یادداشتی درباره قحطی و آدمخواری در همدان در ۱۴۰ سال پیش
مؤلف ابتدا در سال ۱۲۸۸ از قطحی آن سال یاد کرده و مطالبی درباره آدمخواری در همدان نوشته است. سالها بعد در سال ۱۳۱۶ ق که نگاهش به این یادداشت افتاده، بار دیگر وقایع آن سال و سختیها و گرانی موجود و ناامنی را گزارش کرده است. مجددا در سال ۱۳۳۶ق که در جریان جنگ جهانی اول باز قحطی در ایران آمده، مطالبی درباره آن سال افزوده است.
از جهت مقایسه این سه مورد، متن زیر بسیار عالی و قابل تأمل است. جهت اطلاع پژوهشگران و مصححان ارجمند چند خطی از این نوشته تاریخی تقدیم میشود:
در ماه شوال مرحوم امام جمعه همدان آقاطاهر مرحوم شده، و در شهر ذیقعده همان سال ۱۲۸۸ آقامحمد امین فوت شده، تفاصیل بحران فلکی آن سال از حد وصف خارج است.
قحطی در این سال بحدی انجامید که در غالب بلاد مردم همدیگر را خوردند مثل اینکه درهمین ماه ذیقعده در همدان غریب به سی نفر را دیده شد که خورده بودند؛ الان که شب عیدغدیر است و تحریر میشود نان در همدان یک من دو هزار خریده شد. اگر چه... منی یک هزار و دویست دینار است. جو که حکم دیوانی آن دوازده دینار است خرواری چهارده تومان، ولی امروز بیست تومان خرید و فروش میشود. تفاصیل این فقرات در کتاب علی حده نوشته شده و میشود مستعجلا اینجا نوشته شد.
همین سال نوروز و عاشورا در یک روز است خدا فرج دهد. در روز پانزدهم جمادیالاخر ۱۳۱۶ در طهران این صفحه برابر را نگاه میکردم. از واقعه سال ۱۲۸۸ اشارتی شده است در آن سال در فصل زمستان از قحطی و غلی کار بجایی رسید که در غالب بلاد ایران آدم خوردند.
و در همدان خودم بودم دیدم اشخاصی که آدمخورده بودند و آدمهایی خورده شده را دیدم چندین تن نفس از گرسنگی تلف شد از جمله در مقابل خانه خود من بود از ۱۹ رمضان تا عید فطر در ۱۲ روز دو هزار و سیصد و سی نفر اموات دفن شد. این مختصری از... اما عجیب این است که امسال که سنه ۱۳۱۶ است در همین ماه که شوال است در حقیقت امر امر همدان است و آن صفحات است؛ الان یک ماه ونیم است بیسببی آفات آسمانی و ارضی و یک دفعه گندم خرواری هجده تومان شده و بحکم حکومت خرواری چهارده تومان فروختهاند. خدا رحم کند.
امسال در همدان نزاع سختی بالا گرفت که جمعی از طرفین کشته شدند جمعی از شهر باطراف فرار کردهاند و خانههای بسیاری بغارت رفت خراب کردند و و جمعی را آتش زدند. اطفال صغیر کشته شدند... کاری کردند که هیچ تاریخ این طور واقعهای را نشان نداده.
آثار گرانی غله هست. یعنی فیالحقیقه همه جا گرانی است. در تبریز و سایر بلاد ایران غله پانزده تومان [است] آنجا هم دوماه قبل عوام شورش کرده خانه جناب نظامالعلما و علاءالملک و برادرش و جناب وکیلالملک و وزیر خلوت برادرزادهاش را غارت کردهاند و خراب کردهاند و جمعی سادات در میان کشته شدهاند. این هم از وقایع نوشتن است و تاریخی؛ خداوند فرج محمد و آلمحمد را نزدیک کند.
«ز منجنیق فلک سنگ فتنه میبارد.»
باری در کمال افسردگی کار و پریشانی خاطر عارض شد بیحد و اندازه وجع مفاصل که قلم را امکان گرفتن دارد این صفحه را نوشتم العجب ثمالعجب. در این اوراق چند سال قبل اشاره کردم حال که شوال ۱۳۳۶ است وضع حال را با آن سال مقایسه میکنم جای حسرت است؟!
در این سال از محرم ۱۳۳۶ بواسطه نباریدن باران و هنگامه جدالی که از روسها و انگلیسها و عثمانی در بلاد ایران واقع شد، بواسطه نروییدن غله و سنزدگی [گندم] ورامین و خالصجات تهران قحطی به مراتب اعلی از سال ۸۸ شد. در تمام ایران سختی بدرجه فوق تصور رسید؟!
گندم همدان و کردستان به دویست و هشتاد تومان رسید. نرخ سایر ارزاق یک بر ده ترقی کرد... جمعی کثیر در طهران و بلاد دیگر از گرسنگی مردند و فقرا از ده نفر یکی باقی مانده است... روزگاری شد که جنایتها و ناامنیها تمام عالم را بلکه ارض را تماما فرا گرفته است ناخوشی حسبه جمعی را کشت و تلف کرد. حال چندی است مرض وبا یا شبیه وبا شروع شده است این چند روز چند نفر به این مرض تلف شدهاند.
در کرمان و آن صفحات هم است. در جاهای دیگر هم شروع کرده است. یاد آن سنه بخیر باد که نسبت به آن سال هزار درجه راحتتر و آسودهتر بودیم. آن سال نان گران بود حال پستتر از آن سال است. ناامنی و اوضاع دیگر اما امسال و این جنگها اروپا چندین برابر است؛ تاریخ را باید نوشت. اگر واقعه یک روز و این سالها را بنویسند مثنوی هفتاد من کاغذ شود.
خداوند بواسطه اعمال و افعال ما غضب کرده است و بلا را در هر طرف مسلط نموده است، سیئات اعمال مادام کبر خودمان شده است. خداوند را بمحمد و آلش که این بلا را رفع نماید و برما ترحم نماید...
منبع: سایت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی
نظر شما :