیات یزدی، صانعی، مشکینی، وحید خراسانی، سبحانی، مکارم، مومن، طاهری‌خرم‌آبادی و محمدی‌گیلانی حضور داشتند: «بعضی از آقایان از جمله آقای مکارم و آقای وحید خراسانی با تعطیل کردن دروس مخالف بودند و به جای آن پیشنهاد کردند که در انتهای درس، چند دقیقه راجع به این قضیه صحبت شود و اعتراض شود. آقایان نوری، طاهری، مومن، مشکینی و حقیر هم با تعطیلی درس‌ها موافق بودیم و علتش را هم این‌طور ذکر کردیم که صحبت کردن به تنهایی کافی و موج‌آفرین نیست... این پیشنهاد با اکثریت آرا تصویب شد. بعد تقسیم کار کردیم: اطلاع‌رسانی به بیت مرحوم آیت‌الله گلپایگانی و نیز آیت‌الله حائری به عهده آقای مومن گذاشته شد. منزل آیت‌الله نجفی‌مرعشی و مرحوم آیت‌الله آملی و چند نفر دیگر را من به عهده گرفتم. آقای طاهری هم مامور اطلاع دادن قضیه به آقای شریعتمداری و عده‌ای شد و خلاصه تمام یا اکثریت قریب به اتفاق مدرسین حوزه را پوشش دادیم و خوشبختانه فردای آن شب، محفل درسی برقرار نشد و به جای آن سیل حرکت طلاب به منازل آیات و مراجع اتفاق افتاد و هر سه مرجع معروف وقت هم یعنی حضرات آیات گلپایگانی، نجفی‌مرعشی و شریعتمداری در جمع طلاب، سخنرانی و ابراز همدردی کردند...» فردای آن روز هم، جلسه دیگری در منزل آیت‌الله آشتیانی برگزار شد و مدرسان و علمای قم گردهم جمع شدند. آیت‌الله محمد یزدی درباره این جلسه می‌گوید: «منزل مرحوم آشتیانی در انتهای کوچه نوربخش بود که از طریق کوچه آبشار رفتیم. علمای طراز یک، دو و سه حضور داشتند؛ از جمله آیت‌الله آملی، آیت‌الله حاج شیخ مرتضی حائری و تعدادی دیگر از افاضل.» او سپس به برخی اختلاف‌ سلیقه‌ها در آن جلسه اشاره می‌کند، اما از نظر مشترک همه برای واکنش به این مقاله می‌گوید.

 

مراجع تقلید: با ارتباط اساتید و علمای قم با مراجع و اطلاع‌رسانی سریع و همه‌جانبه، مراجع از انتشار این مقاله مطلع و نسبت به موضع‌گیری برابر آن همراه شدند. آنان این واقعه را توهین به اسلام و مرجعیت دانستند که حضور علما و مدرسان و طلاب جوان در بیوت آنان این موضع‌گیری را علنی و شدید‌تر کرد. آیت‌الله سیدمحمدرضا گلپایگانی در جمع طلاب گفتند: «خداوند شما طلاب را تایید فرماید که با چنین وحدتی به اینجا آمده‌اید و در مقابل اهانتی که به مقام روحانیت شده است، احساس مسوولیت کرده‌اید. وحدت شما در این امر مهم بیش از ورود رئیس جمهور آمریکا و هر رئیس جمهور دیگر که به ایران بیاید و نفعی عاید آن‌ها کند، برای آن‌ها شکننده است. وحدت خود را حفظ کنید و به اعتراض آرام خود ادامه دهید و مقاومت کنید. این‌ها دروغ می‌گویند که ما با کارهای آنان موافقیم، علما همه مخالفند.» آیت‌الله سیدشهاب‌الدین مرعشی‌نجفی هم گریان در جمع طلاب حضور یافت و به تایید امام خمینی پرداخت و گفت: «می‌گویند حرف نزنید متاثر نشوید، چطور آدم متاثر نشود؟ امروز این را توهین می‌کنند، فردا فرض کنید یک پله بالا‌تر به ساحت قدس ائمه، به ساحت قدس انبیای مرسلین. خلاصه من عاجزم از اینکه تاثرات خودم را به شما عرض بکنم... اجمالا من مدت عمرم این مصیبت‌هایی که در این قرون اخیر عالم روحانیت دید و ما متاثریم در عمرم ندیده بودم. الان در حدود هشتاد سالم است، من خدا گواه است که من یک همچون مصائبی که متوجه به روحانیت باشد، هیچ یاد ندارم از دیگران به ما این مصائب نرسید؛ چه برسد از خودی‌ها...» آیت‌الله سیدکاظم شریعتمداری هم در منزلش میان طلاب معترض گفت: «به منزل ما خوش آمدید... کار شما مقدس است... ما قبل از ورود شما مشغول فعالیت در این باره بودیم... ولی بیش از این فعلا کاری از دستمان ساخته نیست و نمی‌توانیم کاری بیش از این انجام دهیم...» غیر از سه مرجع وقت، علمای ارشد هم پا در میدان گذاشتند و در حمایت از اعتراضات سخن گفتند. آیت‌الله سیدصادق روحانی اعلام کرد: «این جسارت‌ها برای کاری است که نقشه‌ای در پیش است. خیالاتی دارند، به همین نحو هم هست. بنابراین باید همین جوری باشد که تا به حال اقدام شده است. کمااینکه مثل اینکه علمای دیگر هم اقداماتی کرده‌اند. بناست جلساتی هم بشود که در آن صحبت بشود. شما برادران هم همین جور اتحاد خودتان را حفظ کنید.» آیت‌الله میرزا ‌هاشم آملی هم گفت: «ما وحدت داریم، همه ما هم یکی هستیم و یک نظر داریم و جای هیچ تردید نیست. مطلب مهمی که در نظر بنده هست، آن است که بایستی آقایان عظام جلسه‌ای داشته باشند، اتحاد کلمه‌ای داشته باشند و استیضاح کنند این را، این مهم است...»

 

***

 

پس از این اعتراض‌ها، چهلم شهدای قم برگزار شد و تعطیلی‌های حوزه رقم خورد و برخی نماز جماعت‌ها را در مساجد تعطیل کردند. اگرچه تفاوت‌هایی میان مراجع و علما بود، اما همگی آنان هم‌صدا اعتراض کردند و بستر اعتراض‌های مردمی و مذهبی‌ها فراهم شد. در این واقعه بود که بیش از تمامی رخدادهای سیاسی معاصر انسجام در سازمان روحانیت ایران رخ داد و عرض اندام کرد.

 

* نقل‌قول‌ها برگرفته از: شیرخانی، علی، حماسه ۱۹ دی قم، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷

 

 

منبع: خبرآنلاین

کلید واژه ها: واقعه 19 دی رشیدی مطلق


نظر شما :