سالروز تعطیلی دفتر بی‌بی‌سی در تهران/ پانورامای انگلیسی در تلویزیون ملی

سمیه متقی
۱۳ مهر ۱۳۹۰ | ۰۱:۵۶ کد : ۱۳۷۱ وقایع اتفاقیه
سالروز تعطیلی دفتر بی‌بی‌سی در تهران/ پانورامای انگلیسی در تلویزیون ملی
تاریخ ایرانی: بسیاری از روزنامه‌های ایران در روز ۱۲ مهر ۱۳۵۲ از تعطیلی دفتر شبکه بی‌بی‌سی فارسی در تهران خبر دادند. از زمان حضور دفتر این شبکه در تهران که از سال ۱۳۱۹ و در برابر صدای برلن برپا شده بود، هیچ‌گاه و به هیچ دلیلی این دفتر نه تعطیل و نه کار آن به تعلیق و تعویق کشیده شده بود. حتی آن زمان که دولت مصدق در برابر استعمار انگلیس شعار می‌داد و این شبکه علیه دولت مصدق برنامه تولید و پخش می‌کرد یا آن زمانی که بسیاری از کارمندان ایرانی و فارسی زبان آن به خاطر سیاست ضد ملی شدن صنعت نفت ایران، دست از کار کشیدند.

 

 

چه شد که کار به تعطیلی کشید؟

 

نگاه مردم ایران به بی‌بی‌سی دوگانه بود؛ از یک سو، بسیاری از مردم دل خوشی از آن نداشتند و آن را آلت دست استعمار و عامل مداخله انگلیس در ایران می‌دانستند، یار و یاور خاندان پهلوی و مسبب کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، و از سوی دیگر هم در شرایط اختناق و دیکتاتوری کشور در سال‌های پس از کودتا آن را کورسوی امیدی می‌دیدند که گهگاه با تشعشع نوری مظاهری از این حکومت را به چالش می‌کشد و بر همین اساس، تعطیلی دفتر این شبکه در تهران، آن هم به دستور شخص شاه موجب بهت و حیرت بسیاری شد.

 

بر اساس اسناد آرشیو ملی بریتانیا (سال ۱۹۷۳) علت اصلی تعطیلی این شبکه پخش فیلم مستند انتقادآمیز علیه رژیم پهلوی از برنامه پربیننده پانوراما در کانال یک شبکه تلویزیونی بی‌بی‌سی در روز دهم مهرماه ۱۳۵۲ بود. در این برنامه مصاحبه‌ای با شاه صورت گرفت که در آن به نقد و بررسی شرایط ایران، عدم وجود آزادی در کشور، خرید تسلیحاتی و به طور کلی شیوه سلطنت محمدرضا پهلوی پرداخته شده بود. این واقعه با وجود بازتاب کمی که در رسانه‌های داخلی داشت ذهن محمدرضا پهلوی را به خود درگیر کرد چنانکه در خاطرات اسدالله علم بسیار پررنگ بوده است.

 

 

مستند انتقادی پانوراما در دربار شاه

 

اسدالله علم، در یادداشت‌هایش به گفت‌و‌گو‌های محمدرضا پهلوی با خود در این‌باره و عکس‌العمل‌های شاه به این مستند طی یک هفته اشاره کرده است. این یک هفته فاصله زمانی پخش فیلم مذکور در پانوراماست تا جلب رضایت و مجوز پخش آن در تلویزیون ملی؛ علم در خاطرات روز ۱۱ مهر ۱۳۵۲ می‌نویسد: «راجع به بی‌بی‌سی شاهنشاه خیلی عصبانی بودند. چون اخبار عجیبی گفته است... ولی شاهنشاه هم در مصاحبه‌ای که با آنها کرده‌اند پدرشان را در آورده‌اند و چند روز پیش نگران این بودند که عکس‌العمل شدید باشد. به نخست‌وزیر [هویدا] تلفن فرمودند که: "عجیب است، من باید این مسائل را به شما بگویم؟ عکس‌العمل جراید در مقابل سوءقصد به ما (اشاره به کشف شبکه خسرو گلسرخی) و حرف مزخرف بی‌بی‌سی هیچ نبوده است، چرا دستورات ما را اجرا نمی‌کنید؟ فرض کنید من دستور ندهم. پس وظیفه اخلاقی و وطنی شما کجا رفته است؟" بعد که گوشی را گذاشتند فرمودند: عجیب است هر چه می‌گویم، فراموش می‌کند...» با وجود تعویق‌هایی که احتمالا از روی عمد از سوی هویدا و به امید کوتاه آمدن از این حکم یا فراموشی آن صورت ‌گرفته بود، در روز ۱۲ مهر و با وجود حضور لرد کرینگتون، وزیر دفاع بریتانیا در تهران، حکم تعطیلی دفتر بی‌بی‌سی به رییس آن «جان بیرمن» ابلاغ شد. در این حکم، به او و دیگر همکاران انگلیسی‌اش فرصت داده شده بود که ظرف ۴۸ ساعت خاک ایران را ترک کنند.

