مردم و مجلس
عباس مسعودی
اکنون بسیاری مردم از جریان انتخابات این مجلس راضی نیستند و از طرف دیگر هم مجلس تشکیل شده و شروع به کار نموده است. اگر بخواهم افکار و عقاید مردم را تشریح نمایم شاید بعضی از آقایان نمایندگان و دوستان مجلس از من مکدر شوند و اگر نگویم و سکوت اختیار کنم به مهمترین وظیفه خود عمل نکردهام.
در هر حال من انجام دادن وظیفه روزنامهنگاری خود را مقدم میشمارم و یقین دارم نمایندگان وطنپرست مجلس و همه دوستان متوجه هستند و میدانند که موقع و زمان اقتضای این را دارد که نظریات مردم را تامین نمایند، آقایان نمایندگان باید امروز تمام هم خود را صرف انجام دادن آرزوهای اصلاحطلبان و افکار بیغرضانه آنها نمایند، زیرا میدانند که امروز مجلس نمیتواند نسبت به افکار مردم بیاعتنا باشد.
روزگاری بود که مردم از مجلس و مجلس از مردم بیخبر میماند، نه وکیل را با مردم و نه مردم را با وکیل سر و کاری بود. مجلسهایی پیش میآمد و میرفت، گشایش مییافت و پایان میپذیرفت بدون اینکه مردم حرفی بزنند یا گفتوگو و اعتراضی در بین باشد.
اما امروز این ورق برگشته و این وضع دگرگون شده است، نمایندگان ملت باید به اتکای مردم، با در نظر گرفتن افکار عمومی کار کنند و مردم هم باید به سهم خود مجلس را پشتیبانی و تقویت نمایند. این دو امر باید صورت پذیرد و هر دو در حکومت مشروطه لازم و ملزوم یکدیگرند و در پرتو یگانگی و اتفاق بین افکار عمومی و مجلس است که کشور به سعادت و رستگاری نائل میگردد و روح اعتماد که اساس ترقی و تعالی هر جامعهای است در میان مردم رسوخ مییابد. در این صورت مردم، مجلس را احترام میگذارند، مجلس هم احساسات و افکاری عمومی را در نظر گرفته و به کار میبندد، مردم قوانین موضوعه مجلس را که روی احتیاجات آنها وضع شود مقدس میشمارند و با طیب خاطر اجرا مینمایند، مجلس هم خود را در برابر مردم مسئول میداند و خدمتگزاری خود را به ملت و کشور با صمیمیت انجام میدهد.
مملکتی که مجلس آن متکی به مردم و مردم پشتیبان مجلس باشد، میتواند از هر مصیبت و بدبختی دور بماند و قدمهای بزرگ برای ترقی و نجات و سعادت کشور بر دارد.
***
آقایان نمایندگان محترم: همه میدانید مردم شِکوه دارند از اینکه نتوانستهاند پس از تغییر رژیم حکومت از حق قانون و آزادی خود استفاده نمایند و در دادن رای همه مشارکت جویند، همه میدانید که مقتضیات و مصلحت کشور و بالاخره انجام امر انتخابات مانع شد از اینکه مردم از این حق قانونی خود استفاده کنند و دولت هم خود را در برابر امری واقع شده دید و بر هم زدن انتخابات را خلاف قانون و مصلحت تشخیص داد.
اینکه از مقتضیات و مصلحت کشور صحبت میشود برای این است که همه میدانید حکومت مشروطه تعطیلبردار نیست. مخصوصا در چنین موقع بحرانی، زمانی که بر اثر پیشآمدهای اخیر و تغییر وضع کشور رشته کارها از هم گسیخته شده و میباید برای ترمیم و اصلاح آن همت کرد، هیچ مرجعی جز مجلس صلاحیت رسیدگی به امور را ندارد و اگر مجلس نباشد مشروطیت نیست و اگر خواهان آزادی باشیم بدون مجلس میسر نخواهد بود.
به همین جهت بعضی از اصلاحطلبان و دوراندیشان برای جلوگیری از طول زمان تعطیل مجلس با تجدید انتخابات موافق نبودند زیرا جای تردید نیست که تجدید انتخابات با تشتت افکاری که ممکن بود پیدا شود ماهها ما را از مجلس دور میکرد و هر میهنپرستی تصدیق میکند که تعطیل شدن مجلس صلاح کشور نمیباشد. و در نتیجه کشور مدتی را به بحران و فترت میگذراند، تازه ملاحظه میشد که اقلا دو ثلث از این آقایان نمایندگان که مورد اعتماد مردمند مجددا انتخاب میشدند. کسانی هم که خواهان تجدید انتخابات میباشند این موضوع را میدانند و منکر نیستند که در مجلس عده زیادی عناصر با تقوی، با فضل، خداپرست و با وجدان میباشند که صلاحیت نمایندگی ملت را دارند و رای طبیعی دارا میباشند.
تعطیل مجلس موجب ایجاد بحران و آشفتگی در کشور میگردد، دولت بدون مجلس هیچ کاری را نمیتوانست انجام بدهد. و اگر کاری را انجام میداد، مخالف قانون و اساس حکومت ملی بود، گذشته از اینها فرضا جریان انتخابات مطابق دلخواه مردم انجام یافته بود، شکی نیست که قسمت اعظمی از همین نمایندگان فعلی چون طرف اعتماد و وثوق مردم میباشند، انتخاب میشدند.
