مسعود کشمیری کیست؟/ اطلاعاتی درباره عامل انفجار دفتر نخستوزیری
در آن پرونده، بیش از ۲۰ متهم وجود داشت اما بمبگذار مسعود کشمیری است که از همین رو متهم ردیف اول است. فردی که با نفاق خود تا اصلیترین مراکز امنیتی کشور نفوذ کرده و با روشهای گوناگون، خود را به شدت حزباللهی نشان داده بود. کارهایی که قطعاً با آموزش و توصیههای دریافتی از بالادستانش به آن هدایت میشده است.
او همان کسی است که به یکی از همکاران توصیه کرده بود روزهای جمعه تلفن را قطع کن تا گمان کنند به نماز جمعه رفتهای و...
شناسایی او از یک منظر بسیار ضروری است؛ شیوه نفوذ کشمیری برای دورانی طراحی شده بود که شعارهای انقلاب هر روز رساتر فریاد میشد و زمانی به نقطه عملیاتی رسید که با خروج بنیصدر و منافقین، گفتمان غالب گفتمان امام بود. امروز که بار دیگر با هوشمندی ملت گفتمان اصولگرایی رنگ غالب گرفته است و در روزهای جاری مدلهای سالهای نخست انقلاب یک به یک تکرار میگردد، شناسایی کشمیریهای احتمالی تنها با شناخت کامل او و مسیر نفوذش ممکن است.
مسعود کشمیری کیست؟
مسعود کشمیری فرزند سعید با شماره شناسنامه ۴۰۱، متولد ۱۳۲۹ از کرمانشاه، دارای مدرک لیسانس علوم اداری و مدیریت بازرگانی از دانشگاه تهران بود که از تاریخ ۵۱/۵/۲۳ تا اواخر سال ۵۳ با قراردادهای ۶ ماهه به عنوان کارآموز در وزارت کار و امور اجتماعی شاغل بوده است.
وی همچنین پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در شرکت «سایبرناتیک» و شرکت انگلیسی «رایدر هند» با مسئولیت فردی معروف به «مستر نیشام» شاغل بوده است. با پیروزی انقلاب و بازگشت خارجیها به کشورهایشان، شرکت مذکور منحل میشود و مسئول شرکت با برجای گذاشتن اموال خود از کشور فرار میکند.
شرکت سایبرناتیک نیز مربوط به اسماعیل داودی شمسی بوده است و معرفهای کشمیری قدسی خرازیان و رضیه آیت اللهزاده شیرازی از اعضای شاخص منافقین بودهاند. از دیگر معرفین وی علی اکبر تهرانی است که از متهمین ردیف اول در پرونده هشتم شهریور بوده است.
وی قبل از انقلاب توسط پسر دایی خود، ابوالفضل دلنواز ـ که برادر همسرش نیز بود و در درگیری مسلحانه معدوم شد ـ جذب سازمان مجاهدین شد. ابتدا در بحثهای خانوادگی از آنها حمایت میکرد، لیکن به مرور زمان چهرهای حزباللهی و حامی جمهوری اسلامی به خود گرفت و کمی پیچیدهتر عمل کرد.
او به همراه علی اکبر تهرانی تحت مسئولیت محمود طریقالاسلام در این سازمان حضور داشت. پس از انقلاب نیز همچنان عضو سازمان منافقین بوده و اسامی مستعاری همچون «حنیف» و «مجیب» داشته است. منزل او در مهرشهر کرج و آریاشهر از بزرگترین انبارهای سلاح و مهمات سازمان بوده است و افراد سطح بالایی از سازمان در این منازل به تشکیل جلسه میپرداختهاند.
همسر کشمیری، دختر داییاش مینو دلنواز بود. خانواده وی نیز همزمان با انفجار نخستوزیری، توسط عوامل سازمان از محل سکونت خود به یک خانه تیمی انتقال داده شد و از طریق مرز زمینی عراق یا ترکیه به خارج از کشور گریختند. از خانواده وی برخی از چهرههای علنی سازمان بودند، همچون ابوالفضل دلنواز که نامزد رسمی سازمان در اسلام آباد غرب در انتخابات دور اول مجلس بود. کشمیری همزمان با فعالیت گسترده در سازمان منافقین به عضویت در کمیته مستقر در اداره دوم ارتش تحت سرپرستی محمد کاظم پیرو رضوی در میآید.
وی مدتی نیز در ضد اطلاعات مرکزی نیروی هوایی و مرکز مستشاری امریکاییها با عنوان نماینده نخستوزیر دولت موقت و زیر نظر کمیته اداره دوم ارتش مستقر بود. در این مدت، از جمله اقدامات وی میتوان به مداخله و جلوگیری از به جریان افتادن و محاکمه عاملان کشتار ۱۷ شهریور اشاره کرد که با توجه به ریشه امریکایی جمعه خونین و تظاهر منافقین در آن تاریخ به اعمال ضد امریکایی، محل تأمل فراوان است.
وی در بدو تأسیس طرح و برنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز مدتی به عضویت آن درآمد. معرّف وی عبدالمجید قبادیان معدوم از دیگر نفوذیهای ارشد منافقین به سپاه آقای داود شمسی بوده است. وی همچنین عضویت مؤثر در ستاد خنثیسازی کودتای نوژه به نمایندگی از کمیته اداره دوم ارتش داشته است که از جمله خیانتهای وی در این مقطع، فراری دادن رهبر عملیات کودتا سرهنگ احسان بنیعامری بوده است.
وی سپس دستور ضرورت نفوذ در نخستوزیری را دریافت میکند و برای آغاز این مسیر، ابتدا عضو دفتر نخستوزیری در سیستان و بلوچستان میشود. کشمیری مدتی کوتاه نیز در دفتر محسن سازگارا معاونت سیاسی اجتماعی بهزاد نبوی وزیر وقت مشاور در امور اجرایی مشغول به کار شد و از آنجا به دفتر اطلاعات و تحقیقات نخستوزیری به سرپرستی خسرو تهرانی رفت. وی از آنجا مدتی به فعالیت در دبیرخانه شورای امنیت پرداخت و سپس جانشین خسرو تهرانی در دبیرخانه شورای امنیت شد. عملکرد وی در این جایگاه آنچنان بود که بسیاری به غلط تصور کردهاند وی خود دبیر شورای امنیت بوده است.
منبع: خبرآنلاین
نظر شما :