 

تعطیلی بی‌بی‌سی در روابط لندن- تهران تا مدت‌ها تاثیرگذار و محور اصلی بسیاری از مذاکرات صورت گرفته بود اما دغدغه این فیلم مستند حتی با تعطیلی دفتر بی‌بی‌سی به پایان نرسید چنانچه اسدالله علم در یادداشت روز ۱۴ مهر خود نوشته است: «[شاهنشاه] باز در مورد بی‌بی‌سی صحبت فرمودند. فرمودند: نمی‌دانم این لاطائلات را از طرف خودش می‌گوید یا دولت انگلیس هم دست دارد؟، فرمودند: فکر نمی‌کنم از طرف دولت انگلیس با این همه لاف دوستی که با ما می‌زند، تحریک شوند. عرض کردم: هیچ معلوم نیست مگر پریروز عرض نکردم؛ معاون وزارت خارجه، سرآرتور نیس گرین‌هیل را که بازنشسته می‌شود می‌خواهند آنجا (ریاست بی‌بی‌سی) بگذارند؟، فرمودند: تعجب است. بعد فرمودند: بی‌بی‌سی به تایمز نوشته است که ما به شاه ایران فرصت دادیم که از خودش دفاع بکند. مگر من می‌بایست از خودم دفاع کنم؟ ببین این پدرسوخته‌ها نظر امپریالیستی دارند...»

 

درگیری محمدرضا پهلوی با برنامه پانوراما همچنان ادامه داشت. روزی نبود که بخشی از مکالمات به تشریح و توضیح این مصاحبه اختصاص نیافته باشد و این در متن خاطرات علم نیز به وضوح مشهود است. یادداشت روز ۱۵ مهر: «مدتی راجع به بی‌بی‌سی صحبت شد. فرمودند: مردکه پدرسوخته گفته است با این همه اسلحه که ایران می‌خرد، احتمال انقلاب در ایران نمی‌رود، چون با قوای نظامی سرکوب می‌شود. پدرسوخته! کارگر و دهقان راضی ما ‌میخواهد انقلاب کند؟، خیلی عصبانی بودند. ضمنا فایننشال تایمز هم مقاله بسیار بدی درباره انفلاسیون در ایران نوشته بود. پرسیدند: خواندی؟ عرض کردم بلی!» یادداشت روز ۱۶ مهر: «باز راجع به بی‌بی‌سی و بدگویی انگلیسی‌ها صحبت شد. شاهنشاه را خیلی نگران دیدم. تعجب است تازه اگر دشمنی هم می‌کردند آنقدر فکر نداشت. عرض کردم باکی نیست. فرمودند: البته که باکی نیست، ولی این پدرسوخته‌ها که اخیرا این همه راه آمده بودند، چه طور یک‌دفعه برگشتند؟ به هر صورت دیگر اعتنای سگ به آنها نکنید...»

 

شبکه بی‌بی‌سی، برنامه پانوراما، مصاحبه شاه و تعطیلی این شبکه به شکلی خوره‌وار ذهن محمدرضا پهلوی را تسخیر کرده بود و به صورت آزار دهنده‌ای مرتبا تکرار می‌شد. اسدالله علم چنانکه در خاطرات روز ۱۶ مهر نوشته خود برای حل این مساله اقدام می‌کند: «... بعدازظهر برنامه پانورامای بی‌بی‌سی انگلیس را که باعث این همه صحبت شده است، رفتم در عمارت تلویزیون ایران تماشا کردم و یادداشت‌هایی برداشتم که فردا به عرض برسانم.» یادداشت روز ۱۷ مهر (روز بعد): «صبح شرفیاب شدم. عرض کردم: دیشب برنامه پانورامای انگلیس را رفتم اداره تلویزیون دیدم. به نظر من فوق‌العاده خوب بود(!) مخصوصا فرمایشات شاهنشاه خیلی محکم بود، پدرشان را در آوردید، حالا گله هم می‌فرمایید؟ در مورد خداپرستی و آزادی و آینده ولیعهد به قدری خوب جواب داده‌اید که حد ندارد، با آنکه سوال کننده خواسته پدرسوختگی زیاد بکند، من عقیده دارم باید عینا در تلویزیون ما پخش شود. فرمودند: بد فکری نیست! بگویید یک کمیسیونی مطالعه بکند... ولی در تفسیر خیلی پدرسوختگی کرده است... جواب اینها را جای دیگر خواهم داد، در صحنه تجارت....»

 

 

آرامش به روابط تهران- لندن باز می‌گردد

 

در پی این درگیری، با وجود تیرگی آنی روابط تهران ـ لندن اما این امر کاملا مشهود است که هیچ یک از دول دو طرف ماجرا علاقه‌ای به طولانی شدن این شرایط نداشتند و با پا در میانی خواسته یا ناخواسته علم، این مستند انتقادی در فکر شاه به برنامه‌ای تبلیغی تبدیل و پس از مدت کوتاهی در تلویزیون ایران پخش شد. پس از آن نیز با ورود هیاتی عالی‌رتبه از سوی دولت انگلیس و به درخواست شبکه بی‌بی‌سی، میان ایران و این شبکه آشتی برقرار شد و دفتر بی‌بی‌سی پس از چند ماه دوباره کار خود را در ایران از سر گرفت.

 

 

منابع:

 

۱. خاطرات اسدالله علم، جلد سوم

۲. اسناد محرمانه ایران در آرشیو ملی بریتانیا، مجید تفرشی

3. parliament.uk ؛ Memorandum submitted by BBC World Service

کلید واژه ها: بی بی سی


نظر شما :