شاه و برنامه اتمی ایران از نگاه فارین پالیسی
دو هفته بعد، شاه دوباره با اعتماد دیدار کرد. شاه به سرعت مدرک ۱۳ صفحه ای که آماده شده بود را خواند و رو به نخست وزیر کرد و از او خواست گرانترین و پرهزینه ترین برنامه ای که در تاریخ دولت شاهنشاهی ایران تعریف شده بود را تامین مالی کند. در هیچ جا، نه در مجلس شورای ملی و نه هیات دولت و نه در هیچ جا این پروژه مطرح نشد و حرفی هم از آن به میان نیامد. مانند خیلی سیاست های بزرگ آن زمان، یک نفر بود که تصمیم می گرفت و برنامه اتمی ایران از همان زمان آغاز شد.
نقشه شاه این بود که یک برنامه کامل اتمی راه بیافتد که بتواند ۲۳ هزار مگاوات برق تولید کند. در سال ۱۹۷۷ سازمان انرژی اتمی ایران بیش از یک هزار و ۵۰۰ نفر را در استخدام داشت و همه تحت نظر شاه بودند و بالاترین حقوق دولتی را می گرفتند. شاه پهلوی هزینه و زمان صرف کرد تا کارشناسان اتمی را در دیگر کشورهای جهان تربیت کند و ۲۰ میلیون دلار صرف این برنامه در دانشگاه ام آی تی کرد. ایران در جست وجوی منابع اورانیوم در ایران و دیگر نقاط جهان بود و چند مرکز تحقیقات اتمی در چند نقطه از ایران راه انداخت. سازمان انرژی اتمی آن زمان یکی از سازمان هایی بود که بیشترین بودجه را در اختیار داشت. در سال ۱۹۷۶ بودجه این سازمان بالغ بر ۱.۳ میلیارد دلار بود و پس از صنایع نفت ایران، دومین سازمان بزرگ اقتصادی در این شد.
در حالی که آلمان و فرانسه مشتاق بودند که رآکتورهای خود را به ایران بفروشند اما آمریکا خیلی راغب نبود. طبق اسناد دولتی آمریکا بدون ترسیم محدودیت هایی برای شاه، حاضر به معامله هسته ای با ایران نبود. شرکت «کرافت ورک» آلمان قرار داد ساخت و راه اندازی نیروگاه بوشهر را امضا کرد تا با مبلغ سه میلیارد دلار، در سال ۱۹۸۱ آن را تحویل دهد. از آن جایی که بوشهر روی خط زلزله بود، بودجه بیشتری تخصیص داده شد تا حفاظت نیروگاه در برابر زمین لرزه، تضمین شود. گفته شده که دولت آلمان در تلاش بود تا این سرمایه گذاری در ایران را در برابر هرگونه اتفاقی، تضمین کند تا به باد نرود. شرکت های آمریکایی از هرگونه معامله اتمی با ایران تا زمانی که نگرانی های واشینگتن برطرف نشده، ممنوع شده بودند.
شاه خواهان حقوق کامل ایران تحت ان پی تی بود. پیمانی که اجازه می داد کشورها در برابر خودداری از ساخت بمب اتمی، از فعالیت غیر نظامی اتمی استفاده کنند. شاه خواهان این بود که نه تنها ایران چرخه کامل سوخت داشته باشد، که چرخه پلوتونیوم هم داشته باشد که نسبت به اورانیوم، سریع تر می توان با آن بمب اتمی تولید کرد.
شاه در مصاحبه ای با روزنامه لوموند پس از امضای قرارداد همکاری ایران و فرانسه برای غنی سازی اورانیوم در فوریه ۱۹۷۴ گفت: «خیلی زودتر از آن که فکر می کنید ایران بمب اتمی را در اختیار خواهد داشت.» این نظر غافلگیرانه از سوی شاه، به شکلی واکنش به نخستین آزمایش بمب اتمی در هند در سال ۱۹۷۴ بود.
زمانی که شاه به حساسیت حرفی که زده بود پی برد، به سفارت ایران در فرانسه دستور داد بیانیه ای صادر کرده و تمامی تمایل ایران به دستیابی به بمب اتمی را بدون پایه و اساس اعلام کند. سفارت آمریکا در آن زمان در تهران به واشینگتن اطمینان داد که هنوز شاه تصمیمی برای ترک ان پی تی و ساخت بمب اتمی نگرفته است.
