پیشکسوتان روزنامه اطلاعات: عوام فکر میکردند کیهان، ملی است و اطلاعات، دولتی
در ابتدا تصور میکردم که با روزنامهنگارانی روبرو خواهم شد تکیه زده بر صندلی بازنشستگی، اما وقتی همراه با مدیر مسئول اطلاعات راهی سالن بزرگ تحریریه روزنامه شدم و آنان را نه بر صندلی بازنشستگی، که همچنان فعال در عرصه خبر و اطلاع رسانی یافتم (آنان پس از گذشت چند دهه هنوز از عشق و علاقه خود به روزنامه نگاری دم میزدند)، دریافتم که سخت در اشتباه بودم. متن زیر که گفتگوی اختصاصی پیشکسوتان اطلاعات است با روزنامه «شرق»، از این عشق و علاقه میگوید:
***
برای ورود به بحث از هر کدام از اساتید میخواهم که از سابقه و چگونگی ورود خود به روزنامه اطلاعات دقایقی برای ما سخن بگویند؟ اینکه چگونه وارد دنیای روزنامه نگاری شدند و چرا اطلاعات را برای این کار انتخاب کردند؟
بیژن نفیسی (معاون اجرایی اطلاعات بینالملل): سرآغاز همکاری من با روزنامه اطلاعات، به واسطه آزمونی بود که در حدود سال ۱۳۵۰ برای دانشجویان رشته علوم ارتباطات و روزنامه نگاری برگزار گردید و من توفیق یافتم که از میان ۹۰۰ نفر شرکت کننده در آزمون برگزیده شوم.
آزمون به چه ترتیبی برگزار شد؟
بیژن نفیسی: آزمون با حضور نهصد نفر برگزار شد و از میان آنان ۱۵۰ نفر انتخاب شدند. پس از مصاحبه، این تعداد یک سوم شدند. برای این باقیماندهها سه ماه مداوم کلاسهای آموزشی با حضور اساتید متبحر آن دوره چون دکتر محمد جواد مشکور تشکیل گردید. حاصل کار برگزاری آزمون مجددی بود که از میان آنها ۱۵ نفر برگزیده شدند. اما از بین آنان تنها من بودم که تاکنون در این حوزه ماندهام و مشغول فعالیت هستم و هم اکنون هم مسئول روزنامه اطلاعات بینالملل هستم که در خارج از کشور منتشر میگردد. اما شاید بد نباشد نکتهای بگویم و آن اینکه در آن دوره در خانواده من اساسا تنها روزنامه روزانه کیهان بود. اما به واسطه یک اتفاق من روزنامه اطلاعات را خریداری کردم و آن این بود که روزی یکی از بستگان به من گفت که روزنامه اطلاعات، اعلانی داده مبنی بر اینکه از طریق برگزاری آزمون برای کار خبری نفراتی را استخدام میکند، تو هم در این آزمون شرکت کن. و این پیشنهاد سبب گشت که من برای نخستین بار روزنامه اطلاعات را خریداری کنم و از آن روز پابند اطلاعات شوم.
سید حسن بنیالحسینی (معاون سرویس شهرستانها): در نیمه دوم سال ۱۳۴۸ به واسطه اینکه روزنامه اطلاعات در حال توسعه جهشی بود، اعلام عمومی شد مبنی بر اینکه موسسه اطلاعات به افرادی به عنوان خبرنگار احتیاج دارد. ما هم به طریقی اطلاع یافتیم و در آزمون شرکت کردیم. هدف از آزمون بیشتر این بود که ببینند که آیا ما در امور املایی و انشایی و متنی توانایی داریم یا خیر. من کارم را با سرویس خبری شهرستانها شروع کردم و جالب است برایتان بگویم که جزو معدود کسانی هستم که پس از گذشت چهل و دو سال هنوز در این حوزه فعالیت میکنم و هم اکنون هم دبیر این بخش هستم. از مزایای این سرویس این بود که ما میتوانستیم با کسانی که در سایر قسمتهای کشور هستند و علاقمند به کار، اما از لحاظ امکانات محروم هستند، در ارتباط باشیم. البته جدای اینکه این حرفه یک کار و شغل است و برای پیشرفت در آن تنها باید به آن علاقه داشت، اما هنر هم هست. در واقع افرادی که مقدار علاقمندیشان کمتر بوده، از این کار خارج شدهاند.