البته تردیدی هم نیست که اگر انتخابات تجدید میشد، جمعی هم انتخاب نمیشدند و مردم کسان دیگری را که صالحتر میدانند به جای آنها انتخاب میکردند. بنده تصور میکنم روح اعتراضات و ایرادات مردم هم همین است.
***
دولت به تجدید انتخابات حاضر نشد برای اینکه این کار را مخالف قانون و خارج از حدود صلاحیت خود میدانست ولی امروز خود مجلس باید این کار را انجام دهد، یعنی امروز وظیفه آقایان نمایندگان مجلس است که از روی کمال دقت و بیغرضی به شکایتهای مردم گوش بدهند، اعتراضات آنها را رسیدگی کنند، اگر حرف حسابی دارند بشنوند و ترتیب اثر بدهند و در هر صورت نگذارند بین ملت و مجلس خدای نکرده جدایی روی دهد، در حال حاضر باید ملت و دولت و مجلس همه با هم متحد بوده و با روح واحدی کار کنند.
آقایان نمایندگان: شما میخواهید حکومت ملی را در این کشور در حوزه اقتدار قانونی خود قرار دهید و دولتی که در نتیجه رأی اکثریت شما به وجود آید، دولت قانونی و در برابر شما مسوول باشد.
مقصود از اکثریت مجلس چیست؟
آیا مقصود اکثریت نمایندگان است یا اکثریت ملت ایران. بدیهی است رأی این اکثریت مجلس باید متکی به رای اکثریت ملت ایران باشد وگرنه ارزشی برای آن نمیتوان قائل شد. پس مهمترین وظیفه امروز شما اینست که نظریات اکثریت ملت ایران را در نظر بگیرید و تمایلات شخصی خود را کنار گذاشته، آرزوهای و تمایلات ملت را مورد توجه قرار بدهید تا اکثریت شما اکثریت حقیقی ملت باشد و دولتی که تشکیل میدهید همانطور که مورد اعتماد شماست مورد اعتماد ملت باشد. و برای انجام این منظور باید صادقانه و از روی کمال صحت و ایمان و با در نظر گرفتن مصالح عالیه مردم و کشور شروع بکار نمایید.
این روزها شکایات زیادی چه از مرکز و چه از شهرستانها راجع به انتخابات رسیده است، این شکایتها باید مورد رسیدگی دقیق قرار گیرد، لازم نیست برای تصویب اعتبارنامهها عجله شود، بگذارید مردم حرف خود را بزنند و شما هم مطالب منطقی آنها را بپذیرید و بالاخره ملت را قانع کنید تا بتوانید منظور و نیات خود را در حکومت ملی قانونی انجام دهید. و از همین ابتدا بین مجلس و ملت صمیمیت و پیوستگی ایجاد نمایید و ریشه دوگانگی و اختلاف و تشتت را از بیخ بن برکنید. اگر برای خورسندی و رضایت خاطر مردم باید عدهای از مجلس بروند، مجلس و همه نمایندگان باید حاضر برای این فداکاری باشند.
بنده به سهم خود حاضرم و داوطلب میباشم که چنانچه صلاح باشد مرا کنار بگذارند. زیرا مقصود همه ما باید مصلحت کشور و رضایت و خورسندی خاطر ملت باشد. من نمیگویم بعضی از نمایندگان صالح نیستند و در اینجا منظورم شخص یا اشخاص معینی نیست، انتخابات در تمام کشور به یک شکل انجام یافته است و کسی را بر کسی از این لحاظ رجحانی نیست، ولی مردم میخواهند یک عده دیگر از رجال فاضل و مردان حقپرست هم که مکرر امتحان صداقت و درستی خود را دادهاند و اکنون گوشه عزلت و انزوا اختیار کردهاند در این مجلس شرکت داشته باشند. بنابراین مجلس هم باید به سهم خود برای انجام این منظور مردم فداکاری نماید.
در این صورت نباید منطق مجلس این باشد که اعتبارنامه فلان و فلان را رد کرده است از لحاظ اینکه صالح نبودهاند یا مطابق قانون انتخابات آنها به عمل نیامده است زیرا همانطور که گفتیم همه یکسان انتخاب شدهاند. باید منظور این باشد که در نتیجه تجدید انتخاب جمعی دیگر از کسانی که مردم میل دارند و وجود آنها در مجلس سودمند است به مجلس داخل شوند. البته این کار مشکل نخواهد بود و با کمال متانت انجام میگردد و در عین حالی که مجلس به کارهای خود مشغول است، انتخابات در نقاطی که عدهای روی این مصلحت رد شدهاند، انجام میگردد و منظور همه حاصل میشود. در این صورت هم مردم نسبت به مجلس امیدوار خواهند شد و هم بر عظمت مجلس افزوده میگردد.
بالاخره مجلسی که میخواهد در آینده نماینده حقیقی ملت بوده و زمام حکومت ملی را در دست بگیرد باید این ترمیم و اصلاحات را از خود شروع نماید تا بتواند در قلب مردم جای گیرد و سرمشق اصلاحات برای سایر امور کشور فرار گیرد.
این است نظر بنده که فعلا در این عقیده تنها هستم...
نظر شما :