اما در همان زمان که تلاش می کرد به واشینگتن اطمینان دهد نقشه ای ندارد، شاه تاکید کرده بود:«اگر کشور دیگری در منطقه به بمب اتمی دست یابد، آن زمان دیگر ما هم همان مسیر را خواهیم رفت.» طبق اسناد و دست نوشته های اسدالله علم، سفیر شاه در آمریکا، شاه در تمامی دهه ۱۹۷۰ تا زمان مرگ، به فکر دستیابی به بمب اتمی بود.
با توجه به اسناد وزارت دفاع و وزارت انرژی آمریکا در آن زمان، آمریکا نگران بود که برنامه پلوتونیوم ایران برای تولید ۲۳ هزار مگاوات برق، می تواند ۶۰۰ تا ۷۰۰ کلاهک اتمی تولید کند. اما در ژوئن سال ۱۹۷۴ بالاخره آمریکا تصمیم گرفت وارد معامله اتمی با ایران شده و به ایران رآکتور بفروشد آن هم آن طور که اسناد دیپلماتیک آمریکا می گوید، به شرط این که اقدامات حفاظتی و کنترل بیشتر اجرا شود. نگرانی آمریکا از بروز هرگونه ناآرامی و یا حمله تروریستی بود که ممکن بود این صنایع را به دست دیگران بدهد.
پس از این که شاه حاضر شد برخی از این اقدامات کنترلی بیشتر را در نظر بگیرد، تاکید کرد که حاضر نیست ایران متفاوت از دیگر کشورها فرض شود. در آن زمان ایران قرارداد ساخت چهار نیروگاه اتمی را با فرانسه و آلمان امضا کرده بود. شاه هم این طور نشان داده بود که قرارداد هشت نیروگاه اتمی را هم میخواهد با آمریکا امضا کند. وزارت خارجه آمریکا نه تنها از این قراردادها استقبال کرد که از شاه خواست مبلغ ۳۰۰ میلیون دلار در صنایع غنی سازی اورانیوم شرکت «بک تل» در آمریکا سرمایه گذاری کند. آمریکا نگران بخش صنایع پلوتونیوم ایران بود و در حالی که تمامی تضمین ها داده شده بود، شاه پیشنهاد آمریکا را که به عنوان تنها منبع تهیه اورانیوم غنی شده برای ایران معرفی شده بود، رد کرد.
مذاکرات به درازا کشید و حتی به بن بست خورد. شاه خواهان لغو هرگونه وتوی آمریکا در کل این همکاری بود و حتی وزارت دفاع آمریکا پیشنهاد کرد که دولت آمریکا این قدر به شاه سخت نگیرد و درخواستهای او را قبول کند. پنتاگون به کاخ سفید نوشت که تنش در این حوزه، ممکن است به دیگر ابعاد روابط ایران و آمریکا لطمه بزند. با توجه به این حقیقت که فرانسه و آلمان حاضر بودند جای خالی آمریکا را در این همکاری اتمی پر کنند، و این حقیقت که ایران گفته بود حاضر به همکاری های اتمی با هند است باعث شد آمریکا در موضع خود تجدید نظر کند. جرالد فورد و پس از او جیمی کارتر، حاضر شدند به شرط های شاه برسند و ضمن حفظ شرایط امنیتی و کنترلی برای جلوگیری از هرگونه تولید بمب، با ایران همکاری اتمی داشته باشند. بالاخره در سال ۱۹۷۸ کارتر موافقت نامه را صادر کرد تا شرکت های اتمی آمریکا با ایران به ویژه در حوزه تولید پلوتونیوم همکاری کنند.
اما در این زمان، دیگر نگرانی های بین المللی از وضعیت در ایران، در افق دیده می شد. پس از چند ماه از امضای این توافقنامه، شاه درگیر مسائل داخلی شد و دیگر نتوانست روی مذاکرات اتمی تمرکز کند. سرطان شاه و داروهایی که قدرت تمرکز و تصمیم گیری را از او می گرفتند به همراه ناتوانی سیاست خارجی دولت کارتر در شکل دهی به یک سیاست جامع خارجی در مورد ایران، باعث شد آیت الله ها سوار انقلاب شده و جمهوری اسلامی را آغاز کنند.
نظر شما :