سید محمد ویژگان (دبیر سرویس شهرستانها): در ابتدا لازم است نکتهای را متذکر شوم و آن اینکه علت اصلی ماندگاری طولانی در روزنامه اطلاعات، به خاطر دوستان و همکارانی بوده است که ما بیشتر عمر خود را در کنار آنها سپری کردیم. من در سال ۱۳۴۰ وارد کار مطبوعاتی شدم و حدود نیم قرن است که مشغول هستم. کارم را با مجله کودکان و با حقوق زیر ۱۵۰ تومان آغاز کردم و بعد به سرویسهای ورزشی، حوادث و تحریریه رفتم. البته در هرکدام از سرویسهای ورزشی، حوادث، سیاسی و اجتماعی هم مدتی دبیر سرویس بودم. در آن دوره وارد روزنامهای شدن ابدا پارتی بازی نبود و تنها وابسته به تواناییها و علاقههای فردی بود. و امروز میبینیم که بعضی از روزنامهها بدون درک و شناخت این موارد، اقدام به جذب نیرو میکنند. من یادم هست که ما برای دریافت اخبار تجسس کوهنوردانی که در توچال گیر افتاده بودند، حدود ده شب در آنجا خوابیدیم. میخواهم بگویم که در آن موقع خبر از ذرههای وجود خبرنگار بیرون میآمد.
محمد صالحی آرام (دبیر ستون ارتباطات مردمی): من شروع کارم در اوایل دهه ۱۳۴۰ با مجله اطلاعات هفتگی بود و در صفحه طنز مجله بنام نمکدون مطالبی را در میآوردم. البته فعالیت مطبوعاتی من پیش اطلاعات با مجلاتی چون آسیای جوان و امید ایران بود که توانسته بودم اشعارم را در آنها به چاپ برسانم. اما پس از مدتی به صفحه طنز و اتنقادی روزنامه اطلاعات آمدم به نام زیر آسمان کبود که در آن دوره بسیار پر خواننده بود. البته من همزمان در صفحات طنز مجلاتی چون تهران مصور و فردوسی نیز مطالبی را مینوشتم و تنها محدود به اطلاعات نبودم. و هم اکنون هم دبیر سرویس ارتباطات مردمی روزنامه هستم. اما سه عنوان کتاب را هم به چاپ رساندهام که عبارتند از فریب، شکل دگر خندیدن و همچو شرر خندیدن (موسسه انتشارات اطلاعات).
سیاوش میرزا آقاسی (معاون سرویس شهرستانها): در سال ۱۳۳۹ زمانی که در سال سوم دبیرستان مشغول تحصیل بودم در دبیرستان تیم روزنامه نگاری وجود داشت برای نشریه مدرسه که از هر پایهای یک نفر حضور داشت (از کلاس اول تا ششم دبیرستان) و من هم نماینده سومیها بودم. و ما هم هر شش هفته (هر ثلث) یک شماره در میآوردیم. حتی تیترها را هم با قلم نی درشت مینوشتیم. اما پس از پایان تحصیلات و دوره سربازی، به دلیل علاقه بسیار به این حرفه، تقاضای فعالیت در روزنامه اطلاعات را دادم. جالب آنکه وقتی در ۳۱ مرداد ماه ۱۳۴۷ تقاضا را مطرح کردم، به من گفتند که از فردا بیا سرِکار، ولی باید فعلا مدتی به کارآموزی بپردازی تا کار را یاد بگیری. همان شب حدود ساعت دو نیمه شب با من تماس گرفتند که در منطقه کاخک خراسان زلزلهای آمده و باید برای تهیه خبر به آنجا بروی. با جیپ بیسیمدار متعلق به روزنامه اطلاعات به دنبالم آمدند و به فرودگاه مهرآباد رفتیم و در مشهد پیاده شده و عازم منطقه شدیم. صحنههای اسفانگیز بسیار بود و بوی تعفن هم همه جا را گرفته بود. ما هم مجبور بودیم که اخبار را تلفنی برای تهران بفرستیم و با تلفنهای آن موقع بسیار دشوار بود چون روزنامه عصرها در میآمد و میبایست که تا ساعت ۱۲ ظهر مطالب را آماده میکردیم. اما آن سفر و امدادگریهایی هم که در آن انجام دادم به عنوان اولین کار من محسوب شد. من با مجلات کودکان، پسران و بانوان همکاری داشتم و در اطلاعات هفتگی به همراه مرحوم هوشنگ بختیاری در انتهای مجله صفحهای را جمع میکردیم بنام لحظهها و حادثهها.
بهروز قطبی (دبیر سرویس گزارش): سال ۱۳۵۳ که دانشجوی رشته علوم سیاسی بودم و علاقهمند به روزنامه نگاری، مطالبی را به دبیر سرویس سیاسی روزنامه اطلاعات دادم تا بلکه بتوانم در آنجا مشغول شوم اما به راحتی مطالب را پس زد و همین باعث شد تا من راه خود را در این حرفه پیدا کنم و تکلیفم مشخص شود. در هر حال نخستین عرصهای که فعالیتم را آغاز کردم به مانند بسیاری، سرویس شهرستانها بود چرا که در این بخش واقعا سیستم استاد و شاگردی برقرار بود و هر که در اینجا وارد میشد واقعه کار یاد میگرفت. من هیچ زمانی تنها در روزنامه اطلاعات فعالیت نکردم و در نشریات دیگری هم قلم میزدم. مثلا با از ابتدای انتشار گل آقا با مرحوم کیومرث صابری فومنی همکاری داشتم و البته در تلویزیون هم نویسنده برنامه شبکه ۱۱ (برنامه طنز سیاسی) بودم. هم اکنون هم دبیر سرویس گزارش هستم و کتاب اسناد جنگ جهانی دوم (موسسه انتشارات اطلاعات) را منتشر کردهام.
اینکه در ایران روزنامهای به شکل پیوسته ۸۶ سال فعالیت کند، خود اتفاقی نادر است؛ این موضوع در نظر شما چگونه است؟ به عبارت دیگر راز تداوم و ماندگاری اطلاعات را در چه میدانید؟
نفیسی: به اعتقاد من استمرار روزنامه اطلاعات به آدمهایی بوده که در آن فعالیت میکردند. من به شخصه روزنامهنگاری را نه در کلاس درس که در پشت میز تحریریه یاد گرفتم. خب در گذشته کار بسیار سخت بود اما امروز کار بسیار ساده شده است. گذشتگان ما کوشیدند حاصل تلاشهایشان را به ما برسانند و ما هم میکوشیم آن را به آیندگانمان برسانیم.
صالحی آرام: یکی از دلایل تداوم اطلاعات، محافظهکار بودن آن است. یعنی چه در دوره مدیریت عباس مسعودی (قبل از انقلاب) و چه در دوره مدیریت سید محمود دعایی (پس از انقلاب)، مدیریت تقریبا یکسان بر سر کار بوده است.
نفیسی: یکی دیگر از عوامل ماندگاری، رعایت اخلاق روزنامهنگاری بود. اصلا دلیل اینکه تاریخ روزنامه نگاری در ایران فراز و نشیبهای زیادی را پشت سر گذاشته است به خاطر همین اخلاق بوده است که متاسفانه در ایران کمتر رعایت میشود.
ویژگان: عشق به کار خیلی مهم است. به بیان دیگر باید که خون روزنامه نگاری در رگها جاری باشد تا این عشق وجود داشته باشد. من یادم هست که در دورهای خبرنگار را سردبیر آخر شب به زور از تحریریه میانداخت بیرون (به مزاح!)، چرا که خبرنگار آنقدر کارش برایش اهمیت داشت که تا تمامش نمیکرد، راضی به رفتن نمیشد. اطلاعات هم یک چنین وضعیتی داشت.
نفیسی: استمرار مدیریت هم میتواند دلیل دیگری باشد بر چرایی تداوم اطلاعات؛ به باور من همین موضوع بود که توانست سیاست ثابتی را روزنامه حاکم کند.
ویژگان: پس از پیروزی انقلاب، با توجه به اینکه دگرگونیهای مدیریتی زیادی اتفاق افتاد، ابتکار عمل در روزنامههای با سابقه و با اصالت مانند اطلاعات و کیهان به وجود آمد و آن این بود که از مدیریت واحد برخوردار گشتند.
صالحی آرام: البته تا قبل از سال ۱۳۵۸، اطلاعات به وسیله شورایی ۳۱ نفره اداره میشد و قصد داشتند که روزنامه را تعطیل کنند و تنها از چاپخانهاش استفاده نمایند و حتی در یکی از جلسات اعلام کردند که ما اطلاعات را نمیخواهیم. و زمانیکه آقای دعایی روزنامه را به دست گرفت، بالای چند میلیون تومان در آن موقع بدهی بالا آورده بود. طوری که وقتی من به ده هزار تومان وام احتیاج داشتم، نداشتند که بدهند و مرا به صندوق جاوید در خیابان فردوسی حواله دادند. البته در دوره پیش از انقلاب محبوبیت اطلاعات به مراتب کمتر از کیهان در نزد مردم داشت به دو دلیل. یکی اینکه به مانند امروز نیازمندیهای روزنامه همشهری بسیار طرفدار دارد، نیازمندیهای کیهان نیز در آن دوره بسیار پر طرفدار بود. و دیگر اینکه در بین عوام معروف بود که روزنامه کیهان ملی است و روزنامه اطلاعات دولتی. در صورتی که هردو را سناتورهای شاه منتشر میکردند و عملا تفاوتی با هم نداشتند. (سناتور مصطفی مصباحزاده و سناتور عباس مسعودی).
میرزا آقاسی: در گذشته کار بسیار سخت بود و تهیه خبر تا شهرستانهای دور میرفتیم و همین ارزش کار را بالا میبرد و همین میتواند یکی از دلایل ماندگاری اطلاعات باشد.
نفیسی: عدم پرونده سازی و جنجالآفرینی هم میتواند از دلایل تداوم اطلاعات باشد. روزنامه در تمام این سالها سعی کرده است که مشی آرامی را داشته باشد و به جوسازی نپردازد.
قطبی: اگر اجازه بدهید من دلایلی چند را در خصوص راز استمرار اطلاعات مطرح کنم: ۱. اعتدال و میانه روی ۲. همه خوان بودن، یعنی اینکه همه اعضای یک خانواده میتوانند که از مطالبش بهرهمند شوند و بر خلاف رسم عوام که اطلاعات را روزنامه سالمندان میدانند، باید بگویم که ابدا اینگونه نیست. ۳. مطرح بودن به عنوان رسانه ملی مکتوب ۴. معتبر بودن نویسندگانی که در آن به فعالیت مشغولند و یا هر از چندگاهی مطالبی مینگارند. به عبارت دیگر بزرگانی برای این روزنامه یادداشت مینویسند که در کمتر روزنامهای اثری از خود ارائه میدهند. ۵. تنوع مطالب و همه پسند بودن ۶. ارزان قیمت بودن به نسبت روزنامههای موجود ۷. وظیفه پدر مطبوعات ایران بودن را ایفا کردن ۸. تعدد نشریات به خصوص درگذشته (قبل از انقلاب) که به حدود چهارده نشریه میرسید. جالب آنکه انتشار روزنامه به زبانهای انگلیسی و عربی در ایران، نخستین بار در موسسه اطلاعات حادث شد. ۹. تهیه تمام شمارهها حاوی مطلب و عکسها به شکل عکس و میکرو فیلم در آرشیوی مجهز که در کمتر نشریهای چنین اتفاقی افتاده است.
سیدالحسینی: من هم سه علت اصلی را در بین تمام آنچه دوستان گفتند و مغفول ماند بیان میکنم: ۱. درستکار بودن روزنامه، یعنی اطلاعات بسیار میکوشید تا اولا اخباری را منتشر کند که از صحت و سقمشان مطمئن بوده، ثانیا آن اخبار، درست و صحیح و بدون غلط تنظیم گردد. ۲. روانی و همه فهم بودن هم میتواند عامل مهم دیگری باشد. ۳. عدم توهین ناروا به مردم و اشخاص حقیقی و حقوقی. یعنی میکوشید تا از قِبَل اخباری که انتشار میدهد به لحاظ آبرویی، احدی از مردم آسیب نبیند و به کسی اهانت نگردد.
صالحی آرام: من در پایان میخواهم اسامی چند تن از افراد مهمی را که در این روزنامه مشغول فعالیت بودند را برای اینکه یادشان گرامی داشته شود، برای شما مطرح نمایم؛ در این خوانش ابدا ویژگیها و سلایق سیاسی گذشته آنها مد نظر نیست و تنها وجه نویسندگی این افراد است که مدنظر من بوده است، هرچند که بسیاری هم از قلم افتادهاند: تورج فرازمند، داریوش همایون، احمد احرار، احمد سروش، پرویز فنیزاده، پرویز قاضی سعید، علی اصغر صدر حاج سید جوادی، حسن صدر حاج سید جوادی، مهدی آذر یزدی، هادی خرسندی، فیروز گوران، کیومرث صابری فومنی، احمد شاملو، جواد مجابی، خسرو گلسرخی، رسول صدر عاملی، محمد علی سجادی و بیژن امکانیان.
نفیسی: شاید برایتان جالب باشد که تیم اولیه روزنامه همشهری به مسئولیت مرحوم احمدرضا دریایی و تیم اولیه روزنامه ایران به مسئولیت حسین الهامی، همگی از روزنامه اطلاعات برخواستهاند.
و حرف آخر؟
سیدالحسینی: ما همگی عاشق این حرفه و این روزنامه بودیم که تا امروز در آن حضور داریم، به طوریکه خانه و خانواده اصلی خود را، اطلاعات میدانیم.
نظر شما :